گروسی هنوز با واژگان بازی می کند/ رمز تعلل آژانس
مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی روزهای اخیر همگام با واشنگتن و تروییکای اروپایی تلاش می کند تا سیگنالهای متناقضی را در روند حل و فصل موارد پادمانی ( به عنوان یکی از موارد اختلافی اصلی در روند احیای توافق هسته ای ) ارائه دهد. این رویکرد رافائل گروسی، منطبق بر نقشه راهی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی در برابر دیدگان وی قرار داده اند و مدیر کل آژانس نیز به دلیل تعلقات خاصی که به آمریکا و اعضای اروپایی شورای حکام دارد ، خود را ملزوم به تبعیت از آنها می بیند!
این رویکرد دوگانه در حالی ظهور و بروزپیدا کرده که آژانس بین المللی انرژی اتمی به وضوح نسبت به یک قاعده حقوقی آگاه است: اینکه "مختومه نمودن " پرونده های ادعایی علیه ایران با توجه به عدم تعلق آنها به زمان حال و فراتر از آن، مخدوش بودن مصدر طرح این ادعاها علیه کشورمان ( رژیم صهیونیستی و شبکه های ضد انقلاب) ،اساسا روند دشواری ندارد! به عبارت بهتر، اعلام رسمی ختم این پرونده های ادعایی تابع روندی پیچیده ، چه به لحاظ فنی و چه حقوقی نیست. نکته مهم تر اینکه در ماه مارس 2022( اسفندماه سال گذشته) نیز رافائل گروسی در سفر به تهران،مدل عملیاتی پیشنهادی کشورمان جهت بسته شدن این پرونده ها ر ا به صورت کامل پذیرفت اما به دستور واشنگتن ، تل آویو و تروییکای اروپایی از تعهدات خود سرپیچی کرد. بدیهی است که چه در خصوص "نمونه برداری "و "آنالیز داده ها" و چه در حوزه ایجاد دسترسی های لازم و ضروری جهت حل پرونده های مذکور، نهایت همکاری ممکن از سوی سازمان انرژی اتمی کشورمان با آژانس وجود داشته و مدیر کل آژانس نمی تواند ادعایی جز این داشته باشد.
نکته دیگر، به بستر و ظرفی باز می گردد که رفتار آژانس در قالب آن توجیه و تفسیر می شود. در حال حاضر، اعضای ارشد دستگاه سیاست خارجی آمریکا درک و رویکرد مشترکی در قبال نحوه مواجهه با توافق هسته ای و نحوه احیای آن ندارند. افرادی مانند "جیک سالیوان" و "بلینکن" معتقد به تاکتیک " خرید زمان تا بعد از انتخابات میاندوره ای کنگره "هستند .برخی سناتورهای دموکرات مانند باب منندز و بن کاردین نیز معتقدند مذاکرات احیای برجام باید تحت هر شرایطی پایان پیدا کند و خبری نیز از اجرای دوباره این توافق نباشد. در این خصوص ما شاهد دیالکتیک داخلی در آمریکا بر سر احیای توافق هسته ای و نحوه مواجهه با مذاکرات هستیم.در چنین شرایطی نه تنها رافائل گروسی ، بلکه مقامات ارشد تروییکای اروپایی نیز صرفا تاکتیک"تقویت مولفه های ابهامی" را با هدف" پنهانسازی بازی اصلی" در پیش گرفته اند.
واقعیت امر این است که مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی تا زمان تعیین تکلیف گام بعدی مذاکرات احیای توافق هسته ای از سوی آمریکا صرفا بازی با کلمات و واژگان وارسال سیگنالهای ضد و نقیض در قبال حل موارد پادمانی و اختلافی را در دستور کار قرار خواهد داد. این رویکرد غیر حقوقی، مولد فرصت سوزی های زیادی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی خواهد بود.نکته مهم تر اینکه رافائل گروسی نه تنها در طول برگزاری سلسله مذاکرات احیای برجام در وین در کسوت یک واسطه گر یا عامل پیش برنده مذاکرات ایفای نقش نکرده است، بلکه به عنوان عاملی بازدارنده در این مسیر ایفای نقش کرده است. این خصلت سلبی و بازدارنده هنوز در مواضع و رفتارهای گروسی مشاهده می شود.
علاوه بر اختلافاتی که بر سر موارد پادمانی میان آژانس و ایران وجود دارد، مسئله تضمینهای اعتباری نیز در مسیر احیای برجام هنوز حل و فصل نشده است. صورت مسئله اینجاست که بایدن در عین مخالفت کنگره، می تواند با استناد به قدرت خود به عنوان رئیس جمهور به ایران در خصوص باقی ماندن در برجام تا پایان دوران ریاست جمهوری خود تضمین دهد. فراتر از آن، اگرچه دولت فعلی امریکا نمی تواند برای دولت بعدی امریکا تعیین تکلیف کند اما قطعاً می تواند با پذیرش یکسری از تعهدات و تضمینها چه در بُعد فنی و چه در بُعد اقتصادی و چه در ابعاد دیگر هزینه های دولت احتمالی بعدی امریکا در خصوص خروج از برجام را بالا ببرد به گونه ای که خروج از توافق هسته ای برای دولت امریکا عملاً اقدامی پرریسک و مخاطره آمیز باشد. به عبارت بهتر، هزینه چنین تصمیمی از سوی دولت فعلی یا بعدی آمریکا هم لز بعد فنی(ذاتی) و هم از بعد اعتباری( مالی) باید افزایش پیدا کند.
دیدگاه تان را بنویسید