ازدواج با خانواده پر جمعیت یا کم جمعیت؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
اما فکر می کنید چرا تعداد اعضای خانواده هم به یکی از معیارهای ازدواج جوانان تبدیل شده است؟ ما برای شما دلایل آن را می گوییم. -معمولا افرادی دنبال ازدواج با خانواده های کم جمعیت هستند که خودشان خانواده ای کم جمعیت دارند. به همین دلیل ترجیح می دهد که خانواده همسر آینده اش هم کم جمعیت باشند. در واقع «کم جمعیت بودن خانواده» برای این افراد به نوعی نشان دهنده متمدن بودن فرد مقابل و خانواده اش می باشد. -فرد عضو خانواده ای پرجمعیت است و به دلیل کلافه شدن از شرایط و رفت و آمدهای خانواده پرجمعیت و فرار از مشکلات آن به دنبال همسری با خانواده ای کم جمعیت می گردد. -برخی معتقدند که معمولاً خانواده های پرجمعیت قدیمی بوده و فرهنگ متفاوتی دارند. -عده ای دیگر گمان می کنند فرزندان خانواده های پرجمعیت، به دلیل جمعیت بالای خانواده و رسیدگی کمتر دچار برخی مشکلات و کمبودهایی چون تربیت ضعیف، مشکلات مالی فراوان و در نتیجه شکل گیری عقده های اقتصادی در آنها، کمبود محبت این فرزندان و وجود خلاهای عاطفی بسیار در آنها و… می باشند. -برخی از رفت و آمدهای بسیار خانواده های پرجمعیت گریزانند. -عده ای معتقدند زیاد بودن تعداد بچه های یک خانواده به معنی دخالت افراد بیشتری در پروسه ازدواج و حتی مسائل بعد از ازدواج است و در واقع با انتخاب خانواده های کم جمعیت، تمایل به کم کردن تعداد خواهر شوهر، برادر شوهر، خواهر زن و برادر زن دارند! معایب و مزایای خانواده های پر جمعیت و کم حمعیت در خانواده هایی که یک فرزند دارند گاهی به دلیل توجه بیش از اندازه به فرزندشان، مشکلات ارتباطی و عاطفی و وابستگی های عمیق مشاهده می شود و در مقابل، در خانواده های پرجمعیت حس مشارکت، پیوستگی، مشورت طلبی و جمع دوستی بیشتری وجود دارد. شاید بتوان گفت که برخی از موارد بالا در مورد برخی از خانواده های پر جمعیت صدق می کند اما این بدان معنا نیست که خانواده های کم جمعیت از همه عیب ها مبرا هستند. چه بسیار ویژگی های مثبتی که فقط در فرزندان خانواده های پرجمعیت یافت می شود. در خانواده هایی که یک فرزند دارند گاهی به دلیل توجه بیش از اندازه به فرزندشان، مشکلات ارتباطی و عاطفی و وابستگی های عمیق مشاهده می شود و در مقابل، در خانواده های پرجمعیت حس مشارکت، پیوستگی، مشورت طلبی و جمع دوستی بیشتری وجود دارد. به عبارت دیگر فرزندان خانواده های پرجمعیت، از لحاظ روابط بین فردی و تعامل های اجتماعی و استقلال یافتگی چند قدم جلوتر از فرزندان خانواده های کم جمعیت هستند. در میان خانواده های تک فرزند یا کم جمعیت پرتوقعی بیشتر به چشم می خورد چون سطح رفاه خانواده بالاتر است اما در فرزندان خانواده های پرجمعیت این مشکلات کمتر وجود دارد و تحمل کمبودهای اقتصادی و مالی سازگاری و انگیزه پیشرفت بیشتری را در پی دارد. با توجه به همه موارد بالا می توان به این نتیجه رسید که اگر فرد پس از بررسی های کافی و لازم به این نتیجه رسید که به دلیل تفاوت در جمعیت خانواده ها اصل همتایی و مشابهت شان در بسیاری از موارد اساسی زیر سوال است باید از ازدواج با فرد مقابل صرف نظر نمایند اما صرف ازدواج نکردن با فردی تنها به دلیل پر جمعیت بودن خانواده اش اشتباهی محض و گاه جبران ناپذیر است. ۱۰ معیار اشتباه برای ازدواج ۱-نداشتن شناخت کافی می گویند «فرد خوبی است و خانواده با اصالتی دارد، اما هنوز مطمئن نیستم»، «در چند بار ملاقاتی که داشتم به نظر می آید فرد موجهی است»، «دو به شک هستم نمی دانم فرد مناسبی برای ازدواج هست یا نه» و… . بسیاری از افراد به واسطه ارتباطات کوتاه مدت یا بلندمدت دوران آشنایی ممکن است احساس کنند آنچنان که باید و شاید یکدیگر را شناخته و از روحیات و خلقیات هم مطلع شده اند و می توانند جواب مثبت خود را به خانواده ها اعلام کنند، اما براستی شناخت شما کافی است؟ به نظر کارشناسان، ازدواج با یک فرد، ازدواج با کل وجود او و همه ابعاد زندگی اوست. حال، شناخت های چند جلسه خواستگاری یا شناخت های کافی شاپی، رستورانی و… فقط شناخت های کلیشه ای غیرجدی هستند که محدود به چند بعد شخصیت فرد می شود و دیگر ابعاد اصلی شخصیت وی را پنهان نگه می دارد و حقیقت وجود او را افشا نمی کند. پس هرگز برای یک ازدواج خوب و موفق، نمی توان به شناخت از شخصیت مجازی که عموما تفاوت بسیاری با شخصیت حقیقی دارد، بسنده کرد؛ این نوع آشنایی، پاسخگوی شناخت درست و کامل نیست. راه حل شناخت همسر آینده به اندازه شناخت خود اهمیت دارد؛ اگر شناخت درست و کاملی از فرد مورد نظرتان ندارید، هرگز برای ازدواج عجله نکنید! فراموش نکنید ازدواج پیوندی مهم است که به شناختی عمیق و دوطرفه افراد از یکدیگر نیازمند است. برای شناخت بیشتر لازم است از افراد با تجربه فامیل کمک بگیرید تا آنان به مدد تجربه و آگاهی شان بتوانند تحقیقات گسترده ای راجع به این فرد انجام دهند یا آن که با یک روان شناس مجرب مشورت کنید و با کمک وی می توانید ابعاد شخصیتی فرد مورد نظرتان را بکاوید و از راهنمایی های تخصصی و راهکارهای کاربردی پیشنهادی ایشان، برای شناخت بیشتر گزینه انتخابی تان قدم بردارید. ۲-ازدواج به امید تغییر «بسیار یکدنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم می شود»، «من می توانم او را بروفق مرادم سازم»، «الان به هوای مجردی چنین رفتار می کند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر می دهد» و… . با فردی مواجه شده اید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواسته های شما از همسر را برآورده می کند، اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با وجود این تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود می اندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوت ها به جذابیت های زندگی شما تبدیل شود یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف کرده و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواج تان راسخ تر می شوید و پیش می روید. راه حل می خواهید زیرپروبالش را بگیرید، مرهمی بر مشکلاتش شوید، به او اعتماد به نفس دهید و ترغیبش کنید تا تغییر کند و به راه درست بیاید و… هدف خوب و پسندیده ای است، اما باید یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمی توانید او را مجبور به تغییر کنید. چه بسا بسیاری به امید معجزه تغییر همسر بعد از ازدواج، مشکلات موجود را نادیده گرفته اند، اما به فاصله بسیار اندک، پس از ورود به زندگی متوجه این امر شده اند که حقیقت زندگی مشترک توفیر دوصدچندان با خیالپردازی پیش از ازدواج دارد. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه می کنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید. یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، شرایط همسرتان را همان گونه که هست بپذیرید و دوست داشته باشید. ۳-انتخاب های هیجانی و سرخوشانه جملات یک جوان عاشق را بشنوید: «همون لحظه اول که دیدمش، مهرش به دلم نشست»، «ما با هم تفاهم داریم، می دانم خوشبخت می شویم»، «من فقط با این دختر / پسر ازدواج می کنم و گرنه قید ازدواج را می زنم»، «هیچ کس نمی تواند مرا از عشقم جدا کند» و… . اندک نیستند دختران و پسرانی که با یک نگاه یا یک آشنایی کوتاه مدت، یک دل نه صد دل عاشق و شیدای هم شده و به گمان آن که نیمه گمشده شان را پیدا کرده اند، فاقد توجه به معیارهای اساسی و حتی با وجود مخالفت خانواده هایشان تصمیم به ازدواج گرفته و بر سر سفره عقد نشسته اند؛ اما بعد از گذشت اندک زمانی و گاه حتی تا زیر یک سقف نرفته از انتخابشان پشیمان شده و کاسه چه کنم، چه کنم به دست گرفته اند.اگر شما هم در چنین شرایطی، فقط به حکم عاشقی و علاقه مندی بسیار به فرد مقابلتان تصمیم به ازدواج گرفته اید، دست نگه دارید! بی شک شما تحت تاثیر هیجاناتتان جوگیر شده اید. بی تعارف باید بگوییم عشق آتشین چشم و گوشتان را کور و کر کرده است! راه حل مراقب هیجانات زودگذر و موقت تان باشید؛ هیجانات مثبت یا منفی، مولفه ای هستند که می توانند شما را در انتخاب همسفر زندگی تان دچار اشتباه کنند. برای رفع این حالت و فروکش کردن احساسات تند و تیزتان، توصیه می کنیم اندکی صبر و خویشتنداری کنید. به خود بقبولانید در جاده زندگی به واسطه احساساتتان تخت گاز حرکت می کنید و هر لحظه امکان برخورد به مانع و تصادف دارید، سعی کنید ترمز احساساتتان را بکشید تا از میزان سرعت تان بکاهید. با کاهش سرعت می توانید عقل خفته تان را بیدار کنید، منطق تان را به کار گیرید، با آرامش خاطر و چشمان باز حرکت کنید و با بصیرتی روشن هر آنچه را دور و برتان هست، نظاره کرده و رصد کنید. مجددا راجع به تصمیم به ازدواج تان و گزینه انتخابی تان تفکر کنید، دوباره آن را ارزیابی کنید و زیر سوال ببرید، چه بسا بسیار مشاهده شده اغلب انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم می افتند و مانند گذشته جلوه گری و طنازی نمی کنند. ۴-امان از چشم و هم چشمی «از دخترخاله ات یاد بگیر، شوهری یافت کرد که بیا و ببین!»، «پسرعمه ات چه دختر زیبارویی را به همسری انتخاب کرده است!»، «همه توانستند ازدواج کنند الا تو یکی» و… صحبت های این چنینی در بسیاری از خانواده هایی که جوانان هم سن و سال دارند که اتفاقا همگی شان هم دم بخت هستند، بسیار شنیده می شود. اگر شما هم در چنین شرایطی هستید؛ از هر کسی که سراغ تان می آید حرف و حدیث می شنوید، تحت فشار هستید و احساس اجبار به ازدواج می کنید، خانواده تان شما را لای منگنه گذاشته و اصرار به ازدواج سریع تر شما دارند، اگر به دنبال برترین انتخاب ها هستید یا این که نقشه می کشید چگونه و چطور می توانید از دیگران رویی کم کنید تا بیایند و ببینند و… باید بگوییم اینجا چراغ قرمز است، لطفا ایست کنید، حرکت شما جایز نیست، حتما جریمه خواهید شد! میل شدید به جبران کردن و خودی نشان دادن، کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواج یا مقایسه دائم گزینه انتخابی خود با مورد ازدواج دیگران و… به عنوان نشانه های خطر در انتخاب محسوب می شوند که می توانند مسیر زندگی تان را در سرابی پیش ببرند که هرگز آبی گوارا و قابل نوشیدنی یافت نخواهد شد. راه حل حسادت برانگیخته شده تان را بپذیرید؛ شما در حال حاضر برحسب این حس تان فکر و رفتار می کنید. عموما انتخاب بر مبنای حسادت، فارغ از عقل و منطق بوده و بسیار تحت تاثیر کوته نگری ها و ساده اندیشی هاست که عاقبتی جز یاس و پشیمانی به ارمغان نمی آورد؛ بنابراین در این شرایط، عقل سلیم حکم می کند از هر اقدامی در زمینه ازدواج صرف نظر کنید، چون ضریب خطا در این نوع انتخاب ها تا حد زیادی بسیار بالاست. به جای تفکر به ازدواج، به درون خودتان بیندیشید؛ حسادتتان را ریشه یابی کنید، عوامل ایجادکننده و تداوم دهنده آن را بشناسید، راهکارهای مقابله با آن را یاد بگیرید و در نهایت خود را ملزم و موظف به تمرین کنید تا با اراده ای قوی و برای خوشبختی ای که لایق آن هستید به جنگ این حس مخرب بروید. زمانی که عاری و تهی از حسادت شدید و به مرتبه ای رسیدید که به خاطر خود، علایق و خواسته هایتان خواهان ازدواج باشید، وقت آن است که آستین هایتان را بالا بزنید و برای انتخاب همسر ایده آل تان قدم بردارید. ۵-عجله همیشه کار شیطان است «دوست دارم سریع تر تکلیفم مشخص شود»، «حوصله کش دادن ماجرا را ندارم»، «از فس فس کردن خوشم نمی آید، یک بار آره یا نه را می گویم و خلاص»، «خانواده عروس / داماد عجله دارند تا سریع تر جواب را بدانند»، «مادر و پدرم عجله دارند» و… . انتخاب در شرایط اضطرار و عجله، انتخابی عجولانه یا تصمیم گیری از نوع از سر بازکنی است. انتخاب عجولانه، انتخابی سریع، بی هدف و بی سازمان بوده که امکان اشتباه کردن در آن حتمی و قطعی و چند برابر است و احتمال دارد فرد به واسطه آن انتخاب ناآگاهانه و ضرب العجل با بسیاری از مصائب و مشکلات جبران ناپذیر مواجه شود. هر انتخاب درستی به وارسی و بررسی بسیار نیاز دارد، بی گمان لازمه این عمل نیز مستلزم صرف زمان بسیاری است. حال در انتخابی به بزرگی انتخاب شریک و همسفر یک عمر زندگی، حساسیت و اهمیت آن دو صدچندان می شود. راه حل برای کاهش درصد خطا و افزایش احتمال موفقیت در انتخابتان، سعی کنید بر خصلت عجولانه خود یا دیگران فائق آیید و شرایط فوری و فوتی و موقت امروز را بر خوشبختی و سعادت فردایتان ترجیح ندهید. سلامت آینده زندگی شما ارزش آن را دارد که با این خصلت و افکار ترغیب کننده به آن، مبارزه کنید. این جمله را بارها به خود بگویید یا به دیوار اتاق تان نصب کنید: «من به ندای عقلم گوش می دهم، نباید عجله کنم.» ترس و واهمه را کنار بگذارید، اجازه دهید زمان کارتان را با حوصله پیش ببرد. از این که ممکن است فرد دلخواهتان را از دست بدهید نهراسید، بدانید آن که روزی شماست، مال شما خواهد بود و نه هیچ کس دیگر. با اطمینان تمام بپذیرید، عجله کار شیطان است، به خودتان و فرد مقابل تان فرصت شناخت بدهید، گاه با عجول بودن فقط چاه زندگی تان را می کنید و در قعری فرود می روید که شاید پشیمانی بعد از آن سودی نداشته باشد. با اطرافیان یا کسانی که احساس می کنید از جانب آنها تحت فشار هستید صحبت کرده و شرایط و افکار خود را تا حدودی بازگو کنید، قاطعانه به آنها بگویید برای دادن جواب مثبت یا منفی عجله ندارید و حتی انتظار دارید در این مسیر مهم، همراهی تان کنند. به آنها بگویید تصمیم خود را با آرامش و سر فرصت خواهید گرفت و عجله ای برای گفتن جواب ندارید. ۶-یا نصیب و یا قسمت «باید استخاره کنیم»، «جواب استخاره، جواب ماست»، «قسمت هر چی باشه همون می شه»، «با قسمت نمی شه جنگید»، «ببینیم قسمت تا چی باشه»، «یا نصیب و یا قسمت» و… این عبارات برای همگی ما آشناست! وقتی بحث داغ خواستگاری و ازدواج می شود، استفاده از این عبارات از دهانمان نمی افتد؛ به حقیقت یک باور یا بر حسب عادت، پشت بند هر حرف و حدیثی که راجع به ازدواج بیان می شود بی درنگ یکی از این عبارات را به کار می گیریم؛ آنچنان که گویی خودمان هم باورمان می شود همه چیز از دست ما خارج است و هر آنچه تقدیر و مقدر باشد، چه ما بخواهیم چه نخواهیم، اتفاق خواهد افتاد. اعتقاد راسخ بر این باور اشتباه که ازدواج تمام و کمال منوط به قسمت است، گاه به اهمال و سست کاری ما منجر می شود تا به همین دلیل، دور تحقیق و مشورت را خط قرمزی بکشیم و در کمال ناباوری، عاقبت مهمترین انتخاب زندگی مان را به گردن قسمت بیندازیم و به «هرچه باداباد» و «هر چه پیش آید، خوش آید» تن دهیم. انتخاب بر این حسب، بزرگ ترین اشتباه ممکنی است که فرد، خود یا به اجبار و اصرار خانواده به آن متوسل می شود؛ پیروی از این باور خیانتی بیش نیست و ظلمی به خود یا دیگری است که احتمال دارد تاوانی به اندازه یک عمر زندگی پرعذاب به همراه داشته باشد. راه حل یادتان باشد اراده خداوند در طول اراده ماست، خداوندگار روزگار بر همه چیز قادر و تواناست، اما با این حال، او به ما عقل و قدرت انتخاب داده تا با توسل به آنها، برای سعادت و خوشبختی خود برترین ها و مناسب ترین ها را گزینش کنیم. پس هوشیار باشید؛ ازدواج تقدیر یا سرنوشت از پیش تعیین شده نیست، یقین داشته باشید این شمایید که سعادت یا شقاوت زندگی تان را انتخاب می کنید. صرفا با توجه به کلیات یا احیانا با اتکا به این اندیشه خام که بالاخره در زندگی مشترک راهتان را پیدا خواهید کردید، پیش نروید. خوب تحقیق کنید؛ تا آنجایی که برایتان مقدور است ذره بین به دست بگیرید و مورد انتخابی تان را رصد کنید و بکاوید و به قول معروف، مو را از ماست بیرون بکشید؛ اجازه ندهید هیچ چیز از نگاه تان دور بماند از هر کسی که می توانید و می دانید خبری دارد پرسش کنید، از شخصیت، روحیات، اخلاقیات، خانواده، فرهنگ و… فرد مورد نظرتان کسب اطلاعات کنید. از سوی دیگر، به جای «یا نصیب و یا قسمت گفتن» از عاقلان و مصلحان مشورت بگیرید. با افراد با تجربه و خیرخواه و عاقل مشورت کنید فرد مورد نظرتان را تشریح کنید، نظرات آنها را بشنوید، کم و کاستی ها را بررسی کنید، توانمندی مقابله و مواجهه خود با مسائل را محک بزنید و… آن گاه به طور قطع خواهید توانست با ادله های صحیح و منطقی، صحت انتخاب تان را تائید یا رد صلاحیت کنید. ۷-احساس تنهایی «من آدم تنهایی هستم، نیاز به یک همدم دارم»، «ازدواج تو را از تنهایی بیرون می آورد»، «تنهایی امانم را بریده، اگر کسی پیدا شود، زندگیم کن فیکون می شود» و… . احساس تنهایی شدید، بسیار ساده تر از آنچه که فکرش را کنید، می تواند هر فردی را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. هر وقت شخصی در تنهایی مفرط خود غوطه ور شود، احساس یاس و تاسف بی قرارش کرده و او را بر هر آغوش به ظاهر بازی، پذیرا می کند. فقط کافی است سری به مجلات و روزنامه بزنید و حوادث آن را ورق بزنید بی شک با موارد بسیاری برخورد خواهید کرد که چگونه افرادی به خاطر فرار از تنهایی در دام شیاطین گرفتار شده اند. قصه تکراری اکثریت قریب به اتفاق این افراد، جوان تنهایی است که به طلب رویای رهایی از دست غول تنهایی و نجات از غم و غصه، دل به غریبه ای سپرده و تا ناکجاآباد پیش رفته است. راه حل در اولین گام، سعی کنید خود را از دام تنهایی برهانید. اگر فکر می کنید ازدواج راهی برای حل این مساله است، کاملا در اشتباهید! به جای اندیشه به ازدواج، بهتر است با دوستان و آشنایانتان رفت و آمد کنید، در کلاس های هنری و ورزشی ثبت نام کنید، خود را هدفمند سازید و برای آینده تان برنامه ریزی کنید و… بی شک بعد از این که از عمق تنهایی تان کم کردید، می توانید برای زندگی تان تصمیمات بهتری بگیرید که در این مرحله شاید ازدواج بهترین گزینه باشد. ۸-ظواهر فریبنده و دلربا «پزشک حاذقی است»، «فرد بسیار پولدار و زیبایی است»، «اندام فوق العاده خوبی دارد»، «بسیار خوش مشرب و بذله گوست» و… . چشم دوختن به ظواهر افراد، اشتباه دیگری در انتخاب همسر است. گاه خواسته یا ناخواسته جذب افرادی می شویم که به دلیل موقعیت شغلی شان برجسته اند، در جایگاه قدرت ویژه ای قرار دارند، از جذابیت ظاهری محسورکننده ای برخوردارند، روابط اجتماعی بالایی دارند و در نزد دیگران محبوب هستند و… ویژگی های برجسته و برتر برخی افراد باعث می شود آنان مورد مناسبی برای ازدواج به نظر آیند تا آنجایی که هر کسی متمایل به ازدواج با آنها باشد، اما حقیقت این است که هر کسی باید با شخصی ازدواج کند که برای زندگی با او مناسب است. تناسب در ازدواج امری مهم بوده و بر هر تمایل و گرایشی ارجحیت دارد. هر فردی برای تجربه خوشبختی باید در آرزوی ازدواج با کسی در حد و اندازه خودش باشد. راه حل اگر در شرایطی قرار گرفته اید که تصور می کنید حواشی شخصیت فرد انتخابی تان شما را مغلوب خود کرده، بهتر است اندکی صبر کنید و سریعا پای سفره عقد نروید. ابتدا سعی کنید فرد مورد نظرتان را تهی از برتری ها و موقعیت خاصش (زیبایی، شغل پردرآمد، پرستیژ، موقعیت اجتماعی و…) تصور کنید، سپس به این سوالات پاسخ دهید: آیا همچنان او را فرد قابل قبولی می دانید یا نه؟ آیا حاضرید به او بله بگویید و به عنوان همسر انتخابش کنید؟ این فردغیر از این شرایط خاصش، چه خصوصیات ویژه دیگری دارد که شما مجذوب آن شده اید؟ آیا واقعا او را به خاطر خودش می خواهید یا شرایط استثنایی اش؟ اگر او را همراه شرایط ویژه اش بپذیرید و با او ازدواج کنید، اما بازی روزگار برتری فعلیش را از او بگیرد آیا باز حاضرید زندگی تان را با او ادامه دهید؟ و… . اگر در پاسخ به این سوالات دچار مشکل شدید حتما در انتخابتان تجدیدنظر کنید، بی تردید بپذیرید این شخص آن فردی نیست که شما می خواهید و می توانید در کنارش آرامش پیدا کنید و خوشبخت باشید. ۹-هر چه زودتر، بهتر «دیگه داری پیر می شی، کی می خوای ازدواج کنی؟»، «همسن و سالای تو الان بچه دارن ولی تو هنوز اندر خم اولین کوچه ای!»، «زودتر ازدواج کنی، موفق تری» و… . سن ازدواج وابستگی تام به فرهنگ و آداب و رسوم هر خانواده و قومیتی دارد، اما با این حال بسیاری از کارشناسان، ازدواج در سنین نوجوانی یعنی زیر بیست سالگی را بسیار پرخطر می دانند، حتی گاه ازدواج در سنین بالاتر از این سن را هم به صلاح نمی دانند. آنان معتقدند فردی آماده ازدواج است که بلوغ های چندگانه (عاطفی، عقلی و اجتماعی) را پشت سر گذاشته باشد، به خودآگاهی و شناخت درستی از خویش دست یافته، اولویت هایش را تعیین کرده و به دور از هیجانات موقت و کاذب دست به انتخاب بزند و… . راه حل اگر همین حالا در موقعیت انتخاب مورد ازدواج تان هستید بهترین کار این است که خود را محک بزنید و ملاک هایتان را بررسی کنید و چند باره این پرسش ها را از خود بپرسید: آیا زمان ازدواج تان فرارسیده است؟ آیا آمادگی پذیرش مسئولیت های زندگی مشترک را دارید؟ آیا این فرد مطابق با ملاک های شما و خانواده تان است؟ آیا می تواند در پیش بردن اهداف تان به شما کمک کند یا نه؟ و… . ۱۰-بحران های روحی و عاطفی «فکر کنم با ازدواج اوضاع روحی ام بهتر شود»، «دوای درد من ازدواج است»، «اگر ازدواج کنم تمام مشکلاتم حل می شود» و… . اظهارات فوق، گفته های افرادی است که دچار «شکست عاطفی» شده و تصور می کنند با ازدواج می توانند از شرایط و احوالات نابسامان و بد خود رها شوند. نجات از بحران روحی با ازدواج، صرفا تصوری اشتباه و نادرست است که می تواند مصداق حقیقت «از چاله به چاه افتادن» باشد. راه حل برای نجات از بحران عاطفی و افسردگی های طولانی مدت با یک روان شناس مشورت کنید. ایشان با ارائه راهکارهایی تخصصی یاری تان می کند تا با افکار منفی و پریشان کننده خود مواجه شوید، هیجاناتتان را بشناسید و در نهایت با فراگیری و به کارگیری روش های سودمند،برای حل مشکلات روحی و عاطفی گام بردارید. (نسرین صفری
دیدگاه تان را بنویسید