«اصلاحطلبان» سرگردان میان رادیکالیسم خیابانی و مبارزه پارلمانی
محمد قوچانی درباره نمایش رادیکالیسم در جبهه اصلاحات نوشته است: در پشت پرده این رادیکالیسم چپ نوعی اپورتونیسم قرار داشت که پشت ویترین زیبایی به نام دفاع از انتخابات آزاد پنهان شده بود؛ اپورتونیسمی که از یک سو دنبال کرسی در حاکمیت بود و از سوی دیگر در پی اعتباری در اپوزیسیون میگشت.
آنگونه که از رصد اظهارات و مطالب مطرحشده از سوی اصلاحطلبان برمیآید، انتقادات نسبت به جبهه اصلاحات ایران و کارایی آن میان احزاب اصلاحطلب افزایش یافته است و طیفهای مختلف در حال بیان پیشنهادهایی برای فراگیرتر شدن گفتمان و تشکیلات مهمترین نهاد سیاسی- انتخاباتی اصلاحطلبان هستند.
بررسیها در این زمینه نشان میدهد در شرایط کنونی در جبهه اصلاحات کوشش میشود که به تعبیر اصلاحطلبان شکاف اجتماعی اصلاحطلبی در برابر اصلاحناپذیری نمایندگی شود، اما به دلیل کاهش سرمایه اجتماعی این مسئله با توفیق چندانی طی سالهای گذشته همراه نبوده است.
از دیگر سو، اما به دلیل امتناع شکلگیری احزاب بر پایه قدرت اجتماعی باید تصریح داشت که این مسئله موجب شده است جبهه اصلاحات کنونی زیر سایه دوگانه حزب اتحاد ملت- حزب کارگزاران سازندگی باشد؛ دوگانهای که جبهه اصلاحات را در میانه اصلاحطلبی به مثابه پذیرش وضع موجود و اصلاحطلبی را به مثابه رویکرد رادیکالتر شناور کرده است. وجود احزاب صنفی معلمان، پزشکان، استادان دانشگاه و احزاب مربوط به زنان نیز بحران نمایندگی را حل نکرده است.
در همین رابطه، اما پیشنهادات مطرحشده برای فراگیرتر ساختن جبهه اصلاحات در قالب سه دسته پیشنهاد قابل رصد است:
اتحاد ملت به دنبال فراکسیونیسم
اتحاد ملتیها که طیف اصلاحطلبان ساختاری را شکل میدهند با مدیریت دبیر کل خود یعنی آذر منصوری بر جبهه اصلاحات به دنبال شکلدهی به فراکسیونیسم بر اساس فراکسیونهای زنان، جوانان، اقشار و اصناف هستند.
در این میان، اما کارگزارانیها ضمن انتقاد از این روش مدعی هستند این اقدام تلاشی از سوی حزب اتحاد ملت برای تعمیم خود در احزاب کوچک و فراکسیونهاست که عملاً موجب دست بالای این حزب در جبهه اصلاحات و هژمونشدن دیدگاههای این حزب از یک سو و به حاشیه راندن حزب کارگزاران سازندگی از سوی دیگر است.
کارگزارانیها به دنبال مجلس عالی اصلاحات
حزب کارگزاران ضمن تأکید بر رسیدن دوره پسااصلاحات، ضرورت تشکیل مجلس اصلاحات را مورد تأکید قرار میدهد. این حزب پارلمان اصلاحات را به مثابه نهادی از نمایندگان اقشار مختلف از جمله کارآفرینان و زنان میداند. کارگزارانیها تأکید دارند پارلمان اصلاحات طرحی است که اصلاحات را نه از بالا به پایین که از پایین به بالا سامان داده و آن را در نهایت به حزبی استراتژیک و نه ایدئولوژیک مانند احزاب سیاسی امریکا بدل میکند که در واقع از نظر رقابتهای درونحزبی یک جبههاند، با فراکسیونهای لیبرال و رادیکال که در راهبرد انتخابات باهم به تفاهم میرسند.
به باور این حزب اصلاحطلب، در این جبهه سهم زنان، جوانان، روشنفکران، کارآفرینان، کارگران از یک سو و سهم لیبرالهارادیکالها و حتی محافظهکاران باید بنا به سابقه فعالیت، انطباق تشکیلاتی، اقبال اجتماعی، دیدگاه فکری و رأی عمومی روشن شود، حتی رئیس این جبهه میتواند منتخب مستقیم مجمع عمومی آن باشد که نه بر اساس یک نظام رانتی وکالتی که بر مبنای انتخابات درونحزبی تعیین میشود.
جوانان اصلاحطلب به دنبال پارلمانهای اصلاحات
بخشی از جوانان اصلاحطلب نیز با انتقاد از ژنرالمحوری محض از سوی اتحاد ملتیها از یک سو و با انتقاد از مرکزیگرایی پارلمان اصلاحات مورد تأکید کارگزارانیها و عدمتوجه اصلاحطلبان استانها و شهرستانها تصریح میکنند، جبهه اصلاحات به طرحی نیاز دارد که توازن موجود میان احزاب را برهم نزند، جبهه اصلاحات را حفظ کند و موجب شکلگیری نمایندگی واقعی اقشار مختلف شود.
مرکزگرا بودن طرحهای مربوط به پارلمان اصلاحات نقش اصلاحطلبان شهرستانها را نادیده میگیرد، در حالی که اصلاحطلبان شهرستانها نقش عمدهای در حفظ و استمرار گفتمان اصلاحات دارند. مرکزگرایی موجب شده است آنها در تصمیمسازیها دخیل نباشند.
به باور این بخش از اصلاحطلبان، تشکیل مجامع محلی اصلاحات به عنوان پارلمانهای محلی اصلاحات در کنار پارلمان ملی اصلاحات میتواند منجر به دخالت اصلاحطلبان شهرستانها در تصمیمسازیها شود. با انتخاب نمایندگان مجامع محلی در مجمع ملی، سازوکار دموکراتیکی برای تصمیمگیریها به وجود میآید. تشکیل پارلمانهای محلی روند امور را از پایین به بالا میکند و نقش مهمی در بازسازی سرمایه اجتماعی خواهد داشت. تشکیل مجمع محلی اصلاحات در هر حوزه انتخابیه مجلس شورای اسلامی سازوکارهای تصمیمگیری را سادهتر میکند. مجمع فوق از مسئولان احزاب اصلاحطلب شهرستان یا شهرستانهای تابع آن حوزه و افراد منتخب اصلاحطلبان حوزه و مسئولان احزاب تشکیل میشود.
اقشار مختلف محلی از جمله زنان، اصناف، معلمان، پزشکان و کارفرمایان هم باید نمایندگانی در مجمع محلی داشته باشند. انتخاب نماینده یا نمایندگان مجمع محلی برای عضویت در مجمع ملی اصلاحات باید با در نظر گرفتن جمعیت انجام شود. ارائه پیشنهادهای لازم به جبهه اصلاحات استان، شهرستانها و تصمیمگیری در مورد نامزدهای مورد حمایت در مجلس شورای اسلامی و شوراها از جمله مواردی است که باید بر دوش مجامع محلی اصلاحات باشد.
این بخش از اصلاحطلبان همچنین تأکید دارند، اعضای مجمع ملی اصلاحات از دبیران کل احزاب عضو جبهه اصلاحات کشور، عدهای منتخب هر حزب، اعضای حقیقی جبهه اصلاحات و منتخبان مجامع محلی اصلاحات تشکیل میشود. در انتخاب نمایندگان از اقشار مهم و تأثیرگذار نهادهای صنفی و تخصصی باید دخالت داشته باشند. مجمع ملی اصلاحات به عنوان پارلمان عالی انتخاب اعضای حقیقی جبهه اصلاحات را بر عهده میگیرد. مجمع فوق بحث و بررسی در مورد شرایط کشور و اصلاحات و ارائه پیشنهادهای لازم به جبهه اصلاحات، استماع گزارش فصلی هیئترئیسه و کارگروههای جبهه اصلاحات و همچنین بررسی و تصمیمگیری سیاستهای انتخاباتی و نحوه تعیین کاندیداهای جبهه اصلاحات در انتخابات مختلف و انتخاب نامزد نهایی جبهه اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری را بر عهده خواهد گرفت.
این طیف در خاتمه تصریح میکند، جبهه اصلاحات نیازمند بازسازی توأمان گفتمانی و سازمانی است و شکلگیری یک مجمع ملی در مرکز و مجامع محلی مهمترین گامی است که باید برای بازسازی برداشت. این مجامع محلی امکان بالقوه نمایندگی را به جبهه اصلاحات برمیگردانند و با دخیل ساختن اصلاحطلبان شهرستانها زمینه مرکززدایی را فراهم میکنند.
در پشت پرده رادیکالیسم چپ چه نمایشی اکران میشود؟
محمد قوچانی درباره نمایش رادیکالیسم در جبهه اصلاحات تفسیر جالبی داشته و نوشته است: در پشت پرده این رادیکالیسم چپ نوعی اپورتونیسم قرار داشت که پشت ویترین زیبایی به نام دفاع از انتخابات آزاد پنهان شده بود؛ اپورتونیسمی که از یک سو دنبال کرسی در حاکمیت بود و از سوی دیگر در پی اعتباری در اپوزیسیون میگشت. رفتار این حزب در شورای شهر پنجم مناسبات آن با جبهه اصلاحات را به خوبی نشان میدهد؛ با شیوههای مختلف تعداد کرسیهای حزب در جبهه را افزایش میداد و با انتخاب ناگزیر محسن هاشمیرفسنجانی به ریاست شورای شهر که بالاترین رأی در شورای شهر با فاصله زیاد را به دست آورده بود، از شهرداری او جلوگیری میکرد و تمامی ارکان و مقامات دیگر به خصوص شهردار تهران را در مشت خود داشت و همچون دوره اول شورای شهر که شکست این شورا در شهر تهران به عنوان پایگاه اصلی اصلاحطلبان به شکست جبهه اصلاحات در همه ایران منتهی شد، این بار هم در دوره پنجم سبب شد شهروندان از رأی به اصلاحطلبان حتی در شورای شهر ششم تهران خودداری کنند.
اما اکران فیلم رادیکال آنقدر در میان جناح چپ محبوبیت دارد که هیچگاه آنها از تکرار آن سیر نشدهاند! سعید حجاریان از تئوریسینهای جریان اصلاحات آذر سال۷۷ در مصاحبه با روزنامه ایران راهبرد اصلی جبهه اصلاحات را «فتح سنگر به سنگر» عنوان کرد. جریان تندرو اصلاحات در رویکرد «فتح سنگر به سنگر» به دنبال آن بود نهادهایی از جمله مجلس، دولت، شورای شهر و قوه قضائیه را به صورت دومینوار فتح و تصاحب کند. حجاریان در آن روزها در سخنرانی تندی در حسینیه ارشاد گفته بود که بعد از دومخرداد همه آنها (اشاره به جناح راست) را جارو کرده و از مجلس بیرون میریزیم.
منبع: روزنامه جوان
دیدگاه تان را بنویسید