کد خبر: 724939
تاریخ انتشار :

شرکای استراتژیک یا گرگ‌هایی که رو به هم خوابیده‌اند | چرا روسیه دست از سر خط قرمز ایران در مورد کوریدور زنگزور بر نمی‌دارد؟

روسیه، شریک به ظاهر استراتژیک ایران دست بر یک خط قرمز حیاتی تهران گذاشته است. سوال اینجاست که چرا روسیه حاضر نیست حمایت خود از آذربایجان در ایجاد کوریدور زنگزور را متوقف کند؟ و چرا ایران خطوط قرمزش را جابه جا نمی‌کند؟

شرکای استراتژیک یا گرگ‌هایی که رو به هم خوابیده‌اند | چرا روسیه دست از سر خط قرمز ایران در مورد کوریدور زنگزور بر نمی‌دارد؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پس از سفر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به جمهوری آذربایجان و ملاقات با الهام علی اف، ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امورخارجه روسیه بار دیگر موضوع پیوست سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان به نخجوان ازطریق کریدور زنگزور را مطرح کرد و مدعی شد: «موضع مسکو در این مورد کاملا قطعی است. ما براساس این واقعیت پیش می‌رویم که راه حل باید برای ارمنستان، آذربایجان و همسایگان منطقه قابل قبول باشد.»

این اظهارات واکنش مقامات ایران را در پی داشت. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان با بیان این که صلح، امنیت و ثبات منطقه‌ای تنها یک اولویت نیست، بلکه یکی از استوانه‌های امنیت ملی ما است تاکید کرد: «ترسیم دوباره مرزها، چه در شمال باشد، چه در جنوب، چه در شرق و چه در غرب، کاملا غیرقابل قبول است و برای ایران خط قرمز به شمار می‌رود.»

کوریدور زنگزور در حال حاضر یکی از مهمترین نقاط افتراق ایران و روسیه است. دو کشوری که ظاهرا متحد استراتژیک‌اند، اما روسیه قصد ندارد دست از سر این خط قرمز ایران بردارد.

چرا روسیه که زمانی متحد ارمنستان بود، امروز دست از سر کوریدور زنگزور بر نمی‌دارد؟

روسیه مدعی سهم خود در قفقاز جنوبی است. از لحاظ تاریخی، ارمنستان به عنوان نزدیکترین متحد روسیه در منطقه بود و به عضویت در سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری مسکو (CSTO) و اتحادیه گمرکی اوراسیا می‌بالید. با این حال، رویداد‌هایی در سال‌های اخیر این معادلات را برهم زده است.

روسیه، ارمنستان پس از سال ۲۰۱۸ را دوست ندارد. سیاست روسیه در قبال کشور‌های مستقل شده از شوروی عموما یکسان است؛ یا یک کشور حداکثر دوستی با روسیه را خواهد داشت، یا روسیه سیاست تضعیف دولت آن‌ها را دنبال خواهد کرد.

سال ۲۰۱۸، انقلابی در ارمنستان آغاز شد. پاشینیان به قدرت رسید و مبارزاتی را علیه نیرو‌های نزدیک به روسیه آغاز کرد و دوست نزدیک پوتین، روبرت کوچاریان رئیس‌جمهوری سابق ارمنستان را دستگیر کرد. پوتین در جریان این بازداشت شخصا با پاشینیان تماس گرفت و از او خواست که کوچاریان را آزاد کند و زمانی که او در زندان بود به طور علنی تولد او را تبریک گفت. سطح پوتین در عرصه بین‌المللی، جو بایدن است، رهبران کشور‌های بزرگ؛ نه برخی از رهبران کشور‌های کوچک مانند ارمنستان یا آذربایجان؛ بنابراین تماس مستقیم او با پاشینیان برای آزادی کوچاریان پیام مهمی داشت، اما پاشینیان به پوتین می‌گوید که در امور داخلی کشورش دخالت نکند. این پاسخ باعث رنجش پوتین شد. او فردی کینه‌توز است و پس از آن به آذربایجان مجوز آغاز درگیری جدید بر سر قره‌باغ داده شد.

سال ۲۰۲۰، جمهوری آذربایجان بدون موافقت روسیه اقدام نظامی علیه ارمنستان را آغاز نمی‌کرد. پاشینیان فکر می‌کرد که روسیه باید طرف متحد استراتژیک خود در قفقاز یعنی ارمنستان را بگیرد و باور نمی‌کرد که روسیه به کمکش نیاید. او روزی چند بار با پوتین تماس گرفت و پوتین گفت: «ما بی‌طرف هستیم. این درگیری در خاک آذربایجان است. اگر آن‌ها به [سرزمین‌های ارمنستان به‌رسمیت‌شناخته‌شده بین‌المللی] حمله کنند، سازمان پیمان امنیت جمعی به کمکش خواهد آمد.»

عارف یونسوف کارشناس آذربایجانی و رئیس یکی از دپارتمان‌های تخصصی در موسسه صلح و دموکراسی که در حال حاضر ساکن هلند است به نشریه اینترنتی «اینسایدر» می‌گوید: «بعد از آخرین جنگ قره‌باغ، برای اولین‌بار در یک ربع قرن اخیر، نیرو‌های روسیه در خاک آذربایجان به عنوان نیرو‌های حافظ صلح ظاهر شدند و آنگونه که در پیمانشان با آذربایجان قید شده هم قصد خروج در سال ۲۰۲۵ را ندارند. پوتین بار‌ها و به‌ویژه در سال ۲۰۲۲ گفته: «ما برای مدت زیادی قرار است اینجا باشیم و نیرو‌های حافظ صلح نمی‌روند».

یونسوف می‌گوید: «اکنون هیچ ارمنی در قره‌باغ وجود ندارد. پس فایده یک گروه ۲۰۰۰ نفری حافظ صلح چیست؟ روسیه می‌گوید که از برخی تجهیزات و سلاح‌های به‌جا‌مانده از ارامنه قره‌باغ محافظت می‌کند. اما این تجهیزات ظرف چند روز به اوکراین [برای استفاده ارتش روسیه]منتقل شد. پس از آن، آن‌ها گفتند که باید از خانه‌های ارامنه در برابر غارت محافظت کنند. این حرف مزخرف است.»

دسامبر سال ۲۰۲۳، در سن پترزبورگ، پوتین به پاشینیان پیشنهاد کرد رضایت خود را برای خروج نیرو‌های حافظ صلح اروپایی از مرز اعلام کند. در عوض، نیرو‌های روس آنجا خواهند بود و می‌توانیم آن‌ها را «سربازان سازمان پیمان امنیت جمعی بنامیم.» پاشینیان قاطعانه این پیشنهاد را نپذیرفت، زیرا می‌دانست این ابزار فشار مسکو و پوتین بر پاشینیان و ارمنستان است.

حمله آذربایجان به ارمنستان در راستای منافع استراتژیک روسیه است، زیرا هر جنگی، وضعیت امنیتی را برای ارمنستان غیرقابل تحمل خواهد کرد و در عین حال، کرملین امیدوار است، منجر به فروپاشی سیستم دموکراتیک ارمنستان شود؛ بنابراین منافع علی‌اف و روسیه در این جا تلاقی داشته است. این همسویی در یک نقطه کلیدی به هم رسیده است؛ کریدور زنگزور.

 چرا کوریدور زنگزور برای روسیه و آذربایجان مهم است؟

اینکه چرا کوریدور زنگزور برای آذربایجان مهم است چندین پاسخ دارد، اما اصلی‌ترین پاسخ این است که این گذرگاه مهم استراتژیک می‌تواند سرزمین اصلی آذربایجان را بدون نیاز به عبور از خاک ایران یا ارمنستان، به جمهوری خودمختار نخجوان وصل کند. نخجوان یک منطقه خودمختار است که از نظر جغرافیایی از خاک آذربایجان جدا شده و بین ترکیه و ایران قرار دارد.

این کوریدور یک ساز‌و‌کار روسی-آذربایجانی است که نه تنها به تضعیف بیشتر ارمنستان می‌انجامد، بلکه کنترل کل کمربند میانی کشور آدربایجان را به روسیه می‌دهد.

منطق روس‌ها در مورد کریدور زنگزور به این صورت است: آذربایجان دسترسی بدون مانع به کریدور را خواهد داشت، کریدور توسط نیرو‌های روسی نظارت خواهد شد و نیرو‌های ارمنستان و مرزبانان باید ۲.۵ کیلومتر دورتر از این کوریدور در هر دو طرف باقی بمانند.

به زبان ساده، هیچ ارمنی در منطقه‌ای به عرض ۵ کیلومتر و طول تقریبی ۶۰ کیلومتر در جنوب ارمنستان حضور نخواهد داشت. از هر جهت که نگاه کنید، روسیه کنترل خودمختاری بر خاک ارمنستان خواهد داشت، در حالی که آذربایجان با توافق با روس‌ها اجازه استفاده از این فضا را خواهد داشت. از نظر مفهومی، این به روسیه اجازه می‌دهد تا کنترل و تسلط خود را بر ارمنستان (که اکنون کاملاً از دست داده است) برقرار کند، در حالی که دسترسی بدون مانع باکو را به منطقه خودمختارش نخجوان فراهم می‌کند. پوتین برای برقراری مجدد سلطه بر ارمنستان به این کوریدور نیاز دارد. از سوی دیگر، علی اف چیزی جز دسترسی بدون مانع به نخجوان را نمی‌خواهد.

نرسز کوپالیان استادیار علوم سیاسی دانشگاه نوادا آمریکا به نشریه «اینسایدر» می‌گوید: «برای مسکو، این کوریدور بخشی از مسابقه با غرب برای ایجاد مسیر‌های تجاری جدید برای جبران گسست اقتصادی ناشی از جنگ در اوکراین است. از زمان شروع جنگ، دولت‌ها و شرکت‌های غربی تلاش کرده‌اند تا به اصطلاح کریدور میانی را ارتقا دهند و محموله‌ها را از غرب چین و آسیای مرکزی به اروپا از طریق دریای خزر و قفقاز جنوبی حمل می‌کنند و از این طریق روسیه را دور می‌زند. روسیه نیز به نوبه خود در تلاش است تا ارتباطات خود را از طریق گرجستان و آذربایجان به خاورمیانه و هند گسترش دهد.»

از سوی دیگر منافع روسیه در کوریدور زنگزور با ترکیه هم گره خورده است. ترکیه به این کوریدور به عنوان راهی برای اتصال مستقیم به دریای خزر و تقویت حضورش در منطقه نگاه می‌کند؛ بنابراین آذربایجان و ترکیه دارای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی قوی در کریدور زنگزور هستند. از سوی دیگر روابط روسیه با ترکیه، به ویژه در ایجاد توازن در میان ناتو، و نقش ترکیه به عنوان میانجی بین ارمنستان و آذربایجان، توضیح خوبی است که بگوید که چرا روسیه علیرغم نگرانی‌های ایران، کریدور را در اولویت خود قرار داده است.

خبرگزاری «تی آر تی» ترکیه در گزارشی درباره اهمیت کوریدور زنگزور نوشته: این کریدور بخشی از یک پروژه حمل و نقلی بزرگ است که باکو را به استانبول متصل می‌کند. اما ایران که روابط قوی با ارمنستان دارد، نمی‌خواهد شاهد عملیاتی شدن کریدور زنگزور باشد. تهران نگران نزدیکی احتمالی ارمنستان، آذربایجان و ترکیه است. ایران ارتباط زمینی ترکیه با آذربایجان و ایجاد مسیری برای ترکیه به آسیای مرکزی از طریق آذربایجان را تهدیدی برای تمامیت ارضی خود می‌داند، چون ارتباط زمینی ترکیه با آذربایجان به معنای دسترسی بهتر آنکارا به کشور‌های ترک در آسیای مرکزی است که با آن‌ها روابط تاریخی و فرهنگی قوی دارد.

ارمنستان که از ضمانت امنیتی روسیه ناامید شده، برای رسیدن به امنیت به سمت کشور‌های دیگر دست دراز کرده، اما مشکل ایروان این است که در حال حاضر با چندین کشور (فرانسه، ایالات متحده، ایران، هند) روابط خوبی دارد، اما تشکیل یک بلوک قابل اعتماد که همه آن‌ها را شامل شود غیرممکن است. همه این کشور‌ها تنها یک منافع مشترک در قفقاز جنوبی دارند: حمایت از ارمنستان.

مشکل ایران با کوریدور زنگزور چیست؟

ایران با وجود اینکه روابط نزدیکی با روسیه به دلایل کلیدی زیر با کریدور زنگزور مخالف است،

۱. نگرانی‌های ژئوپلیتیکی و نفوذ منطقه‌ای

• تغییر مرز‌های جغرافیایی: ایران همواره دلیل اصلی مخالفت خود با کوریدور زنگزور را مخالفت با تغییر مرز‌های جغرافیایی بین المللی عنوان کرده است. رهبر ایران بار‌ها در دیدار با سران روسیه و ترکیه، بر اینکه ایران با تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز مخالفت خواهد کرد، تاکید کرده و مقامات ایران هرگونه تغییر را خط قرمز برای کشور خوانده اند.

• موقعیت استراتژیک: کریدور زنگزور، در صورت ایجاد، یک مسیر زمینی مستقیم بین آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان فراهم می‌کند که از قلمرو ارمنستان یا سرزمین ایران عبور نمی‌کند. این کریدور، یک مسیر ارتباطی بین آذربایجان و ترکیه، رقیب منطقه‌ای ایران، بدون عبور از ایران ایجاد می‌کند. ایران این مسئله را به عنوان تهدیدی برای نفوذ خود در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی می‌بیند.

• محاصره ژئوپلیتیکی: ایران نگران است که این کریدور به محاصره ژئوپلیتیکی‌اش توسط قدرت‌های خصمانه، به ویژه ترکیه و آذربایجان، هر دو با روابط قوی با اسرائیل، رقیب اصلی ایران، کمک کند.

۲. تأثیر بر تجارت و ارتباطات

• اختلال در مسیر‌های تجاری ایران: ایران نگران است که کریدور زنگزور نقش آن به عنوان مسیر ترانزیت اصلی کالا بین آذربایجان، ارمنستان و روسیه را تضعیف کند. ایران از لحاظ تاریخی شریک تجاری مهمی برای ارمنستان بوده است، به ویژه با توجه به موقعیت محصور در خشکی ارمنستان و دسترسی محدود آن به بازار‌های بین‌المللی. کریدور جدید می‌تواند وابستگی ارمنستان به ایران را کاهش دهد و در نتیجه اهمیت اقتصادی و استراتژیک ایران در منطقه را کاهش دهد.

• رقابت با ترکیه: این کریدور همچنین نفوذ ترکیه را در منطقه تقویت می‌کند، با ایجاد یک مسیر زمینی مستقیم به آسیای مرکزی که از ایران عبور نمی‌کند. این مسئله می‌تواند موقعیت ایران به عنوان یک مرکز ترانزیت حیاتی را کاهش دهد، به ویژه در زمینه کریدور حمل و نقل شمال-جنوب که ایران آن را برای تجارت و ارتباطات خود مهم می‌داند.

برای ایران، تقویت موقعیت ترکیه در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی خطرناک است. این تسلط به معنای تسلط ترکیه بر کل مرز شمالی کشور است. ترکیه و ایران از لحاظ تاریخی برای تسلط بر خاورمیانه با یکدیگر رقابت کرده اند. علاوه بر این، ترکیه یکی از اعضای ناتو و در نتیجه متحد ایالات متحده است. از این رو تهران خواهان ایجاد کریدور زنگزور و به ویژه مسیر‌های ماوراء خزر نیست.

۳. نگرانی‌های قومی و امنیت ملی

• ناسیونالیسم آذربایجانی: ایران دارای جمعیت آذری قابل توجهی به ویژه در مناطق شمالی مجاور آذربایجان است. تهران نگران است که تقویت ناسیونالیسم آذربایجانی، که توسط کریدور و پیروزی آذربایجان در جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ کوهستانی ایجاد شده، احساسات جدایی‌طلبانه در میان جمعیت آذری ایران تحریک کند. این مسئله می‌تواند امنیت داخلی ایران را به ویژه در مناطقی که آذری‌های قومی متمرکز هستند، بی‌ثبات کند.

• نفوذ اسرائیل: آذربایجان روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و ایران نگران است که یک آذربایجان قوی‌تر منجر به افزایش نفوذ اسرائیل در منطقه شمالی مرز‌های ایران شود و محیط امنیتی ایران را پیچیده‌تر کند.

۴. تعادل روابط با ارمنستان

• حمایت از ارمنستان: گرچه ایران به طور کلی موضعی بی‌طرف در درگیری بین ارمنستان و آذربایجان اتخاذ کرده، اما به حفظ روابط خوب با ارمنستان علاقه‌مند است. ارمنستان به عنوان یک همسایه مسیحی دوست و یک نیروی متعادل‌کننده در برابر روابط آذربایجان-ترکیه برای ایران مهم است. کریدور زنگزور موقعیت استراتژیک ارمنستان را تضعیف می‌کند، که ایران آن را برای منافع منطقه‌ای خود نامطلوب می‌بیند.

ایران علاقه‌مند به توسعه کامل همکاری با ارمنستان برای جبران تضعیف نفوذ روسیه است. به عبارت دیگر، به دنبال تبدیل شدن به حامی جدید ارمنستان است.

۵. استقلال استراتژیک از روسیه

• سیاست مستقل: با وجود روابط نزدیک با روسیه، ایران سیاست خارجی مستقلی را بر اساس منافع ملی خود دنبال می‌کند. در این مورد، مخالفت ایران با کریدور زنگزور از موضع روسیه متفاوت است، زیرا ایران اولویت خود را به نگرانی‌های امنیتی و نفوذ منطقه‌ای خود می‌دهد.

در مجموع، ایران با کریدور زنگزور مخالف است، زیرا این کریدور تهدیدی برای نفوذ منطقه‌ای، مسیر‌های تجاری و امنیت داخلی آن است و همچنین می‌تواند رقبای آن، ترکیه و آذربایجان را تقویت کند. با وجود اتحاد با روسیه، موضع ایران بر اساس منافع استراتژیک خود در قفقاز جنوبی و دینامیک‌های منطقه‌ای شکل گرفته است. ایجاد کریدور زنگزور ارتباط ایران با ارمنستان و دریای سیاه را قطع می‌کند و تهران کریدور زنگزور را «دالان تورانی ناتو» می‌خواند و آن را «توطئه» غرب می‌داند.

منبع: رویداد 24

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها