دختری که قهرمان رسانهای فلسطین شد
فارس/ یکی از عواملی که منجر به شکلگیری جنگ اخیر رژیم صهیونیستی با حماس و غزه شد، دعوا بر سر تخلیه و اشغال محله «شیخ جراح» بود. اما پیشرو رسانهای این محله «منی الکراد» دختر یکی از خانوادههای بزرگ این منطقه است و تصویر پدرش از تصاویر شاخص کسانی بود که در جهان با عنوان «لن نرحل» یا «از اینجا نمیرویم» منتشر شد.
او مدتهاست برای حمایت از محله شیح جراح و بازپسگیری آن تلاش رسانهای انجام میدهد و یکی از فعالان شاخص فلسطینی است. اما انتشار یک فیلم، او را در سطح جهانی موجب شناختهتر شدن وی در سطح جهانی شد. در این فیلم مونا به یک صهیونست میگوید:«تو داری خانه مرا میدزی» و آن صهیونیست جواب میدهد:«من دزدم یک نفر دیگر میدزدد» با همین فیلم او توانست به خوبی اسرائیل را به زبان ساده و گویایی به تمام جهان معرفی کند و شکست مسیر سازش با آنان را به خوبی نشان دهد. در این گزارش قصد داریم تاثیر عمل این دختر جوان فلسطینی را بررسی کنیم. «منی الکراد» دختر فلسطینی محله شیخ جراح کمتر از 25 سال دارد و تازگی توانسته از دانشگاه بیرزنت مدرک لیسانس رسانه بگیرد.
*در این گزارش برای خوانش آسانتر و به سبب آوای مشترک نام کوچک «منی» را «مونا» مینویسیم.
پوشش لحظه به لحظه اعتراضات شیخ جراح
رژیم صهیونیستی سالهاست محله شیخ جراح را مورد اشغال و تحت ظلم قرار داده است. و ورود و خروجها کاملا کنترل میشود. «مونا» و دوستانش که به شکل بازپسگیری محله هستند سالهاست به این موضوع اعتراض نشان میدهند. این اعتراضها مبنی بر حکم غیرقانونی رژیم صهیونیستی درتخلیه خانهها و تسخیرشان توسط شهرک نشینان اسراییلی است. مسلمانان در آن محله پیش از ماه مبارک رمضان صبحانه برقرار میکردند، نماز جماعت میخواندند و در ایام ماه مبارک رمضان هم مراسم افطاری داشتند. آنها هر شب زمانبندی مشخصی برای تجمعات تعیین میکردند و مونا هم در صفحه شخصیاش همه این تجمعات را منتشر میکرد. یکی از فیلمهایی که از برادر کوچکتر مونا یعنی «محمد» وایرال شد هم خیلی جالب بود. در این فیلم محمد با یکی از شبکههای هیری دنیا گفتگو میکند و در آن توضیح میدهد که رژیم صهیونیستی و کارگزارانش چه بلایی سر فلسطینیان آوردهاند و چقدر جان فلسطینیها برای آنها بیاهمیت است. این فیلم و دیگر فیلمها به نوعی دختر جوان فلسطینی را رهبر رسانهای محله شیح جراح در قدس شرقی کرد و صدایشان را به کل جهان رساند و سبب شد هشتگ ««#انقذوا_حی_شیخ_جراح» یک هشتگ جهانی شود و روزهای زیادی ترند بود.
وقتی حماس صدای درخواست «مونا» و دوستانش را شنید
پس از این اعتراضات و تجمعات در مسجدالاقصی و همزمان با اعلام اینکه انتخابات 15 سال برگزار نشده فلسطین، توسط محمودعباس مدام عقب افتادهاست. اعتراضات متعددی به ورود و خروج به مسجد الاقصی و بحث در نماز و ماه رمضان در مسجدالاقصی پیش آمد که کمک کرد جریانی که مونا شروع کرده بود دیده شود. در این بین حماس هم به درخواست مونا و دوستانش و فلسطینیانی که در این منطقه بودند پاسخ مثبت داد و مهلتی را مشخص کرد و ضمن آن تهدید کرد که رژیم صهیونیستی باید طی این مدت منطقه را تخلیه کند و بیت المقدس را در اختیار مسلمانان را قرار دهد و امنیت را برای نمازگزاران و روزهداران فلسطینی برقرار کند وگرنه با مواجهه سختی روبرو خواهد شد و این اتفاقات افتاد و در نهایت این تنشها موچب 12 روز جنگ سنگین وشدیدی بین حماس و سرزمین اشغالی و شهرکنشینان صهیویسنی شروع شد که حماس توانست ضربات بیسابقهای را به آنها وارد کند.
زنان فلسطینی خط مقدم مبارزه با اسرائیل
یکی از شاخصههای مهم اتفاقات اخیر این است که برای اولین بار ناخواسته شبکههای اجتماعی بازوی کمک فلسطینیان بود. یعنی مونا توانست به خوبی از این پلتفرمها در جهت اطلاع رسانی با پخش فیلمهای موثر همراه با ترجمه و گفتگوهای طولانی و تاثیرگذار بسیار خوب استفاده کند. تصاویری که هرشب از رخدادها و دستگیریهای محله (دستگیری جوانان با لبخند) اتفاق می افتاد، منتشر میشد بیشتر به دیده شدن جنبش و حمایت از بازپسگیری محله شیخ جراح کمک میکرد.
همچنین مونا با مصاحبههایی که با شبکههای عربی انجام داد از نقش زنان فلسطینی و تاثیر آنها در مقاومت توضیحات بسیار جالبی داد. او اعتقاد داشت که زنان فلسطینی خط مقدم مقاومت هستند، چه در تربیت فرزند و چه در انتقال آرمانهای فلسطینی و چه در مبارزه عملیاتی مثل آنچه که خودش در بخش رسانها انجام داد.
ما دست بردار نیستیم!
بعد از آنکه اتفاقات اوایل ماه رمضان در محله شیخ جراح رخ داد، دهها نفر از مناطق مختلف بیتالمقدس و سایر شهرهای فلسطین و کرانه باختری، همبستگی خودشان را با خانوادههایی که از آن محله اخراج شدند، ابراز کردند و روزانه افراد زیادی از این منطقه بازدید میکردند تا فضای آنجا برای اشغالگران اسرائیلی نا امن شود.
بعد از اینکه آن اتفاقات در اوایل ماه رمضان در محله شیخ جراح رخ داد، دهها نفر از مناطق مختلف بیتالمقدس و سایر شهرهای فلسطین و کرانه باختری همبستگی خودشان را با خانوادههایی که از آن محله اخراج شدند، ابراز کردند و روزانه از این منطقه بازدید میکردند تا یک فضای ناامن برای اشغالگران اسراییلی ایجاد کنند. بعداز هتک حرمتی که پس از اتفاقات شیخ جراح در مسجدالاقصی رخ داد مثل یک دومینو در شکلگیری جنگ و مطرح شدن بحران محله شیخ جراح عمل کرد و باعث شد یکی از شروط آتش بس و توقف اشغال شیخ جراح باشد که این بسیار تاثیرگذار بود. در این زمان با اینکه غزه تحت آتش شدید رژیم صهیونیستی بود و موشکهای حماس هم به سرزمینهای اشغالی برخورد میکردند، باز محله شیخ جراح در صدر اخبار بود و متوقف نشدن این جریان، یعنی فعالانی مثل مونا اجازه ندادند واقعه شیخ جراح تبدیل به یک اتفاق گذرا شود و این یعنی یک برد رسانهای که مونا نشان داد این جریان به تمام آنچه به فلسطین از 1948 گذشتهاست مسلط است.
مونا تعریف میکند که در این مقاومت و حضور هر روزه در این محله و برگزاری مراسمات مختلف، شهرکنشینان اسراییلی اجازه داشتند اسلحه حمل کنند، با ساکنان محله برخورد کنند، پلیس حامی داشتند و افرادی را که همراه با او برای حمایت از جنبششان تجمع برگزار میکردند را سرکوب میکردند. آن هم با شوک الکتریکی، بمبهای صوتی و ضرب و شتم بسیار. ولی آنها بسیار ثابت قدم بودند و حتی در پیامی مطرح کردند که علیرغم همه تخلفات و حملات و... دستبردار نیستند و هرکاری هم که انجام شود از جلوی خانههایشان کنار نمیروند. بلکه وجودشان، صبحانههایشان، افطارهایشان همه یک چالش برای رژیم صهیونیستی است.
در طول انجام این جنبش دنبال کنندههای صفحه اینستاگرام مونا از 13 هزارنفر به بالای یک میلیون نفر رسید و شاید زمانی که شما این خطوط را میخوانید تعدادشان بیشتر هم شده باشد. در این مدت حسابهای صهیونیستی به دنبال مسدود کردن صفحع اینستاگرام او، هشتگهایش از طرف توییتر و فیسبوک بودند. اما لحظه به لحظه اتفاقات شیخ جراح را در یوتیوب، توییتر، فیسبوک و اینستاگرام پوشش لحظه به لحظه میداد.
مونا با اینکه بسیار جوان است و از نسل قدیم فلسطینیها نیست و تجربه اشغالگری 1948 را نچشیدهاست و بسیاری از تجربههای سالهای مختلف فلسطین را به چشم ندیدهاست اما از نسلی است که مقاومت برایشان جدی است و نمیخواهند در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی سکوت گذشتگانشان را تکرار کنند. سکوتی که پیش از این فلسطینیان ساکنان شرق فلسطین و قدس شرقی داشتند. در واقع مونا و دوستانش با واقعگرایی متوجه شدند رژیم صهیونیستی به هیچ وجه هیچ حقی برای آنها قائل نیست و حقوقشان را هیچگاه در نظر نخواهد گرفت و محله شیخ جراح تنها نمونه کوچکی از اشغال کل فلسطین است. آنها معتقدند اگر اتفاق خوبی برای شیخ جراح نیفتند در سایر بخشهای قدس نیز اتفاق خوبی رخ نخواهد داد و رژیم صهیونیستی هیچ ابایی ندارد که بقیه خانههای فلسطینیان را هم غصب کند. مونا در یکی از مصاحبههایش سوال مهمی مطرح کرد او گفت:«اگر ما در برابر اشغال ایستادگی نکنیم و برای ماندن در این سرزمین مبارزه نکنیم، چه کسی این کار را میکند؟ اگر ما در شیخ جراح پیروز نشویم، همه قدس را از دست خواهیم داد.»
مونا و دوستانش معتقدند که میخواهند به عنوان انسانهایی آزاد در وطن آزار خودشان یعنی فلسطین عزیز زندگی کنند و این پیام را به جهان برسانند که فلسطین هنوز وجود دارد. مشابه این نگاه وجود ندادشت و همین سبب افتراق فلسطینیان شده بود و حالا زنان در خط اول این قیام و مقابله با اشغالگری حضور خیره کنندهای دارند.
زنان جهان، مقاومت را از زنان فلسطینی بیاموزند
مونا در یکی از مصاجبههایش میگوید مادربزرگش در سال 1948 از حیفا آواره شده و اگرچه این آوارگی بسیار رنجآور بودهاست اما استواری و مقاومت را به آنها آموخته بود و حالا مونا نیز از مادربزرگش این روحیه را به ارث بردهاست. مونا در مصاحبهای دیگر نیز گفته عر زن فلسطینی نماد پایداری و مقاومت است و زنان جهان باید مقاومت را از زنان فلسطینی بیاموزند. او معتقد است مقاومت در برابر اشغالگری نیاز همه است و این مساله نشان میدهد که به عنوان فلسطینیان این زندگی را انتخاب نکردیم بلکه ما متولد فلسطین هستیم و آن را تمام و کمال میخواهیم. مونا معتقد است محله شیخ جراح برای همه فلسطینیان است و جوانان فلسطینی اجازه نمیدهند که فاجعه دوبارهای مثل 1948 برای فلسطینیان تکرار شود.
او در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشتهاست:« منا در یکی از پستهایش این را مطرح میکند که: «زنها با نقاشیهایی که بر دیوارهای این محلهها میکشند، سعی میکنند که تصویری از مقاومت را حتی اگر شده فقط روی دیوار خانهها، نگه دارند. نقشهایی چون پرچم، نقشه فلسطین، تصویر کودکان، زنان، مشت و... بر دیوارها نشان میدهد که زنان فلسطینی آن در جنبش بازپسگیری شیخ جراح شریک هستند و تلاش میکنند تا دادگاهها به نفع آنها رأی دهند.»
اشغال خانه به خانه اسرائیلیها
هرکدام از خانههای محله شیخ جراح داستانی دارند. داستان مونا و خانوادهاش این است که آنها ۷۰سال پیش به این منطقه آمدهاند و این خانه را داشتند. پدرش پس از تلاش فراوان و گرفتن مجوزهای بسیار، تصمیم میگیرد که یک اتاق به خانه اضافه کند. اما وقتی ساخت و ساز تمام میشود، قاضی دادگاه اسراییلی حکمی صادر میکند که خانه به بهانه نداشتن مجوز توقیف شود و خانواده و فرزندانش از قسمتی از خانه که اتاق جدید در آن ساخته شده بود، محروم شوند و در واقع این نیمی از خانه بوده است. آنها نیمی از خانه خود را در حال حاضر از دست دادهاند. در عین اینکه ۲۹ هزار دلار هم بخاطر این تخلف باید پرداخت میکردند و آن فیلم معروفی که از مونا منتشر شده که به یک اسراییلی میگوید تو خانه من را دزدیدی، در واقع به این خاطر است که حیاط این خانه مشترک است بین خودشان و چند اشغالگر صهیونیست که شهرکنشینانی هستند که به آنجا میآیند.
از سال ۲۰۰۹ دادگاه اسراییلی به شهرکنشینان مجوز سکونت در آن اتاقکی که در سمت دیگر حیاط ساخته شدهاست را میدهد. این باعث میشود خانواده کراد از همان موقع مورد آزار و اذیت این افراد قرار بگیرند. مثلاً دروازههای اصلی خانهشان را شکستهاند، یا نقاشیهای روی دیوارهایشان را خراب کردهاند. حصارکشی، آتش زدن برخی از وسایل خانواده کراد و حتی دیوارنوشتهایی علیه اعراب ساکن آن منطقه نوشتن از دیگر آزارهای شهرکنشینان اسراییلی برای آنها بوده است.
بعد از این اتفاق و از دست رفتن نیمی از خانه خانواده کراد، بسیاری از فلسطینیها با آنها اعلام همبستگی کردند و حتی افرادی بودهاند که برای مبارزه با آن اسراییلیها در حیاط غصب شده خانه، وارد مبارزه تن به تن شدهاند.
خانواده مونا یکی از ۲۸ خانواده فلسطینی بودند که سال ۱۹۵۶ آواره شده و در این منطقه ساکن شدند. این منطقه متعلق به اردن بود و بنابر بحث آژانس امداد و کار و پناهندگی فلسطینی، توافقنامهای امضا شد که دولت اردن از قدرت خود برای پناهندگان استفاده کرد و پناهندگان این را برای سه سال اجاره کردند و بعد این زمینها به مالکیت آنها درآمد.
ولی پس از عقبنشینی سال ۱۹۶۷ و اشغال اورشلیم توسط اسراییل، رژیم صهیونیستی به ساکنان این منطقه اخطار داد که شما سندهایتان غیرقانونی است! در صورتی که سند برای اردن بودهاست و در نهایت متعلق به فلسطینیهاست. اما در این مورد رژیم صهیونیستی اعتقاد دارد که این زمینها متعلق به یهودیان قبل از ۱۹۴۸ است و باید این زمینها را پس بگیرند، در صورتی که چنین نیست.
مونا هنوز هم با اسلحه دوربینش در حال اطلاعرسانی از شیخ جراح است و حالا مخاطبان میلیونیاش منتظرند روایتهای او را ببینند. دختری که این روزها قهرمان رسانهای فلسطین است.
دیدگاه تان را بنویسید