کنایه مهاجری به شورای نگهبان؛ استصوابی نه، استسلاقی عمل میکنند
چهره سیاسی و مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی می گوید: شورای نگهبان استصوابی عمل نمیکند. بلکه طبق سلیقه خودش که من نام آن را «استسلاقی» می گذارم ، یعنی سلیقه ای عمل می کنند.
حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، در بخشی از گفتگوی تفصیلی در کافه خبر به نظارت استصوابی شورای نگهبان اشاره و نکاتی را مطرح کرد.
بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛
گروه فشار بسیار قدرتمند است، با توجه به این موضوع وضعیت انتخابات پیش رو را چگونه تحلیل می کنید؟ آقای لاریجانی مسئله خالص سازان را مطرح کردند که ناظر بر همین مساله بود؟ ضمن این که مساله نظارت استصوابی هم در این باره تعیین کننده است؟
از نظر شهید بهشتی، همه این ها با مراجعه و بازگشت به قانون اساسی قابل حل است. قانون اساسی مهجور واقع شده است. اگر قرار باشد طبق قانون اساسی عمل بکنیم، خیلی از کسانی که این ها با ابزار عدم احراز صلاحیت ردشان می کنند، بر عکس این ها از صلاحیت لازم برای رفتن به مجلس برخوردارند.
درباره نظارت استصوابی هم چند جا این را گفته ام، این جا هم بگویم بد نیست. نظارت دو گونه است، ابتدا نظارت استطلاعی که بر این امر است چی دارد می گذرد؟ در نظارت استطلاعی فرد اطلاع می یابد اما دخالتی نمی کند. یک گونه هم استصوابی است که به معنای آن است بعد از آن که خبردار شدید که دارند چه می کنند، اگر دیدید انحرافی در آن هست، این را درستش کنید. این چیز بدی نیست. ولی شورای نگهبان استصوابی عمل نمیکند. بلکه طبق سلیقه خودش که من نام آن را «استسلاقی» می گذارم ، یعنی سلیقه ای عمل می کنند.
الآن ما مبتلا به چنین موضوعی هستیم و اساسا به قانون اساسی هم ارتباطی ندارد. قانون اساسی بر آزادی ها صحه گذاشته و همه چیز را گفته است. چگونه است جایی که خودشان مایل هستند، عده ای راه می افتند جلوی مجلس و ... شعار می دهند و هر کاری لازم باشد انجام می دهند. ولی آن جایی که نمی خواهند، کسی حق تجمع ندارد. ولی اگر ضابطه را بر اساس قانون اساسی بگذارند که گفته تجمع آزاد است، مگر مخل به مبانی باشد، فقط کافی است، جایی را معین کنند تا مخل به مبانی را معنا کنند، تا ماجرا حل شود.
آقای بهشتی از همان سال های ۱۳۴۷-۴۸ که از آلمان برگشته بودند، در دفترچه ای، نام افراد و، شماره تلفن شان را در دفترچه می نوشتند، و ما تعجب می کردیم که این ها برای چیست؟ و به درد کجا می خورد؟ بعد از انقلاب دیدیم که به آن دفتر مراجعه و شماره تلفن افراد مورد نظر را پیدا و برای تصدی امور مختلف از شورای نگهبان گرفته، تا وزیر و ... به آنان مراجعه می کردند
چند سال است که دارند می گویند جایی را در نظر بگیریم برای این که تجمعات برگزار شود، هیچوقت هم چنین جایی را در نظر نمی گیرند. عدم توجه به چنین موضوعی به معنای آن است که ما قانون اساسی را کنار گذاشته ایم و زمانی که قانون اساسی مهجور است، آن وقت اتفاقات دیگری می افتد. لذا هم آن حریت و هم صداقت که در مبانی آقای بهشتی برای حکمرانی بود در حال حاضر ناقص است، چون می گویند ولی عمل نمی کنند.
اگر نسلی بیاید که اساسا دیگر نخواهد آن سبک زندگی ۴۰ سال گذشته را بپذیرد، چگونه باید باهاش رفتار بکنیم؟ تعداد این نسل کم نیست. به تدریج دارند به سیستم اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظام اداری وارد می شوند؟
ببینید آنانی که گفتید فقط خودشان را قبول دارند و به هیچ انتخاباتی پایبند نیستند، آن ها می گویند این نسل را به هر شکل ممکن باید کاری کرد که دیده نشوند. ولی این نظر خدا این نیست. من از طرف خدا حرف نمی زنم، ولی می فهمم خدایی که ما به او ایمان داریم، اینگونه نیست. خدا می گوید شما خودتان را درست بکنید تا آن ها هم شما را قبول داشته باشند، تا طبق آن چیزی که شما می خواهید رفتار کنند. اگر خودتان را درست نکنید، باید آزادشان بگذارید تا خودشان انتخاب کنند.
یعنی شیوه حکمرانی ای که شما از طرف شهید بهشتی ارائه می دهید این است که آن ها باید آزاد باشند؟
من معتقدم نه بر اساس آنچیزی که ما ارائه می دهیم آنان باید آزاد باشند، بلکه خودبه خود اساسا اینجور هست. خدا این را قرار داده است نه ما. چون خدا قرار داده، هیچ راهی غیر از این وجود ندارد که ما همه چیز را منطبق بکنیم با آن چه را که مصلحت انسان است. این کارهایی را که این ها می کنند، مصلحت انسان نیست، بلکه مصلحت خودشان است. چون این گونه است مردم هم حاضر نیستند با مصلحت آنان خودشان را تطبیق بدهند. ما باید همه چیز را با مصلحت انسان، و نه مصلحت این شخص و آن شخص، با مصلحت انسان همه چیز را منطبق بکنیم، اگر چنین کردیم، اعتراض ها همه از بین خواهد رفت، وهمه زندگی خواهند کرد.
بنابراین آنان در شیوه حکمرانی و زندگی اجتماعی، سبک های زندگی متفاوت و زندگی عادی خودشان را خواهند داشت؟
حتما همین گونه است. اگر حکومت تجدید نظر بکند و روش هایش را عوض کند، موفق می شود، ولی اگر این جوری که دارد پیش می رود ادامه بدهد، موفق نمی شود، و آنان هم زندگی خودشان را می کنند.
و سوال آخر؛ با توجه به مواضعی که شما دارید، در کجاها بیشتر در روزنامه جمهوری اسلامی تحت فشار قرار گرفته اید؟
ما هیچوقت شکایتی علیه روزنامه از سوی مردم نداشته ایم. مردم نه تنها شکایت نمی کنند، بلکه از مطالب روزنامه هم اظهار رضایت می کنند. مردم راضی هستند. ولی دستگاه هایی که ما از آن ها انتقاد می کنیم از ما زیاد شکایت می کنند. و ما مرتب بین روزنامه و دادگاه به جای صفا و مروه، در حال رفت و آمد هستیم.
در دو سال اخیر چند مورد شکایت داشتید؟
به اندازه انگشتان دو تا دست شکایت داشتیم.
دیدگاه تان را بنویسید