کنعانیمقدم: وزرای رئیسی در حد کارمند دولت هستند تا وزیر
حسین کنعانیمقدم فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به فقدان تخصص در کابینه رئیسی میگوید: کسی که رئیس جمهور میشود، کابینهای که انتخاب میکند و دولتی که تشکیل میدهد، در تراز و اندازههای خودش است. اگر خودش چهرهای بدون کارنامه، بدون تحصص و تجربه کافی باشد، عمدتاً وزرایش هم ممکن است دچار ناکارآمدی بشوند و این به کل دولت تسری پیدا خواهد کرد.
رویداد۲۴ نوشت: حسین کنعانیمقدم دبیر کل حزب سبز ایران و از چهرههای اصولگرایی در گفتوگو با رویداد۲۴ به بررسی عملکرد دولت سیزدهم پرداخته است و میگوید: مشکل این است که دولتی ها به جای حل مساًله صورت مساًله را پاک میکنند. متن گفتوگو را در ادامه میخوانید:
* عملکرد دولت آقای رئیسی را این شرایط پر مانع چطور ارزیابی میکنید؟
دولت آقای رئیسی در سال ۱۴۰۱ بحرانهای مختلفی را پشت سر گذاشت که شاید هم در بحث مدیریت بحران، تا حدودی موفق شد. چه در بحرانهایی که اعتراضهای عمومی ایجاد شد و چه در بحرانهای اقتصادی اما واقعیت این است که دولت مهار بحران کرد و مشکلات همچنان ماندند. یعنی به عبارتی میشود گفت، دولتیها به جای حل مساًله صورت مساًله را پاک کردند که خب! این برای آرامش جامعه کافی نیست. این در حالی است که دولتهای گذشته هم در بحرانهایی که برای شان اتفاق میافتاد و زیاد هم بودند، واکنشهای متفاوتی داشتند. اما در رابطه با واکنش دولت سیزدهم نسبت به بحرانها، در بعضی موارد شاهد این بودیم که دولت موجودیت بحران را انکار میکند و طوری وانمود میکند یا عادیسازی میکند که انگار اتفاقی نیفتاده است. در این روش وقتی زمان میگذرد، بحرانها از نقاط دیگر خودشان را به شکل دیگری نشان میدهند و مشکلاتی را برای جامعه بوجود میآورند. پس من رئیسی را در عبور از بحران موفق میدانم، اما در حل مشکلات ناموفق.
فضای کنونی آتش زیر خاکستر است
الان کشور بحرانهای مخلتفی را پشت سر گذاشته و شاید در رابطه با مسائل اقتصادی ما عبور از بحران کردیم، اما به هر حال هنوز در رابطه با مسائل زیرساختی و مسائل اقتصادی دچار مشکل هستیم. یا در رابطه با اعتراضات و ناآرامیها به نوعی از آن فضای ملتهب عبور کردیم اما این آتش زیرخاکستر است و ممکن است نارضایتیهای جدیدی بهوجود بیاید و دوباره ایجاد ناآرامی کند. پس لازم است، دولت باید اینها را حل بکند و نگذارد که اعتراض عمومی از جای دیگری به شکل دیگری مثل قضیه بنزین خودش را نشان بدهد.
ما در بحران اقتصادی شاهد عبور از بحران هستیم، به خاطر بحث کاهش دلار. اما در رقمی که از ۴۲۰۰ دلار جهانگیری تا ۴۳ هزار تومانی که الان هست، مشکل را حل نکردهایم و در موقعیت عبور از بحران هستیم. در واقع تا زیرساختها و مشکلات اصلی حل نشود، عبور از بحرانهای معتدد اقتصادی امری محال است.
این را باید در نظر داشت، یکی از نقاط قوت یا شانسی که آقای رئیسی دارد، این است که سه قوه با هم هماهنگ هستند و با هم مسائل و مشکلات را حل و فصل میکنند. کمتر رئیس دولتی بود چنین موقعیتی را تجربه کند که از صدر تا ذیل نظام در رابطه با حمایت از دولت یک همبستگی کلیدی داشته باشد اما در رابطه با کارآمدی، قطعا رئیسجمهوری که بتواند مشکلات کشور را به صورت زیربنایی حل و فصل بکند باید گفت، کشور ما رئیسجمهور خیز است. یعنی از زمانی که آقای احمدینژاد رئیس جمهور شد، فهمیدیم که همه میتوانند رئیس جمهور شوند! پس باید در رابطه با کارآمدی دولتی صحبت کرد، تا خودِ شخص.
قطعاً کسی که رئیس جمهور میشود، کابینهای که انتخاب میکند و دولتی که تشکیل میدهد، در تراز و اندازههای خودش است. اگر خودش چهرهای بدون کارنامه، بدون تحصص و تجربه کافی باشد، عمدتاً وزرایش هم ممکن است دچار ناکارآمدی بشوند و این به کل دولت تسری پیدا خواهد کرد. به این لحاظ خود شخص رئیس دولت مهم است. این توضیح هم درباره دولت سیزدهم لاز است، رئیسی افرادی را که عمدتاً در کابینهاش به کار گرفته است که رقبای انتخاباتیاش بودند و شاید یکی از اشتباهاتش هم این بود که رقبای انتخاباتی را برای اینکه یک امتیازی به آنها داده بشود وارد کابینه کردند و بعد هم این افراد عمدتا از شهرداری گرفته تا بنیاد شهید گرفته تا وزرای مختلف، هنوز در فکر رقابت آینده برای ریاست جمهوری هستند. به این خاطر نمیتوانند کمک حال رئیسی باشند.
ما نیرو کم نداریم. افراد نخبه، کارآمد، توانمند در کشور الی ماشاءالله وجود دارد. اما میدان دادن به این افراد و مسئولیت دادن و قدرت اجرایی دادن یک بحث دیگری است. به نظر من کمترین قدرت و کمترین قدرت تصمیمگیری در بین وزرای دولت سیزدهم وجود دارد. یعنی وزرای ما بیشتر در حد کارمند دولت هستند تا وزیر دولت. من وزیر را کسی میدانم که سکان یک کشتی وزارتخانهای را در اختیار دارد که میتواند آن کشتی را به سرمنزل مقصود در طوفانها برساند. اما اگر بنا باشد، خدمه آن کشتی باشد قطعا نمیتواند آن مسئولیت ناخدایی کشتی را داشته باشد.
در مسائل اقتصادی به نظر من تصمیمگیریهایی که عمدتاً انجام میشود، چندباره کاری است. یک دفعه ما میبینیم که خودرو عرضه میشود، پولپاشی میشود، دلار به مردم میدهند و چند روز دیگر از این کار منصرف میشوند. یک موقع میگوییم خودرو را از خارج وارد نکنیم، یک موقع میگوییم خودرو را از خارج وارد بکنیم تا مشخص شود، تصمیمات اقتصادی از یک پلن برنامهریزی شده تبعیت نمیکند. در واقع بیشتر مسکنهایی هست که به اقتصاد تزریق میشود و بعد از آنکه اثر مسکن از بین میرود، دوباره همان دردها و بیماریها خودش را نشان میدهد.
* بعد از ۲۰ ماه، میتوان به این دولت امید بست؟
من به پایان دوره آقای رئیسی امید دارم، یعنی اینکه ایشان بتواند این دوره را به خوبی به پایان برساند.
* منظور من کارآمدی بود.
بالاًخره رئیس جمهوری ۴ سال مسئولیت دارد و دنبال این است که مسئولیتش را انجام بدهد. اما اینکه دولت رئیسی با این پیشزمینه بتواند در دوره بعد هم مسئولیت داشته باشد، به نظر میرسد که یک مقدار جای شک و شبهه وجود دارد.
* با توجه به عملکرد دولت رئیسی احتمال دارد نهادهای قدرت مخالف حضور او در دور بعد باشند؟
من این را قبول ندارم. چون مهرهچینیهایی که توسط دولت سیزدهم انجام میشود مهرهچینیهایی است که میخواهند دور دوم هم باشند. همچنین برنامههایی که مطرح میکنند، برنامههایی است که میخواهند دور دوم هم حضور داشته باشند. اما اینکه چقدر مردم اقبال نشان بدهند، بستگی به مسائل بعدی کشور مثل مسائل معیشتی و اقتصادی دارد. رئیسی تا ترکیب کابینه را جابه جا نکند، هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد.
دیدگاه تان را بنویسید