یک سال از جنگ اوکراین و روسیه گذشت
ولادیمیر در تنگنا / ۴ اشتباه بزرگ پوتین در جنگ اوکراین
روسیه نشان داد اشراف اطلاعاتی کاملی بر قوا و استراتژی های جنگی اوکراین ندارد. پوتین در ماه های نخست جنگ چند فرمانده ارشد روسیه را به خاطر اطلاعات غلط و برآوردهای اشتباهشان برکنار کرد. روسیه همچنین نتوانست از سلاح های اوکراین برآورد دقیقی داشته باشد.
خبر فوری نوشت: جنگ روسیه و اوکراین وارد یک سالگی خود شده است. جنگی که در ابتدا بسیاری گمان داشتند دو هفته بیشتر تداوم نخواهد داشت و نیروهای روسیه به سرعت به قلب کیاف می رسند حالا بیش از ۱۲ ماه طول کشیده است. تحلیلگران معتقدند آغاز این جنگ برای روسیه یک شکست تمام عیار بود. ارتش ولادیمیر پوتین قبل از جنگ، دومین ارتش قدرتمند دنیا به حساب می آمد. آمریکا و غرب از قدرت و اقتدارش هراسناک بوده و آن را تهدیدی بزرگ برای ناتو می دانستند. پوتین یک بازیگر شاخص سیاسی در عرصه بین المللی به حساب می آمد و تقریبا هیچ تصمیم جامع جهانی نبود که رئیس جمهور روسیه در آن نقشی ایفا نکند.
با این حال، بعد از گذشت چند ماه از آغاز جنگ و عدم توانایی مسکو در شکست اوکراین تمام این حباب ها ترکید و ارتش روسیه نیز از آن جایگاه و مقامی که داشت، دور شد. حالا روسیه بیش از هر زمان دیگری از جامعه جهانی دور شده، اقتصاد و سیاست و فرهنگ و ورزش این کشور تحریم شده و پوتین هم به جدی ترین دشمن غرب بدل شده است. مقاومت اوکراین چیزی بود که پوتین آن را در نظر نگرفته بود و همین امر باعث شد جنگی که همه گمان داشتند نهایتا دو هفته طول بکشد، وارد یک سالگی خود شود.
اما اشتباهات پوتین و روسیه در جنگ اوکراین چه بوده است؟ چرا جنگ یک سال طول کشید و در نهایت هم باعث کاهش قدرت و هژمونی روسیه شد؟ به طور کلی می توان چهار اشتباه بزرگ پوتین و روسیه را ذکر کرد؛ چهار اشتباهی که باعث طولانی شدن جنگ شدند. در زیر به این عاملها اشاره می کنیم:
آغاز جنگ نظامی بعد از افشای اطلاعاتی آمریکا
از چند ماه قبل از آغاز جنگ، نیروهای اطلاعاتی ایالات متحده از جزئیات عملیات مسکو باخبر بوده و به انحای گوناگون، به روسیه هشدار می دادند. آمریکا اوکراین و ناتو را هم از حمله قطعی روسیه با خبر کرد و تمهیدات مختلفی برای مقابله با این حمله اندیشید. روس ها اشراف اطلاعاتی آمریکا را دستکم گرفتند و حتی بعد از اعلام عمومی آمریکا همچنان به عملیات و اجرای نقشه خود اصرار ورزیده و در حالیکه غرب هوشیار بود به اوکراین حمله کردند.
حمله نظامی روسیه به اوکراین غافلگیرکننده نبود و اوکراین و غرب به واسطه نیروهای اطلاعاتی آمریکا می دانستند که روسیه به زودی حمله می کند. به همین دلیل، هسته های مقاومت اوکراین به سرعت شکل گرفت و غرب نیز با سرعتی وصف ناپذیر علیه روسیه متحد شد. این اتفاق باعث شد، روسیه نتواند به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت نظامی خود برسد و جنگ به درازا کشید.
حمله به کیاف
روسیه در ابتدا با ادعای حمایت از جدایی طلبان روس گرا به چهار ایالت شرقی اوکراین هجوم برد و قصد داشت استقلال آنها را تضمین کند اما زمانی که با هوشیاری کیاف و غرب مواجه شد در یک عملیات ضربتی به قصد اشغال کیاف و کل اوکراین به مرکز حمله کرد. پوتین گمان داشت با حمله به کیاف باعث فرار زلنسکی و نابودی هسته مرکزی مقاومت اوکراین می شود و غرب هم پای میز مذاکره می نشیند و دست از حمایت اوکراینی ها برمیدارد اما این تدبیر، نتیجه ای عکس داد. حمله روسیه به مرکز اوکراین باعث افزایش روحیه ملی گرایانه اوکراینی ها شد. زلنسکی از این فرصت استفاده کرد و جنگ را به یک نبرد میهنی بدل کرد. اوکراینی ها بسیج شده و غرب هم با دیدن مقاومت آنها، حمایتش را بیشتر و بیشتر کرد و بدین ترتیب، نقشه مسکو با شکست مواجه شد.
عدم تعادل در شدت هجوم
روسیه در ابتدا دو گردان زرهی خود را وارد ایالات خودمختار اوکراین کرد. پوتین می ترسید در صورت حمله تمام عیار، غرب تحریک شده و به طور مستقیم وارد جنگ شود. این سیاست اما به ضرر روسیه تمام شد. غرب با ارسال سلاح به اوکراین به ارتش این کشور کمک کرد و با فرسایشی شدن جنگ و عدم هجوم همه جانبه روسیه، مسکو آرام آرام توان خود را از دست داد.
پوتین زمانی به فکر حمله همه جانبه افتاد که زلنسکی با کمک غرب بر شهرهای مرکزی و شرقی تسلط یافته و غرب نیز آماده ارسال تجهیزات جدید خود به اوکراین بود. زمانی که آلمان و انگلیس و فرانسه به جای میانجیگری اولین محموله های تسلیحاتی خود را به کیاف فرستادند، روسیه با تمام قوا به اوکراین حمله کرد اما این حملات که در حال حاضر هم ادامه دارد، با مقاومت اوکراینی هایی که سلاح های جدید دریافت کردند، روبه رو شد.
بنابراین، عدم تعادل و تصمیم درست در تنظیم شدت حملات، مشکل دیگر پوتین و روسیه بود که به عدم پیروزی قاطع و سریع او انجامید.
عدم اشراف اطلاعاتی بر توانمندی های اوکراین
روسیه نشان داد اشراف اطلاعاتی کاملی بر قوا و استراتژی های جنگی اوکراین ندارد. پوتین در ماه های نخست جنگ چند فرمانده ارشد روسیه را به خاطر اطلاعات غلط و برآوردهای اشتباهشان برکنار کرد. روسیه همچنین نتوانست از سلاح های اوکراین برآورد دقیقی داشته باشد. به طور مثال، تا ماه چهارم جنگ، پهپادهای غالبا ترکیه ای اوکراین بلای جان موشک ها و خودروهای زرهی روسیه شده بودند. همچنین، موشک های میان برد اوکراین آسیب زیادی به تجهیزات روسیه وارد کردند و روسیه نیز تا مدت ها نمی دانست چگونه باید با این موشک ها مقابله کند. مسکو تنها بعد از خرید پهپادهای ایران و به کارگیری استراتژی متفاوت جنگی توانست از این مخمصه رهایی یابد و تا حدی بر استراتژی های جنگی کیاف غالب شود یا حداقل نحوه دفاع در مقابل آنها را فراگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید