اظهارات فاطمه مهاجرانی؛ از زندگی شخصی و چالشهای سخنگویی تا دلار، بنزین، فیلترینگ و مذاکرات
فاطمه مهاجرانی متولد اراک در پاسخ به همه نقدها و سؤالهای ما نشان داد که نه فقط یک معلم و یک مادر دلسوز برای وطن که یک سخنگوی واقعی برای شنیدن و پاسخدادن است، اگر پای خط قرمز دولت یعنی «مردم» در میان باشد.
شرق نوشت: فاطمه مهاجرانی؛ چهرهای که تا قبل از انتخابات نمیشناختیم، این روزها در مقام سخنگویی، صدای دولت است؛ صدایی که اگرچه به مهربانی شهره شده، توانسته به حضور زنان در سیاست اعتبار جدیدی ببخشد. دکتر مهاجرانی هفته گذشته میهمان تحریریه «شرق» بود و همین فرصت مجالی شد برای گپوگفتی که در جایجای سخنانش از مردم گفت، از شنیدن صدای مردم، نگرانی از معاش مردم و امید برای آینده مردم و اینکه برای پذیرش اشتباهات و قصورات دولت نباید لحظهای درنگ کرد و هرجا سخن از کمبودها شد، کنار مردم ایستاد و بدون ترس عذرخواهی کرد و صریح از حق مردم دفاع کرد. شجاعت پذیرش اشتباهات در دولت چهاردهم مثالزدنی است و سخنگوی دولت فارغ از همه توضیحاتی که درباره سرنوشت مذاکرات با آمریکا، احتمال دیدار پزشکیان و ترامپ، ماجرای مرگ بیماران دیالیزی، موضوع رفع فیلترینگ و دلار تکنرخی و حتی ابعاد شخصیتری از زندگی خود ارائه داد، مادرانه از تولد ققنوسوار ایران گفت و امید داد که روزهای روشنی برای ایرانیان رقم خواهد خورد. فاطمه مهاجرانی متولد اراک در پاسخ به همه نقدها و سؤالهای ما نشان داد که نه فقط یک معلم و یک مادر دلسوز برای وطن که یک سخنگوی واقعی برای شنیدن و پاسخدادن است، اگر پای خط قرمز دولت یعنی «مردم» در میان باشد.
اجازه میخواهم مصاحبه را با معرفی خود شما شروع کنیم، شناخت افکار عمومی از شما در حد سخنگوی دولت بوده؛ تصویری که این مدت از شما شکل گرفته نگاهی مادرانه و معلمگونه و دلسوز وطن که تصویری غریب است از محیط مردانه و رسمی که از پاستور در چهار دهه گذشته دیدهایم؛ این نگاه مادرانه و محبتآمیز در کجا ریشه دارد، فاطمه مهاجرانی چگونه به اینجا رسیده است؟ و اینکه در محیط مردانه پاستور سخنگوی دولت بودن برای یک زن چه چالشهایی داشته است؟
خب من فاطمه مهاجرانی هستم، متولد مرداد ۱۳۴۹ در شهر اراک، خانواده ما چهار فرزند دارد و من فرزند دوم هستم. در واقع یک برادر از من بزرگتر است و یک برادر بعد از من و یک خواهر هم که در واقع تهتغاری خانواده است. مرحوم پدرم فرهنگی و استاد دانشگاه بودند و یکی از بهترین معلمهایی که من در زندگی داشتم مادر و پدرم بودند، به جهت اینکه انسانیت و ادب را از مادر آموختم اگر چیزی آموخته باشم، البته اگر درخور آموختن این موضوع باشم و علاقه به مطالعه و عمیق نگاهکردن به خیلی از موضوعات را از مرحوم پدرم سعی کردم بیاموزم. در خانه ما معمولا کتاب یکی از دمدستترین موضوعات بود و همیشه در خانه یک کتابخانه داشتیم. در خانهای رشد کردیم که احترام با ادب و رفتار مهربانانه حاکم بود. اما مثل همه خانهها چالشهای خودش را هم داشت نه اینکه در فضای خلأ رشد کرده باشم بلکه روی زمین با همه موضوعات زمینی که وجود داشت ما هم زندگی میکردیم، سال ۶۸ وارد دانشگاه شدم و در رشته مهندسی مکانیک گرایش سیالات که همه میگفتند رشته مردانهای است، تحصیل کردم. خیلی زود ازدواج کردم و در ۲۴سالگی خداوند لطف کرد و یک پسر خیلی نازنین به ما داد و الان به واسطه ازدواج پسرم ما عملا یک دختر هم داریم و به خاطر اینکه عروس دارم، خیلی خوشحالم و خدا را شاکرم.
نوه هم دارید؟
خیر؛ اما بسیار مشتاق نوهدارشدن هستم.
از زندگی مشترکتان راضی هستید؟
همسرم بسیار آدم همراهی است و لازم میدانم از همینجا بگویم زنهایی که رشد اجتماعی میکنند، اگر اسم این چیزی که من هستم را رشد بخواهیم بگذاریم، حتما از خانوادهای میآیند که هم رشدکردن برایشان معنا شده و هم همسرشان حمایتگر بوده؛ یعنی بدون حمایت همسر واقعا امکان این رشد وجود ندارد. اما پرسیدید که این نگاه از کجا میآید؟ واقعیتش وقتی آدم مادر میشود، همه افرادی را که همسن فرزند خود هستند، مثل شماهایی که اینجا هستید، عین فرزند خود میبیند و مثلا برخی از اوقات خبرنگاران سؤالپیچم میکنند که در دلم میگویم ای جان اینقدر شیطنت نکنید.
