کد خبر: 714671
تاریخ انتشار :

تحلیل دیگران؛

پورمحمدی پدیده شگفتی ساز انتخابات

رفتار و کلام انتخاباتی مصطفی پورمحمدی مورد توجه قرار گرفته است. برخی این برتری را ناشی از مشاورین پورمحمدی و برخی نیز آن را ناشی از هوشمندی او می‌دانند. با این وجود شانس پیروزی پورمحمدی به علت سوابق امنیتی او اندک ارزیابی می‌شود.

پورمحمدی پدیده شگفتی ساز انتخابات
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

زمانی که نام پورمحمدی به عنوان کاندیدا مطرح شد؛ کسی تصور نمی‌کرد او به مرحله تأیید صلاحیت و مناظره برسد. اما مسیر انتخابات به سمتی رفت که پورمحمدی در رقابت‌ها حاضر شود. وی با توجه به تجربیات گذشته خود، کلام و عبارات قابل توجهی را به کار برد. از زمان شروع تبلیغات و گفتگو با کارشناسان و سپس مناظره اول، پورمحمدی با بیان کلمات و اشاره به موضوعات مختلف، آرام آرام توجه جامعه را جلب کرد و اصولگرایان نیز فهمیدند که او در جبهه آن‌ها بازی نخواهد کرد. به همین خاطر نام پزشکیان و پورمحمدی عمدتاً در کنار هم شنیده شد. مشخصاً زمانی که فریدالدین حداد عادل پسر غلامعلی حداد عادل، از چهره‌های سرشناس جناح اصول‌گرا، نام این دو را در کنار هم برد و به خطر تعویض مدیران مطلوب اصولگرایان اشاره کرد.

اما پورمحمدی در جبهه اصلاح‌طلبان هم جا نمی‌گیرد؛ حتی حسن روحانی که در دولت خود با او کار کرده بود نیز تاکنون واکنشی به کاندیداتوری او نداشته و احتمالاً به راه پزشکیان خواهد رفت. پورمحمدی در این بین می‌تواند میان آرا میانه‌رو‌ها و آرا باطله دوره‌های قبل برای خود سهمی قائل شود، کسانی که در ۱۴۰۰ مایل به رأی بودند اما نه رئیسی و نه قالیباف (قبل از استعفا) و نه جلیلی کاندیدای محبوب آن‌ها نبود. در نتیجه چنین طیفی می‌تواند نام پورمحمدی را به صندوق بیندازد.

موانع راه حجت‌الاسلام

آنچه موجب تعجب جامعه شده، رفتار انتخاباتی کسی است که انتظار کلام قدرتمند از او نمی‌رفت. حضور حسام‌الدین آشنا در کنار پورمحمدی و دیالوگ‌های انتخاباتی اخیر او نشان می‌دهد که وی تحت تأثیر مشاورینی است که بازی با افکار عمومی را خوب بلد هستند. از زمانی که پورمحمدی خاطره گفتگو با صدام را مطرح کرد و به نوعی سیگنال مذاکره مستقیم با آمریکا داد، تا قسمت اول تبلیغات انتخاباتی‌اش که از حقوق هنرمندان صحبت کرده بود و حالا که از عدم اعتماد به سیاست ورزان سخن می‌گوید. انتخاب این موضوعات و جملات برای تبلیغ انتخاباتی، از پورمحمدی با توجه به رزومه‌اش بعید به نظر می‌رسید، اما جامعه با چنین دیالوگ‌هایی گوش‌هایش را برای شنیدن تیز می‌کند. اگرچه تجربیات پورمحمدی او را تبدیل به یک مدیر اجرایی کرده اما همین روزمه برای او تبدیل به چالش شده و باورپذیری وعده‌هایش را سخت می‌کند. روزمه پورمحمدی در دهه شصت و هفتاد، یکی از موانع جدی باورپذیری و قبول او توسط جامعه است.

نخستین مناظره

در نخستین مناظره نامزد‌های ریاست جمهوری، قرعه آخرین نفر به نام پورمحمدی درآمد. اما آنچه از خود نمایش گذاشت، رقابتی با تمام کاندیدا‌ها بود. پورمحمدی در مواجهه با قالیباف و طرح مسأله تأیید صلاحیت او برای شهرداری تهران، باعث شد قالیباف دیگر به سوابق گذشته خود اشاره نکند. این پیام پورمحمدی به تمامی نامزد‌ها بود که به نوعی پرونده‌شان با توجه به حضور او در سازمان بازرسی، وزارت اطلاعات، وزارت کشور و وزارت دادگستری، زیر بغل اوست. بخش دیگری از صحبت‌های پورمحمدی به سیاست خارجی اشاره دارد. او حمله به تمامی سفارتخانه‌ها را به شکلی محکوم کرد که جلیلی و قالیباف دیگر دم از عملکرد خود در سیاست خارجی نزنند. اشاره‌ای که برای قالیباف یادآور حمله به سفارت عربستان و حضور چهره‌های نزدیک به او در این اقدام بود.

مشاوران باهوشی دارد

سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، موفقیت پورمحمدی در برنامه‌های انتخاباتی را نتیجه مشاوران خوب او می‌داند؛ او به «رویداد ۲۴» در اینباره می‌گوید «آقای پورمحمدی از مشاورین خوبی استفاده کرده است؛ مشاورین انتخاباتی که به او خط خوبی داده‌اند. سناریو مناسبی برای انتخابات در دست ایشان است که در مناظره‌های ایشان موفق جلوه کرده است. یک تیم مسلط بر افکار عمومی این دیالوگ‌ها را می‌نویسد. کاراکتر آقای پورمحمدی و سوابق ایشان، چندان محبوبیتی ندارند. در نظرسنجی‌های قبل از مناظره‌ها، رأی ایشان زیر2 درصد بود. من فکر می‌کنم مناظره‌ها یک شیب مثبت و ملایم برای ایشان ایجاد کند. خصوصاً مناظره دیشب باعث شد رأی ایشان از زاکانی و قاضی‌زاده هاشمی بیشتر شود. اگر در ادامه مناظره‌ها هم چنین روندی را ادامه دهند، نفر چهار انتخابات خواهند شد.»

خودش باهوش است

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، نسبت به سعید شریعتی نگاه مثبت‌تری به پورمحمدی دارد و او را «آدم باهوشی» می‌خواند. او درباره پورمحمدی به «رویداد ۲۴» می‌گوید: «واقعیت این است که در تمام این سال‌ها در کشور ما سیاستمداری در تراز جهانی و یا حتی منطقه‌ای کمتر امکان ظهور داشته است. آدم‌های باهوش و مستعد یا راهی به سیاست عملی نداشته‌اند و یا پس از چندی از مراکز اجرایی به بیرون از آن رانده شده‌اند. برای همین سطح سیاستمداری در کشور ما به طور کلی نازل شده است. به همین دلیل نیز 80 نفر داوطلب پست ریاست جمهوری شدند و از بین آن‌ها شش نفر که چند نفر از آن‌ها فاقد حداقل‌های یک سیاستمدار معمولی‌اند، به دور نهایی راه یافته‌اند. برجسته شدن مصطفی پورمحمدی در مناظره طبعاً از یک جهت ناشی از حضور افرادی در این سطح در رقابت انتخاباتی است اما از سوی دیگر چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، فارغ از علایق شخصی ما آقای پورمحمدی آدم بسیار باهوشی به نظر می‌رسد و احساس می‌شود ذهنش قدرت گیرندگی بالایی دارد. در عین حال او از ابتدای جوانی وارد صحنه‌هایی شده که بی‌نهایت غامض و پیچیده و بغرنج و پنهان و همراه با مصائب و تصمیم‌گیری‌های تراژیک و خطرناکی بوده است. بعد از آن هم در موقعیت پست‌های بسیار حساس و یا اثرگذار قرار گرفته و تجربه‌های سنگینی را برای خود انباشت کرده است. از همین رو نسبت به همتایانش در مناظره، بر مسائل جدی‌تری انگشت می‌گذارد و با قدرت سخنوری‌اش به شرح آن‌ها می‌پردازد.»

زید‌آبادی در ادامه به مقایسه سعید جلیلی و پورمحمدی به عنوان آماده‌ترین‌های انتخابات می‌پردازد: «مناظرات نشان می‌دهد که دو نفر از کاندیدا‌ها گویی از قبل خود را برای حضور در انتخابات ۱۴۰۳ آماده می‌کرده‌اند و بقیه به صورتی ناگهانی و غیرمترقبه وارد انتخابات شده‌اند. یکی از آن دو نفر سعید جلیلی است که نتیجۀ آمادگی‌اش بیش از اندازه انتزاعی و منقطع از مشکلات جاری و مطالبات اصلی جامعه است. او انگار صورت ذهنی یک طرح را دنبال می‌کند بی‌آنکه قادر باشد تبلور عینی آن را تشریح و مخاطبی را قانع کند. فرد دوم پورمحمدی است که به نظر می‌رسد نوعی آمادگی برای حضور در انتخابات دارد. به خلاف آقای جلیلی، آقای پورمحمدی از طریق توضیح مشکلات عینی منظومۀ ذهنی خود را توضیح می‌دهد. توضیحات او شاید برای مردم عادی هنوز جاذبه‌ای نداشته باشد اما کارشناسان و بخصوص کارآفرینان و صنعت‌گرانی که در مواجهه با موضع موجود دچار تنگنا و فشار طاقت‌فرسا شده‌اند، حرف او را راحت‌تر می‌گیرند و آن را منطقی‌تر می‌یابند. اینکه فردی در موقعیت او راه‌حل مشکلات اقتصادی ایران را اقتصادی نداند، کلی حرف در خود مستتر دارد. پاشنه آشیل آقای پورمحمدی اما همان ماجرای سال ۶۷ است که همچنان سایۀ خود را بر سر نیرو‌های دخیل در آن حفظ کرده و متأسفانه هیچگاه به طور رسمی و آزاد هم در مورد آن بحث و صحبت نشده تا ابعاد آن از هر جهت روشن شود.»

اگرچه ارزیابی مثبت احمد زیدآبادی کمی غیرمترقبه است اما او پاشنه آشیلی نیز برای پورمحمدی درنظر دارد؛ پاشنه آشیل سابقه و ماجراهای سال ۶۷ که سایه آن همواره بر سر پورمحمدی احساس می‌شود. شریعتی نیز به نقش مشاورین پورمحمدی در رفتارهای انتخاباتی او اشاره می‌کند، اما شانس قابل توجهی برای پیروزی پورمحمدی نمی‌بیند.

منبع: رویداد 24

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها