نگاه تحلیلگر/ گفتوگوی «نامهنیوز» با سعید شریعتی
پزشکیان هوشمندانه عمل میکند / تغییر مدیران میانی ضروری است
یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اگر جامعه احساس کند که آقای پزشکیان صرفا در جهت تأمین خواستههای یک بخش از جامعه حرکت میکند، حتما در معرض انتقاد قرارش میدهد.
نامهنیوز - مهمترین خاستگاه دولت مسعود پزشکیان را باید در میان جریان اصلاحات جستوجو کنیم؛ چه آنکه اگر اصلاحطلبان و سرمایه اجتماعی آنها پای کار نیامده بودند بعید بود او بتواند پیروز انتخابات شود. اما او حالا سعی میکند خود را محدود به یک جناح سیاسی نکند و تقریبا با همه گروههای سیاسی و جریانها دیدار میکند و میکوشد نه فقط اصلاحطلبان بلکه «همه» را همراه خود کند. برخی باور دارند این شرایط به نفع دولت خواهد بود زیرا میتواند در شرایط تعاملی فراگیر برنامهها و اهدافش را اجرایی کند اما در مقابل برخی هم میگویند چنین شرایطی باعث ریزش سرمایه اجتماعی به ویژه در میان حامیان اصلاحات خواهد شد.
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «آقای پزشکیان رئیسجمهور ایران است و این یعنی رئیسجمهور همه ملت ایران. درست است که او از بخشهایی از مردم رأی گرفته است اما وقتی انتخاب شد، رئیسجمهور همه مردم ایران شد و طبیعتا باید با همه گروهها، اقشار، جریانهای سیاسی و گروههای بانفوذ تعامل داشته باشد و نمیتواند بگوید صرفا مطالبات آنهایی را دنبال میکنم که به من رأی دادهاند؛ از این جهت ایرادی ندارد که حتی با گروههایی که پیش از این مخالفش بودند هم تعامل کند. شعار دولت هم وفاق ملی است و چنین تعاملهایی در راستای تأمین همین هدف است».
او ادامه داد: «آنچه باید معیار ارزیابی قرار گیرد، عملکرد دولت در برقراری تعادل، انصاف، عدالت و ایجاد رابطهای متوازن با همه اقشار جامعه است؛ چه آنهایی که در قدرت حضور دارند، چه محذوفان و چه آنهایی که کمتر دیده میشوند. اگر جامعه احساس کند که آقای پزشکیان صرفا در جهت تأمین خواستههای یک بخش از جامعه حرکت میکند، حتما در معرض انتقاد قرارش میدهد. انتظار عمومی آن است که رفتار دولت به طور مشهودی مخرج مشترک مطالبات ملی باشد».
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: «تحقق هر برنامهای الزاماتی دارد. ممکن است پیش روی اجرای یک برنامه موانعی وجود داشته باشد که باید آن موانع به نوعی مرتفع شود. فرض کنید یکی از مطالبات ملی گسترش آزادیهای اجتماعی است. ممکن است بر سر راه این مطالبه موانعی مانند مقاومت گروههای ایدئولوژیک باشد. دولت باید سعی کند با تعامل با گروههای مختلف مسیری باز کند تا ضمن گسترش آزادیهای اجتماعی از آسیبهای این گروهها در امان باشد تا بتواند کار را جلو ببرد. شاید چنین گروههایی از نظر عددی، کم باشند اما میدانیم قدرت تخریبگری بالایی دارند. با این اوصاف به نظرم آقای پزشکیان هوشمندانه عمل میکند».
او در پاسخ به این پرسش که آیا متجانسنبودن بعضی از وزرا با نوع نگاه سیاسی دولت، باعث ایجاد اخلال در کارها نمیشود، مطرح کرد: «بیتردید گرایشهای سیاسی وزرا میتواند در تصمیمگیریها تأثیرگذار باشد اما به نظر میرسد وزرایی که قبول مسئولیت کردهاند این قدر باید متعهد باشند که وقتی در کابینهای قرار میگیرند، همسو با مجموعه دولت حرکت کنند. یک وزیر مجری برنامههای رئیسجمهور و دولت است نه مجری امیال سیاسی خود. البته این را هم بگویم که در ساختار سیاسی و حقوقی کشور یک نقیصه مهم وجود دارد؛ آنکه اجازه داده نمیشود دولتی کاملا حزبی با گرایشِ شناسنامهدارِ واحد یا در ائتلاف با گروههای همسو تشکیل شود تا در آن صورت حزب متبوع دولت پاسخگوی عملکرد دولت باشد».
شریعتی در پایان گفت: «نکته دیگر هم آن است که تغییر مدیران میانی در زیرمجموعههای دولت یک ضرورت است. به هر حال در دولت قبل مدیرانی حضور داشتند که گرایشهای نزدیک به همان دولت را هم داشتند و حالا که دولت تغییر کرده، خودشان باید پیشقدم شوند و استعفا دهند زیرا باید بدانند وقتی مردم به دولت جدید رأی دادهاند، یعنی نمیخواهند سلیقه مدیریتی سابق ادامه پیدا کند. انتظار عمومی آن است که به خصوص مدیرانی که از عملکردشان نارضایتی وجود داشته، به سرعت خودشان کنار بروند. مثلا درباره رئیس سازمان بورس فارغ از حواشی اخیری که دربارهاش به وجود آمده اما عملکردش نشان میدهد که صاحبان بازار سرمایه از سیاستهای او رضایت نداشتند و دیدیم بعد از حواشی اخیر از مسئولیت خود استعفا داد. بقیه مدیران میانی کشور هم باید بیاموزند که اگر خط و مشیشان با دولت جدید یکی نیست، رفتار توسعهیافته اقتضا میکند که استعفا دهند».
دیدگاه تان را بنویسید