سودای تغییر هندسه ترانزیت کالا در منطقه؛ تهران، مسکو را با پکن جایگزین میکند؟
اکو ایران: در حال حاضر امیدواری زیادی نسبت به گسترش روابط اقتصادی ایران و روسیه -به عنوان هدف اصلی تحریمهای غرب- وجود دارد و تهران به دنبال طرحهایی است که باور دارد میتواند نقش تعیین کنندهای در تغییر هندسه ترانزیت کالا در منطقه داشته باشد. با این همه این داستان با چالش بزرگی روبرو ست.
به گزارش اکوایران، به نقل از اقتصادنیوز، ایگور لویتین، فرستاده ویژه و مشاور پوتین، دو بار در سال 2023 به تهران سفر کرده و در مجموع در شش ماه گذشته پنج بازدید داشته است.
لویتین در آخرین سفر خود با شخصیتهای ایرانی از جمله محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور و مسئول هماهنگی تیم اقتصادی دولت و علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد. سفرهای مکرر لویتین به مذاکرات تهران و مسکو برای تکمیل کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) -یک مسیر تجاری جدید که اقیانوس هند را از طریق ایران به روسیه متصل میکند- مرتبط است.
سودای تغییر هندسه ترانزیت کالا در منطقه
به نوشته فارین پالیسی، در حال حاضر امیدواری زیادی نسبت به گسترش روابط اقتصادی ایران و روسیه -به عنوان هدف اصلی تحریمهای غرب- وجود دارد. شمخانی INSTC را پروژهای توصیف کرد که میتواند نقش تعیینکنندهای در تغییر هندسه ترانزیت کالا در منطقه داشته باشد.
به گفته مخبر، INSTC میتواند ایران را به خروجی صادراتی روسیه برای کالاهای کشاورزی به مقصد بازارهای خاورمیانه بزرگ تبدیل کند. برای این منظور، مخبر خواستار تشکیل کمیته جدیدی برای سوق دادن ایران و روسیه به سمت هماهنگی بیشتر در پروژههای زیرساختی مانند راهآهن و بزرگراه شده است.
با این حال تهران سابقا با اغراق در مشارکتهای اقتصادی خارجی قصد داشته تا رویکردی که سیاست خارجیاش را محرک تحریمها و تضعیف پتانسیل اقتصادی کشور میداند را نقض کند.
بزرگترین عامل نزدیکی تهران-مسکو
دور زدن تحریمهای غرب بزرگترین عامل برای شکل گیری روابط اقتصادی نزدیکتر بین روسیه و ایران بوده است. اهدافی چون تسهیل تجارت دوجانبه، تسریع در تکمیل INSTC و پیوند سیستمهای بانکی دو کشور برای تسهیل تراکنشهای مالی، از این داستان نشات میگیرد. اما چالشهای عمیقتری نیز برای روابط اقتصادی ایران و روسیه وجود دارد.
هر دو کشور به تامین مالی و فنآوری برای صنایع گاز و نفت بزرگ خود نیاز دارند- بخشهایی که در آن رقیب یکدیگر محسوب میشوند. این رقابت به ویژه برای ایران -با توجه به انتظارات برآورده نشدهاش برای سرمایهگذاری چین در این صنایع- امری دردناک است.
جنگ اوکراین و بازگشت امیدها برای رویای قطب منطقه
دو دهه است که تهران در تلاش میکند تا به یک قطب منطقهای بزرگتر برای حمل و نقل شرق به غرب و شمال به جنوب تبدیل شود. این بلندپروازیها شامل طرحهایی برای در دسترس قرار دادن جادهها، سیستم ریلی، بنادر و شبکه خطوط لوله نفت و گاز ایران در اختیار کشورهای همسایهای است که به دنبال بهترین گزینههای حملونقل برای رسیدن به بازار هستند. حداقل از اواسط دهه 1990، کارشکنی ایالات متحده در برابر با این تلاشها، امیدها در این باب را ناکام گذاشته، اما جنگ روسیه در اوکراین -و وضعیت نابسامان جدید مسکو- برنامهریزان اقتصادی روسیه را بر آن داشته تا بلندپروزایهای ایران برای تبدیل شدن به یک قطب تجاری منطقهای را دوباره جدی کرده است. در سالهای اخیر، چنین چشماندازی دوباره احیا شده و به دینامیسم جدیدی ایجاد کرده است.
بزرگترین مشتریان غلات روسیه کشورهای الجزایر، مصر، ایران، اسرائیل، لیبی، پاکستان، عربستان سعودی، سودان و ترکیه هستند که باید از طریق تنگه بسفر -تحت کنترل ترکیه- به دست آنها برسد. این تنگه از نظر فنی در قلمرو ناتو قرار دارد و مسکو نگران است که این ائتلاف دسترسیاش را محدود کند. ترکیه پیش از این دسترسی کشتیهای جنگی روسیه به این تنگه را قطع کرده است. اگر دسترسی به این تنگه بیش از این به خطر بیافتد، ایران میتواند به روسیه اجازه دهد تا به طور موثرتر -از طریق خطوط ریلی- به بسیاری از این بازارها دست یابد. ایران همچنین مایل است از INSTC برای صادرات کالاهای کشاورزی خود به بازار روسیه استفاده کند -جایی که آنها میتوانند با کالاهای کشاورزی ترکیه رقابت کنند. از این رو INSTC به عنوان یک پیشنهاد برد-برد محسوب میشود.
