گزارش لوموند از استراتژی آمریکا در مواجهه با ایران؛ چرا ترامپ اروپاییها را از مذاکرات هستهای کنار گذاشت؟
لویی امبر و فیلیپ ریکار در این مقاله، که در روزنامه لوموند منتشر شده است، به این پرسش میپردازند که چرا با وجود اینکه اروپاییها از طرفهای اصلی توافق پیشین (برجام) بودند، اینبار در مذاکرات حضور ندارند؟

لویی امبر و فیلیپ ریکار | روزنامه لوموند، ترجمه از رویداد ۲۴: آنچه اروپاییها از آن بیم داشتند، اکنون محقق شده است: مذاکرات میان ایالات متحده و ایران بر سر برنامه هستهای از روز شنبه ۱۲ آوریل در عمان آغاز شد و کشورهای اروپایی در آن حضور ندارند.
ایرانیها روز جمعه اعلام کردند: «ما با حسن نیت و در کمال هوشیاری، فرصت واقعی به دیپلماسی دادهایم»، هرچند با توجه به تنشهای پایدار میان تهران و واشنگتن، حصول توافقی سریع بعید به نظر میرسد. سخنگوی کاخ سفید، کارولین لویت، نیز گفت هدف نهایی رئیسجمهور ترامپ «اطمینان از آن است که ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند.» او گفت ترامپ به دیپلماسی باور دارد، اما افزود که «همه گزینهها» همچنان روی میز است، در صورت شکست مذاکرات. همزمان با ازسرگیری مذاکرات، آمریکا با اعزام دومین ناو هواپیمابر خود، یو. اس. اس. کارل وینسون، به منطقه _ که معمولا در آسیاست _ حضور نظامی خود را برای هشدار به تهران تقویت کرده است.
وزیر خارجه عمان، بدر البوسعیدی، قرار بود روز شنبه در مسقط نقش واسطه را ایفا کند. تا پیش از این، این نقش برعهده نماینده عالی سابق اتحادیه اروپا در امور خارجی، جوزپ بورل، بود که نقش کلیدی در تلاشهای دوره بایدن برای احیای توافق برجام داشت _ توافقی که در سال ۲۰۱۵ امضا و در سال ۲۰۱۸ توسط ترامپ بهطور یکجانبه ترک شد. جانشین بورل، سیاستمدار استونیایی کایا کالاس، در عمان حضور ندارد؛ همانطور که وزرای خارجه سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان نیز _ که همراه با چین، روسیه و آمریکا در زمان اوباما توافق را امضا کرده بودند _ غایباند.
دیوید خلفا، از اندیشکده بنیاد ژان ژورس، میگوید: «در اینجا میتوان نوعی شباهت با مذاکرات پشتپرده آمریکا و روسیه درباره اوکراین دید _ مذاکراتی که بدون اطلاع اروپا پیش میرود. اروپا از بازی بیرون گذاشته شده، در برابر دولتی آمریکایی که علاقهمند به بازیهای قدرت دائمی، پیگیر منافع ژئوپولیتیکی خودش، و در عین حال بدبین به اتحادیه اروپاست.» او ادامه میدهد: «دونالد ترامپ به دلیل دیدگاه ملیگرایانه و سوداگرانهاش عمدا اتحادیه اروپا را دور میزند، دیدگاهی که با چرخش راهبردی بازگشت او به قدرت همخوان است.»
فشار بر ایران برای امتیازدهی
با وجود کنار گذاشته شدن از مذاکرات، کشورهای اروپایی از اصل برگزاری آنها استقبال کردهاند. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در سفر خود به مصر در سهشنبه ۸ آوریل — یک روز پس از اعلام ناگهانی مذاکرات عمان از سوی ترامپ _ گفت: «اگر این مذاکرات ازسرگرفته شود و منجر به عقبنشینی در برنامه فعلی، مکانیزمهای نظارت امن و اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای گردد، اتفاق خوبی است.»
واقعیت این است که تمام ناظران غربی توافق دارند که برنامه هستهای ایران پس از خروج آمریکا از برجام بهطور پیوسته پیشرفت کرده است. تهران، در نقض تعهداتش، ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی نگه داشته _ سطحی بسیار فراتر از سقف تعیینشده در برجام _ و به توسعه سانتریفیوژهایی پرداخته که توانایی ایران برای افزایش ظرفیت تولید را بیشتر کردهاند، تا حدی که احتمال رسیدن به غنای ۹۰ درصدی مطرح شده است. تهران همچنین اجازه دسترسی کامل به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نمیدهد.
در این شرایط، فرانسه، بریتانیا و آلمان پیش از بازگشت ترامپ به قدرت تلاش کردند از طریق سه دور گفتوگو با تهران، راهی برای احیای راهحل دیپلماتیک باز کنند _ در حالی که اسرائیل تهدید به حمله به سایتهای هستهای ایران میکرد. اروپاییها نگراناند که ترامپ از این حملات حمایت کند و باعث بیثباتی گسترده در منطقه شود.
