نگاهی به دلایل تحریک طالبان برای تنشآفرینی در مرز با ایران
از میراث سلاحهای آمریکایی تا فقدان تجربه/ قدرت نظامی طالبان چقدر است؟
تعداد فرودگاه ها، پایگاه های نظامی، میزان خطوط راه آهن، جاده، منابع گازی و نفتی، جمعیت و ... افغانستان پایین است و همین ضعف می تواند مانع طالبان از ورود به جنگ شود. همچنین، افغانستان به هیچ دریایی متصل نیست و در نتیجه از ناو، ناچه، بندر و ... برخوردار نیست.
خبر فوری نوشت: اختلاف ایران و افغانستان بر سر آب هیرمند افزایش یافت و در نهایت، منجر به درگیری مرزی دو طرف گردید
گفته میشود دلیل اصلی این تنشآفرینی، تحریک دولتهای غربی برای برهم زدن راهبرد موفق سیاست بهبود روابط با همسایگان است.
از همان روزهای قدرت گیری مجدد طالبان همه حدس می زدند که احتمالا اختلافات تهران و کابل افزایش یافته و به اوج خود برسد.
تفاوت ایدئولوژیک طالبان و جمهوری اسلامی ایران زمانی که با تعارض منافع همراه شود می تواند به درگیری و نزاع منجر گردد. این درگیری و نزاع در روز شنبه رخ داد و ممکن است در آینده نیز تکرار شود.
شکی نیست که ترجیح ایران این است که جنگی بین طرفین رخ ندهد. حتی طالبان نیز اگرچه گرایش های تند و تهاجمی دارد اما با توجه به مدت زمان کوتاهی که به قدرت رسیده و همچنین، وجود داعش در افغانستان، ترجیح می دهد با همسایه غربی خود درگیری نداشته باشد، اما بسیاری از جنگ ها بر اثر یک اشتباه کوچک رخ داده و اختلافات را به درگیری بدل ساخته است. از این رو، اگر سیاستمداران دو طرف هوشیار نباشند ممکن است سطح اختلافات بالا رفته و به درگیری بدل شود.
مروری بر قدرت نظامی طالبان
آنچه بسیاری از تحلیلگران به دنبال فهم آن هستند، وضعیت نظامی افغانستان طالبان است. طالبان از سه نقطه تغذیه نظامی می شود. طالبان از طرفی تسلیحات ارتش افغانستان را در اختیار دارد، از طرف دیگر، از جانب پاکستان و برخی اعراب به آنها کمک می شود و از همه مهم تر، میراث دار ادوات و تسلیحات به جای مانده آمریکایی ها است.
ارتش افغانستان پس از حمله آمریکا به کابل، توسط ارتش ایالات متحده و بر اساس ساختار نظامی این کشور ایجاد شد. آمریکا ادوات نظامی مختلفی به ارتش افغانستان داد و حتی برخی از پرسنل هوایی و زمینی این کشور را تعلیم داد (اینجا بخوانید). با این حال، ارتش نسبتا آمریکایی افغانستانِ عصر جمهوری از فساد بالایی برخوردار بود و به محض مواجهه با طالبان از هم پاشید و تجهیزاتش هم به دست طالب ها افتاد.
همزمان با یورش طالبان به شهرهای افغانستان، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا دستور فرار سریع نیروهای آمریکایی را صادر کرد. سربازان آمریکایی در حالیکه تحولات سریع افغانستان آنها را گیج کرده بود، با عجله از مقرهای نظامی خود فرار کردند و تجهیزات خود را به جای گذاشتند. آنها حتی وقت نکردند این تجهیزات را خراب کرده یا از کار بیندازند و به همین دلیل، طالبان توانست بر این تجهیزات تسلط پیدا کند.
دیلی میل مدتی پیش مدعی شد طالبان یک نیروی هوایی به ارزش دهها میلیون پوند از جمله بالگردهای آمریکای و هواپیماهای تهاجمی را به تصرف خود درآورده است. این تجهیزات به طور عمده در جریان پیشروی و تصرف طالبان صورت گرفته حاصل اشغال ۱۰پایگاه هوایی مهم از «بگرام» تا «مزارشریف» است.
بزرگترین ضعف های نظامی طالبان
با وجود این، طالبان با چند مشکل بزرگ مواجه است. اول اینکه طالبان نیروی متخصص برای راندن جت ها، جنگنده ها و حتی استفاده از موشک های آمریکایی را ندارد.
طالب ها غالبا جنگجویان چریک مانندی هستند که در کوه ها و بیابان ها و با مسلسل و تیربار جنگیده اند و تجربه جنگ بزرگ نظامی را ندارند. دیلی میل مدعی شده طالبان به دنبال نیروهای متخصص ارتش افغانستان است که در آمریکا تعلیم دیده و نحوه استفاده از این ادوات و تجهیزات را می دانند. با این حال، بسیاری از این افراد به خارج فرار کرده و یا در جنگ با طالبان کشته شده اند. در نتیجه، جمع کردن آنها کار بسیار سختی است.
مشکل بزرگ دیگر طالبان فرماندهی ضعیف آنها در میادین بزرگ جنگی است. همانطور که بیان شد، طالب ها جنگ های چریکی زیادی را تجربه کرده اند اما تا کنون جنگ فرامنطقه ای و بزرگ را تجربه نکرده و رهبرانشان نیز اطلاعی از ادوات مورد نیاز، آرایش نیروها، آرایش توپخانه، چینش تیپ ها و گردان ها، نحوه حمایت لجستیکی و ... ندارند و همین امر می تواند به شدت به آنها آسیب وارد کند.
نکته دیگر، ضعف لجستیکی افغانستان نسبت به همسایگانش به خصوص ایران است. تعداد فرودگاه ها، پایگاه های نظامی، میزان خطوط راه آهن، جاده، منابع گازی و نفتی، جمعیت و ... افغانستان پایین است و همین ضعف می تواند مانع ورود طالبان به جنگ شود. همچنین، افغانستان به هیچ دریایی متصل نیست و در نتیجه از ناو، ناچه، بندر و ... برخوردار نیست و این یک ضعف اساسی ارتش طالبان است.
مساله دیگر، ضعف سیاسی طالبان است. طالبان سخت درگیر جنگ با داعش است. از طرف دیگر، احمد مسعود و نیروهای مقاومت در منطقه پنجشیر منتظر فرصت برای ضربه زدن به طالبان هستند. نیروهای باقیمانده از ارتش از هم پاشیده افغانستان در فکر کودتا بوده و خود اعضاء طالبان نیز درگیری های مختلفی با هم و جنبش حقانی و سایر گروه های تندرو افغانستانی و پاکستانی دارند. همه این شرایط منجر به سست شدن پایه های قدرت طالبان در افغانستان شده است.
همچنین، نباید از خاطر برد که طالبان برخی تجهیزات نظامی مهم مانند توپخانه ها، موشک های بالستیک، بمب های خوشه ای و ... را ندارد و در صورت جنگ با یکی از همسایگان، آسیب شدیدی خواهد دید.
به این ترتیب روشن است که طالبان هیچ انگیزه نظامی برای رویارویی با تهران ندارد و از سوی این گروهک خطری جدی تهران را تهدید نمیکند. با این وجود دو کشور باید هوشمندی خود را حفظ کرده و مانع از تحریک دولتهای غربی برای تنشزایی شوند.
دیدگاه تان را بنویسید