توافق همکاری راهبردی بلندمدت
اما این طرح فقط یک راه حل سریع برای مشکلات تنگه بسفر نیست. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در سفر 29 مارس خود به مسکو از نهایی شدن «توافقنامه همکاری راهبردی بلندمدت» خبر داد. در فاصله 2001-2021 توافقنامه همکاری استراتژیک ایران و روسیه به دشواری شکوفا شد و حجم مبادلات به طور متوسط در حدود 1.5 میلیارد دلار در سال بین سالهای 2016 تا 2022 در نوسان بود. شرکای اصلی تجاری ایران در این مدت چین و هند و سپس عراق، ترکیه و امارات متحده عربی بودهاند.
اگرچه تجارت بین روسیه و ایران در سال گذشته 20 درصد افزایش یافته (در حدود 4.9 میلیارد دلار)، روسیه همچنان از سایر شرکای تجاری عقب است.
روابط اقتصادی دو کشور تا حدودی به دلیل اینکه هر یک به درآمد صادرات هیدروکربن بستگی دارد، برای شکوفا شدن با مشکل بزرگی مواجه است. گزارشها درباره رقابت ایران و روسیه برای دسترسی به بازارهای نفت، با آغاز اعمال تحریمهای غرب علیه روسیه مخابره شد. تهران با تماشای فروش نفت روسیه به خریداران همیشگیاش-مشخصا چین- به تکاپو افتاد.
عقبنشینی به سبک پکن
در سال 2021، ایران و چین یک قرارداد استراتژیک 25 ساله به ارزش 400 میلیارد دلار امضا کردند که سروصدای زیادی به پا کرد، اما اقدامات عملی چندانی به همراه نداشت. چین بزرگترین شریک تجاری ایران است و تهران تحت تحریم نفت خامش را با تخفیف به پکن میفروشد، اما سرمایهگذاریهای بلندمدت کمتر از حد انتظارات بوده است. دادهها نشان میدهد که از آغاز دولت ابراهیم رئیسی، در آگوست ۲۰۲۱، چینیها در ۲۵ پروژه در ایران سرمایهگذاری کردهاند که ارزش آن تنها ۱۸۵ میلیون دلار است. افغانستان تحت حاکمیت طالبان، پس از روسیه، دومین سرمایهگذار بزرگ در ایران است، در حالی که چین در رتبه ششم قرار دارد.
هنگامی که رئیسی در فوریه امسال از پکن بازدید کرد، حدود 20 توافقنامه در زمینه تجارت، گردشگری و فروش تجهیزات ارتباطی چینی به ایران امضا شد، اما به طور آشکار خبری از پروژههای سرمایهگذاری بزرگ نبود. در همین حال، چین بیشتر روی تامینکنندگان نفت مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و حتی عراق سرمایهگذاری میکند -کشورهایی که اغلب بخشی از طرح کمربندوجاده پکن (BRI) هستند. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران و تحریمش توسط غرب، تهران امیدوار بود که یکی از اولویتهای کمربندوجاده پکن باشد و به پلی زمینی و دریایی تبدیل شود که شرق و غرب اوراسیا را به هم متصل میکند.
اما چین به دو دلیل تمایلی عمدهای به سرمایهگذاری در ایران ندارد. اول اینکه، برخلاف روسیه، چین به طور کامل در اقتصاد جهانی ادغام شده و باید محاسبات دقیق هزینه و فایده را در مورد نادیده گرفتن تحریم های ایالات متحده علیه ایران انجام دهد. ایالات متحده همچنان بزرگترین شریک تجاری چین است و پکن مراقب است که با نزدیک شدن بیش از حد به ایران، منافع اقتصادی خود را تضعیف نکند. مسئله قابل توجه و کمتر آشکارا دیگر در این رابطه، این واقعیت است که بر خلاف عربستان سعودی یا امارات متحده عربی، ایران برنامههای جدی اقتصادی برای آینده ندارد که هر سرمایه گذاری را گریزان میکند.
هر دو عامل در تنها شدن ایران در توسعه بندر چابهار نقش داشت. این پروژه بیش از 30 سال است که در حال انجام است. تهران ابتدا تعدادی قرارداد با شرکتهای هندی برای تامین مالی و ساخت این پروژه امضا کرد. علیرغم تعهدات منطبق با قرارداد، شرکت های هندی به طور کلی پس از فشار سنگین تحریم های ایالات متحده علیه ایران، از آن عقب نشستند. ایرانیها ناامیدانه به چینیها روی آوردند، اما مشکلات تحریمها نیز پکن را منصرف کرد. ایالات متحده هند را از تحریمهای خاص علیه ایران مستثنی کرد و به هند اجازه داد تا در چابهار بماند تا پکن را بیرون نگه دارد، اما این پروژه عمدتاً زیر سوال رفته است.
جایگزینی مسکو با پکن
عملکرد ضعیف پکن در سرمایهگذاری باعث شده که مسکو پس از سال 2022 به سرمایهگذار و شریک تجاری تهران تبدیل شد. در واقع، این کشور اکنون به بزرگترین سرمایه گذار خارجی در ایران تبدیل شده است، البته با رقم متوسط 2.76 میلیارد دلار. اگر این رویکرد بخواهد تعمیق شود، سرمایهگذاری روسیه در ایران، از جمله در چابهار، ممکن است خلاف انتظارات به نظر برسد: اگر این دو کشور رقیب انرژی هستند، چرا روسیه در بخش انرژی ایران سرمایهگذاری میکند؟
دیدگاه تان را بنویسید