ماجرای هشدار وزیر اطلاعات درباره راهبرد امریکا چه بود؟
یکشنبه گذشته وزیر اطلاعات، آخرین نسخه از تاکتیکهای امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را تبیین کرد؛ برنامهای چندوجهی که پس از ناکامی و شکست در کلانپروژه اغتشاشات سال گذشته در دستور کار قرار گرفته و مجموعهای از اقدامات ضدامنیتی را شامل میشود.
در این میان، یکی از وجوه راهبرد دشمن، تخطئه دستاوردهای سیاست خارجی دولت و ایجاد «اخلال در روابط خارجی ایران» است. حجتالاسلام خطیب در گردهمایی اعضای هیأتهای نظارت استانی در مشهد مقدس گفت: «دشمنان پس از ناکامیهای فراوان اکنون تلاش دارند با روشهای ایذایی و تروریستی، در روابط ما با کشورهای دیگر اخلال ایجاد کنند که تاکنون موفق نشدهاند.» وی اضافه کرد: «دولتمردان امریکا در توصیههای راهبردی پیرامون ایران تأکید دارند که در مسیر توسعه روابط ایران و جهان خلل ایجاد شود.» از تصریح وزیر اطلاعات میتوان دریافت که تخریب روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران، هدف راهبردی در حال اجرا از سوی دولت امریکا است و در عین حال، این هدف، عمدتاً از راه فعالیتها و اقدامات تروریستی دنبال خواهد شد.
ابتدا توجه به این نکته ضروری است که دشمنان عمدتاً نقاط قوت ما را مورد هدف و حمله قرار میدهند. از این رو، قابل پیشبینی بود که دستاوردهای سیاست خارجی، از جمله مسیر دیپلماسی همسایگی دولت سیزدهم و نیز عضویت در ائتلافها و سازمانهای جهانی، مانند اجلاس شانگهای یا بریکس از چشم دشمن دور نماند. به عبارت دیگر، برخلاف برخی که در داخل عمدتاً این دستاوردها را تخفیف میدهند، اما دشمن نه تنها به اهمیت راهبردی آن پی برده، بلکه حتی استفاده از تروریسم برای تخریب آنها را در دستور کار خود قرار داده است.
ادعای بدون سند فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، یکی از ترفندهای امریکا برای تخریب روابط ایران و اروپا بود. هرچند برخی کشورهای اروپایی نیز در زمین امریکا بازی کردند، اما این پرونده این واقعیت را نشان داد که بخشی از راهبردهای امنیتی و تخریبی امریکا با استفاده از فضاسازی رسانههای این کشور صورت میگیرد.
بر پایه چنین شواهدی و نیز شناسایی راهبرد آتی امریکا علیه روابط خارجی ایران، بویژه علیه بهبود و گسترش روابط با همسایگان، انتظار میرود دستگاههای مسئول، بویژه وزارت امور خارجه نیز هوشیاری لازم را به خرج داده و طرحهای پدافندی و گاه آفندی لازم را برای مقابله با این هجمهها طراحی کنند.
در این مسیر، فعالیت بیش از پیش دستگاه دیپلماسی، برای عمیقتر کردن مناسبات میان ایران و همسایگان و دیگر کشورهای دوست، واقعیتی غیرقابل چشمپوشی است. در عین حال، استفاده از ظرفیت نخبگان و اندیشمندان بینالمللی، باید به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار گیرد. در این میان سفر اخیر رئیسجمهور به نیویورک که علاوه بر دیدارهای رسمی، دیپلماسی عمومی، بخش عمده و اصلی آن را تشکیل میداد، تجربهای کارآمد را پیش روی دستگاه سیاست خارجی کشور قرار میدهد. به عبارت دیگر، باید پیش و بیش از آنکه دشمنان بخواهند در راستای سیاستهای امنیتی خود، تصویری وارونه از جمهوری اسلامی ایران ارائه دهند، این تصویر درونزا و مبتنی بر واقعیتهای جاری به جهان مخابره شود.
دیدگاه تان را بنویسید