طوفان صدق و غبار کذب
به گزارش مشرق، علی مهدیان یادداشتی با عنوان طوفان صدق و غبار کذب در کانال خود در تلگرام منتشر کرد:
یکی از آثار طوفان الاقصی در بعد معرفت شناختی است. این واقعه مهم تاریخی نشان داد غرب چگونه به صورت سیستماتیک ذهن بشر را در اختیار خود گرفته بود و راه نفوذ به واقعیت را بسته بود.
ساختارهای حقوقی و نظام تصمیم گیری در دنیا یک نوع مهندسی اجتماعی فرهنگی را رقم میزند و آنگاه این فرهنگ شکل یافته بر فرآیند فهم و معرفت بشر سایه میاندازد و به این ترتیب انسانها برای یافت حقیقت با یک پرده ضخیم به نام فرهنگ و تمدن غرب مواجه میشوند.
بگذارید مثال بزنیم، گوترش رییس سازمان ملل در سالگرد بمباران اتمی هیروشیما، هیچ نامی از آمریکا نبرد، از این جالبتر آنکه سیاستمداران ژاپنی نیز نامی از آمریکا نبردند و بلکه فومیو کیشیدا نخست وزیر ژاپن در عوض نام روسیه را برد. همین خط را در انیمیشن مهم و پر بیننده «مدفن کرمهای شب تاب»، جناب ایسائو تاکاهاتا ببینید. او کارگردان انیمیشن های مهمی چون آنشرلی، باخانمان، هایدی و امثالهم است. او یک انیمیشن فوق العاده جذاب درباره جنگ ژاپن میسازد و جالب است در این فیلم احساسی، هیچ اشاره ای به کسانی که مردم را کشتند نمیکند بلکه کسانی را محکوم میکند که ابلهانه با دشمن جنگیدند.
در همین ماجرای طوفان الاقصی نگاه کنید به استدلال نماینده اسراییل در سازمان ملل در مقابل همان جناب گوترش که حالا توضیح باید داد چرا اینجا کمی زبان به انتقاد گشوده. نماینده اسراییل میگوید ما یک کشور رسمیت یافته ایم و اینکه رفتار ما را ملامت میکنید نه حماس را یعنی لیاقت این سمت را ندارید.
ساختار حقوقی و نظام تصمیم گیری غرب، یعنی قدرت، فرهنگ میسازد و زاویه نگاه میآفریند و اینگونه ذهنها را در اختیار میگیرد و حالا در این بستر، حقوق بشر را چه کسی معنی میکند، تفسیر میکند، عملیاتی میکند. لیبرالیسم را چه کسی ؟ دموکراسی را چه کسی؟ عدالت را ، اخلاق را، دین را چه کسی؟
کارگردان فیلم آمریکایی «حرامزاده های لعنتی» فیلمی درباره جنگ نازیها درباره یهودیها میسازد که در انتهایش هیتلر به دست این جماعت با ظاهر آمریکایی کشته میشود، و دختر یهودی پشت پرده سینما میرود و بلند بلند میخندد و میگوید این قدرت ما است. ما تاریخ را هم تغییر میدهیم. این نه فقط تاریخ است بلکه تمام مفاهیم بنیادین اندیشه نیز هست که تغییر میکند.
معرفت به جای آنکه کشف واقع باشد ساختن آن است و اینچنین اولا پای قدرت حاکمان وسط میآید. قدرت پول و بمب و رسانه. اومانیسم اصالت به حیوانیت انسان است و آزادی نیز آزادی همان حیوان، و روشن است که خروجیش عبودیت مقابل لویاتان بین المللی است که حاکم بر همه بشر است.
طوفان الاقصی سیلی است که به این تمدن خورد. نکند این سیلی را ببینیم و عقبه تاریخی اش را نفهمیم. سیلی را قسام نزد، محمد الضیف نزد، کل بدنه تاریخی نوسلفی اخوان سیدقطب نزد، این سیلی محصول یک بیداری است که گستره اش را در یمن و لبنان و عراق و سوریه و کجا و کجا میبینید. طغیان فطرت ناب بشر که خمینی ره اثاره کرد و در حال گسترش است. تمام نمیشود.
حالا مردم دنیا کمی باطن این تمدن را میبینند. باطنی به شدت وحشی، ظالم، خودبنیاد، کثیف ، این بروز باطن کفر مهمترین دستاورد طوفان است. پرده را کنار زد. قصه از این هم شدید تر است. غرب برای موجودیت و مسیرش آنقدر وحشی است که حدس نمیزنید.
جبهه حق اساسا هدفی ندارد جز بیداری مردم، این گستره بیداری بستر مناسبی برای فهم و معرفت باز میکند. هم ذات کفر را بیشتر نشان میدهد و هم عمق حق را.
شهادت کودکان معصوم و زنان بی گناه در حالیکه ذکر میگویند، اینگونه تبر به ذات دشمن میزند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.
دیدگاه تان را بنویسید