رد خون و جنگ، میراث سیاست خارجی دولت بایدن
با کمال تاسف میراث جو بایدن در حوزه سیاست خارجی عمدتا یک میراث تاریک بوده است. او وعده داده بود به آشوبی که دیدگاه ترامپ مشهور به دیدگاه "اول آمریکا" به وجود آورده پایان دهد اما دوره ریاست جمهوری خودش اغلب با بیکفایتی، اشتهای زیاد برای جنگ، غفلت از دیپلماسی و بیاعتنایی به اصول اولیه حقوق بشر و عدالت برجسته شده است.
به گزارش نامهنیوز، پایگاه اینترنتی شبکه «اماسانبیسی» آمریکا در تحلیلی به قلم «زیشان علیم» در ارزیابی از عملکرد و سیاستهای «جو بایدن»، رئیس جمهور در حال کنارهگیری آمریکا در خاتمه دولت او که امروز با تحلیف «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور جدید به پایان میرسد، سیاستهای این دولت در حوزه اقتصاد را دارای گرایش چپگرایانه دانسته اما معتقد است که سیاست خارجی آن به سمت راستگرایی میل کرده است.
این شبکه به ذکر موارد برجستهای از این میراث تاریکی که بایدن در سیاست خارجی به جا گذاشته پرداخته است:
خروج از افغانستان
این تحلیلگر آمریکایی با این وجود که خارج ساختن نظامیان آمریکایی از افغانستان را «بزرگترین دستاورد سیاست خارجی» جو بایدن و «ضد جنگترین تصمیم» او به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده توصیف کرده اما نسبت به اینکه بایدن خروج از افغانستان را بر پایه یک توافق حاصل از واسطهگریهای دونالد ترامپ اجرا کرده اظهار تعجب میکند؛ چیزی که باعث میشود تماما اعتبار این خروج به نام بایدن ثبت نشده و ترامپ نیز در آن شریک باشد.
خروج آمریکا از افغانستان
این رسانه درخصوص اجرای فاجعهبار خروج از افغانستان در دولت بایدن نوشته است: «اساسا تحسین برانگیزترین تصمیم جو بایدن در حوزه سیاست خارجی آلوده به مشکلات شد. در حالی که این خروج تماما مملو از آشوب به اجرا در آمد، دولت بایدن هیچ اقدام معقولی برای آنکه از بسیاری از افغانهای آسیبپذیر که با پذیرش ریسک شخصی زیاد با ایالات متحده همکاری کردند اتخاذ نکرد. در نهایت دولت بایدن به جای انجام کار درست و کمک به افغانهایی که چند دهه اشغالگری را تجربه کردند این کشور فقیر و جنگ زده را با تحریمهای سخت مجازات کرد.»
ادامه دادن به سیاست به اصطلاح «فشار حداکثری» ترامپ
پایگاه «اماسانبیسی» در ادامه این تحلیل نوشته است: «بایدن در زمان تبلیغات انتخاباتی وعده پیوستن مجدد به توافق هستهای با ایران که در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما امضا شد و ترامپ آمریکا را از آن خارج ساخت را داد. بایدن میتوانست به محض ورود به قدرت همانطور که بسیاری از فعالان حامی کنترل تسلیحات و ۱۵۰ قانونگذار دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا مطالبه داشتند با صدر یک دستور اجرایی دوباره آمریکا را به توافق هستهای با ایران ملحق کند. بایدن اما در عوض استراتژی فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را حفظ کرد و وقت خود را برای مذاکره بر سر توافقی جدید و تهاجمیتر در راستای ارضای مطالبات بسیار گزافتر اسرائیل و عربستان سعودی تلف کرد.»
«تریتا پارسی»، تحلیلگر مسائل بینالملل و معاون اجرایی موسسه کوئینسی در یک مصاحبه اظهار کرد: «بایدن یک رویکرد موفقیت آمیز را رها کرده و به تفکر میانهروی متعارف دموکراتها که هیچ دستاوردی در جبهه ایران رقم نزده بود، بازگشت.»
این تحلیلگر نتیجه گرفت: «بایدن در نهایت فرصتی برای برقراری ثبات در خاورمیانه و کاستن از خطر اشاعه تسلیحات هستهای را از دست داد.»
