آیا رنج مقدس است؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
دکتر علیرضا آزاد در وبنشستی پیرامون موضوع اوتانازی، ترحم یا قتل بیان کرد: اوتانازی بر اقسام مختلفی است. به عنوان نمونه این موضوع گاهی در مورد افرادی که ارادهای از جانب خود ندارند و دیگران برای آنها تصمیم میگیرند، اتفاق میافتد. همچنین هستند افرادی که اراده دارند ولی مشکل ذهنی یا جسمی آنان باعث میشود چنین تصمیمی بگیرند. در برخی موارد نیز افراد به کما رفتهاند و احتمال بازگشت به حالت طبیعی برای آنها وجود ندارد.
وی افزود: افرادی که مبادرت به اوتانازی میکنند، گاهی در رنجهای شدیدی به سر میبرند که در برخی موارد این موضوع از جانب سایرین قابل درک و گاهی غیرقابل درک است. مساله اصلی در یک چنین شرایطی این است که تصمیمگیرنده اصلی کیست. در این خصوص مدعیانی چون دولت، پزشک یا اولیا دم ذکر شدهاند.
آزاد تصریح کرد: در این شرایط باید متوجه بود که مساله اوتانازی را از چه منظری بررسی میکنیم. به عنوان نمونه ممکن است ما آن را از منظر یک فقیه، یک فیلسوف اخلاق یا یک حقوقدان بررسی کنیم که همه این موارد بر قضاوت نهایی اثرگذار خواهد بود.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی بیان کرد: در فقه ما در ارتباط با انواع مرگها هنوز نظر ثابت و یکسانی وجود ندارد. به همین نسبت در اخلاق پزشکی و مکانیسمهای بینالمللی نیز نتیجه واحدی پیدا نشده است. سوییس اولین کشوری بود که در سال ۱۹۴۲ اوتانازی را به رسمیت شناخت و پس از آن در سال ۲۰۱۲ در هلند این موضوع حالت رسمی پیدا کرد که البته در همان کشورها هم به لحاظ فرهنگی و اخلاقی اختلافات بسیاری پیش آمد. این اختلافات در کشورهایی مانند استرالیا به حدی شدید شد که دولت مجبور به لغو اوتانازی و محدود ساختن آن به برخی ایالات شمالی شد.
آزاد در خصوص تفاسیری که ممکن است بتوان از آن برداشت جواز برای اوتانازی کرد، گفت: آیا با استناد به آیه «لقد خلقنا الانسان فی کبد» میتوان گفت چون انسان در رنج آفریده شده، «رنج» امری مقدس است. اگر اینطور باشد، باید آیه «خُلِقَ الانسانُ مِن عَجَل» را نیز در نظر گرفت و اینگونه برداشت کرد که «عجله» هم مقدس است.
وی ادامه داد: در فلسفه اخلاق در مورد ماهیت رنج بحثهای بسیار مفصل و زیادی وجود دارد. البته اوتنازی مسالهای است که عمدتا در فضای غرب شکل گرفت. با اینکه کلیسا در این کشورها اندکی عقبنشینی کرده ولی هنوز هم اندیشه آن در این جوامع ظهور و بروز دارد. در فلسفه اخلاق مسیحیت رنج کشیدن ذاتا مقدس است. در برخی سخنان آگوستین مشقت کار برای مردان و مشقت زایمان برای زنان مسالهای است که برای پاک کردن گناه نخستین تعریف شده است.
در اسلام رنج مقدس نیست
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی افزود: هنگامی که برای نخستین مرتبه داروهای مسکن تولید شد، کلیسای مسیحیت در برابر آن موضع گرفت و استفاده از این داروها را نادرست برشمرد چون اصل رنج را مقدس میدانست اما در فلسفه اسلامی چنین نگاهی وجود ندارد. برای مثال فلسفه تقیه موضوعی است که برای دوری جستن از درد و رنج تعریف شده و کاربرد آن نیز زیاد بوده است. برخی افراد تصور میکنند رنج کشیدن در این دنیا باعث کاهش عذاب در آخرت است و یکسری روایات را در این باب بیان میکنند. به نظر من این افراد به فلسفه رنج در مسیحیت نزدیک میشوند. در جایجای فقه ما صدها نمونه وجود دارد که خواهان کاهش درد و رنج در آدمی است. به عنوان مثال اضطرار باعث رفع حرامیت میشود. آیا این اضطرار غیر از مفر فقهی از یک رنج است. البته باید توجه داشت مصداق این موارد، رنجهای عادی نیست.
وی خاطرنشان کرد: در جای دیگر قرآن میفرماید «ان مع العسر یسری»؛ در روایتی از پیامبر بزرگ اسلام(ص) نیز ذکر شده که ایشان میفرماید «دین ما دین آسان است». اینکه برخی از فرهنگهای غربی در مورد تقدس رنج سخن میگویند، به نظر میرسد جایگاهی در فلسفه فقهی و اخلاقی اسلامی ندارد.
