کیم یو جونگ اون خواهر رهبر کره شمالی کیست؟
چگونه باید کره شمالی را درک کنیم؟ این کشور نه تنها یکی از معدود کشورهای دارای بمب اتمی در جهان، بلکه یک دیکتاتوری موروثی، لکهای تاریک در دریای نور شبانه شرق آسیا، چهارمین ارتش بزرگ جهان و دارنده کمتر از ۱ درصد از جمعیت است که به اینترنت دسترسی ندارند. غرب اغلب در مواجهه با چنین پدیدهای به دنبال سادهترین پاسخ است: تمسخر!
رویداد۲۴ نوشت: کتاب «خواهر»، یکی از معدود مطالعات دقیق و روشنگرانه توسط یک محقق در ایالات متحده، به نام «سونگ یون لی» است که از ظهور جدیدترین ستاره در خانواده کیم یعنی «کیم یو جونگ» خواهر کوچکتر رهبر کنونی، کیم جونگ اون خبر داده است. در طول دهه گذشته، کیم یو جونگ، ۳۰ ساله موفق شده، از نظر قدرت و نفوذ پس از برادرش در رده دوم قرار بگیرد و این موقعیت در یک جامعه مردمسالار سخت بحثبرانگیز است.
نشریه اکونومیست بخشهایی از این کتاب درباره احتمال جانشینی «شاهزاده خانم» کره شمالی را بازگو کرده است. این نشریه میگوید: کمونیستها به زبان تند و انتقاد برنده علاقه دارند. کارل مارکس، جرمی بنتام پدر فایدهگرایی را «پیشگوی پوچ، متحجر، با هوش بورژوازی معمولی در قرن نوزدهم» میخواند. ولادیمیر لنین گفته که گئورگی پلخانف فیلسوف روسی «رکورد جدیدی در سفسطه به جای دیالکتیک به ثبت رسانده است»؛ این یک تحقیر وحشیانه در فرهنگ لغت اصطلاحات مارکسیستی است.
در حال حاضر قهرمان جدیدی در این عرصه وجود دارد. «کیم یو جونگ» به کارشناسان موشکی کرهجنوبی توهین میکند و به رئیسجمهور آنها «یون سوک یول» میگوید «به جای حرفهای بیهوده دهانش را ببند.» در کره شمالی هم داشتن زبان تیز، امتیازی است که خواهر کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی از آن بهره برده است. با این حال، همانطور که سونگ یون لی در کتاب «خواهر» استدلال میکند، پشت این چهره سرکش، زنی با قدرت بسیار زیاد است که تأثیر بسیار بالایی بر برادر خود دارد و احتمالاً جانشین او خواهد بود.
کیم جونگ اون اولین بار در سال ۲۰۱۸ در جریان بازیهای المپیک زمستانی در پیونگیانگ کره جنوبی مورد توجه جهانیان قرار گرفت. در جریان این مسابقات، او اولین عضو از خانواده رهبر کره شمالی بود که از زمان جنگ کره، به جنوب سفر کرد. اکنون او تقریباً به اندازه برادرش نماد استبداد کره شمالی است. بهعنوان رئیس تبلیغات رژیم، شوخطلبی طعنهآمیز او به مدت یک دهه، کینهتوزی کره شمالی را بهتر نمایش داده است. به قول «سونگ یون لی» تمایل او لفاظیهای توهینآمیز در مورد نابودی آمریکا و کره جنوبی، او را به عنوان «پلیس بدتر» در مقابل «پلیس بد» یعنی برادرش قرار میدهد.
عدم شفافیت کره شمالی به این معنی است که ادعاهای آقای لی در کتاب «خواهر» اغلب قابل قبول به نظر برسد، تا اثباتشده. با این حال نوشتن از «کیم یو جونگ»، زنی مرموز که دولت کرهشمالی هرگز تایید نکرده که او واقعاً خواهر آقای کیم است یا نه، ارزشمند است.
کتاب «سونگ یون لی» نه تنها نمایهای از یک شخصیت محوری در وحشیانهترین دیکتاتوری جهان نیست بلکه توصیفی از خاندان او نیز هست. کتاب «خواهر» با نشان دادن نحوه عملکرد خانواده، بینشی در مورد عملکرد تنها سلطنت موروثی کمونیست در جهان ارائه میدهد. رژیمی که حاضر است میلیونها نفر از گرسنگی بمیرند اما میلیاردها دلار خرج سلاح کند. مهمتر از همه، این نشان میدهد که چگونه خانم کیم و برادرش هنر دیپلماسی را از پدرشان کیم جونگایل آموختهاند.
این کتاب به استفاده کیم از آدمربایی و آزمایشهای موشکی به عنوان مقدمه مذاکره با آمریکا و کره جنوبی میپردازد. فرزندان او این تاکتیکها را در اجلاسهایی که پس از المپیک برگزار شد، بهخوبی کپیبرداری کردند.
در حال حاضر «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی روی توسعه نظامی متمرکز است اما تاریخ نشان میدهد که او روزی به دنبال مذاکره هم خواهد رفت. کسانی که با کره شمالی سر و کار دارند بهتر است رویکرد خانواده کیم در چانهزنی را مطالعه کرده و در رمزگشایی تبلیغات آن مهارت داشته باشند.
پیش از این فاکسنیوز آمریکادر یادداشتی درباره شخصیت یو جونگ نوشته بود «او پشت صحنه فرد فعالی است و مشتی آهنین دارد. او نیز مانند دیگر مقامات کره شمالی از سال ۲۰۱۷ به جرم اقدام علیه حقوق بشر در فهرست سیاه وزارت خزانهداری آمریکاست.»
کیم یو جونگ پیشتر در وزارت تبلیغات کره شمالی مسئولیت داشته است. گفته میشود او کسی است که ایده شبیه کردن چهره برادرش به پدر بزرگشان «کیم ایل سونگ» را داده و به عنوان دست راست رهبر کره شمالی وظیفه تلطیف چهره کره شمالی در رسانههای جهان را برعهده داشت.
آسوشیتدپرس در گزارشی درباره شخصیت یو جونگ گفته در میان نخبگان کرهشمالی، کیم یو جونگ بیشترین شانس را برای رسیدن به قدرت دارد و احتمال این امر بیش از ۹۰ درصد است. او برای این منظور باید برای این مقام با برادرش کیم جونگ چول رقابت کند. اما برادرش عملا در زمان انتخاب کیم جونگ اون به رهبری شانس خود را از دست داده بود.
دیدگاه تان را بنویسید