واقعا بدون اغراق این حس مادرانه است. در اینکه چندصباحی این فرصت خدمت از جنس کار سیاسی ایجاد شود، باید چیزی بر آن افزون کرد و این افزونگی از جنس مهربانی، صداقت و احترام و از جنس اعتماد است. از جنس فرارنکردن؛ از جنس ایستادن، از جنس عذرخواهی و از جنس پذیرش است. هیچ موجودی نمیتواند در مقابل مهربانی و زیبایی زانو نزند.
خانم دکتر، بین توضیحاتتان یک سؤال بپرسم؛ روزهای اولی که شما به عنوان سخنگوی دولت معرفی شدید، چهره مادرانه و مهربان شما اولین برخورد جامعه با شما بود. این شناخت اولیه بعضا مورد انتقاد هم واقع میشد، زیرا جامعه عادت به شرایط رسمی و نگاه مردانه داشت و برایش این تصویر باورپذیر نبود. البته اکنون ماجرا کمی تغییر کرده، اما میشود راجع به آن روزهای اول که در رابطه با همه کنشهای شما شاهد موجی از توییتهای تند بودیم، آن روزها و چالشها را برایمان مرور کنید؟ آیا آزار دیدید؟
اگر آدم بگوید آزار نمیبیند، درست نیست. واقعیتش من اصلا آنقدرها بزرگ نیستم که بگویم آزار ندیدم، ولی پذیرفتم که این آزارها بخشی از این کار است. برای نمونه، من در پاسخ به سؤالی از واژه «لشکرکشی» استفاده کردم. هیچگونه قصدی دال بر خدای نکرده توهین به کسی نبود، ولی واژهای بود که با یک تصویر ذهنی بر زبانم آمد و خب همین واژه حاشیه ایجاد کرد. البته در روز بعد در حیات دولت توضیح دادم، اما جامعه با این واژه ارتباط برقرار نکرد و ناراحت شده بود. وقتی ابزار کار کلام باشد، خیلی باید دقت کنیم. مولانا میفرماید: «عالمی را یک سخن ویران کند/ روبهان خفته را شیران کند». وقتی آدم تمام کارش با کلام است، خیلی باید مراقبت کند که کلمه به سمتی نرود که منافع ملی یا انسجام ملی آسیب ببیند یا دلی را بشکند. یکی دیگر از موارد بعد از حمله اسرائیل بود که پنج تا از جوانان عزیز ما به شهادت رسیدند. یک کلیپی آماده شده بود و در انتهای جلسه سخنگویی این کلیپ پخش شد. خب طبیعتا من میتوانستم به عنوان یک آدم خیلی محکم بایستم، ولی عمدا ترجیح دادم که احساس خودم را بهعنوان یک زن، یک مادر و به عنوان یک هموطن، مقداری رها بگذارم. طبیعتا وقتی شما موسیقی را میشنوید که با صدای عالی همایون شجریان خوانده شده و تصاویری را که مال فرزندان این مرز و بوم هستند و آخرین جملهاش این بوده که «تو بخواب ما بیدار هستیم»، طبیعتا تأثربرانگیز بود. در پخش زنده، چون ویدئو پخش نشده بود و فقط چهره من دیده شد، بسیاری فکر کرده بودند که من فقط با این موزیک احساساتی شدم. آن هم یک موج ایجاد کرد و حملاتی شد. به برخی از دوستان گفتم که بگذاریم جامعه این را درک کند که کسی که در کار سیاسی است هم انسان است و احساس دارد و اتفاقا اگر این اشک جاری، اشک یک هموطن در سوگ هموطن دیگرش که یک جوان هم بوده، باشد. بنابراین طبیعتا روزهای اول میزان فشار خیلی زیاد بود، ولی فکر میکنم که الان مقداری اوضاع و احوال بهتر شده، با توجه به اینکه طبیعی هم هست، یعنی هر تغییری یک مقدار اوایل تنش دارد.
برگردیم به سؤال ابتدایی و معرفی فاطمه مهاجرانی از زبان خودش!
در ادامه مسیر زندگی فوق لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم و در یکی از دانشگاههای اروپایی فوق لیسانس و دیبیای را خواندم و بعد در دانشگاه شهید بهشتی دکتری سیاستگذاری بازرگانی را دریافت کردم و اکنون عضو هیئت علمی یکی از دانشگاهها هستم. با افتخار میگویم که ذات و ریشهام فرهنگی است و از اینکه از این آب و خاک پرفرهنگ هستم، به خودم میبالم و امیدوارم نماینده خوبی برای این مردم فرهیخته باشم، به خصوص برای زنان به جهت اینکه این فرصت همیشه مردانه بوده و الان که در اختیار زنهاست امیدوارم نماینده خوبی برای زنها باشم.
