کد خبر: 485676
تاریخ انتشار :

ارتباط ساغر با دوستانم فراتر از یک دوستی بود! / زنم یک الکلی شده است

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

جوان 23 ساله در حالی این جملات را بر زبان می راند که هنوز امیدوار بود روزی همسر و دخترش دوباره به زندگی او بازگردند. به گزارش نامه نیوز ، مرد جوان که مدعی بود «رفیق بازی» روزگارش را سیاه کرد به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری امام رضا(ع) مشهد گفت: اولین بار «ساغر» را در پارتی شبانه یکی از دوستانم دیدم و مجذوب نگاه های عاشقانه اش شدم. او دختر 19 ساله ای بود که برای تحصیل در دانشگاه از شهرستان به مشهد آمده بود. آن شب وقتی دیدم ساغر از دوستانش فاصله گرفته، به او نزدیک شدم و این گونه روابط دوستانه من و او آغاز شد. ما از نظر فرهنگی و اقتصادی تفاوت زیادی با یکدیگر داشتیم اما خانواده ام که از دوستی های قبل از ازدواج هراس داشتند و می ترسیدند موجب آبروریزی برای آن ها شوم وقتی از ماجرای آشنایی من و ساغر مطلع شدند اصرار کردند که با یکدیگر ازدواج کنیم. از سوی دیگر خانواده ساغر نیز او را طرد کردند و بدین ترتیب پایه زندگی مشترک ما شکل گرفت. پدرم از تجار بزرگ مشهد بود. اوضاع خوب اقتصادی پدر و پول هایی که به دست و بالم می ریخت موجب شده بود رغبتی به کار کردن نداشته باشم. از آن جا که من و ساغر از دوران قبل از ازدواج اهل رفیق بازی و پارتی های شبانه بودیم بعد از ازدواجمان نیز به این کارها ادامه دادیم. با آن که دخترم به دنیا آمده بود اما باز هم به همراه دوستانمان تا سپیده دم به تفریح، قلیان کشی، کارت بازی و... می پرداختیم. در همین روزها بود که من به مصرف مواد مخدر آلوده شدم و ساغر هم به یک فرد الکلی تبدیل شد. مدتی بعد به ارتباط ساغر با برخی از دوستانمان مشکوک شده بودم و این ارتباط ها را فراتر از یک دوستی معمولی می پنداشتم همین موضوع بهانه درگیری سختی بین ما شد که حاصل آن قهر 4 ماهه ساغر بود. از رفتار خودم پشیمان شده بودم تا این که ساغر با گرفتن حق طلاق و حضانت دخترم حاضر به بازگشت شد. از آن روز به بعد از ترس متلاشی شدن زندگی ام جرأت مخالفت با کارهای او را نداشتم اما ساغر با هر بهانه ای زندگی را بر من سخت می گرفت. در این مدت مواد مخدر را ترک کردم، اما ساغر همچنان به مصرف مشروبات الکلی ادامه می داد. بهانه گیری های او هر روز بیشتر می شد و من مجبور به سکوت بودم تا این که مدتی قبل به خاطر تماس تلفنی طولانی من دعوایی به راه انداخت و پس از آن هم سوار خودرویی شد که من برایش خریده بودم. او رفت و من نگران حالش بودم تا این که چند روز بعد به تلفنم پاسخ داد و گفت دیگر همه چیز بین ما تمام شد. من از حق طلاقم استفاده کردم و...
منبع : رکنا

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها