افغانها در شمار ۴.۵ قربانی جنگهای پسا سپتامبر آمریکا
گزارشی از تلفات جانی جنگهای آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر نشان میدهد در مجموع ۴.۵ میلیون نفر در نتیجه آغاز این جنگها، که با حمله به افغانستان آغاز شد، جان خود را از دست داده اند.
fه گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، گزارش جدیدی از تلفات جانی جنگهای آمریکا پس از 11 سپتامبر نشان میدهد 4.5 میلیون نفر در نتیجه این جنگها جان خود را از دست دادند، شماری که بیشتر آنها را زنان و کودکان فقیری تشکیل میدادند که قربانی فروپاشی اقتصادی و آسیبهای مداوم برخاسته از این جنگها شدند.
«استفنی ساول» انسان شناس فرهنگی در گزارشی با عنوان «چگونه مرگ پس از پایان جنگ ادامه دارد: تأثیر پژواک جنگهای پس از 11 سپتامبر بر سلامت انسان» به آسیبهای مداوم جنگافروزیهای آمریکا و «مرگهای غیرمستقیم» نظامیگریهای واشنگتن میپردازد و تأکید میکند این مرگها ناشی از خشونت آشکار نیست، بلکه در نتیجه فروپاشی اقتصادی متعاقب، از دست دادن معیشت، ناامنی غذایی، تخریب خدمات بهداشت عمومی، آلودگی محیط زیست و آسیبهای مداوم، از جمله مشکلات سلامت روان، آزار و اذیت جنسی، خانگی و آوارگی رخ میدهد.
ساول در این گزارش آورده است که بدین ترتیب تعداد کل تلفات ناشی از جنگهای پس از 11 سپتامبر در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، یمن، لیبی و سومالی به طور چشمگیری از برآورد 937 هزار نفر به حداقل 4.5 میلیون نفر افزایش مییابد که تا 3.6 میلیون نفر از این موارد مرگ غیرمستقیم است.
وی افزود مرگومیرهای غیرمستقیم برخاسته از نظامیگریهای آمریکا در طول زمان افزایش مییابد؛ چنانچه جنگ ناشی از حمله آمریکا به افغانستان با خروج نظامیان این کشور از افغانستان در سال 2021 به پایان رسید، آمار غیرمستقیم تلفات و مشکلات بهداشتی مرتبط با آن همچنان در حال افزایش است.
به گفته ساول، تخمین معقول و محافظهکارانه برای درگیریهای معاصر، نسبت چهار مرگ غیرمستقیم به ازای هر مرگ مستقیم است؛ بنابراین هر چه جمعیت فقیرتر باشد، مرگ و میر غیرمستقیم ناشی از وقوع درگیری نیز بیشتر است.
این پژوهشگر افزود: مرگهای غیرمستقیم ویرانگر هستند، به ویژه به این دلیل که اگر جنگ نبود، میتوان از بسیاری از آنها جلوگیری کرد. به طور کلی، احتمال مرگ مردان در جنگ بیشتر است. زنان و کودکان به طور نامتناسبی قربانی مرگهای غیرمستقیم میشوند.
وی اضافه کرد که تأثیرات جنگ بر سلامت روان در طول نسلها ادامه خواهد داشت و بر والدین، فرزندان و سپس فرزندان آنها نیز تأثیر خواهد گذاشت. تخمینها نشان میدهد اضطراب و افسردگی در میان جمعیتهای متأثر از تعارض دو تا چهار برابر بیشتر از میانگین جهانی است.
همچنین زنان به دلیل خشونت مبتنی بر جنسیت، که در زمان جنگ تشدید میشود، به شدت از این تأثیرات رنج میبرند. در عراق، تجاوز جنسی و خشونت جنسی پس از سال 2003، زمانی که آمریکا و انگلیس به آن حمله کردند، به شدت افزایش یافت، از این میان کودکان نیز به ویژه آسیبپذیر هستند. از سوی دیگر کسانی که سطوح بالایی از خشونت جمعی را تجربه میکنند، دو برابر بیشتر در معرض ابتلا به بیماریهای مزمن هستند.
گزارش اضافه میکند سطوح سوء تغذیه کودکان شاخصی از مقیاس آسیبهای مربوط به جنگ است؛ بیش از 7.6 میلیون کودک زیر پنج سال در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و سومالی از سوء تغذیه حاد رنج میبرند به طوری که غذای کافی دریافت نکرده، بدن آنها تحلیل رفته و باعث میشود این کودکان بیشتر در خطر مرگ قرار بگیرند، به ویژه به دلیل آنکه سیستم ایمنی آنها به شدت تضعیف میشود.
ساول با اشاره به بحران وخیم انسانی در افغانستان اظهارداشت: نیمی از جمعیت این کشور در فقر شدید زندگی میکنند، و دهها هزار کودک زیر پنج سال به دلیل بیماریهای قابل پیشگیری مانند وبا و سرخک، سوء تغذیه حاد و عوارض نوزادی جان خود را از دست میدهند. همانطور که افرادی که بر اثر حمله هوایی یا شلیک مستقیم کشته میشوند، مرگ این افراد نیز باید جزو تلفات جنگی محسوب شود.
دیدگاه تان را بنویسید