با توجه به مشغله فعلی، زندگی خانوادگی تحت تأثیر قرار نگرفته است؟
اگر بگویم تحتالشعاع قرار نگرفته واقعیت نیست؛ خب خیلی زمانهای من محدودتر شده ولی خیلی تلاش میکنم روال معمول زندگی مثلا میهمانکردن عزیزانم یا دورهمیهای خانوادگی را حفظ کنم، حال من با در جمع بودن خوب میشود، وقتی که آدمها را در آغوش میگیرم خیلی احساس بهتری پیدا میکنم.
خانم مهاجرانی تا قبل از دوره چهاردهم ریاستجمهوری، زنان در کابینههای مختلف حضوری تقریبا نمادین داشتند و حتی اگر معاونتی بوده آنقدر که انتظار داشتیم، بروز و ظهور نداشتند که در دولت جدید ما یک سخنگوی دولت داریم؛ صدای واحد دولت را یک خانم قرار است به گوش مردم برساند؛ بنابراین شاید عینیترین و واقعیترین نقشی که به یک خانم میشد داد، توسط آقای پزشکیان اتفاق افتاده. با توجه به حاکمیت نگاه مردانه در چهار دهه گذشت در پاستور، نگاه جناب رئیسجمهور به حضور شما و زنان در کابینه چگونه است؟
قبل از اینکه حکم بنده را امضا کنند، گفتوگوهایی با هم داشتیم، ایشان نگاه پشتیبانی در این خصوص داشتند و دارند و بسیار هم مطمئن بودند از این نگاه حمایتگر، در این مدت هم الحق و الانصاف به جز اخلاقمداری و حمایت و صداقت چیزی از ایشان در این زمینه ندیدم. البته همه افرادی هم که در دولت هستند، همینگونه رفتار میکنند، مثلا در شورای اطلاعرسانی آقای حضرتی یا آقای دکتر ربیعی دستیار اجتماعی رئیسجمهور همینطور آقای دکتر عارف به عنوان معاون اول و سایر وزرا، آقای حاجیمیرزایی به عنوان رئیس دفتر، همه ارکان ریاستجمهوری به هر حال تلاش میکنند که از این فرصت بیشترین بهرهبرداری شود و من بهخاطر این موضوع خدا را شاکرم.
امروز که میهمان تحریریه ما هستید، با یک خبر خوش همراه شد مبنی بر اینکه FATF قرار است بالاخره با موافقت رهبری با درخواست رئیسجمهور در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شود؛ امکان دارد از نگاه غالب در مجمع تشخیص مصلحت با توجه به رایزنیهایی که آقای رئیسجمهور داشتند برایمان بگویید؟ اینکه فضای مجمع چطور است و چه ارزیابیای دارید؟
صرف اینکه راجع به مجمع بخواهم پاسخ دهم، میخواهم راجع به کل فضای سیاسی کشور این را عرض کنم و به شعار وفاق و این سخن پرتکرار رئیسجمهور که «با هم دعوا نداریم» اشاره کنم؛ ما در طول این سالها مدام دعوا داشتیم، اصلا فرصت نمیکردیم حرف همدیگر را بشنویم؛ یعنی خیلی از اوقات حرفهای درست فدای دعواها شد و طبیعتا با این رویکرد درستی که وفاق ایجاد کرده، بپذیریم موفقیت مال فرد نیست مال مردم است؛ به طور مثال سران قوا تصمیم میگیرند راجع به فیلترینگ دید خود را مثبت کنند، ما شاهد حذف مسدودیت برخی از سکوهای پیامرسان هستیم؛ منفعت این تصمیم در نهایت به مردم میرسد و طبیعتا هرقدر ما پیروزی را دستاوردی جمعی کنیم، چالشهای بیشتری حل خواهد شد. ما با انبوهی از ناترازیها مواجهیم و این در حالی است که ایران فیذات ثروتمند است و توان رشد اقتصادی بالایی دارد، کما اینکه در بازه ۷۶ تا ۸۴ شاهد رشد اقتصادی بسیار خوبی بودیم؛ زیرا امور خیلی خوب داشت راهبری میشد، اما بعد از آن، سالهاست شاهد تورمهای دورقمی بالا و رشدهای اقتصادی پایین هستیم. این امر ناشی از دغدغه مشترک نشدن مشکلات است. وظیفه دولتها این است که خدمتگزار مردم باشند و در این مسیر مهم نیست چه کسی گل را میزند، زیرا در نهایت ایران باید پیروز شود. انشاءالله اتفاقات بهتری در پیش باشد و بتوانیم خبرهای بهتری به مردم بدهیم و بیشتر با هم سر موضوعات مهمی که به مردم برمیگردد، «وفاق» کنیم.
خانم دکتر، «وفاق» کلمه کلیدی یا در حقیقت گفتمان جناب رئیسجمهور است. اما با توجه به تکرار بسیار زیاد، کمی لوث نشده؟ کافی است به برخورد جناح تندرو که منافعی جز منافع حزبی ندارد نگاهی بیندازیم. بعد از کلی سهمخواهی هرگز تن به وفاق ندادند. همین یک هفته، ۱۰ روز اخیر با موجی که برای مثلا استعفای آقای پزشکیان راه انداختند یا تکرار صفکشیهای خیابانی یا صفکشی موتورسواران که به دنبال شعلهورکردن خشم عمومی از شرایط اقتصادی هستند تا ماهی خود را بگیرند. بنابراین ممکن است بگوییم وفاق کارکرد خود را از دست داده؟
واقعیت این است که مردم بهترین قاضی هستند. مردم کسانی هستند که میگویند به پزشکیان زمان بدهیم تا کار کند. البته تعدادی از مردم عصبانی هستند. تعدادی از مردم منتظرند که خیلی سریع اقدامات انجام شود. ولی خیلی از مردم هم معتقدند که برای عبور از بحرانها نیاز به زمان است و این بسیار دستاورد بزرگی است. همین موضوع FATF مال امروز و دیروز نیست. خب وقتی کار جریان پیدا میکند، این نشان از کارکرد وفاق است. ممکن است که آن دستاورد مدنظر برخی محقق نشود، ولی مهم این است که مردم اثرش را در زندگی خود و در سفره خود، در مراودات اجتماعی و در امنیت اجتماعی خود ببینند. حال مردم و سفره مردم میزانالحراره کارکرد هر دولتی است.
شما به دستاوردهای وفاق اشاره کردید، از جمله رفع فیلترینگ. خانم دکتر، مردم به شوخی میگویند دلار چقدر شود تلگرام و اینستاگرام رفع فیلتر میشود؟ بالاخره گام دوم شامل چه گشایشهایی است و مهمتر اینکه در تحقق مرحله نخست وفاق آرا به چه شکل بود؟
اولا از اینکه مردم ذهنشان این مقدار درگیر موضوعات اینچنینی شده خیلی ناراحتم. به هر حال من به عنوان سخنگوی دولت خیلی بیشتر مایل بودم که ذهن مردم آرام بود و اینجور درگیر این موضوعات نبود، ولی با واقعیت فقط یک کار میشود کرد و آن پذیرش واقعیت است. در مورد حذف مسدودسازی یا همان فیلترینگ از برخی از سکوها، خب مسیر سختی طی شد. به هر حال یک بار رفت در شورا، در جریانش هستید و کار به یک کارگروه سپرده شد. در نهایت با اجماعی که بین سران قوا شکل گرفت، انجام شد. شهید رئیسی هم سعی کرد فیلترینگ را حذف کند اما نتوانست. پس این اتفاق را درعین حال که نمیگویم خیلی دستاورد بزرگی است، ولی به هر حال به عنوان یک گام بزرگ به رسمیت بشناسیم بقیه مسیر هم طی خواهد شد. اما در مورد دلار که فرمودید حتما وضعیت دلار مطلوب نیست، اما چند تا موضوع دارد چون شاید در سؤالاتتان هم باشد.
بله، اگر راجعبه ماجرای تکنرخیشدن دلار و برنامه دولت برای سرنوشت دلار هم توضیح بدهید ممنون میشوم.
خیلی از اوقات صدا به صدا نمیرسد. من در نشست سخنگویی قبل در این رابطه توضیح دادم ولی صدایمان به مردم نرسید و اتفاقا از شما ممنونم که فرصتی فراهم کردید و این صدا را به مردم میرسانید. ببینید، در همه دنیا وقتی شما تنوع نرخ ارز را دارید، باعث میشود که رانت به وجود بیاید. باعث رانت و متعاقب آن فساد و اختلاس میشود که اخبار اختلاس و فساد در سالهای گذشته کم نشنیدیم. قانون برنامه هفتم، دولت را مکلف به حذف این تنوع نرخ ارزها کرده است؛ چون ما نرخ چهار هزارو ۲۰۰ تومانی، ۲۸ و 500، چهلوخردهای و... داشتیم، همینجور این تنوع نرخ ارز ترجیحی و توافقی ادامه داشت. کمکردن تنوع نرخ ارزها حتما کار درستی است، منتها همزمان شد با یکی دو تا موضوع. یکی پایان سال مسیحی و آغاز سال جدیدی که من از همینجا به همه هموطنان مسیحی و به همه جهان تبریک میگویم و آرزو میکنم که سالی پر از صلح و دوستی در جهان داشته باشیم. همیشه در همه دورهها با شروع سال مسیحی و نزدیکشدن به این ایام، ما با افزایش تقاضا در بازار مواجهیم. نکته دوم، متناسب با همین ایام، ما افزایش تقاضا برای واردات در یکسری از محصولات را داشتیم. از طرفی خاموشیهایی که پیش آمد که به خاطر ناترازی انرژی بود و آلودگی هوا و سرما هم افزون بر مشکلات شد و این همزمانیها با موضوع پایان سال طبیعتا مقداری نرخ ارز را بالا برد. البته نرخ ارز معمولا متأثر از اقدامات بیرونی هم هست. لذا نابسامانیهای سیاسی و اقدامات بیرونی تأثیرگذار است، اما این اقدام در مجموع اقدام درستی است و بهشدت به کاهش رانت و کاهش فساد کمک میکند و در نهایت حامی تولید داخل و متعاقب آن حامی اشتغالزایی خواهد بود. زیرا با افزایش قیمت ارز، معمولا محصولاتی وارد میشود که دارای مزیت باشند و محصولاتی که تولیدات مشابه داخلی دارند، وارد نمیشوند. به همین خاطر تولید داخل قوت میگیرد. طبیعی است که هرچقدر تولید و صنعت در داخل کشور تقویت شود، برای کشور بهتر است و بیکاری کمتر میشود و شاهد رشد اقتصادی خواهیم بود.
