تهران و قاهره در مسیر توسعه روابط
مهمترین محرک در مسیر توسعه روابط دوجانبه و همکاریهای منطقهای ایران و مصر، منافع مشترک در پروندههای مختلف است. این دو قدرت بزرگ اسلامی میتوانند با اتکای بر نیروی انسانی غنی و قرارگرفتن در آستانه شاهراههای مهم ارتباطی، مسیر جدیدی ارتباطی میان سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا ایجاد کنند.
نامه نیوز؛ دهم دسامبر عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر در جریان انتخابات ریاست جمهوری این کشور موفق شد با اخذ 89.6 درصد آرا مقام نخست را به دست آورد. این مهم پس از آن حاصل شد که قانون اساسی مصر در سال 2019 میلادی اصلاح و مدت ریاست جمهوری در بزرگترین کشور جهان عرب از چهار به 6 سال افزایش یافت و مجوز نامزد شدن السیسی برای بار سوم صادر شد.
رئیس جمهور مصر پس از انتخاب مجدد از سوی مردم اعلام کرد، رأی به وی به نوعی رأی به مخالفت با جنگ غیرانسانی در نوار غزه است. آیت الله سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان در تماس تلفنی با وی، پیروزی اش را در انتخابات ریاست جمهوری مصر تبریک و با بیان آخرین تحولات جاری در فلسطین اشغالی، از اهمیت وحدت کشورهای اسلامی سخن گفت.
اتحاد کشورهای اسلامی در پرونده فلسطین
در دو دهه اخیر هنگام وقوع بحران در نوار غزه و جنگ میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطینی، دستگاه امنیتی مصر همواره در نقش میانجی فعال ظاهر شدند و برای پایان یافتن جنگ در این منطقه فلسطینینشین دیپلماسی فعالی اتخاذ کردند. در جنگ اخیر نیز قاهره یکی از کانونهای گفت و گو و میانجیگری برای بررسی گزینههای مختلف پایان جنگ، تبادل اسیران و آینده حاکمیت سیاسی در غزه بوده است.
در روزهای اخیر اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) برای دیدار با مقام های امنیتی مصر راهی قاهره شد. در این دیدار نماینده حماس پیشنهاد رژیم صهیونیستی را برای آتشبس هفت روزه در ازای آزادی 40 گروگان صهیونیست رد کرد.
مصر به دلیل داشتن مرز مشترک با غزه، نخستین گزینه صهیونیست ها برای اخراج مردم فلسطین از سرزمین مادریشان و در عین حال، گذرگاه رفح تنها مسیر انتقال کمکهای بشردوستانه به باریکه غزه است. در چنین شرایطی هماهنگی سیاسی- امنیتی میان تهران و قاهره علاوه بر تسهیل گفت و گوهای پایان جنگ، زمینه افزایش کمکهای حیاتی مانند غذا، آب و دارو را به غزه فراهم خواهد کرد. نپیوستن مصر به ائتلاف دریایی آمریکا نشان دهنده افزایش هماهنگیهای امنیتی میان تهران و قاهره و توجه مقام های مصری به خطوط قرمز تهران است.
سایه سنگین توافق کمپ دیوید
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، مصریها به رهبری انور سادات تصمیم گرفتند برخلاف فضای حاکم بر جهان عرب، برای بازپس گیری صحرای سینا به سمت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی حرکت کنند. همین موضوع سبب شد برای سالهای متمادی نگاه بدبینانه میان حاکمان مصر و ایران به وجود آید. ارتش مصر از سال 1946 میلادی تاکنون در قالب برنامه تأمین مالی نظامی کشورهای خارجی قریب به 85 میلیارد دلار از دولت آمریکا دریافت کرده است.
علاوه بر این، واشنگتن از سال 2013 میلادی بیش از 30 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در قاهره اختصاص داده است. دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در مجموع 1.4 میلیارد دلار کمک بلاعوض برای خرید و نگهداری تجهیزات نظامی، علاوه بر آموزش نیروهای مسلح مصری اختصاص داده است. کارشناسان مسائل شمال آفریقا معتقدند، علت نزدیکی بیش از اندازه واشنگتن به مصر، تأثیر این کشور عربی بر روی امنیت و تداوم حیات رژیم صهیونیستی است.
وابستگی شدید دولت نظامی مصر به آمریکا سبب میشود قاهره برای نزدیکی به ایران موضع محافظهکارانهای اتخاذ کند. علاوه بر این، روابط عمیق میان سرویس اطلاعاتی مصر و رژیم صهیونیستی سبب شده است این رژیم از نفوذ خود برای جلوگیری از بهبود روابط میان دو کشور بزرگ غرب آسیا استفاده کند. برخی کارشناسان امور غرب آسیا معتقدند، تلآویو از نوعی حق وتو برای جلوگیری از ارتقای روابط دیپلماتیک ایران و مصر برخوردار است.
با وجود این، در چهار سال اخیر افزایش تحرکات دیپلماتیک میان تهران و قاهره سبب شده است دیوار بیاعتمادی میان نخبگان دو کشور ترک بردارد و دو طرف به سمت معماری روابط دوجانبه گام بردارند.
بازطراحی نظم امنیتی غرب آسیا
با پایان دوران ائتلافها و دشمنیهای پایدار در نظام بینالملل، ایران و مصر به عنوان دو قدرت منطقهای تأثیرگذار در شرق و غرب غرب آسیا تصمیم گرفتند سوءتفاهمهای تاریخی را کنار بگذارند و به سمت احیای روابط دوجانبه و ترسیم نقشه راه آینده روابط دو کشور حرکت کنند. با تشدید رقابت ژئوپلیتیکی- ژئواکونومی میان آمریکا، روسیه و چین، دولتهای منطقه سعی دارند با دنبال کردن سیاست «موازنه مثبت» در عرصه سیاست خارجی به سمت بیشینه سازی منافع ملی حرکت کنند.
تهران و قاهره به عنوان دو تمدن قدیمی و بزرگ باید به سمت توسعه روابط راهبردی و ترسیم مسیرهای جدید ارتباطی حرکت کنند تا از روندهای جدید منطقهای عقب نمانند. احیای روابط تهران و قاهره سبب از بین رفتن اختلافات طبیعی میان دو دولت نیست.
«مصلحتگرایی همکاری جویانه» میتواند الگوی روابط ایران و مصر در کوتاه مدت باشد. سرکوب کامل گروههای سلفی- تکفیری در سوریه، بازگشت دمشق به اتحادیه عرب و هماهنگی امنیتی میان دو کشور در مناقشه فلسطین میتواند نقطه آغاز همکاری میان ایران و مصر در پروندههای منطقهای باشد.
عملیاتی شدن پروژه «الشام الجدید» میان کشورهای مصر، اردن، عراق و پیوستن احتمالی سوریه به این روند بدون چراغ سبز ایران و محور مقاومت امکان پذیر نخواهد بود. برهمین اساس مصر برای حضور پررنگ در پروژههای زیربنایی کشورهای فوق ابتدا باید نظر تهران را جلب کند.
بهره سخن
مهمترین محرک در مسیر توسعه روابط دوجانبه و همکاریهای منطقهای ایران و مصر، منافع مشترک در پروندههای مختلف است. این دو قدرت بزرگ اسلامی میتوانند با اتکای بر نیروی انسانی غنی و قرارگرفتن در آستانه شاهراههای مهم ارتباطی، مسیر جدیدی ارتباطی میان سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا ایجاد کنند.
البته در این مسیر ممکن است کشورهای متخاصم و رقیب مانند آمریکا، امارات، ترکیه یا حتی رژیم صهیونیستی علاقهای به توسعه روابط تهران و قاهره نداشته باشند؛ اما اراده رهبران دو کشور برای حفظ حداکثری منافع ملی در محیط پرآشوب غرب آسیا میتواند به مانند چراغ راهی مسیر احیای روابط تاریخی دو ملت کهن را فراهم کند.
منبع: راهبرد معاصر
دیدگاه تان را بنویسید