کد خبر: 696257
تاریخ انتشار :

معمای ثروت محصولی و سهم احمدی‌نژاد

شهردار اسبق اردبیل در مصاحبه‌ای گفته: احمدی‌نژاد اسپانسر جبهه پایداری و محصولی است.

معمای ثروت محصولی و سهم احمدی‌نژاد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

نامه نیوز: ماجرای استعفای شهید باکری از شهرداری ارومیه، نقش احمدی نژاد در ثروت نجومی محصولی، استفاده از امکانات شهرداری تهران برای تبلیغات ریاست جمهوری و ...موضوعاتی است که شهردار اسبق اردبیل به آن اشاره می‌کند و می‌گوید؛«پول حاصله از سوآپ نفتی میان اهداف سیاسی احمدی‌نژاد و شخص محصولی تقسیم شد. لذا محصولی از این طریق کسب درآمد کرد اما احمدی‌نژاد این پول را دو ماه مانده به انتخابات در راستای اهداف سیاسی خود»

 

او با تاکید براینکه «محصولی ثروت اصلی خود را مدیون احمدی‌نژاد است»، می گوید؛ «زمانی که احمدی‌نژاد در ماکو فرماندار بوده، محصولی فرماندار ارومیه بوده و مشایی هم به عنوان رئیس اداره اطلاعات در آنجا حضور داشته است.این تیم حاکم بر ارومیه به اندازه‌ای در آنجا عوامل انقلابی نظیر شهید باکری را اذیت کرده بودند که شنیدم شهید باکری که آن روزها شهردار ارومیه بوده، یک روز کلید در شهرداری و سوییچ ماشین خود را روی میز امام جمعه وقت که حسنی بوده، می‌گذارد و می‌گوید اینها برای شما، من رفتم، به جبهه می‌رود و به شهادت می‌رسد.»

در ادامه مشروح گفتگوی وی را می‌خوانید:

************

*آقای عباسی! شائبه هایی درباره منابع مالی جبهه پایداری مطرح است و اکثرا آن را مرتبط با محصولی و ثروت او می دانند. خود این جبهه اما این موضوع را رد می کند، با توجه به اینکه زمان استانداری احمدی‌نژاد در اردبیل شما به عنوان شهردار در آنجا حضور داشتید، اصل رابطه احمدی‌نژاد و محصولی چگونه پایه‌ریزی شد؟

زمانی که احمدی‌نژاد در اردبیل استاندار بود، بنده شهردار بودم، شهرداران هم سهام‌دار سازمان همیاری هستند، بنده قبل از حضور احمدی‌نژاد و در زمان عبدلعلی‌زاده شهردار بودم و تا انتهای استانداری احمدی‌نژاد کماکان شهردار بودم.

روزی سمت بیله‌سوار که سمت جمهوری آذربایجان است، رفتم، آنجا کاملاً متوجه ماجرای سوآپ نفتی آذربایجان شدم. بعد از استقلال جمهوری آذربایجان، بخشی از خاک آن تحت عنوان نخجوان از آذبایجان جدا شد و مسیر آن قطع شد، در نتیجه آنها مجبور بودند که نیاز خود به سوخت و کالا را از این طریق تأمین کنند که کالای مورد نظر را از بیله‌سوار وارد کنند، حدود ۸۰ کیلومتر طی مسیر کنند و در نهایت از جلفا وارد نخجوان کنند، آن زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی اجازه این اقدام را داده بود که به صورت رایگان تردد کنند و کالا و سوخت به مردم نخجوان برسد اما بعد از اینکه احمدی‌نژاد استاندار شد و سازمان همیاری‌ها و شهرداری‌های استان مستقل شد، اینها با دولت آذربایجان توافق کردند که سوخت در دشت مغان توزیع شود به جای آن به همان مقدار در جلفا به نخجوانی‌ها سوخت بدهند و حدود ۱۰ درصد سوخت را تحت عنوان کرایه سوخت بردارند به این معنی که اگر ۱۰۰ لیتر سوخت در دشت مغان تحویل می‌گیرند ۹۰ لیتر در جلفا تحویل بدهند.