البته بحث تولید و رشد اقتصادی اهداف میانمدت و حتی درازمدت هستند، اما در شرایطی که چرخ تولید متأثر از تحریمها و مشکلات تأمین مواد اولیه و بحران اقتصادی لنگ شده و بسیاری از کارگاههای تولیدی زیانده هستند، برنامه کوتاهمدت و سفره مردم اهمیت زیادی دارد. در شرایط دلار ۸۲ هزار تومانی بار فکری و روانی زیادی بر مردم تحمیل شده؛ هدف و برنامه دولت برای مردم چیست؟
ما باید با حفظ معیشت مردم به سمت اقتصادهای به نسبت باز حرکت کنیم. یعنی اگر دولت بتواند با حفظ معیشت مردم، به خصوص اقشاری که آسیبپذیرند یا حقوقهای خیلی ثابت و مشخص دارند و قطعا با افزایش تورم سهمشان از آسیب مشخص و زیاد است، به اصلاح ساختارهای قیمتی بپردازد. گام مهمی برداشتهایم، البته به شرط و شروط بسیار که قطعا معیشت مردم از همین شروطهاست. حتما معیشت مردم خط قرمز آقای دکتر پزشکیان است. بهشدت تأکید دارند که هر تصمیمی که گرفته میشود، باید معیشت مردم و زندگی و سفره مردم لحاظ شود. مایلم تأکید کنم که در جلسات هیئت دولت اگر به طور مثال ایشان مثلا هزار کلمه صحبت کنند، حداقل ۲۰ درصد از این کلمات بحث مراقبت از مردم و محرومین است. به هر حال ما باید این اقتصاد را آرامآرام اصلاح کنیم.
بنابراین تبعاتش برای قشر آسیبپذیر اجتنابناپذیر است!
بله. ببینید، اگر اصلاح نکنیم، دائما با قاچاق مانند قاچاق سوخت مواجهیم؛ به جهت اینکه قیمتگذاریهای ما با قیمتگذاریها در همسایگی فاصله زیاد دارد. البته درآمدها هم همینطور است و به همین نسبت پایین است. برای همین هم هست که عرض کنم بسیار آرام باید این کار را انجام دهیم، ولی برخی از موضوعات را؛ یعنی اگر بین تصمیم غلط با تصمیم درست اما سخت قرار گرفتیم، حتما باید تصمیم درست را اتخاذ کنیم. فراموش نکنیم آنچه ما امروز داریم میبینیم، ناشی از تصمیمهایی است که در لحظه، خیلی اوقات خوشحالی به بار آورد، ولی در درازمدت ناراحتی به بار آورد.
برگردیم به مسئله رفع فیلترینگ. در مورد رفع فیلتر ما شاهد بحث حمایت از پلتفرمهای داخلی هستیم؛ برنامههایی که با هزینه گزاف و حمایت بسیار به نتیجه درخوری نرسیدند. اکنون هم قرار است شاهد همان حمایتهای بلاعوض و البته بدون نتیجه باشیم؟
خدماتی که از قبل روی سکوهای داخلی تعریف شدهاند، به سکوهای خارجی داده نخواهد شد. بیشترین حمایتی که خواهد شد، ادامه خدماتی است که روی سکوهای داخلی وجود دارد و تقویت زیرساختها به جهت حمایت از تولید ملی است. اما نکتهای که باید توجه کنیم این است که در سیاستگذاریهایمان، گاهی اوقات وقتی موضوعی را شروع میکنیم، خیلی متکثر عمل میکنیم که به خروجی مطلوب نمیرسیم. در بسیاری از کشورها تمرکز بیشتری وجود دارد، به این معنی که منابع نیروی انسانی و مالی روی یک یا دو موضوع متمرکز میشود. یکی از دلایل موفقیت کمتر سکوهای ایرانی همین تکثر است. اگر روی یکی یا دو تا از این سکوها تمرکز میکردیم، حتما خروجیهای بهتری دریافت میکردیم و رضایتمندی مردم بیشتر بود.
برنامهای برای ارتقای کیفیت اینترنت دارید؟
در طول این مدت، کمتر روی ایجاد زیرساختها کار شده و الان تمرکز اصلی روی سرمایهگذاری در زیرساختهاست. وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات فقط نباید به موضوعات فیلترینگ توجه کند، بلکه مسئولیتهای جدیتری هم دارد. امیدواریم با سرمایهگذاریهای جدید در زیرساختها، شاهد بهبود کیفیت اینترنت باشیم.
خط شما سفید نیست، یعنی بدون فیلتر نیست؟
نخیر، من هم از فیلترشکن استفاده میکنم و پسرم و عروسم زحمتش را میکشند. پس با قطع و وصل شدنش کاملا آشنا هستم.
پای بنزین هم به گفتوگو باز شد. اجازه میخواهم بپرسم با توجه به این واقعیت که دولت بارها تأکید کرده خبری از تصمیم یکباره نخواهد بود، اما در هفته یکی دو بار خبر افزایش قیمت بنزین رسانهای میشود. پشت پرده این بازی رسانهای چیست؟
پشت پرده این خبرسازیها یقینا تصمیم دولت نیست. دولت بر این موضوع باور دارد که در مسیر اصلاحات اقتصادی و درستکردن اقتصاد باید یکسری از نرخها را اصلاح کند، ولی قطعا با موضوعی مثل بنزین که این میزان برای مردم حیاتی شده و به آرامش روانی مردم گره خورده است، بازی نخواهد شد.
ولی ببینید، برخی از قیمتهای ما قیمتهای عجیب هستند. فرض کنید بنزین هواپیما لیتری ۶۰۰ تومان است. پس ما در واقع باید یک جاهایی به سمت اصلاحات اقتصادی برویم ولی در مورد بنزین من این اطمینان را به مردم میدهم بههیچعنوان قرار نیست مردم در این قضیه شگفتزده و غافلگیر شوند.
با این توضیحات اصلاح قیمت بنزین رخ خواهد داد. برای کنترل تبعات، در دولت برنامه جامعی تهیه شده است؟ قیمت بنزین بهطور مستقیم با افزایش قیمت در بسیاری از کالاها در لحظه اصلاح آن ارتباط دارد و این یعنی تبعاتی که ممکن است قابل کنترل نباشد.
مطمئنا برای کاهش تبعاتش هم فکری شده و هم از طرفی واقعا مورد مطالبه خیلی از اقتصاددانهاست. خیلی از اقتصاددانها به ما میگویند چرا این کار را نمیکنید؟ شما باید تصمیمهای سخت را بگیرید، پس بگیرید! اما تا زیرساختهایی ایجاد نشود، تا مدلهای دیگری در مورد بنزین طراحی نشود، این کار انجام نخواهد شد. ولی بله راجع به تبعاتش اطلاع داریم.
خانم دکتر، یک گریز بزنیم به ماجرای مازوتسوزی و حاشیهای که برای شما هم درست شد. بالاخره ماجرا چه بود؟ مازوت برای سوزاندن نداشتیم یا واقعا ماجرای هوای پاک بود یا چیز دیگری؟
ما واقعا علاقهمندی به سوختهای غیر از گاز طبیعی و گازوئیل نداریم. همچنین تأکید میکنم که اصلا مشکل کمبود مازوت هم نداشتیم. حقیقتا به خاطر حفظ سلامتی مردم تصمیم گرفته شد مازوت کمتری سوزانده شود. اما باید یک مقدار بیشتر قبل از اعلام خبر، درباره روش بیان کار میکردیم.
ببینید، سبد انرژی را باید متنوع کنیم. وقتی سبد انرژی متنوع نیست، طبیعتا مجبور هستیم به سمت سوختهایی که کمتر مورد استقبال هستند، برویم. ۹۰ درصد از نیروگاههای ما گازسوز هستند و ۱۰ درصد از نیروگاهها چیزهای دیگر را میسوزانند. پس ۹۰ درصد سوخت نیروگاههای ما از گاز طبیعی است. وقتی ما در خانهها به صورت معمول هم برق داریم و هم گاز و گسترهای از گازرسانی را در سالهای گذشته دنبال کردیم تا حتی در روستاهای بالای ۲۰ خانوار را گازرسانی کردیم، با شروع پیش از موعد سرما، مصرف خانگی افزایش چشمگیری داشت و ذخایر سوختی ما در مقایسه با سالهای قبل کمتر بود؛ بنابراین ما مجبور هستیم که از سوختهای ترکیبی استفاده کنیم، اما حتما علاقهمند هستیم که سوختهایی مثل مازوت را به حداقل برسانیم. تلاش دولت برای راهاندازی ۳۰ هزار مگاوات انرژی خورشیدی به همین دلیل است.
میزان آلودگی با مازوتسوزی چقدر است؟
طبق گزارشی که سازمان حفاظت از محیط زیست ارائه داده، هفت درصد از آلودگی هوا متعلق به مازوت است. البته همه میدانیم که مازوت به هر حال آلودگی سنگینی به هوای شهرها تحمیل میکند، ولی فعلا مجبور هستیم که این کار را انجام بدهیم.
در روزهای سرد پیشرو ما قطعی برق و گاز را خواهیم داشت؟
امیدوار هستیم که به حداقل برسد، کمااینکه الان رسیده. درواقع وزارت نفت تقریبا میزان رساندن گازوئیل را به نیروگاهها دو برابر سال گذشته کرده است؛ بنابراین امیدوار هستیم که دیگر قطعی نداشته باشیم. اما اگر پیش بیاید هم حتما توانیر موظف است که قبل از خاموشیها اطلاعرسانی کند. اینجا حق، هزار درصد با مردم است.
خانم دکتر این روزها در کنار مباحث سیاست داخلی، مباحث سیاست خارجی هم مطرح است. سیاست خارجی ما در روزهای بسیار پرتنش و خاصی قرار دارد. آقای پزشکیان زمان انتخابات شعار و وعده خاصی ندادند، جز چند وعده که تعدادی در حال محققشدن است. در موضوع سیاست خارجی هم بحث رفع تحریمها و مذاکرات را گفتند؛ اما ما در شرایط نرمالی قرار نداریم. منطقه درگیر جنگ است و تلاشهای دیپلماتیک هم فعلا نتیجه ملموسی حداقل برای افکار عمومی نداشته. شما چه خبری راجع به مذاکرات و اقدامات دستگاه دیپلماسی دارید؟
اولا سیاست خارجه ما بر مبنای سه اصلی که مقام معظم رهبری تأکید فرمودند، یعنی عزت، حکمت و البته مصلحت شکل گرفته و با همین سه ضلع مثلث حرکت میکنیم. در سیاست خارجه طبیعتا هیچگاه برای حذف تحریمها حتی یک دقیقه هم درنگ نمیکنیم؛ بنابراین رویکرد ایران کاهش مخاصمه است و مدیریتکردن مخاصمه در اولویت قرار دارد. در قرون اخیر، ما واقعا آغازکننده جنگی نبودهایم و علاقهمند به هیچ جنگی هم نیستیم. ما مردم صلحطلبی هستیم؛ بنابراین با نگاه به حفظ منافع ملی و موضوعات اساسی که درواقع بنیان سیاست خارجه ما را تشکیل داده، حرکت میکنیم و خبرهایی هم اگر باشد، حتما از طریق شما اهالی خوب رسانه به اطلاع مردم خواهیم رساند.
شایعه حضور میانجیها مانند تلاش ژاپن یا آمدن وزیر خارجه عمان و همچنین سفر السودانی در روزهای آتی تقویت شده است؛ آیا از میانجیها برای کاهش تخاصم و آغاز مذاکرات کمک خواهیم گرفت؟
در مخاصمات معمولا کسی منفعت زیادی نمیبرد. قاعدتا کشورها طبق منفعت-هزینهای که دارند، تصمیمگیری میکنند, بنابراین ما هم با کلیت همین اصل منفعت ملی و حفظ منافع ملی و حرکت در مسیر عزت، حکمت و مصلحت اقدام خواهیم کرد و رویکرد ما، رویکرد صلحجویانه است.
فکر میکنید آقای پزشکیان حاضرند با همین نگاه صلحجویانه و برای رفع تحریمها اگر لازم باشد، وارد مذاکرات مستقیم با آمریکا شوند یا اگر نیاز باشد یا پیشنهادی باشد، با ترامپ مذاکره کنند؟
تا جایی که میدانم، آقای پزشکیان حاضر هستند برای منافع مردم و برای کشور و نظام هر کاری را انجام بدهند. هر کاری که در قالب عزت، حکمت و مصلحت بگنجد.
با جدیشدن هر مذاکرهای جریان تندرو حملات بیمحابایی را روانه دولت خواهد کرد، زیرا منافع کاسبان تحریم، تحریک این قشر برای حفظ وضع موجود است؛ بنابراین دولت آماده مدیریت چنین حملاتی هست؟
ببینید، اصل موضوع مردم هستند. مردم ما بودند که در بهمن ۵۷ انقلاب را پیروز کردند. شاید سن شماهایی که اینجا هستید، قد ندهد، ولی از میدان امام حسین تا میدان آزادی کیپ تا کیپ آدم ایستاده بود تا انقلاب به ثمر بنشیند. این مردم هستند که چیزی را میخواهند و قاعدتا خواست مردم بر خواست اقلیت غلبه پیدا میکند. این مردم هستند که باید بخواهند یا نخواهند و طبیعتا در چارچوب مصالح ملی و در چارچوب آن چیزی که نفع کل مردم است، تصمیمگیری خواهد شد. بالطبع وفاقی که از آن صحبت میکنیم، کلمه نیست و فرهنگ است؛ فرهنگ پذیرش منافع ملی؛ فرهنگ به رسمیت شناختن تفاوت دیدگاه در عین مشترکات. بنابراین تمرکز بر مشترکات است.
خب این مردم چطور میتوانند صدای خود را به گوش دولت برسانند؟ اقلیت مخالف هر زمان اراده کرده، تجمعی در خیابان داشته، ولی طرف مقابل که اکثریت هم هست، همانطور که در موضوع فیلترینگ هم گفته شد، طرفداران رفع فیلترینگ نتوانستند تجمعی داشته باشند. خیلی از مردم همین الان طرفدار مذاکرات هستند، ولی نمیتوانند صدای خود را بلند کنند؛ بنابراین صدای مردم را چطور میشنوید؟
اولا طبق قانون اساسی ما، اگر کسی بخواهد تجمعی داشته باشد، میتواند با پیگیری از وزارت کشور تجمع را داشته باشد؛ بنابراین ما منعی برای برگزاری تجمع یا هرگونه راهپیمایی نداریم. اما اکنون هم صدای مردم را میشود بهراحتی شنید. خیلی گوش شنوای ویژهای نمیخواهد؛ به هر حال شاخصها، پیمایشها و گزارشهای کارشناسی و تمام اینها صدای مردم است. صدای مردم از زبانهای مختلفی بلند است و شنیده میشود. مهم این است که گوشی برای شنیدن باشد؛ که آقای پزشکیان در شعارهای تبلیغاتی خود گفتند من صدای بیصدایانم، بنابراین ایشان خوب بلدند صدای بیصدایان را بشنوند.
در شنیدن صدای بیصدایان رئیسجمهور تنها هستند یا شما اراده جمعی را میبینید که در کنار ایشان عزمی برای حل چالشهای اصلی مردم و کشور دارند؟
تنها نیستند و گفتمان وفاق زمینه لازم را فراهم کرده است. کل کابینه درواقع در خدمت مردم است و هم تیم رسانهای که وجود دارد و هم اهالی خوب رسانه، کمک دولت هستند. به هر حال رسانه چشم و گوش جامعه است که صداها را به مقصد میرساند.
دراینمیان در داخل پرانتز یک سؤال بپرسم. با توجه به صدای مردمی که به گوش شما هر دفعه رسیده و واکنشها را هم داشتهایم و پاسخ دادهاید، یکی از موضوعات قربانیهای بیماران دیالیزی ما هستند که با آن سرمهای آلوده حداقل ۷۰ هموطن را از دست دادیم؛ صدایی که در دولت قبل شنیده نشد، اما انتظار میرود اکنون به خانوادههای این افراد کمک شود. واکنش دولت به این مسئله تاکنون چگونه بوده؟
دولت و مشخصا وزارت بهداشت در موارد اینچنینی هم کاملا شنواست، هم پاسخگوست و هم طبیعتا موضوع را دنبال میکند و از هرگونه تضییع حقی جلوگیری میکند. در این زمینه هم آقای دکتر ظفرقندی بهعنوان یکی از خوشنامان حوزه سلامت کشور که به هر حال جزء السابقون جبهه و جنگ هم بودند، بهشدت از حق مردم مراقبت میکنند. من مطمئن هستم که اجازه تضییع حقی را از مردم نخواهند داد و از این خانوادهها حمایت خواهد شد.
وقتی «شرق» قصد تهیه گزارشی در این زمینه را داشت، شاهد بودیم که برخی خانوادهها تهدید شده بودند که اگر صحبتی کنند، باید کل هزینههای بیمارستان را پرداخت کنند و در مسئله بیمه و... دچار مشکل خواهند شد. در این شرایط صحبت از حمایت، واقعی است؟
قاعدتا دولت در قالب وزارت بهداشت، هم موضوع را میشنود و هم پیگیری میکند و البته برخی از اوقات درواقع کشیدهشدن مطالب به رسانه باعث میشود که جلوی حل مسئله گرفته شود. اگر گفته بودند که رسانهای نکنید، نه برای اینکه بخواهند چیزی را زیر فرش کنند بلکه قاعدتا به خاطر اینکه اجازه حل مسئله را بدهند؛ یعنی زمان کافی برای حل چالش داشته باشند، دعوت به سکوت انجام شده است. با توجه به رویکردی که من از وزارت بهداشت سراغ دارم، با موضوعات اینگونه برخورد میکنند تا به دور از حاشیه منتج به نتیجه شود. درعینحالی که برخی از موضوعات مثل جان انسان بههیچعنوان برگشتپذیر نیست، ولی به هر حال موضوع قابل بررسی است.
خانم دکتر، در پایان فکر میکنید آینده ایران چطور خواهد بود؟ ما پنج ماه پر از چالش داشتیم و سرعت اتفاقات خیلی زیاد بوده است. در جاهایی ناامید شدیم و در جاهایی امیدوار. انتخابات و چند اتفاق اخیر ما را امیدوار کرده، ولی منطقه ما را در ناامیدی فروبرده است. آینده ایران را چطور میبینید و فکر میکنید چقدر دولت آقای پزشکیان میتواند خبرهای خوب برای ما داشته باشد؟ خبرهایی که مردم در سفره و خانهشان حس کنند.
اولا یادمان نرود که آدم خوشبین کسی نیست که موانع را نمیبیند، بلکه کسی است که موانع را میبیند و برایش راه چاره پیدا میکند؛ بنابراین من خوشبینم و دولت هم خوشبین است. همه کسانی که در دولت کار میکنند، موانع را میدانند و برایش راه چاره پیدا میکنند. هر جایی که عزم و خواستن وجود داشته باشد، راه پیدا خواهد شد. همان جمله قدیمی که میگفتیم خواستن، توانستن است. پس من آینده ایران را انشاءالله روشن میبینم. این کشور بارها و بارها آسیب دیده و مورد حمله قرار گرفته، ولی هر بار سربلند شده است. ما در این کشور حمله مغول را داشتیم، ولی از دلش عطار نیشابوری و خواجه نصیرالدین طوسی درآمدهاند. در اوج جنگ مغول، رصدخانه مراغه ساخته شد. این کشور سالها اشغال در شمال و جنوب در جنگ جهانی دوم را تجربه کرده ولی دوباره ققنوسوار سر برآورده است؛ بنابراین من بهشدت امیدوارم. همانطور که یک مادر راجع به طلوع صبح در شب بیماری فرزندش امیدوار است، من بهعنوان یک مادر مطمئنم که انشاءالله در ایران صبح بسیار روشنی طلوع خواهد کرد. الان در شرایط سختی هستیم. اصلا سختی را انکار نمیکنم، ولی نمیخواهم موضوع را رمانتیک و دراماتیک کنم که فکر کنید وای الان ما در چه شرایطی هستیم. نه، ما الان واقعا دورتادورمان جنگ است و در وسط جنگ هستیم، ولی با همه این اوضاع و احوال، همچنان الحمدلله سر پا هستیم. با همه فشار اقتصادی که به مردم وارد شده و درکش میکنیم و میدانیم. جا دارد همینجا از مردم خوبمان به خاطر مراعات و صرفهجویی در مصرف انرژی تشکر کنم؛ به خاطر اینکه ما توانستیم در این روزها ۳۰ میلیون مترمکعب گاز صرفهجویی کنیم. این کار مردم بود و قدردان مردم هستیم. هرچند یک قسمت این موضوع به سیاستگذاریها برمیگردد که ما از اول باید سیاستگذاریها را درست انجام میدادیم.
دیدگاه تان را بنویسید