برای پاریس، لندن و برلین هنوز امکان مذاکره بر سر توافقی جدید و سختگیرانه وجود دارد، با استفاده از همان سیاست «فشار حداکثری» که ترامپ وعده داده بود. این سه کشور همچنین بر این امید حساب کردهاند که بتوانند مکانیزم «ماشه» در برجام را فعال کنند _ حداقل تا زمان انقضای نهایی توافق در ماه اکتبر _ تا از آن به عنوان اهرمی برای واداشتن تهران به امتیازدهی استفاده کنند.
هلوئیز فایه، پژوهشگر موسسه روابط بینالملل فرانسه، میگوید: «اروپاییها بهخوبی میدانند که موفقیت مذاکرات در گرو گفتوگوهای مستقیم ایران و ایالات متحده است.» با این حال، اینکه ترامپ پس از نکوهش توافق قبلی، اکنون به دیپلماسی روی آورده، اروپاییها را متحیر کرده است.
همزمان، نگرانیهایی در مورد چگونگی مدیریت مذاکرات از سوی واشنگتن مطرح شده است. ایرانیها بهدنبال کاهش تحریمها هستند، مهارت بالایی نیز در پنهانکاری درباره ابعاد نظامی برنامه هستهایشان دارند و تاکنون اساسا وجود چنین برنامهای را انکار کردهاند. افزون بر استیو ویتکوف که از نزدیکان ترامپ است، اما تجربه دیپلماتیک ندارد، مشخص نیست که در تیم آمریکایی چه کسی قرار است جزئیات توافق احتمالی را مذاکره کند.
همسویی ایران، روسیه و چین
ایالات متحده همچنان درباره اهداف اساسیاش موضعی مبهم دارد، گرچه از زمان اعلام مذاکرات در دوشنبه، چند مشاوره انجام شده است. وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو، روز چهارشنبه با همتای فرانسویاش، ژان-نوئل بارو، گفتوگو کرد. فایه میگوید: «سؤال این است که آیا آنها میتوانند دیدگاه خود را تحمیل کنند، با توجه به اینکه آمریکا و ترامپ قبلا مواضعشان را درباره اوکراین به اروپا تحمیل کردهاند.»
اروپاییها همچنین با بدبینی به نشست هماهنگی میان ایران، روسیه و چین که اخیرا در ژنو برگزار شد، نگاه میکنند. اگر فرانسه یا بریتانیا بخواهند در تابستان امسال، در شورای امنیت سازمان ملل، مکانیزم بازگشت تحریمها را فعال کنند، ممکن است پکن و مسکو سد راه شوند. روسیه در طول جنگ اوکراین به ایران نزدیکتر شده و برای دریافت پهپاد_و شاید موشک_ به تهران متکی شده است. چین هم درگیر جنگ تجاری با آمریکاست و اکنون بزرگترین خریدار نفت ایران است، که به تهران اجازه داده تحریمها را دور بزند.
از نگاه پاریس، لندن و برلین، هدف احیای توافق ۲۰۱۵ نیست، چرا که به دلیل پیشرفتهای هستهای ایران آن توافق دیگر کارایی ندارد؛ بلکه باید توافقی تازه شکل گیرد تا این پیشرفتها را تا حد امکان بازگرداند. دیوید خلفا میگوید: «اروپاییها شاید بتوانند سوار قطار شوند، حتی اگر فقط بهدلیل تجربهشان باشد. نقشی فرعی خواهند داشت که شاید ناامیدکننده باشد، چون مسیر را آنها هموار کردند. اما اگر خطر بزرگ خنثی شود، میتوانند در موفقیت نهایی سهمی قائل شوند.»
یک دیپلمات سابق که در خط مقدم مذاکرات ۲۰۱۵ حضور داشت، میگوید: «آمریکاییها قبلا هم در عمان با ایرانیها مذاکره کردهاند. در سال ۲۰۱۳، در حالی که در ژنو در حال مذاکره بودیم، وندی شرمن (نماینده آمریکا) به ما گفت: ما آنجا به توافق رسیدیم، متن را برایتان میفرستم.» فرانسویها از اینکه با یک توافق نهایی مواجه شده بودند، شگفتزده شدند — در حالی که کشورهای اروپایی با اعمال رژیم تحریمهای سخت، تهران را به میز مذاکره آورده بودند. او میگوید: «سختترین بخش در آن ماههای طولانی، حفظ وحدت میان ما بود: واشنگتن، سه کشور اروپایی، روسیه و چین. در شرایطی که ایران تنها در برابر شش کشور قرار داشت، برتری بزرگی داشت. اما همین بود که به توافق مشروعیت بینالمللی داد.»
برای ایران، آن ساختار مذاکره راهی بود برای فرار از گفتوگوهای یکجانبه و نابرابر با آمریکا. اما اکنون به نظر میرسد که دیگر نیازی به اروپاییها ندارد: هدف فقط اقناع آمریکاست تا به توافق بازگردد. تهران که در منطقه تضعیف شده و از نظر اقتصادی در مضیقه است، میخواهد از حمله اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهایاش جلوگیری کند _ حملاتی که اروپاییها، علیرغم هشدارهایشان، نفوذی برای مهار آن ندارند.
منبع: رویداد 24
دیدگاه تان را بنویسید