در ادامه میهمان دیگر این برنامه دکتر محمدرضا حمیدی، عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز، نیز بیان کرد: در فقه بابی در مورد اقدامات منجر به مرگ خویشتن وجود دارد که در جنگهای گذشته، از صدر اسلام تا کنون، این موضوع مورد بحث و بررسی بود. در همین باب فداکاریهای منجر به مرگ نیز وجود داشته که بسیار محل بحث است. این موضوع از همان زمان ادامه داشت تا در دوره ما نیز با چهره دیگری از آن روبهرو شدهایم. برای مثال در دوران جنگ تحمیلی از مراجع تقلید در مورد افرادی مانند برخی اسرا که میدانند قرار است به مرگ فجیعی کشته شوند، پرسش شد که البته جای اختلافات بسیاری پیرامون آن وجود دارد ولی موضوع رفتارهای فداکارانه هنوز به قوت خود باقی است.
وی گفت: در گذشته که علم پزشکی مانند امروز پیشرفت نکرده بود، افراد معمولا یا به مرگ طبیعی یا پس از طی یک دوره بیماری کوتاه فوت میکردند ولی امروز با پیشرفت علم میتوان این افراد را با وجود دردهای فراوان تا مدتها زنده نگه داشت. سوال اینجاست که آیا با این شرایط کسی میتواند از ادامه زندگی خویش صرف نظر کند یا دیگران حقی دارند که فرد را در این تصمیم یاری کنند.
عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز افزود: مفاهیم موجود در مورد اوتانازی آنقدر وسیع است که هر روز بابهای جدیدی از آن باز میشود و گاهی نمیتوان آن را دستهبندی کرد اما در ادبیات فعلی ما اوتانازی به معنی و مفهوم حالتی است که فرد دارای بیماری سخت و رنجآوری است که امیدی به زندگی ندارد و میخواهد از این رنج رهایی یابد. آیا میتوان با ادله فقهی بر مبنای عقلایی راهی برای روا دانستن این عمل پیدا کرد.
حمیدی ادامه داد: در فقه اسلامی دو رویکرد حقمحور و تکلیفمحور برای حقوق انسان تعریف شده که رویکرد حقمحور اعتقاد دارد انسان حق انجام هر کاری را دارد مگر اینکه صراحتا از آن نهی شده باشد. بسیاری از مباحث حقوق بشری در این قالب ارائه میشود.
وی عنوان کرد: در رویکرد تکلیفمحور انسان خود را موجودی مکلف میبیند که حقوق خود را باید از فقه استخراج کند. این دو رویکرد در استنباط احکام شرعی بسیار متفاوت عمل میکند. در کتب اصولی انسان موجودی مکلف در نظر گرفته شده و سکوت شارع به معنی نهی از هر امری است که راجع به آن حکمی صادر نشده است. در واقع در هر رویکرد دو حق ایجابی و سلبی وجود دارد. بر این مبنا هر فرد به عنوان فردی از جامعه انسانی این حق و تکلیف را دارد که زندگی خویش را ارتقا دهد و از در افتادن به دامن مرگ خودداری کند.
عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز افزود: در حرام بودن مفهوم خودکشی هیچ تردیدی وجود ندارد و همراستا با قتل در نظر گرفته میشود؛ یعنی همان ادلهای که اجازه کشتن دیگران را به ما نمیدهد، اجازه گرفتن جان خویش را نیز از ما میگیرد. دین حرجی را بر انسان وارد نمیکند. انسانها حق دارند از حرج دوری کنند. غالب مسائل فقهی و اخلاقی مورد تعارض جایی رخ میدهد که دو مفهوم روا و ناروا یا دو مفهوم اخلاقی روبهروی هم قرار گیرد.
وی تشریح کرد: اگر از جانب عقلایی به مفهوم اوتانازی بنگریم، در سه حالت آن را میتوان جایز دانست. اولین شرط اطمینان از جبرانناپذیر بودن رنج وارده است. دومین مورد این است که رنج ناشی از دیدگاه فرد باشد. مورد سوم این است که با این عمل فرد یا افراد دیگر در رنج قرار نگیرند.
عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز تصریح کرد: در اینجا نیز باید ذکر کنم که جامعه کنونی جامعهای دور از اخلاق است و جایز دانستن برخی موارد، شرایط سوءاستفاده زیاد از آن را فراهم میسازد. برای نمونه میتوان به موضوع سقط جنین اشاره کرد که تنها در صورت نقصان جنین این کار جایز دانسته شده ولی آمار سقطهای غیر قانونی به مراتب بالاتر از جنینهای ناقص بوده و مقدار کثیری از این موارد را سقط جنینهای سالم در برمیگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید