تحلیل «نامهنیوز»؛
دو سناریو پیش روی اصلاحطلبان
اگر اصلاحطلبان بتوانند مخاطبان را به تحرک انتخاباتی وا دارند، شاید احساس نیازشان برای ائتلاف کمتر شود.
گروه سیاست نامهنیوز: در این ماههای پیش از انتخابات اصلاحطلبان مشغول طرحریزی آخرین شیوههای ورود به انتخابات مجلساند. به تدریج لیدرهای طیفهای مختلف اصلاحطلبی وارد میدان شدهاند و تقریبا خط و ربطهای آنها در این دوره از انتخابات مشخص شده است.
اصلاحطلبان را در مقطع کنونی میتوان به چندبخش تقسیم کرد؛ نخست طیفی که اساسا باور به شرکت در انتخابات ندارد و به نوعی پرچمدار تحریم است. حزب اتحاد ملت را میتوان در این دسته گنجاند اما این حزب و همنظرانش در اکثریت قرار ندارد و شاید بتوان گفت یک اقلیت پرقدرت محسوب میشوند. طیف دوم نیروها و احزابیاند که خواهان مشارکت در انتخاباتاند اما نمیخواهند با غیراصلاحطلبان ولو نیروهای نزدیک به خودشان ائتلاف کنند. تا اینجای کار احزابی مانند مردمسالاری، اعتماد ملی و ندای ایرانیان در این دسته میگنجند. طیف سوم اما باور دارد باید از تمام ظرفیتهایی که میشود خلق کرد ولو در همراهی غیراصلاحطلبان یا به تعبیری اعتدالیها استفاده کرد. حزب کارگزاران سازندگی پرچمدار این نوع نگاه است؛ چنانکه اخیرا سید محمود علیزاده طباطبایی، از اعضای کارگزاران، گفته است احتمالا اصلاحطلبان از لیست حزب اعتدال و توسعه حمایت کنند. با در نظر داشتن سخن علیزاده میتوان دریافت که اگر همه اصلاحطلبان به این نتیجه یعنی همراهی با اعتدالیها نرسیده باشند اما حتما کارگزاران به این جمعبندی رسیده است. در مقابل اخیرا کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری، گفته است که اصلاحطلبان بار دیگر سیاست ائتلافی را پیاده نمیکنند. کواکبیان از قضا موافق شرکت در انتخابات اما میبینیم که مخالف ائتلاف است.
با این اوصاف اصلاحطلبان در مقطع کنونی دو مسیر را میتوانند در پیش داشته باشند؛ نخست ورود به انتخابات با تکیه بر هویت اصلاحطلبی و دوم ورود به انتخابات در ائتلاف با اعتدالیها.
حالا باید ببینیم کدام یک از این مسیرها میتواند نظر اکثریت اصلاحطلبان جلب کند. تکلیف تحریمیها که معلوم است و آنها را در این معادله نباید در نظر بگیریم. میماند دو نگاه مذکور. در اینجا به نظر میرسد لیدرهای اصلاحات میتوانند نقشآفرینی مهمی داشته باشند؛ به این معنا که هر یک از دو نگاه ورود با هویت اصلاحطلبی یا ائتلاف اگر مد نظر سید محمد خاتمی باشد، دایره شمولیتش میان اصلاحطلبان بالا میرود. از آن سو هم بستگی دارد که حسن روحانی به عنوان لیدر اعتدالیها چگونه بازی کند. لابیهای احتمالی او با خاتمی حتما در این مسیر تعیینکننده است.
عامل تعیینکننده دیگر سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است. اگر اصلاحطلبان بتوانند مخاطبان خود -که عمدتا طبقه متوسط اجتماعی است- را به تحرک انتخاباتی وا دارند، شاید احساس نیازشان برای ائتلاف کمتر شود و در آن صورت نظر کارگزاران سازندگی در اقلیت باقی بماند. اصلاحطلبان نیاز به شکلدهی موج انتخاباتی دارند که در این صورت یا از ائتلاف صرف نظر میکنند یا مطابه موج ایجاد را محقق میکنند؛ خواه ورود با هویت اصلاحطلبی و خواه ائتلاف.
عامل مهم پایانی هم نفرات باقیمانده اصلاحطلبان در انتخابات است. اگر روند بررسی صلاحیتها طوری باشد که نیروهای شاخص اصلاحطلبان در انتخابات باقی بمانند احتمالا اکثریت اصلاحطلبان نیازی به همراهشدن با چهرههای شاخص طیف اعتدال نخواهند داشت اما اگر با ردصلاحیتهای بالا مواجه شوند، به هر حال دستِکم باید لیست تهران را پر کنند و در این صورت هیچ بعید نیست که با طیف روحانی همراه شوند.
دیدگاه تان را بنویسید