کد خبر: 709193
تاریخ انتشار :

لیلاز: افشای فایل صوتی ظریف با هدف ارسال پالس مثبت به آمریکا بود

سعید لیلاز در مصاحبه ای مفصل درخصوص ماجرای انتشار فایل صوتی ظریف گفت: یکی از اهداف و دلایل و جنبه‌های افشاگری آن با هدف ارسال پالس مثبت به طرف آمریکایی بود که اگر دولت بایدن می‌خواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماه‌های منتهی به پایان عمر دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی‌ دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند.

لیلاز: افشای فایل صوتی ظریف با هدف ارسال پالس مثبت به آمریکا بود
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

بخشی از گفت‌وگوی روزنامه شرق با لیلاز درخصوص انتشار فایل صوتی ظریف به شرح زیر است:

شرق: به نقل از شما شنیده بودم که انتشار فایل گفت‌وگوی چندساعته‌تان با محمدجواد ظریف هم نوعی پالس مثبت تهران بود؟ خودتان چنین چیزی را تأیید می‌کنید؟

لیلاز: احسنت بر شما. دقیقا همین‌گونه است. البته می‌دانم عبدالرحمن فتح‌الهی روزنامه‌نگار است و می‌خواهی به جزئیات انتشار آن فایل از زبان سعید لیلاز برسی تا آن را در این مصاحبه چاپ کنی، اما من از گفتن جزئیات خودداری می‌کنم. فقط این را سربسته می‌گویم که ماجرای انتشار آن فایل مصاحبه چند‌ساعته من با محمدجواد ظریف، بدون آنکه بگویم چه کسی‌ چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل و جنبه‌های افشاگری آن با هدف ارسال پالس مثبت به طرف آمریکایی بود که اگر دولت بایدن می‌خواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماه‌های منتهی به پایان عمر دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی‌ دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متأسفانه حتی همین کمک را هم نکرد. می‌دانی چرا؟

شرق: چون تصور واشنگتن این بود که جریان رادیکال در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ به قدرت می‌رسد و تضمین بهتر و محکم‌تری برای توافق احتمالی و احیای برجام خواهد بود. به هر حال دولت بایدن سعی داشت یک توافق بزرگ‌تر را در دستور کار داشته باشد و با این فکر، عملا مذاکرات را تا زمان به قدرت رسیدن دولت نزدیک به هسته قدرت که رئیسی بود، نگه داشت.

لیلاز: احسنت. که نتیجه آن را هم دیدیم. یعنی آمریکایی‌ها در دولت بایدن، نه در چند ماه پایانی دولت روحانی کاری برای احیای برجام کردند که مثلا به سود اصلاح‌طلبان و میانه‌روها تمام شود و نه حتی در دولت رئیسی ‌توانستند برجام را احیا کنند که به سود اصولگراها باشد و نهایتا به شرایط حال حاضر کشور رسیدیم که احتمال دارد دوباره دونالد ترامپ هفت ماه دیگر در انتخابات آمریکا پیروز شود. حالا شما تصور کنید دونالد ترامپی که با آن سیاست رادیکال ضد ایرانی خود طی چهار سال ریاست‌جمهوری‌اش چه بلایی سر ایران آورد و قرار است که در یک احتمال ۵۰-۵۰ دوباره رئیس‌جمهور شود و در همین شرایط که اسرائیلی‌ها تا‌کنون نزدیک به ۳۵ هزار فلسطینی را کشته‌اند و به موازاتش هم یک تنش با ایران را کلید زده‌اند و مرتب به اماکن دیپلماتیک ما حمله کردند و نیروهای نظامی ما را در منطقه ترور می‌کنند که اتفاقا در مقابل کارنامه خرابکاری‌های اسرائیل یک گام بسیار کوچک است، ما باید چه کنیم؟! چرا واقعا کسی توجه نمی‌کند؟ درست است تقریبا از ۱۳ فروردین تا ۳۱ فروردین یک تنش بی‌سابقه مستقیم بین ایران و اسرائیل روی داد، اما کارهایی را که اسرائیل در طول این سال‌ها کرده است‌ نیز باید مدنظر قرار داد. نمی‌توان فقط به این بازه زمانی کوچک یا ترقه‌بازی صبح ۳۱ فروردین اسرائیل در تبریز و اصفهان محدودش کرد یا تنها موضوع حمله به ساختمان کنسولگری ایران در سفارت سوریه‌ یا ترور چند سردار در سوریه در ذهن ما بیاید. قبل از آن، اسرائیل خیلی هزینه روی دست ما گذاشته است. فقط در خرابکاری هسته‌ای نطنز، برای چند ماه این سایت هسته‌ای از کار افتاد و از مدار خارج شد. اسرائیل چندین و چند بار دانشمندان هسته‌ای را ترور کرد. قبل‌تر از آن، ویروس استاکس‌نت چه ضرباتی به صنعت هسته‌ای زد. تمام پمپ‌هایی که در پالایشگاه‌ها و نیروگاه‌های ایران منفجر می‌شدند، همه آنها یا ویروسی بود ‌یا در همه آنها تجهیزات انفجاری کار گذاشته بودند. نتیجه چه شد؟

اکنون ایران هم زمین بازی را عوض کرده است. غنی‌سازی را تا ۶۰ درصد برده، فلز اورانیوم تولید کرده و سانتریفیوژهای نسل جدید را هم به کار برده است. پس دیگر روند بازی عوض شده است. چرا؟ چون ایران فهمیده اگر کماکان به انفعال و مماشات خود ادامه دهد، حد یقفی برای زیاده‌خواهی آمریکا وجود ندارد و مرتبا جلوتر می‌آید. خب من تمام این روند را از سال ۵۷ تا الان مطرح کردم که به اینجا برسم که درست یا غلط، خوب یا بد و نتیجه هر جریان سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا در ایران یا عملکرد دولت دموکرات و جمهوری‌خواه در آمریکا این بوده است که ایران، علی‌رغم مذاکره دوساله و شکل‌گیری برجام، اکنون به غنی‌سازی ۶۰ درصدی، تولید اورانیوم فلزی و استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید دست بزند که موازنه را در برابر غرب حفظ کند. پس قطعا فرقی نمی‌کند در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا مجددا جو بایدن رئیس‌جمهور شود یا دونالد ترامپ دوباره به قدرت برسد‌، یا در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ ایران‌ دوباره رئیسی رئیس‌جمهور شود یا فرد دیگری‌ حتی از اصلاح‌طلبان رئیس‌جمهور شود، روند همان چیزی است که از اول مصاحبه گفتم. اقتضائات ژئوپلیتیک در منطقه و جهان ما را به سمتی خواهد برد که هسته‌ای شویم. نهایتا یک سال دیگر، ۱۰ سال دیگر یا ۲۰ سال دیگر، ایران باید به این سپر ژئوپلیتیک دست پیدا کند. من سقف زمانی دقیقی برای این مهم تعیین نمی‌کنم. رسیدن به این نقطه دست ما نیست، بلکه فضای ژئوپلیتیک به ما تحمیل می‌کند که به سپر ژئوپلیتیک دست یابیم. این یک حقیقت مسلم است ولاغیر.

منبع: شرق

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها