کد خبر: 751323
تاریخ انتشار :

نقدی بر آخرین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا؛

به حاشیه رفتن شخصیت‌های اصلی قصه موسی در روایت حاتمی کیا از «موسی‌کلیم‌الله»

یک منتقد سینما درباره فیلم «موسی کلیم‌الله» نوشت: «حاتمی کیا» درجای‌جای فیلم روایت‌های تاریخی و قصص قرآنی را نقض می‌کند تا درامش را به‌تمامی روایت کند.

به حاشیه رفتن شخصیت‌های اصلی قصه موسی در روایت حاتمی کیا از «موسی‌کلیم‌الله»
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

مهدی قنبر نویسنده و منتقد سینما درباره فیلم «موسی کلیم‌الله» جدیدترین ساخته «ابراهیم حاتمی کیا» نوشت: حاتمی‌کیا این فیلم در را در ورطه آزمون و تجربه‌ای جدید در میان سبک فیلم‌سازی خود قرار داده است. کار دراین ژانر از فیلم‌سازی بی شک برای او چالش‌های فراوانی را به همراه داشته که در برخی از آنها موفق بوده و درمواردی نیز نیازمند شناخت بیشتری در ساخت فیلم تاریخی و مذهبی دارد.

1

فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله» به‌ مانند آثار تاریخی_ مذهبی که در مدیوم سینمایی و تلویزیونی ساخته‌ شده‌اند، همگی باید از یک چارچوب اصلی و قوانین آن پیروی کنند. برهه‌هایی زمانی و سبک زندگی باید در وجوهی، مانند دکور و گریم که دو عنصر اصلی هستند، رعایت شود. مواردی که با ارجاع تاریخی در ژانری متفاوت از آثار این کارگردان مؤلف سینما ساخته شده است. بدین ترتیب سازنده اثر خوتندات آن می‌توان از کم و کیف آن مطلع شد که در ادامه به آن اشاراتی می‌شود.

مورد دیگر که از این قالب و پوسته اصلی فیلم‌سازی حائز اهمیت‌تر است. فیلم‌نامه، شخصیت‌پردازی‌ها، ورود شخصیت‌های فرعی و ارجاع شده‌ای است که از نگاه فیلم‌ساز باید به قصه اصلی اضافه شود. زمانی که با فیلم و داستانی رو‌به‌رو هستیم که فیلم‌سازی مؤلف آن را ساخته است باید در پی اشارات رایج فیلم‌سازی و نگاه‌های متعارف، المان‌ها و شاخص‌های او در اثر جدیدش هم باشیم. نگاهی که باید آن‌ را از لابه‌لای داستان پیدا کرد. به‌ ویژه باید در شخصیت‌پردازی و روایت‌های داستانی به سراغ آن رفت؛ اما نگاه حاتمی‌کیا در ساخت «موسی کلیم‌الله» چیست؟

حاتمی‌کیا با سابقه خلق درام‌های قدرتمند در آثارش و ساخت فیلم‌های جنگی، توانمندی بسیاری در خلق قصه‌ها و درام‌ها در دل داستان‌های فرعی و حاشیه در یک فیلم تاریخی مانند «موسی کلیم‌الله» دارد و با توانایی‌هایی که در جلوه‌های ویژه میدانی کسب کرده نیز تصور می‌شد که در ساخت این بخش از فیلم نیز بتواند موفق عمل کند.

2

یکی از نکات مهم در ساخت فیلم‌های سینمایی تاریخی جلوه‌های بصری و میدانی و به‌ویژه در طراحی صحنه، لباس، گریم و فیلم‌برداری آن است که همواره باید بر آنها تسلط داشت.

از جمله نکات مهم در ساخت اثری تاریخی، دقت در رسیدن به گفتار شخصیت‌ها است. باید لحن انتخاب شده تا انتهای فیلم ادامه یابد و از این استاندارد گویش تخطی نشود. زیرا این تخطی از جمله ضعف‌های اثر شناخته می‌شود. حاتمی‌کیا برای فیلم «موسی کلیم‌الله» لحن کلاسیک را انتخاب کرده است. لحنی که در ابتدای فیلم سخت به گوش مخاطب ثقیل می‌نشیند، اما به‌ مرور که داستان پیش رفت، شاهد این بودیم که این لحن به‌ تدریج کمرنگ می‌شود. به‌ این‌ ترتیب او از این استاندارد قراردادی خودش تخطی کرده و آن‌ را تا پایان کار رعایت نکرده است.

روایت‌های داستان بیشتر بر قصص قرآن باز می‌گردد. البته برای ایجاد هیجان و خلق درام در مواردی این روایت‌ها دست‌کاری شده‌اند اینکه یوکابِد، مادر موسی با قابله‌اش دوست بود و این قابله، به دلیل دوستی بارداری حضرت موسی را گزارش نمی‌دهد؛ پس این‌گونه نبوده که بارداری یوکابِد برای قابله‌ها محرز نشده باشد؛ در حقیقت مادر موسی در زمان بارداری از دوست قابله‌اش کمک می‌خواهد. مأموران زمانی که به خانه یوکِابد می‌آیند، او موسی را به تنور آتش می‌اندازد. به این ترتیب داستان مار هم ساخته روحیه المان ساز و قهرمان‌پرور ابراهیم حاتمی کیا است و او برای شکل‌گیری درام روایت قابله «فوئد» و تنور را به گونه دیگر و با آب و تاب زیاد مطرح می‌کند.

البته تقدم و تأخر روایت‌ها درباره نجار که قرار بود صندوقی برای به آب انداختن حضرت موسی بسازد نیز توسط حاتمی‌کیا دست‌خوش تغییرات می‌شود. این تقدم و تأخر درباره مشکلات تکلمی او در هنگام گزارش به ماموران هم برای سرعت بخشیدن به ریتم فیلم حذف یا کوتاه می‌شود. داستان نجار «حزقیل» (حزبیل) و روایت‌هایش در داستان اصلی آمده است، اما ارتباط زناشویی دو شخصیت قابله «فوئد» و نجار «آندخوی» جزو موارد ساختگی این کارگردان مؤلف است؛ که چون خللی در روند روایت ایجاد نمی‌کند امری پذیرفتنی است. البته برخی از این روایت‌های ساختگی به جزئیات تاریخی اشاره دارد. برخی از این گمانه‌زنی‌های این کارگردان پرده از یک واقعه تاریخی برمی‌دارد. مانند پارچه دست‌دوز قِبطیان در زمانی که کودک به دست «آسیه» می‌رسد و به‌ واسطه آن فرعون را از شک عِمرانی نبودن کودک رها می‌سازد. البته اشاره به پارچه دست‌دوز قِبطیان به نظر روایتی است که در فیلم «۱۰ فرمان» (سیسیل بی. دمیل) هم به آن اشاره‌شده است، اما در قرآن اشاره‌ای به آن نشده است.

3

شخصیت‌پردازی «قابله» و برجسته بودن داستان او برای پررنگ‌تر شدن قصه‌های فرعی داستان نیز حائز اهمیت است. در داستان‌های تاریخی مذهبی از آنجایی که اطلاعات دقیقی از شخصیت اصلی وجود ندارد و بیم مخدوش شدن صاحت شخصیت می‌رود، امکان نزدیک شدن به قصه اصلی نیست پس باید داستان‌های فرعی قابل قبول و برجسته‌ای داستان را پیش ببرند؛ اما در فیلم حاتمی کیا نقش «قابله» آن‌قدر پررنگ می‌شود که نقش دوم داستان موسی یعنی «آسیه» را زیر سؤال می‌برد. مخاطب درباره «آسیه» دیتای بیشتر دارد؛ او می‌داند که «آسیه» یکی از چهار زن مقدس است که در قرآن به وی اشاره‌شده است، اما در فیلم «موسی کلیم‌الله» او بسیار شخصیت منفعلی دارد. مخاطب در انتظار نمایش اشاراتی از خصوصیات رفتاری او بیش از معشوقه فرعون بودن دارد؛ اما بجای این شخصیت، شما جایگاه شخصیت «قابله» را در زندگی و نجات حضرت موسی پر رنگ‌تر می‌بینید.