روابط مشکوک در سوآپ نفتی آذربایجان

مدتی به همین ترتیب گذشت اما به دلیل اینکه کیفیت سوخت آنها پایین بود، دیگر سوختی برای توزیع در دشت مغان تحویل نگرفتند به این معنی که به جای اینکه سوخت را از آذربایجان وارد کنند، همانجا سوخت را می‌فروختند، به همان مقدار با ۱۰ درصد کمتر سوخت از پالایشگاه تبریز می‌آوردند. از اینجا به بعد روابط مشکوک شروع می‌شود. سازمان همیاری باید با شرکتی تحت عنوان شرکت حمل و نقل طرف قرارداد می‌شد که آنها برای حمل سوخت از پالایشگاه تبریز تا نخجوان که حدود ۱۰۰ کیلومتر است، کامیون تهیه می‌کردند. لذا سازمان همیاری با شرکتی قرارداد بست که می‌گفتند محصولی مالک اصلی شرکت است.

در سازمان همیاری شهرداری‌ها سندسازی می‌شد

بنده از نزدیک محصولی را مشاهده نکردم و شناختی هم از او ندارم اما می‌گفتند شرکت حمل و نقلی که سازمان همیاری‌ها با آن قرارداد منعقد کرده، مربوط به محصولی است و وام کلانی گرفته و تعدادی تانکر تهیه کرده است. اینها باید بابت حمل و نقل سوخت از تبریز تا نخجوان از سازمان همیاری کرایه می‌گرفتند. از طرف دیگر بخاطر قضیه سوخت بی‌کیفیتی که باید از آذربایجان می‌آمد و در اردبیل پخش می‌شد، دیگر وارد نشد و آن را در همان محل به دلار می‌فروختند، موضوع اصلی این است که درآمد مذکور باید به حساب سازمان همیاری شهرداری‌ها واریز می‌شد و از آنجا پول شرکت حمل و نقل پرداخت می‌شد، که بعداً شنیدم در حساب و کتاب سازمان همیاری‌ها چنین واریزی وجود ندارد بلکه خود شرکت حمل و نقل طرف قرارداد شده، به این ترتیب که خودش گازوئیل را در آذربایجان می‌فروشد، پول در می‌آورد و از آن طرف پولی به پالایشگاه تبریز می‌دهد و گازوئیل را به قیمت دولتی می‌خرد به قصد توزیع به منطقه می‌آورد اما در نهایت به نخجوان می‌فرستد.

آن کامیون‌هایی که از آذربایجان به لب مرز می‌آمدند، مشخص شد که سوخت آنها به ایران وارد نمی‌شود و داخل همان آذربایجان به فروش می‌رسد اما اسناد گمرکی را درست می‌کنند به این معنی که در اسناد گمرکی می‌نویسند این مقدار گازوئیل از گمرک به مقصد اردبیل رد شد و آن مقدار گازوئیل هم از جلفا به نخجوان رد شد. اینها سندسازی شده چرا که گازوئیل به جلفا نیامده و همانجا فروخته شده، حدود ۳ سال این کار انجام شد به این معنی که باید روزانه حدود ۳۰ تانکر به دشت مغان می‌آمد که نیامده، از آن طرف هم همین تعداد کامیون گازوئیل به جلفا آورده که در نخجوان توزیع شود، در اینجا یک درآمد کلانی حاصل شد که باید به حساب سازمان همیاری شهرداری‌ها واریز می‌شد و بعد بابت کرایه، هزینه می‌دادند. این اسناد را سازمان همیاری‌های اردبیل نشان نمی‌دهد.

احمدی‌نژاد درآمد سازمان همیاری شهرداری‌ها را جای دیگر خرج کرد

نکته دیگر این است که سازمان همیاری را تشکیل دادند، شهرداری‌ها را سهام‌دار کردند و قرار شد درآمد در شهرداری‌های عضو سازمان خرج شود که شهر خود را آباد کنند اما بابت این سوآپ نفتی هیچ پولی به شهرداری‌ها واریز نشد، بلکه سهم سازمان همیاری شهرداری‌ها از سوآپ نفتی، توسط احمدی‌نژاد برای پروژه‌های خاصی در استان اردبیل مصرف شد که بیشتر اهداف سیاسی تعقیب می‌کرده است. البته شرکت محصولی پول حاصله از سوآپ نفتی را برداشته اما با این وجود پول کلانی هم برای سازمان همیاری‌های شهرداری باقی مانده است که سازمان مذکور هم پول را در راستای سیاسی و با هدف رأی آوردن کاندیدای مورد نظر احمدی‌نژاد خرج کرده است.

کسب درآمد محصولی در دوره استانداری احمدی نژاد

لذا پول حاصله از سوآپ نفتی میان اهداف سیاسی احمدی‌نژاد و شخص محصولی تقسیم شد. لذا محصولی از این طریق کسب درآمد کرد اما احمدی‌نژاد این پول را دو ماه مانده به انتخابات در راستای اهداف سیاسی خود از جمله کلنگ‌زنی برای خط لوله خلخال استفاده کرد، در صورتی که این پول باید در سازمان همیاری‌ها و برای شهرداری‌ها استفاده می‌ش نه برای گازرسانی که وظیفه دولت و وزارت نفت است، منتها به دلیل اینکه پول دست احمدی‌نژاد بوه او خلاف قانون دستور داده است.

با گذشت ۳ سال که این اتفاقات افتاد هیچ دستگاه نظارتی به این قضیه ورود پیدا نکرد. بعد از اینکه دولت تغییر کرد و خاتمی آمد سازمان بازرسی به این موضوع ورود پیدا کرد، معاون عمرانی وقت احمدی‌نژاد و رئیس سازمان همیاری شهرداری‌ها که از قبل بوده، به دو دلیل بازداشت شدند که دلایل عبارت بودند از قاچاق سوخت و تجارت چای که سازمان همیاری انجام داده بود.

این افراد بازداشت شدند و در نتیجه ورود بازرسی به سازمان همیاری‌ها گندکاری‌های گذشته درآمد، پرونده شد، رأی بدوی خورد و احمدی‌نژاد و عواملش در سازمان همیاری‌ها محکوم شدند اما به دلیل اینکه آن زمان احمدی‌نژاد رئیس جمهور بود، شخص رئیس قوه قضائیه به پرونده ورود پیدا کرد و در دفتر او ماند و تاکنون حتی رأی تجدیدنظر هم به آن نخورده البته برخی می‌گویند پرونده به تجدیدنظر هم رفته و محکوم شده اما به دلیل اینکه احمدی‌نژاد رئیس جمهور بود، پرونده را نگه داشتند.

محصولی زمین برج‌هایی که ساخته را از کجا آورده؟ /احمدی‌نژاد اسپانسر جبهه پایداری و محصولی است

شهید باکری را مجبور به استعفا کردند

زمانی که احمدی‌نژاد در ماکو فرماندار بوده، محصولی فرماندار ارومیه بوده و مشایی هم به عنوان رئیس اداره اطلاعات در آنجا حضور داشته است.این تیم حاکم بر ارومیه به اندازه‌ای در آنجا عوامل انقلابی نظیر شهید باکری را اذیت کرده بودند که شنیدم شهید باکری که آن روزها شهردار ارومیه بوده، یک روز کلید در شهرداری و سوییچ ماشین خود را روی میز امام جمعه وقت که حسنی بوده، می‌گذارد و می‌گوید اینها برای شما، من رفتم، به جبهه می‌رود و به شهادت می‌رسد.

بعد از اینکه احمدی‌نژاد استاندار اردبیل می‌شود تیم ارومیه را به اردبیل منتقل می‌کند کما اینکه فردی با نام فتح‌اللهی معاون سیاسی احمدی‌نژاد شد، محصولی هم که از طریق شرکت حمل و نقل وارد اردبیل شد و سوآپ نفت انجام داده است. می‌گویند بعد از اینکه احمدی‌نژاد به شهرداری تهران رفت، بسترلازم برای شرکت در انتخابات را فراهم کرد که می‌گویند محصولی اسپانسر او در انتخابات بوده و حتی ریاست ستادش هم برعهده داشته است.

مشخص است چرا پایداری به حضور لاریجانی و روحانی حساس شده است

بعد از انتخابات که احمدی‌نژاد رئیس جمهور می‌شود، محصولی شرکت نفت تاسیس می‌کند، سپس به وزارت کشور می‌رود و انتخابات مرحله دوم را برگزار می‌کند. در مجموع آنچه گفته شد نشان می‌دهد که این پول چه رانت‌هایی را ایجاد می‌کند و چه افراد و جریان‌هایی را می‌سازد که نام خود را هم پایداری گذاشتند. شما در چه چیزی پایدار هستید؟ در اهداف انقلاب پایدار هستید؟ پس آن خانه‌نشینی برای چه بود؟ اگر در اهداف جمهوری اسلامی پایدار بودید پس چرا ۷ قطعنامه علیه ایران گرفتید، کشور را ذیل فصل ۷ اساسنامه سازمان ملل قرار دادید و اجماع جهانی برای حمله به ایران شکل گرفت؟

حالا مشخص می‌شود که چرا پایداری‌ها به حضور افرادی نظیر لاریجانی و روحانی حساس شدند، چطور در این ۸ سال اخیرنامی از محصولی نبود اما در انتخابات سال ۱۴۰۰ سر و کله آنها پیدا شد، هزینه کرد و دولت تشکیل داد. نکته جالب این است که زمان انتخابات، شعار رئیسی مبارزه با فساد و رانت بود و اینها هم در زمان انتخابات ۱۳۸۴ نام آبادگران و پاکدستان را انتخاب کردند، آیا پاکدستی این بود؟

چرا تا لاریجانی می گوید خالص سازان، اینها انقدر بهم می ریزند؟

*منظور شما این است که دولت رئیسی ادامه جریان احمدی‌نژاد و محصولی است؟

در حقیقت جریانی بوده که از ارومیه شروع شده، در اردبیل پا گرفته و تقویت مالی شده، به شهرداری تهران رفته و در آنجا هم تقویت شده، در انتخابات ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ دولت را گرفته، زمان دولت روحانی ۸ سال کنار بودند و صدای آنها در نمی‌آمد و در سال ۱۴۰۰ مجدداً اوج گرفتند که طرفداری یک جریان خاصی را کردند و به نوعی دولت را تشکیل دادند، مجلس را تصرف کردند و حالا هر کسی که می‌خواهد پا به میدان بگذارد را تخریب می‌کنند که خالص خود را نگه دارند، حالا مشخص می‌شود که وقتی لاریجانی فقط یک کلمه می‌گوید خالص‌سازان، اینها چرا تا این اندازه بهم می‌ریزند و بعد از این جمله لاریجانی، سر و کله محصولی پیدا شد.

اگر احمدی نژاد تابع محض بود، آن ۱۱ روز خانه نشینی چه بود؟

*احمدی‌نژاد دولت نهم و دهم را وارث دولت شهید رجایی و ادامه راه او می‌دانست، نظر شما درباره این تناقض گفتار تا عمل احمدی‌نژاد به چه صورت است؟

احمدی‌نژاد که خود را پیرو شهید رجایی می‌داند، زمان استانداری او پول‌ها را در اردبیل جا به جا کردند، این چهره اگر پیرو شهید رجایی بود چرا با شهید باکری به این صورت رفتار کردند؟ احمدی‌نژاد بود که در شهرداری تهران تبلیغ خود را کرد که رئیس جمهور شود، او همان فردی است که عکس همسر میرحسین موسوی را در تلویزیون گرفت و گفت بگم بگم. آن زمان بنده رییس ستاد بودم و وقتی احمدی‌نژاد این کار را انجام داد، داشتم سکته می‌کردم که می‌خواهد چه پرونده‌ای از همسر موسوی رونمایی کند اما مشاهده کردم تنها موردی که می‌گوید این است که همزمان در دو مقطع تحصیل کرده است.

شما هوش ندارید اما این فرد توانسته در یکسال دو مدرک بگیرد، تازه این مورد را هم در تلویزیون اعلام نکرد. این پیروی از شهید رجایی است؟ چه گندکاری‌هایی که در شهرداری تهران و دولت انجام دادند. مگر احمدی‌نژاد تابع محض نبود و هاشمی‌رفسنجانی را مقابل ولی فقیه نشان نمی‌داد؟ پس آن ۱۱ روز چه بود. اگر طرفدار غزه بود چرا علیه اسرائیل موضع‌گیری نمی‌کند و یا محصولی که وزیر کشور بوده چرا علیه اسرائیل موضع‌گیری نمی‌کند؟

محصولی ثروت اصلی خود را مدیون احمدی‌نژاد است

* به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که محصولی ثروت خود را مدیون احمدی‌نژاد است؟

بله، محصولی ثروت اصلی خود را مدیون احمدی‌نژاد است، البته نه تنها ثروت اصلی بلکه یک نفر بررسی کند، محصولی زمین برج‌هایی که ساخته را از کجا آورده؟ محصولی از چه طریقی در زمین کنار دریاچه مصنوعی چیتگر که در رده املاک دولتی است، برج ساخته است؟

به نظر بنده شخصیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی محصولی در کنار احمدی‌نژاد شکل گرفت و این شخصیت جریانی تحت عنوان جبهه پایداری راه انداخته است. در مجموع احمدی‌نژاد اسپانسر جبهه پایداری و محصولی است.

مگر اینکه آن ۱۱ روز محصولی را از احمدی‌نژاد جدا کرده است، این افراد اگر به دنبال پایداری و پایدار نگه داشتن اهداف جمهوری اسلامی هستند که این هدف با اقدامات گذشته اقتصادی محصولی و گذشته سیاسی احمدی‌نژاد همخوانی ندارد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها