کد خبر: 719675
تاریخ انتشار :

تبعات انتخاب عارف به عنوان معاون اول/ رکب پزشکیان به روحانی/ چیزی که عوض دارد، گله ندارد

آنچه در سال 1403 رخ می دهد روند معکوس جریان فوق الذکر است. پزشکیان اصلاحطلب از نفوذ اعتدالگرایان استفاده کرد اما بعد از کسب رای، به تیم سنتی خودش روی آورد و اعتدالگرایان را کنار گذاشت.

تبعات انتخاب عارف به عنوان معاون اول/ رکب پزشکیان به روحانی/ چیزی که عوض دارد، گله ندارد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

مسعود پزشکیان طی یک حرکت رونالدینیویی، محمد رضا عارف را به عنوان معاون اول خود برگزید. این حرکت به این علت رونالدینیویی نامیده می شود که مسعود پزشکیان و تیمش در حال مذاکره و اجماع روی علی لاریجانی و علی طیب نیا بودند اما ناگهان نام محمدرضا عارف به عنوان معاون اول دولت چهارهم اعلام شد.

در مورد محمدرضا عارف حرف و حدیث بسیار است. او پیش از این وزیر پست و تلگراف بوده و در دوره دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی هم پست معاون اولی را در اختیار داشت؛ از این جهت، فردی با سابقه در حوزه اجرا و سیاست است و بسیاری از اخلاق و مرام سیاسی او با خبر هستند. با این حال، عارف مخالفان زیادی هم دارد.

گروهی معتقدند معاون اول مسعود پزشکیان اگرچه یک اصلاحطلب قدیمی و حزبی است اما قدرت و کاریزمای لازم را ندارد و به عنوان معاون اول، نمی تواند میان اعضاء کابینه دولت چهاردهم که احتمالا زیاد هم یک دست نباشند، اجماع ایجاد کند. این در حالی است که اسحاق جهانگیری در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی و محمد مخبر در زمان ریاست جمهوری شهید رئیسی به خوبی وظیفه معاونت اول را انجام داده و میان کابینه نوعی وحدت و یکدستی ایجاد می کردند.

در مقابل، موافقان عارف معتقدند اگرچه او چهره ای رسانه ای ندارد اما مرد اجرا و عمل است. عمل گرایی و سابقه اجرایی عارف می تواند نقصان کاریزما و محافظه گرایی سیاسی او را جبران کند و این دقیقا صفتی است که یک معاون اول به آن احتیاج دارد. همچنین، محمدرضا عارف شخصیتی آرام و دور از حاشیه دارد؛ از این جهت، بر خلاف علی لاریجانی یا محمدجواد ظریف تلاش زیادی برای تسلط بر رئیس جمهور نخواهد کرد. ضمن اینکه، او به لحاظ فکری و سیاسی با مسعود پزشکیان همسو است و در زمان دولت خاتمی، سابقه همکاری با او را دارد. به همین دلیل، بعید است بر خلاف سال های پایانی دولت دوم روحانی، میان رئیس جمهور  و معاون اولش درگیری و اختلاف پیش آید.

رکب پزشکیان به اعتدالگرایان/ چیزی که عوض دارد، گله ندارد

فارغ از مثبت بودن یا نبودن حضور محمدرضا عارف در پست معاونت ریاست جمهوری، این انتخاب یک روند سیاسی مهم را در کشور به وجود خواهد آورد. بسیاری معتقدند انتخاب عارف اصلاحطلب به عنوان معاون اول رئیس جمهور، نوعی دهن کجی به جریان اعتدالگرایی است. پزشکیان در طول کمپین انتخاباتی اش از حمایت بزرگان جریان اعتدالگرایی و به خصوص اعضاء کابینه دولت حسن روحانی برخوردار شد. اگر کمک افرادی مثل جواد ظریف، آذری جهرمی، عباس آخوندی و علی طیب نیا نبود، پزشکیان نمی توانست در دور دوم انتخابات پیروز شود.

جریان اعتدالگرایی و اعضای کابینه حسن روحانی امید زیادی داشتند که با پیروزی پزشکیان، بار دیگر وارد سطح اول سیاست ورزی و قدرت شوند اما انتخاب عارف که یک اصلاحطلب سنتی است و کنار رفتن گزینه هایی مثل علی لاریجانی و طیب نیا و جواد ظریف، نشان داد که پزشکیان نمی خواهد دولت سوم روحانی باشد و ترجیح می دهد به دوستان و همکاران سابق خود روی بیاورد.

برخی طرفداران جریان اعتدالگرایی از این اتفاق با عنوان «خیانت» پزشکیان به اعتدالگرایان تعبیر کردند. آنها معتقدند پزشکیان در طول انتخابات از کمک نزدیکان روحانی استفاده کرد و بعد از پیروزی آنها را کنار گذاشت و به عبارت بهتر، بخش وسیعی از کیک قدرت را به آنها نبخشید. اگرچه تا زمان معرفی اعضاء کابینه نمی توان درباره آینده سیاسی دولت چهاردهم و چارچوبش سخن گفت و آن را قضاوت کرد اما حتی اگر تعبیر اعتدالگرایان درست باشد، باز باید در پاسخ آنان به این مثل معروف اشاره کرد که «چیزی که عوض دارد، گله ندارد».

آنچه در سال 1403 درحال وقوع است، عکس همان چیزی است که در سال 1392 و 1396 رخ داد. در آن سال ها، حسن روحانی اعتدالگرا، از ضعف سیاسی اصلاحطلبان استفاده کرد و پیروز انتخابات شد. در آن سال ها، اصلاحطلبان محبوبیت اجتماعی زیادی داشتند اما فاقد یک چهره سیاسی مهم برای ورود به انتخابات بودند. حسن روحانی از این نقص استفاده کرد و به اصلاحطلبان پیشنهاد ائتلاف داد. بزرگان اصلاحات به ندای روحانی لبیک گفتند و تمام قد، پشت او ایستادند. در سال 92، خاتمی و بزرگان اصلاحات از محمدرضا عارف خواستند که به نفع روحانی کنار بکشد. این اتفاق افتاد و روحانی پیروز انتخابات شد.

با این حال، روحانی بعد از پیروزی در همان دور اول، به اصلاحات پشت کرد. اصلاحطلبان سهم زیادی از دولت او نداشتند و تفکر اصلاحطلبی نیز کنار گذاشته و جای خود را به تفکر اعتدالگرایی داد. این پروسه در سال 96 نیز تکرار شد. اتحاد اجباری و یک طرفه روحانی و اصلاحطلبان به شکست جریان اصلاحات انجامید. آنها نه تنها سهم زیادی از کیک قدرت به دست نیاوردند، بلکه با پیش آمدن بحران سال 98 و کاهش شدید محبوبیت روحانی و دولتش، به لحاظ اجتماعی و سیاسی سقوط کردند.

آنچه در سال 1403 رخ می دهد روند معکوس جریان فوق الذکر است. پزشکیان اصلاحطلب از نفوذ اعتدالگرایان استفاده کرد اما بعد از کسب رای، به تیم سنتی خودش روی آورد و اعتدالگرایان را کنار گذاشت. با این حال، باید تا زمان معرفی کابینه و مشخص شدن همه اعضاء تیم رئیس جمهور صبر کنیم.

منبع: خبر فوری

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها