اردوغان یا اوغلو؛ پیروزی کدام در انتخابات به نفع ایران است؟
دخالت مستقیم ترکیه در جنگ آذربایجان مشکلاتی جدی برای ایران و ارمنستان به وجود آورد. اردوغان از طریق نیروهای تندرو و تکفیری فراری و همچنین سلاح های خود، از الهام علیاف حمایت کرد و علیاف نیز از طریق همین حمایت قرهباغ را تصرف کرده و حتی برای ایران خط و نشان کشید.
خبر فوری نوشت: به انتخابات ریاست جمهوری ترکیه نزدیک می شویم. کمتر از یک هفته دیگر، حساس ترین رقابت دو دهه اخیر بین وارث سلطان عبدالحمید و وارث آتاتورک برگزار می شود. رجب طیب اردوغان که حاکم بلامنازع ترکیه در چند سال اخیر بوده، حالا بیش از همیشه پایه های قدرت خود را لرزان می بیند. کمال قلیچداراوغلو برای نخستین بار توانسته باعث ائتلاف شش حزب اپوزیسیون شود و تقریبا تمام مخالفان اردوغان را دور خود جمع کند. رقابت بین ائتلاف ملت و ائتلاف جمهور بیش از هر زمان دیگری است. اسلام گرایی اردوغان و سکولاریسم اپوزیسیون رقابتی تنگاتنگ دارند و پیروزی هر کدام از آنها، آینده ترکیه را تغییر خواهد داد و سرنوشتی خاص برای این کشور رقم خواهد زد.
اما سوال اینجا است که پیروزی کدام یک از دو رقیب اصلی انتخابات ترکیه بر آینده کشور ما و روابطمان با آنکارا تأثیر خواهد گذاشت؟ پیروزی قلیچداراوغلو بیشتر به نفع ایران است یا ابقای اردوغان؟ این مساله ای است که در روزهای اخیر بسیار مطرح می شود و کارشناسان مختلفی هم به آن پاسخ داده اند.
بالا و پایین رابطه ایران و ترکیه در عصر اردوغان
روابط ایران و اردوغان از فراز و نشیب بسیار زیادی برخوردار بوده است. اردوغان در سالهای نخست قدرت، به شدت تحت تاثیر احمد داووداغلو و سیاست تنش صفر با همسایگان او بود. بعد از انشقاق در حزب عدالت و توسعه و جدایی داووداغلو از اردوغان و دولتش، مرد اول حزب شروع به تغییر خط و مشی سیاست خارجی خود کرد. اردوغان به فکر احیای سلطنت عثمانی، ارتباط با گروه های سلفی، دخالت نظامی و سیاسی در کشورهای منطقه و تغییر رابطه با اروپا و غرب افتاد.
این سیاست ها در برخی زمینه ها به نفع ایران بود و در برخی زمینه ها به ضرر ایران تمام شد. تقابل اردوغان با غرب و حمایتش از فلسطین باعث شد، اولا غرب بخشی از تمرکز خود را روی آنکارا بگذارد و ثانیا، روی کمک جدی آنکارا به اسرائیل و ائتلاف آمریکا در منطقه حساب باز نکند. از طرف دیگر، اردوغان در جنگ سوریه، افغانستان و آذربایجان دخالت جدی کرد و این دخالت ها باعث افزایش درگیری ها در این مناطق و اختلاف ترکیه و ایران شد.
اگرچه اردوغان در سالهای میانی قدرتش نوعی اعتدال را در رفتار خود پیشه کرد و هر گاه سطح تنش با همسایگان بالا می رفت، از طریق مذاکرات، مجددا روابط را عادی می کرد اما رفتار سیاسی او در سالهای اخیر تغییر کرد. دخالت مستقیم او در جنگ آذربایجان مشکلاتی جدی برای ایران و ارمنستان به وجود آورد. اردوغان از طریق نیروهای تندرو و تکفیری فراری و همچنین سلاح های خود از الهام علیاف حمایت کرد و علیاف نیز از طریق همین حمایت قرهباغ را تصرف کرده و حتی برای ایران هم خط و نشان کشید.
در نتیجه می توان گفت روابط ایران و اردوغان در دو یا سه سال اخیر به بدترین حالت خود رسیده و اگر او در قدرت بماند، بدتر هم خواهد شد؛ چرا که احتمالا حمایت او از باکو بیشتر شده و دخالت های فرامرزی خود را همبیشتر کند.
ترکیه در عصر قلیچداراوغلو چه روابطی با ایران خواهد داشت؟
شکی نیست که اندیشه های منطقه ای اردوغان در قاموس فکری و سیاسی قلیچداراوغلو و اپوزیسیون ترکیه جایی ندارد. الگوی آنها آتاتورک است و هیچ علاقه ای به احیای سلطنت عثمانی ندارند. ایده دیپلماتیک اپوزیسیون اردوغان، رساندن تنش منطقه ای به صفر است. قلیچداراوغلو بارها گفته که دست از دخالت های منطقه ای برداشته و سطح روابط خود با ایران را بالا خواهد برد. او در همین رابطه تاکید کرد که در صورت پیروزی در انتخابات، بزرگراهی خواهد ساخت که ترکیه را به چین وصل میکند و این بزرگراه آذربایجان را دور خواهد زد و از ایران عبور خواهد کرد. این تصمیم اگر عملی شود، ائتلاف آنکارا و باکو را تعدیل خواهد کرد و به جایش به تقویت روابط آنکارا و تهران می پردازد. همچنین، رهبر حزب جمهوریخواه خلق (CHP) در نشستی در آنکارا گفت: «سازمان صلح و همکاری خاورمیانه را تأسیس خواهیم کرد. ترکیه، ایران، عراق و سوریه ذیل این سازمان کنار هم قرار میگیرند. نمیخواهیم جنگهای نیابتی در منطقه انجام شود. ما مشکلات خود را با هم حل خواهیم کرد.» رهبر حزب خلق ترکیه با انتقاد از حزب حاکم گفت: «نمیخواهیم ابزار قدرتهای بزرگ شویم. ما صلح را از طریق سیاستهای منطقی ایجاد خواهیم کرد.»
غربگرا بودن قلیچداراوغلو؛ کلیدواژهای که گمراه کننده است
البته نباید فراموش کرد که اپوزیسیون اردوغان و شخص قلیچداراوغلو غرب گرا هستند و روابط ترکیه با غرب در زمان قلیچداراوغلو به مراتب، بهتر از زمان اردوغان می شود. اما پرسش اینجا است که آیا روابط سینوسی اردوغان با غرب به نفع ایران بود و آیا روابط خوب قلیچداراوغلو با غرب به ضرر ایران تمام می شود؟
در طول دو دهه اخیر که روابط ایران و غرب پرتنش بوده، اردوغان جز در چند مورد خاص، گام مثبت دیگری برای حل مناقشات ایران و غرب برنداشته است. در سالهای اخیر، عمان و چین و سپس قطر اصلی ترین میانجی ها برای حل مناقشات مختلف ایران و غرب بوده اند. اردوغان اگرچه سالها مدعی حمایت از فلسطین بود، اما حتی در این زمینه هم با ایران همکاری نکرد و در چند مورد، تلویحا از اسرائیل حمایت نمود.
همچنین، قدرت گرفتن قلیچداراوغلو به معنی پایان روابط ایران و ترکیه و به اصطلاح، غش کردن آنکارا به سمت غرب نیست. روابط ترکیه و ایران به دو بخش سیاسی و ژئوپلیتیک تقسیم می شود. در واقع، تهران و آنکارا قبل از اینکه دو رقیب سیاسی باشند، دو همسایه هستند. روابط همسایگی و منافع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مشترک باعث شده از زمان آتاتورک و رضا شاه تا کنون، روابط دوجانبه همواره روی محور مثبتی حرکت کند. منافع مشترک که شامل تجارت و ترانزیت، گردشگری، مرز مشترک و... می شود، باز هم خود را در سیاست خارجی نشان خواهد داد و مانع از بد شدن رابطه ایران و ترکیه می گردد.
در نتیجه، مساله غرب گرا بودن حزب جمهوری خلق مساله ای نیست که نگرانکننده باشد و همچنان، ایده های خطرناک و سیاست های منطقه ای اردوغان است که تهدیدی جدی به حساب می آیند.
دیدگاه تان را بنویسید