سوگلی سیاسی نتانیاهو دوست دارد در غزه فقط جنازه ببیند +فیلم و عکس
در حالی که اسراییل آشکارا مسیر «نسلکشی» را علیه مردم غزه به کار گرفته، سیاستمداران این رژیم نیز به میدان آمدهاند تا اثبات کنند در جنایت پیش کی و شیطان صفتی دست کمی از نظامیان رژیم ندارند.
به گزارش سرویس جهان مشرق، در جریان رویداد 7 اکتبر، طوفانالاقصی و تجاوزهای جنایتکارانهی رژیم صهیونیست، جهان هر روز شاهد برافتادن آخرین نقابهای ساختگی «تمدن» و «انسانیت» از چهرهی کارگزاران و عمّال رژیم صهیونیستی بوده است. در حالی که اسراییل آشکارا و صراحتا مسیر «نسلکشی»، به روشهای مختلف، را علیه مردم غزه به کار گرفته، سیاستمداران این رژیم نیز به میدان امدهاند تا اثبات کنند در جنایتپیشگی و شیطانصفتی دستکمی از نظامیان این رژیم کودککش ندارند.
«می گولان»، نمایندهی حزب لیکود در کنست، که چند هفته قبل به عنوان «وزیر برابری اجتماعی و پیشرفت وضعیت زنان» در کابینه نتانیاهو منصوب شد، در برنامهای تلویزیونی گفت:
" من هیچ اهمیتی به غزه نمی دهم. حقیقتا برایم مهم نیست. از نظر من، آنها{مردم غزه} می توانند در دریا شنا کنند{تا از غزه خارج شوند}. من فقط می خواهم جسد «تروریستها» در سراسر غزه ببینم."
این که یک «زن»، که طبعا باید احساساتی لطیفتر و عواطفی حساستر داشته باشد، این چنین با سردی و قساوت از زجر صدها هزار انسان سخن بگوید، شاید بیش از هر جا، در بین موجودات موسوم به «صهیونیست» یافت می شود. تازه این زن، وزیر «برابری اجتماعی» این رژیم است و مثلا قرار است فردی متعهد و دلسوز برای «انسان»ها باشد، اما در قاموس و جهان-زیست صهیونیستها، همهی معانی وارونه و واژگونه می شوند.
می گولان ظاهرا سوگلی اینروزهای تندروترین جریان سیاسی در اسراییل است و پیوند نزدیکی با حلقهی نتانیاهو، بنگویر و اسموتریج دارد. تصویر او بارها در حال گفتگوی خصوصی با نتانیاهو و حتی گرفتن سلفی با او در داخل کنست، ثبت شده است که برخی منابع آن را شاهدی بر رابطهی خاص بی بی با این زن افراطی می دانند. این زن قبلا در مصاحبهای گفته بود که "به نژادپرست بودن افتخار می کند" و علیرغم مخالفت شدید واشینگتن با ارتقاء سیاسی این عنصر سوپررادیکال، نتانیاهو او را برای وزارت معرفی کرد.
کردار و گفتار موجوداتی چون نتانیاهو، بن گویر، گالانت، اسموتریج و همین می گولان، خود مدرک و گواهی آشکار بر این واقعیت است که «صهیونیزم»، هیچ پیوند و ارتباطی با یکتاپرستی، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت موسی و شریعت موسوی ندارند، بلکه دقیقا ریشه در جبههی مقابل، یعنی عالم کفر و شیطانیت دارند.
دیدگاه تان را بنویسید