وارد نشدن به مذاکرات با روسیه
زیشان علیم، تحلیلگر اماسانبیسی در ارزیابی از سیاست جو بایدن در قبال جنگ اوکراین نوشته است: «بعد از آنکه روسیه به اوکراین حمله کرد سیاست بایدن در کمکرسانی به اوکراین توانست به اوکراین کمک کند که بخش عمده خاک خود را حفظ کند که دستاورد مطلوبی بود. اما خیلی وقت است مشخص شده که اوکراین نخواهد توانست روسیه را به طور کامل از خاک خود بیرون کند یعنی نمیتواند هدفی را که ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین عمدتا در طول این جنگ بر آن پافشاری کرده را محقق کند. مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در دسامبر ۲۰۲۲ پیشبینی کرد خارج کردن روسیه به طور کامل از اوکراین غیرمحتمل بوده و از ایده یک "راهحل سیاسی" برای اوکراین حرف زد. این یک ارزیابی دوراندیشانه بود. روسیه هم اکنون یک پنجم خاک اوکراین را در اختیار داشته و از برتری مغلوب نشدنی در حوزه منابع بر اوکراین برخوردار بوده و فتوحات ارضی خود را در طی این سالها به تدریج ادامه داده است.
اما بایدن تنها اهداف زلنسکی را قبول داشت و در نتیجه پیگیر مذاکرات در سطح عالی با روسیه نشد. استفان ورتهایم، یکی از اعضای ارشد بنیاد صلح بینالملل کارنگی در مصاحبهای گفت: «این که اجازه دادند ارتباط با روسیه همچنان پس از فروپاشی مذاکرات اولیه در بهار ۲۰۲۲ قطع بماند عاقلانه نبود. این باعث شد یک تابو پیرامون مذاکرات به وجود بیاید که همینطور نیز شد.»
پوتین و بایدن
این تحلیلگر در ادامه مقاله خود نوشته است: «آیا ادامه دادن به مذاکرات در سطح عالی در ضمن جنگ میتوانست به آن پایان دهد؟ نه لزوما. اما اهداف مذاکرات در درجه اول عبارتند از جستجو و بررسی برای یافتن گشایشها، مشخص کردن اینکه هر یک از طرفین بیشتر نسبت به چه موضوعی نگرانی داشته و حاضر به سازش در مورد کدام موضوعات هستند، و پیشبرد روند طاقت فرسای ایجاد چارچوبی برای یک توافق صلح بالقوه با هدف متوقف کردن جنگ.
بایدن هرگز این امکان را بررسی نکرد در حالی که اکنون شرایط در اوکراین بدتر از قبل شده است. ترامپ نیز در این میان علاقمندی خود را برای یافتن یک راهحل دیپلماتیک برای جنگ اوکراین نشان داده اما با توجه به مواضع گذشته او در قبال کاستن از کمکها به اوکراین و بی علاقگی وی به تعهد داشتن ایالات متحده به ناتو، به احتمال زیاد او توافقی را دنبال خواهد کرد که اوکراین در نتیجه آن جایگاهی قوی نخواهد داشت.»
حمایت بایدن از تداوم جنگ وحشیانه در غزه
بعد از حملات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس در سرزمینهای اشغالی جو بایدن پشتیبانی بی قید و شرط خود را از عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در غزه اعلام کرد در حالی که ناظران برجسته حقوق بشر و کارشناسان حوزه نسلکشی در جهان به صورت متفقالقول این عملیات را یک نسلکشی دانستند. به باور «زیشان علیم»، تحلیلگر اماسانبیسی، در این میان «دولت جو بایدن از استفاده از اهرم فوقالعاده ایالات متحده بر اسرائیل به منظور تحت فشار قرار دادنش برای متوقف کردن محاصره کور اعمال شده بر مردم نوار غزه خودداری کرد. و به جایش به شدت به تسلیح اسرائیل ادامه داده و در سازمان ملل هم از آن پشتیبانی دیپلماتیک به عمل آورد. در حالی که بایدن مدعی "کار بی وقفه و ۲۴ ساعته" برای حصول یک آتشبس در غزه شده بود اما طبق گزارشها آتشبس اخیر در غزه تنها بعد از فشارهای ترامپ بر اسرائیل به منظور موافقت با توافق آتشبسی که شرایط آن تابستان گذشته مطرح شده بود، برقرار شد.
هزینههای جنگ غزه چه از نظر تلفات غیرنظامیان و چه از جنبه با خاک یکسان شدن کل جامعه این باریکه، همان قدر که غیرقابل سنجش است خلاف وجدان است. این جنگ همچنین اعتبار هر گونه ادعای ایالات متحده در عرصه جهانی از بابت حمایت از "نظم قانون محور" یا اهمیت دادنش به قوانین بینالمللی را از بین برد.»
دیدگاه تان را بنویسید