انتخاب بخش نخست زندگی حضرت موسی، یعنی پیش از تولد تا به آب انداختن این شخصیت در رود «نیل» از جمله تولد حضرت موسی و کشتن نوزادان، اساساً در خود، ساختاری دراماتیک دارد؛ اما «حاتمی‌کیا» با برجسته کردن شخصیت مادر موسی «یوکابِد» و وجوه خاص و مادرانه او، اوج و فرود‌های قصه، حوادث تاریخی و نیز سکانس‌های تکان‌دهنده با کمک جلوه‌های ویژه بصری و فیلم‌برداری آن توانسته به این بخش داستان حضرت موسی عمق ویژه‌ای ببخشد. انتخاب این برهه زمانی از زندگی حضرت موسی توسط کارگردان بسیار هوشمندانه نیز بوده و قابل‌مقایسه با هیچ اثر مشابه دیگری نیست چراکه تاکنون فیلمی از این بخش زندگی حضرت موسی ساخته نشده است.

فیلم‌های مهم تاریخ سینما مانند «۱۰ فرمان» (سیسیل بی. دمیل) همگی پس از به آب انداختن و از آب گرفتن نوزاد آغاز می‌شوند. این هوشمندی را «مجید مجیدی» نیز در ساخت فیلم «محمد رسول‌الله» به خرج داده بود؛ او به برهه‌ای از زندگی پیامبر اسلام (ص) پرداخت که در فیلم‌های مهم تاریخی مانند «محمد رسول‌الله» مصطفی عقاد به آن پرداخته نشده بود. پس انتخاب این برهه زمانی در فیلم «حاتمی کیا» نیز انتخابی هوشمندانه و ارزشمند بوده است. البته این فیلم برخلاف فیلم «مجید مجیدی» از ارجاعات فرا متنی مذهبی نیز تهی است که شاید بتواند اقبال بیشتری در جذب بازار‌های خارجی داشته باشد. البته اخباری در خصوص ساخت سریالی در ۵ فصل درباره زندگی حضرت موسی توسط «ابراهیم حاتمی کیا» نیز مطرح‌ شده است. ولی از آنجایی‌که قرار است در قالب یک سریال تولید شود و ساختار این دو مدیوم و مخاطب آنها با هم متفاوت است و امکان مقایسه در دو قاب از فیلم‌سازی وجود ندارد، چندان حائز اهمیت نیست و در چارچوب این نقد نمی‌گنجند.

4

در فیلم سه شخصیت زن مهم وجود دارد «مادر موسی» که همه داستان‌ها حول محور او می‌چرخد. زن قِبطی که از باردار بودن مادر موسی مطلع می‌شود، فرزند را می‌بیند، اما گزارش نمی‌دهد. او در نهایت تا جایی پیش می‌رود که به مادر موسی در نجات فرزند یاری می‌رساند؛ و سوم شخص «آسیه» همسر فرعون است. شخصیتی که در قصه «حاتمی کیا»، اما منفعل‌ترین فرد از میان این زن‌ها است. علت کمرنگ بودن نقش او در فیلم نامه نیز عنوان نمی‌شود. حتی در رابطه با همسرش فرعون نیز دیتای درستی داده نمی‌شود. البته این موضوع به‌هرحال در جایگاه خودش جای تأمل و طرح سؤال دارد. به نظر می‌رسد قهرمان فیلم «موسی کلیم‌الله» مادر موسی است و نویسنده و کارگردان با کمترین اشاره در فیلمش قهرمان دوم زندگی حضرت موسی که بی‌شک همسر فرعون است را نادیده می‌گیرد. زیر این دو زن که یکی حضرت موسی را به دنیا آورده و دیگری جانش را نجات داده و بزرگش می‌کند می‌توانستند پرداخت بهتر و بیشتری داشته باشند. تنها اطلاعاتی که از «آسیه» در فیلم داده می‌شود در سکانسی است که فرعون در حالت مستی با او صحبت می‌کند. «حاتمی کیا» از این سکانس بیشتر پا را فراتر نمی‌گذارد و از یکی از چهار زن بهشتی که در قرآن به آن اشاره‌شده چیز بیشتری نمی‌گوید.

شخصیت «فرعون» با بازی «بهنام تشکر» نیز مانند نقش مادر موسی «یوکابِد» وجوه خاصی در شخصیت‌پردازی‌اش دارد که به نظر می‌رسد عامدانه توسط «حاتمی کیا» در فیلم پررنگ‌تر نشان داده شده است. فرعون قصه حضرت موسی در تاریخ قسی‌القلب‌ترین پادشاه مصر است که بار‌ها برای کشتن حضرت موسی تلاش می‌کند چه در دوران کودکی پس از، از آب گرفتن و نیز زمانی که او به پیامبری می‌رسد و سعی در کشتن او و پیروانش می‌کند؛ اما چنین شخصیتی در فیلم «ابراهیم حاتمی کیا» بسیار ضعیف، مستأصل، مصلحت نگر و عاشق است. به‌ این‌ترتیب او اساساً به‌عنوان منفی کلاسیک در فیلم حاتمی‌کیا نمی‌تواند موتور محرک داستان باشد. اما در مقابل وجه دیگری درباره او باز می‌شود. حاتمی کیا او را فردی عاشق می‌داند. او را کسی معرفی می‌کند که به دلیل داشتن همسر نازایی از طبقه پائین جامعه، در مقابل تمام بزرگان مصر و اشراف ایستاده و از او حمایت می‌کند. این امر البته در خصوص عاشق بودن می‌تواند پذیرفته شود، زیرا او به دلیل علاقه به همسرش خواست «آسیه» برای نگه‌داشتن کودک از آب‌گرفته را می‌پذیرد؛ اما درباره نازایی باید گفت حاتمی کیا یک حقیقت تاریخی را انکار می‌کند، زیرا فرعون از همسرش «آسیه» دختری دارد به نام «اَنیسا» که از بیماری «بَرَص» رنج می‌برد؛ و همه طبیبان آن زمان از درمان او عاجز شده بودند. طبق پیش‌بینی کاهنان او توسط کودکی که از آب می‌گیرند شفا پیدا می‌کند. اتفاقی که رخ می‌دهد و همین امر موجب محبت فرعون به حضرت موسی می‌شود. درواقع «حاتمی کیا» درجای‌جای فیلم روایت‌های تاریخی و قصص قرآنی را نقض می‌کند تا درامش را به‌تمامی روایت کند.

از جمله داستان‌ها و نقش‌های فرعی مؤثر در فیلم «موسی کلیم‌الله» شخصیت «راموس» است. این نقش منفی کلاسیک فیلم را کارگردان بجای فرعون پررنگ‌تر پرداخت کرده است. زیرا فرعون اثر با بازی «بهنام تشکر» آن‌قدر ضعف در پرداخت و بازی دارد که شخصیت را سست، ذلیل و خنثی نشان می‌دهد. پس برای اینکه جدال میان خیر و شر داستان خوب ازکار درآید باید شخصیت «فرمانده راموس» این وظیفه را عهده‌دار شود. البته نباید از بازی درخشان «شکیب شجره» در ایفای این نقش و رسیدن به این هدف غافل شد.

پررنگ شدن قصه‌های فرعی در داستان‌های تاریخی و مذهبی امری متداول و قابل‌قبول است؛ زیرا سازنده اثر امکان ورود به قصه زندگی شخصیت مذهبی را ندارد و باید ویژگی‌های منحصر‌به‌فرد شخصیت را در قصه‌ها و نقش‌های فرعی جست‌و‌جو کرده و جبران کند. در قصه‌ها و فیلم‌های تاریخی و مذهبی موتور درام را شخصیت‌های ساختگی روشن و به‌پیش می‌برند؛ اما این الگو درباره شخصیت‌های منفی تاریخی صدق نمی‌کند. آن‌هم روایت‌های تاریخی مانند «فرعون» که در همه ادیان و کتب اسلامی، یهودی و مسیحی بار‌ها به منفی و قسی‌القلب بودن آن اشاره شده است؛ اما گویا این مسئولیت نقش منفی را حاتمی کیا از فرعون برداشته و آن را به شخصیت دیگری واگذار کرده است. در حقیقت شخصیت‌پردازی دو شخصیت «آسیه» و «فرعون» در فیلم «موسی کلیم‌الله» علامت سؤال‌های بزرگ در شخصیت‌پردازی اثر جدید «ابراهیم حاتمی کیا» هستند.

جلوه‌های ویژه در بخش به آب انداختن حضرت موسی که سبد حاوی کودک با هر تلنگر پاروی کشتی‌ها برامواج می‌غلطد و به هرسوی روان می‌شود بسیار موفق است، زیرا عمق رنج و نگرانی مادرانه را برای مخاطب برجسته می‌کرد. همچنین فیلم‌برداری و جلوه‌های بصری به آب افکندن نوزادان پسر در «نیل» درحالی‌که در درون گونی‌ها دست پا می‌زنند و بی‌دفاع به کام مرگ می‌روند بی‌شک از سکانس‌های ماندگار جلوه‌های ویژه فیلم «موسی کلیم‌الله» هست که در اذهان باقی خواهد مانند. سکانس‌هایی که می‌توانند مانند شکافته شدن «نیل» در فیلم «۱۰ فرمان» (سیسیل بی. دمیل) در ذهن مخاطب بمانند.

موسی-کلیم-الله-r3y8qpixdrjhqhsdly67q4dvys6exg7mof5q90cnku

فیلم «موسی کلیم‌الله» محمل و اثری است که تقابلی زنانه را نیز به منصه ظهور می‌رساند و نگاه و رنج مادرانه را به تصویر می‌کشد. رنج مادر موسی «یوکابِد»، «آسیه» و نیز قابله‌ای به نام «فوئد» که امکان مادر شدن را ندارد ولی با دیدن چهره حضرت موسی مهر مادری در او برانگیخته می‌شود. این سه شخصیت اصلی زن قصه و تقابل آنها در حفظ فرزند از گزند نگاه مردانه‌ای که در تلاش برای کشتن حضرت موسی است به‌تمامی، درام داستان را می‌سازند. نگاهی زنانه که در جای‌جای فیلم حاکم است؛ و رویکردی که در پایان نیز موفق و سربلند می‌شود. رنج مادرانه عنصر برجسته‌ای است در روایت و سکانس‌های مهم فیلم «موسی کلیم‌الله». به‌جز این سه زن اصلی قصه بقیه زنان و مادران عِمرانی نیز در این رنج سهیم هستند. در سکانس‌های ربوده شدن فرزندان، به کیسه انداختن نوزادان پسر، در آب «نیل» انداختن کیسه‌های حاوی نوزادان، آویزان کردن کیسه‌ها از گاری‌ها، حزن و غم زنان عِمرانی و کل کشیدنشان برای از دست دادن نوزادانشان همگی، سکانس‌های تکان‌دهنده از رنج مادران وزنان قصه است که فیلم «موسی کلیم‌الله» حاتمی کیا را به‌عنوان اثری با نگاهی زنانه در ذهن مخاطب ماندگار می‌سازد.

حاتمی کیا در انتخاب برهه زمان روایت داستان موسی کلیم‌الله (به‌وقت طلوع) هوشمندی به خرج داده و دوره‌ای از زندگی حضرت موسی را انتخاب کرده که تاکنون به آن پرداخته نشده و با خلق جلوه‌های ویژه بصری و میدانی در خلق لحظات نابی در آن به موفقیت قابل‌تأملی دست‌یافته است. او با دست‌کاری برخی از داستان‌هایی که در قرآن هم به آنها اشاره‌شده سعی کرده است تا شخصیت‌های تاریخی را به‌گونه‌ای معرفی و نمایش دهد که لحظات دراماتیک و اوج و فرود‌های روایت داستانش به خوبی از کار درآید. اما او در این میان عمداً از نزدیک شدن به برخی از شخصیت‌های مهم آن دوره ازجمله «فرعون» و «آسیه» دوری می‌کند و فرعون را فردی عاشق، مستأصل، ضعیف معرفی می‌کند و «آسیه» فیلم او نیز فردی منفعل نمایش داده می‌شود. به‌این ترتیب شخصیت‌های فرعی قصه حضرت موسی در روایت «ابراهیم حاتمی کیا» در فیلم «موسی کلیم‌الله» ایفاگر نقش‌های اصلی می‌شوند.

منبع: صبح تازه

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

نیازمندی ها