کد خبر: 753103
تاریخ انتشار :

از اتهام همکاری با دولت نظامی تا عشق به فوتبال و ادبیات؛ پاپ فرانسیس واقعا که بود؟

شورای کاردینال‌های انتخاب کننده در چند روز آینده باید به یک نتیجه برسند و از میان خود یک نفر را برای تکیه زدن بر کرسی پطرس حواری انتخاب کنند. کاردینالی که بتواند دو سوم آرا را به دست آورد در همان روز یا شب در میان جمعیت مؤمنین کاتولیک با فریاد هابموس پاپام! در تراس کلیسای سنت‌پیترو ظاهر خواهد شد.

از اتهام همکاری با دولت نظامی تا عشق به فوتبال و ادبیات؛ پاپ فرانسیس واقعا که بود؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

بیماری‌ای که از کودکی او را همراهی می‌کرد بار دیگر گریبان رهبر سالخورده کاتولیک‌های جهان را گرفت و زندگی پرفراز و نشیب یک پاپ سالخورده دیگر را به انتها رساند. خورخه ماریو برگولیو که پس از انتخاب توسط کنکلاوه یا همان مجمع محرمانه کاردینال‌های انتخاب کننده با نام پاپ فرانسیس اول انگشتری و میترای پاپیت به تن کرد، در کودکی قسمتی از یک ریه خود را در اثر بیماری از دست داده بود، بار دیگر میزبان مهمان ناخوانده‌ی ذات‌الریه شد و این بار شور و سرزندگی کودکی نبود تا نجاتش دهد. از همین رو اگرچه اخیرا مرخص شده و به گفته واتیکان دوره بهبودی را می‌گذراند، امروز (دوشنبه) در ۸۸ سالگی درگذشت.

اولین پاپ غیر اروپایی پس از گرگوری سوری از سال ۷۴۱ میلادی به این سو و اولین کشیش یسوعی که رهبری مسیحیان کاتولیک را در دست گرفته است تنها خصوصیات او نیستند. فرانسیس در وضعیتی عجیب به واتیکان آمد و به‌عنوان اسقف اعظم سنت‌پیتر بر کرسی ریاست کشور واتیکان تکیه زد. پاپ قبلی بندیکت شانزدهم پس از رسوایی‌های جنسی و مالی در کلیسای کاتولیک شاید راهی به غیر از استعفاء برای حفظ کیان سریر مقدس نداشت. استعفایی که از قرن شانزدهم به بعد مسبوق‌به‌سابقه نبود. بعد از بیش از ۵ قرن دو پاپ یکی بازنشسته (Papa emeritus) و یکی مشغول به کار در واتیکان حضور داشتند، در حالی که وضعیت حقوقی پاپ بازنشسته در متون حقوقی کلیسا به درستی مشخص نبود. به هر حال این وضعیت هم پس از درگذشت بندیکت خودبه‌خود به روال عادی بازگشت.

اگر بندیکت سرباز آلمان نازی و حتی اسیر جنگی متفقین بود، فرانسیس همیشه اتهام همکاری با دولت نظامی آرژانتین در شکنجه‌ها و آدم‌دزدی‌ها بین سال‌های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳ را به دوش می‌کشید، دوره‌ای که حتی کشیشان یسوعی که رهبری آنان را فرانسیس به عهده داشت هم از آسیب نظامیان در امان نماندند. آزاری که حداقل، مسئولیت سکوت در قبال آن بدون شک به عهده برگولیوی جوان بود. حتی عده‌ای از زندانیان و فعالان سیاسی به آگاه بودن او از ربودن کودکان تازه متولد شده زندانیان سیاسی اشاره می‌کنند، گرچه بسیاری از نقش او در آزاد کردن و مخفی کردن فعالان سیاسی هم گفته‌اند. آنچه مسلم است، اما گرایش سیاسی عدالت‌محور پاپ فرانسیس و محبوبیت او بین عوام و روحیه مردمی او برخلاف خلفش بندیکت است. گذشته نازی بندیکت قابل انکار نبود و خود او هم اصراری برای معرفی خود به عنوان یک پاپ محافظه‌کار داشت. مخالفتش با حضور کشوری مسلمان در اتحادیه اروپا و تحمل و سکوت در مورد آزار‌های جنسی توسط پدران روحانی تنها نمونه‌هایی از ایده‌های محافظه‌کارانه راتزینگر بودند.

فرانسیس، اما در نقطه مقابل به فوتبال و تانگو (البته در جوانی)، آشپزی و ادبیات عشق می‌ورزید. وصیت او برای خاک‌سپاریش بیرون از واتیکان و بدون مراسم مرسوم برای پاپ‌های درگذشته، اجتناب از به‌تن کردن لباس مرسوم و پر زرق‌وبرق پاپ‌ها و تزئینات آن و استفاده گاه و بی‌گاه از حمل و نقل عمومی جنبه‌های دیگری از گرایش پاپ جدید را نشان داد. ماریو برگولیو که متولد و رشد یافته بوئنوس‌آیرس در خانواده‌ای کارگر و مهاجر (والدین او مهاجران ایتالیایی بودند) بود، به هر روی پاپی خارج از قاعده کلی کلیسای کاتولیک به حساب می‌آید.

فرانسیس یسوعی

پاپ‌ها اصولاً نامی با اقتدا به بزرگان کلیسا که بیشتر مورد احترامشان است و هم‌فکری الاهیاتی با او دارند برای خود برمی‌گزینند. انتخاب نام فرانسیس برای یک پاپ برای اولین بار در تاریخ هم قطعاً از روی اتفاق نبوده و از همان سال ۲۰۱۳ همه می‌دانستند که روزی نو و روزگاری نو در قدیمی‌ترین مونارشی دنیا فرارسیده است. فرانسیس آسیزی قدیس قرن دوازدهمی منبع الهام پاپ جدید، با وجود اینکه از سوی کلیسای کاتولیک به‌عنوان قدیس شناخته می‌شود و از مهمترین شخصیت‌های کلیسای کاتولیک به‌حساب می‌آید در حقیقت ایده‌ای را پی‌گیری می‌کرد که پیش از آن بعضاً تحت اتهام کفر قرار می‌گرفت.

فرانسیسکان‌ها در حقیقت یکی از طریقت‌های صدقه‌گیر قرون وسطی بودند، اما برخلاف دیگر طریقت‌های صدقه‌گیر، فرانسیسکن‌ها و دومینیکن‌ها توسط شورای دوم لیون ممنوع اعلام نشدند. البته این شورا سال‌ها پس از مرگ فرانسیس آسیزی این تصمیم را گرفت. پیش از آن پاپ عملگرایی مثل پاپ اینوسنت سوم که در طول تمام دوره‌ی پونتیفکس خود سیاست استقرار موقعیت حقوقی و سروری کلیسایی کاتولیک را دنبال می‌کرد، تأثیر عمومی و محبوبیت کنترل شده راهبان صدقه‌گیر و فقر‌گرایی مثل فرانسیس و یارانش را برای گسترش نفوذ مردمی پاپ در اروپا و سرزمین‌های صلیبی پررنگ می‌دید. از طرف دیگر فرانسیسکن‌ها بدون اینکه مخالفتی آشکار با سیستم مالی عریض و طویل شده رهبری کلیسای کاتولیک ابراز کنند به لزوم پی‌گیری «زندگی حواریون» و دوری از جیفه دنیا معتقد بودند و هیچ‌گاه نه اقتدار و نه مشروعیت پاپ و رهبری کلیسای کاتولیک را به چالش نمی‌کشیدند.

در این طریقت‌ها مالکیت زمین و دارایی همانند کار مزدی و کلاً اشتغال و هر آنچه خارج از سنت مسیح و حواریون قرار گیرد، برای روحانیون نکوهش می‌شود. آنچه می‌ماند درویشی و دعا و تحصیل و خیر عمومی در قالب کلیسا است. کاردینال برگولیو، اما با وجود علاقه‌اش به قدیس فرانسیس و منش سالکانه و صلح‌طلبانه او به‌لحاظ الهیاتی نه فرانسیسکن بلکه کشیشی یسوعی بود، فرقه‌ای شکل‌گرفته در اوج فعالیت پروتستان‌های اولیه (قرن شانزدهم میلادی) و مبتنی بر سه اصل «فقر، تقوا و پاپ». فقر و همراهی با فقرا و مردم عادی، دوری از زرق و برق‌های خارج از قاعده و تشریفات دست‌وپا‌گیر، آیینه‌ای تمام‌نما از کاردینال اعظمی بود که یسوعی بودن و علاقه به قدیس فرانسیس آسیزی هویت او را می‌ساخت. ایده‌ای که روح و کالبد کلیسا را از تجلی خارجی و پرابهت آن مهم‌تر می‌دانست.

مسیحیت و اسلام

پاپ جدید ایده خود را بر صلح و گفت‌و‌گو‌های بین ادیانی بنیان نهاد. گرچه دیدار او با آیت‌الله سیستانی در عراق از جنبه نمادین مهمترین دیدار پاپ فرانسیس با پیروان و رهبران آیین‌های دیگر به حساب می‌آید، اما این تنها تلاش پاپ فرانسیس برای نزدیکی و گفت‌و‌گو با مسلمانان نیست. سال ۲۰۱۹ و در سالگرد ۸۰۰ سالگی سفر سنت فرانسیس (۱۲۱۳ میلادی) به مصر و دیدارش با سلطان ایوبی شام و مصر در حاشیه جنگ‌های صلیبی، پاپ سفری بی‌سابقه را به «سرزمین وحی» عربستان و سپس امارات آغاز کرد. پیش از آن هم او در سال‌های ۲۰۱۴ سفری به اردن و فلسطین اشغالی داشت که در دوران‌های قبلی هم مسبوق به سابقه بود. الی‌النهایه هیچ پاپی در طول حیات خود تا این حد به کشور‌های مسلمان سفر نکرده و تلاش‌هایی برای گفتگوی ادیان به کار نگرفته، گرچه عادت او به سکوت در مورد ستم در جریان نسل‌کشی غزه باز هم تکرار شد و پاپ فرانسیس تلاش لازم را حتی برای حفاظت از کلیسا‌ها و مسیحیان غزه به کار نگرفت.

ناتوانی پاپ درحمایت از مسیحیان فلسطین و بسنده کردن به مکالمه تلفنی با کشیش‌های کلیسا‌های ویران شده در کنار محکوم کردن عام جنگ به قول خود او «از اوکراین تا فلسطین و میانمار» نه تنها انتقادات شدیدی از سوی فعالان ضدجنگ را به همراه داشت بلکه بار دیگر رسوایی کلیسای کاتولیک را که در سال‌های جنگ دوم جهانی به رهبری پاپ پیوس دوازدهم چشم بر جنایات نازی و فاشیست‌های ایتالیا بسته بود تکرار و تمام رشته‌های پاپ برای احیای گفت‌و‌گو‌های بین‌الادیانی را پنبه کرد.

هابموس پاپام: «و اینک پاپ ما» ؛ پاپ بعدی کیست؟  

حال چشم میلیون‌ها کاتولیک در جهان به دودکش کلیسای سیستین است و دود سفیدی را که از دودکش برمی‌خیزد نظاره می‌کنند. این‌بار، اما با قدرت گرفتن مسیحیان راست‌گرا درآمریکا و اروپا قضیه رنگ‌وبوی سیاسی‌تری به خود گرفته است. تقریباً همه کاردینال‌های عالی‌رتبه از تمام دنیا پتانسیل انتخاب شدن و تکیه زدن بر صندلی پطرس را دارند. واتیکان و کنکلاوه هم، اما مانند هر اتمسفر سیاسی دیگری در دنیا عاری از زدوبندها، لابی‌گری‌ها و رقابت‌ها نیست، اگر چه بر اساس آموزه‌های کلیسایی اعضای مجمع کاردینال‌ها با الهامی الهی بر سر یکی از اعضای خود به توافق می‌رسند.

در حال حاضر در طرف طیف‌های محافظه‌کار، کاردینالِ بی‌حاشیه مجارستانی پیتر اِردو اسقف اعظم بوداپست و فریدولین آمبُنگو اسقف اعظم آفریقایی و بسیار محافظه‌کار شهر کینشاسا در کنگو در کنار پیرباتیستا پیتزابالا پاتریارک (سراسقف) ایتالیایی قدس (اورشلیم) و گرهارد لودویک مولر اسقف اعظم سابق رگنزبورگ آلمان و از قضات دادگاه عالی واتیکان بیشتر مطرح می‌شوند.

در مورد کاردینال مولر آلمانی، اما دو نکته قابل ذکر است. لودویک مولر نه‌تنها بار‌ها به دلیل اضهاراتش مورد سرزنش پاپ فرانسیس قرار گرفته بلکه در یک مصاحبه، از اسقفان آلمانی که علیه حزب راست افراطی آاف‌د موضع‌گیری کرده بودند انتقاد کرده و آنها را متهم به کمک انتخاباتی به ائتلاف حاکم بر آلمان کرده است؛ امری که می‌تواند نشان از نزدیکی دیدگاه‌های او به احزاب راست افراطی باشد. در سوی دیگر کاردینال‌های جوان‌تری به چشم می‌خورند که دوران کاردینالیشان را پس از پاپ فرانسیس شروع کرده‌اند و به عنوان حلقه نزدیک او محسوب می‌شوند و طبعاً رادیکال‌تر و به‌نوعی دنباله‌رو مسیر برگولیو هستند. ژان کلود هولریش کاردینال لوکزامبورگی و مشاور پاپ فرانسیس، ویکتور فرناندز کاردینال آرژانتینی و ماریو گرِش مالتی و مهمتر از همه نماینده ویژه پاپ برای صلح در اوکراین کاردینال ماتئو زوپی رئیس شورای اسقفان ایتالیا و یکی از سیاسی‌ترین اعضای کنکلاوه از جمله آنان هستند؛ اگرچه اصولاً حلقه نزدیک و کاردینال‌های پر نفوذ پاپ متوفی کمتر به‌عنوان جانشین انتخاب شده‌اند.

میانه‌رو‌ترین و یکی از مهم‌ترین اعضای کنکلاوه که پتانسیل انتخاب شدن به‌عنوان پاپ جدید را دارد استاندار فعلی واتیکان کاردینال پیترو پارولین است که در مقام مسن‌ترین عضو، جلسات کنکلاوه را رهبری خواهد کرد. از زمان بستری شدن پاپ فرانسیس در بیمارستان او نامه‌ای از پاپ را در اختیار دارد که مقرر می‌کند در صورت طولانی شدن اقامت پاپ در بیمارستان صندلی مقدس خالی فرض شده و مجمع کاردینال‌های انتخاب‌کننده برای انتخاب رهبر جدید کلیسای کاتولیک وارد شور شوند. همین دو وظیفه نشان از میزان تأثیرگذاری و نفوذ سیاسی پارولین در واتیکان دارد.

اما همین جایگاه و نزدیکی به فرانسیس می‌تواند دقیقاً معکوس عمل کرده و با توجه به دو پرونده مبهم در پرونده کاری او به ضررش تمام شود. با این حال محبوبیت او به‌عنوان یک «کلیسایی میانه‌رو» که از یک طرف ادامه برگولیو و از طرف دیگر سیقل‌دهنده جسارت‌های اوست و اهتمامش را برای حفظ یکپارچگی کلیسای کاتولیک رم در آخرین شورای کلیسا به وضوح اعلام کرده می‌تواند راه را برای حضور او در بالکن معروف کلیسای سنت‌پیترو هموار کند.

شورای کاردینال‌های انتخاب کننده که متشکل از کاردینال‌هایی است که هنوز از هشتاد سالگی گذر نکرده‌اند در چند روز آینده باید به یک نتیجه برسند و از میان خود یک نفر را برای تکیه زدن بر کرسی پطرس حواری انتخاب کنند. کاردینالی که بتواند دوسوم آرا را به دست آورد در همان روز یا شب در میان جمعیت مؤمنین کاتولیک با فریاد هابموس پاپام! در تراس کلیسای سنت‌پیترو ظاهر خواهد شد.

منبع: رویداد 24

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما