نه دوست و نه دشمن:تغییر روابط روسیه و ارمنستان در سایه تحولات قره باغ
ارمنستان در تلاش است تا با درس گرفتن از اشتباهات گذشته تمام امید خود را تنها به یک متحد استراتژیک معطوف نکند. از همین روی، چرخش به مدار غرب و جستجوی شریک جدید در جنوب جهانی با یک بی میلی برای قطع روابط با روسیه همراه است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ارمنستان در آستانه تدوین یک سیاست خارجی جدید است. رضایت مسکو در طول جنگ یک روزه یا همان جنگ سوم قرهباغ، که در آن آذربایجان منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی را بازپس گرفت و باعث فرار همه ارامنه قرهباغ شد، به این معنی است که بیشتر ارامنه دیگر روسیه را متحد استراتژیک و ضامن امنیتی خود نمیبینند. این موضوع احتمال روی آوری ایروان به ساختارهای غربی و هم تمایل به اتحاد با قدرتهای منطقهای همچون ایران و هند را به شدت افزایش میدهد.
در عین حال، باوجود دوری از روسیه، ایروان همچنان به دنبال حفظ روابط سازنده در برخی حوزههای مشترک با مسکو از جمله انرژی و اقتصاد خواهد بود و با وجود ضربه روحی ناشی از از دست دادن قرهباغ، تلاشها برای حل مناقشه طولانی مدت با آذربایجان و عادی سازی روابط با ترکیه ادامه خواهد داشت.
مدافع ارامنه؟
هم برای نخبگان ارمنی و هم برای عموم مردم، رویدادهای قرهباغ کوهستانی که در نظر آنها چیزی جز پاکسازی قومی نبوده این ایده را که روسیه تنها محافظ و ضامن امنیتی ارمنستان است، از بین برد و در نزد افکار عمومی مدفون کرد. این عقیده که روسیه بزرگترین ضامن امنیتی ارامنه است قرنهاست که به اشکال مختلف در میان ارامنه وجود داشته و حداقل به ربع اول قرن نوزدهم باز میگردد و تا حدودی بخشی از هویت ملی ارمنه را شکل میدهد. با این حال حتی اگر همین امروز بحران روابط میان دو کشور حل شود، تصویر روسیه در اذهان ارامنه هرگز دیگر همانند قبل نخواهد بود.
البته شرایط کنونی، اولین بار در تاریخ ارمنستان برای دست کم گرفتن و یا نادیده گرفتن نقش روسیه در جامعه ارمنی نیست. ایده «برادر بزرگ» روسی هر زمان که روسیه نهتنها به ارامنه کمک نکرد، بلکه با مخالفان آنها نیز همکاری میکرد، با واقعیت در تضاد بود. اما پس از طی زمان وضعیت تغییر کرد و روسیه دوباره جایگاه خود را به عنوان متحد و محافظ در جهان بینی اکثریت ارامنه باز یافت است.
به عنوان مثال، در سالهای آخر عمر اتحاد جماهیر شوروی، ارمنستان به دلیل اینکه موضع حزب کمونیست را در قبال بحران قرهباغ به آذربایجان نزدیک میدید به یک مخالف جدی سیاستهای مسکو تبدیل شده بود. با این حال، از اواسط دهه 1990 و بعد از استقلال، ارمنستان دوباره روسیه را به عنوان یک متحد استراتژیک در نظر گرفت.
رسماً اعتقاد بر این بود که ایروان یک سیاست خارجی چند جانبه را دنبال می کند، اما بدیهی بود که نقش روسیه از سایرین مهمتر است. هر بار که منافع طرفین با یکدیگر در تضاد قرار میگرفت، جهت گیری به سمت مسکو برجسته میشد؛ به عنوان مثال، در سال 2013، تحت فشار کرملین، ایروان توافقنامه ارتباط با اتحادیه اروپا را کنار گذاشت و تمایل خود را برای پیوستن به اتحادیه اقتصادی اوراسیا اعلام کرد.
البته، همیشه ارمنیهایی هستند که خواستار روابط نزدیکتر با غرب، از جمله از طریق پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو بودند، اما حداقل تا جنگ دوم قرهباغ در سال 2020، این درخواستها همیشه در حاشیه قرار داشت. حتی انقلاب مخملی 2018 که نخستوزیر نیکول پاشینیان را به قدرت رساند، تغییری در محاسبات و دیدگاه سیاست خارجی نخبگان ارمنی ایجاد نکرد.
در حالی که پاشینیان با رهبران جوان غربی مانند امانوئل ماکرون، رئیس جمهورفرانسه و جاستین ترودو، نخست وزیرکانادا، نقاط مشترکی پیدا کرد، اما موضوع تغییر جهت سیاستخارجی به سمت غرب را مطرح نکرد و حتی در آن زمان از سوی نخستوزیر این موضوع تکرار شد که نیازی به انقلاب و تغییرات اساسی در سیاست خارجی ارمنستان وجو ندارد. پاشینیان حتی با فرستادن پزشکان و مهندسان نظامی به سوریه به عنوان بخشی از مداخله نظامی روسیه در حمایت از بشار اسد، موجب نارضایتی کاخسفید از سیاستهای در پیش گرفته ارمنستان شد.
در حالی که جنگ 2020 نشان داد ایروان از نظر بین المللی در قرهباغ تنها مانده است، روسیه توانست با جلوگیری از نابودی کامل نیروهای ارمنی در قرهباغ کوهستانی و استقرار نیروهای حافظ صلح، تا حدودی اعتبار خود را در میان ارامنه حفظ کند و ارامنه را مجبور کرد که دوباره روسیه به عنوان ضامن امنیت صحبت کنند.
تنها پس از فوریه 2022 برای ارمنستان آشکار شد که وضعیت موجود ناپایدار شده است. روسیه که در جبهههای اوکراین درگیر بود، دیگر نمیتوانست توجه زیادی به قفقاز جنوبی داشته باشد و روابط با باکو و آنکارا در شرایط مقابله با تحریمهای غرب اهمیت بیشتری برای مسکو پیدا کرد. با این حال، نخبگان سیاسی در ایروان و استپاانکرت نتایج متفاوتی از وضعیت جدید گرفتند.
از بهار 2022، ایروان به تدریج از مسکو دور شد و روابط با غرب را بهبود بخشید و آمادگی خود را برای مصالحه در مورد قرهباغ ابراز کرد. در همین زمان ارامنه به طور فزایندهای دریافتند که نه تنها استقلال قرهباغ، بلکه حتی حفظ وضعیت موجود دیگر به سادگی امکان پذیر نیست. در این شرایط، بر خلاف روسیه و سازمان پیمان امنیت جمعی که در جریان تشدید گسترده درگیرها در شهریور 1401 (سپتامبر 2022 ) موضع بیطرفی اتخاذ کردند، غرب آماده بود حداقل از طریق روشهای دیپلماتیک از امنیت ارمنستان حمایت کند.
در استپاانکرت به وضعیت متفاوت نگاه میکردند. در آنجا، بسیاری همچنان به ارتش روسیه اعتماد داشتند و آنها را تنها مانع در برابر حمله احتمالی آذربایجان میدانستند. هم در میان نخبگان و هم در میان ساکنان قرهباغ کوهستانی، یک اعتماد به نفس قوی و به ظاهر غیرمنطقی وجود داشت که روسیه اجازه نخواهد داد که جمهوری ناگورنو-قرهباغ نابود شود.
این موضع مورد حمایت اپوزیسیون پارلمانی طرفدار روسیه در ارمنستان نیز قرار گرفت. تا جایی که در آگوست 2023، تغییر رئیس جمهوری ناگورنو-قرهباغ به تصویب رسید. آراییک هاروتونیان که از نزدیکان پاشینیان به شمار میرفت، جای خود را به ساموئل شهرامانیان داد که از نیروهای طرفدار روسیه محسوب میشد. این امر باعث شور و شوق قابل توجهی در صفوف مخالفان دولت و طرفدار روسیه در ایروان شد و امیدهایی را برای خلاص شدن از شر پاشینیان به روشی مشابه در ارمنستان ایجاد کرد.
با این حال، جنگ یک روزه در ماه سپتامبر 2023 و متعاقب آن مهاجرت ارامنه از قرهباغ کوهستانی، حتی برای ارمنیان طرفدار روسیه نیز آشکار ساخت که روسیه قادر نیست و یا نمیخواهد از ارامنه قرهباغ محافظت کند.
روسیه حتی برای کمک به سیاستمداران قرهباغ کوهستانی که طرفدار روسیه بودند، وارد عمل نشد. با تسلط بر منطقه، نیروهای امنیتی آذربایجان رؤسای جمهور سابق قرهباغ کوهستانی، آرکادی غوکاسیان، باکو ساهاکیان و آراییک هاروتونیان و همچنین روبن واردانیان، تاجر روسی ارمنی الاصل را که به قرهباغ کوهستانی نقل مکان کرده بودند، دستگیر کردند.
در نتیجه حوادث سپتامبر، برخلاف انتظار، نه تنها منجر به سقوط دولت پاشینیان در ارمنستان نشد، بلکه برعکس، اپوزیسیون طرفدار روسیه و مخالفان پاشینیان را به شدت تضعیف کرد. شکست اعتراضات طرفداران روسیه در سپتامبر 2023 نشان داد، این روایت که روسیه و سیاستمداران ارمنی طرفدار آن مقصر اصلی فاجعه قرهباغ بودند، در ارمنستان به طور فزایندهای در حال گسترش است. این اجماع در جامعه ارمنستان در حال شکل گیری است که پس از اتفاقات قرهباغ، ادامه روابط با روسیه غیرممکن است.
روبه غرب؟
سیاست خارجی ارمنستان «پس از روسیه» چگونه خواهد بود؟ در درجه اول جدیترین مشکل ارمنستان همچنان درگیری با آذربایجان و بزرگترین حامی آن ترکیه است. مقامات آذربایجان از زمان تصرف قرهباغ به صورت سینوسی همچنان در اظهارات خود نسبت به ارمنستان تهاجمی عمل میکنند و از آن سو الهام علیاف عجلهای برای امضای هیچ سندی در زمینه عادی سازی روابط میان دو کشور ندارد.
ایروان هنوز به خوبی درک نمیکند که چگونه این کنش سیاسی باکو را تفسیر کند. شاید آذربایجان عجلهای ندارد زیرا هر آنچه را که میخواست پس از بازپسگیری قرهباغ دریافت کرده است. اما این احتمال نیز وجود دارد که باکو عمداً در حال خرید زمان باشد تا جامعه بین المللی این فرصت را داشته باشد تا رویدادهای سپتامبر در قرهباغ کوهستانی را هضم کند و با آرامش بیشتری نسبت به تشدید تنش بعدی واکنش نشان دهد. اما آنچه مسلم است باکو از ادعاهای خود نسبت به برخی مناطق بررونبوم و یا کریدور زنگزور دست نمیکشد هرچند اگر باکو لحن خود را در برخی موارد آرامتر کرده باشد.
به هر حال، وقایع سپتامبر ایروان را بیشتر متقاعد کرد که باید به دنبال راهحلی برای درگیری با همسایگانش باشد. ازهمینروی رهبری ارمنستان پروژه «چهارراه صلح » را پیشنهاد کرد که قرار است جایگزینی برای پروژه «کریدور زنگزور» شود. تا کنون، این طرح شور و شوق زیادی در میان مخالفان ایروان ایجاد نکرده است، اما طرح این پروژه به رد این اتهام که ارمنستان مقصر بسته بودن راههای ترانزیتی منطقه قفقازجنوبی است کمک شایانی خواهد کرد.
لفاضیهای صلحطلبانه رهبران ارمنستان در مقابل اقدامات و لفاظیهای تهاجمی باکو مجددا موجب تشکیل هستههای مقاومت مردمی در میان جامعه ارمنستان است. با این وجود، هم در میان نخبگان سیاسی و هم در میان جامعه متخصص، اجماع فزایندهای وجود دارد که در حال حاضر و بدون داشتن یک متحد قوی، هیچ جایگزینی برای چنین سیاستی وجود ندارد. هر تصمیم دیگری از سوی ایروان منجر به تشدید تنشها و شکستهای جدید خواهد بود.
البته ارمنستان امید خود را برای تعدیل و تغییر موازنه قوای کنونی در منطقه، در درجه اول از طریق همکاری با غرب میبیند. ماههای اخیر از نظر سطح فعالیت و دیدار مقامات ارمنستان با رهبران غربی بیسابقه بوده است. علاوه بر این، در حال حاضر یکی از موضوعات گفتگو با رهبران پارلمان اروپا و فرانسه امنیت است، موضوعی که قبلا ترجیح داده میشد با غرب در مورد آن صحبت نکنند. ایروان همچنین به وضوح نشان داده که بر خلاف باکو، یک پلتفرم غربی را به جای روسی برای بحث در مورد مناقشه ارمنستان و آذربایجان ترجیح میدهد.
از سوی دیگر ایروان درک میکند که روند نزدیک شدن به غرب با محدودیت های خاصی برای این کشور همراه است. ارمنستان همچنان در مسائل حیاتی همچون امنیت، انرژی و حملونقل به روسیه وابسته است. ساده لوحانه است که تصور کنیم غرب بتواند به سرعت در همه این زمینه ها جایگزین روسیه شود. همچنین بدیهی است که در صورت شروع دور جدید درگیریها با آذربایجان، انتظار کمک نظامی مستقیم از غرب دشوار است. به احتمال زیاد موضوع به فشارهای دیپلماتیک بر باکو و تحریم ها محدود خواهد شد که البته اثربخشی آن کاملا در هالهای از ابهام است.
بنابراین، ایروان تلاش میکند تا با دقت در مورد روابط جدید با غرب صحبت کند. پاشینیان در سخنرانی خود در پارلمان اروپا اظهار داشت: «ارمنستان آماده است تا به اتحادیه اروپا نزدیکتر شود، تا آنجا که اتحادیه اروپا این امر را ممکن میداند».
برخی از سیاستمداران و نمایندگان جامعه مدنی ارمنستان میگویند که ارمنستان باید در آینده به اتحادیه اروپا و ناتو بپیوندد، اما دولت رسما ترجیح میدهد به ورود یا خروج احتمالی از پیمان امنیت جمعی و یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا اشاره نکند.
جهتگیری به سمت جنوب
با این حال، ایروان نمیخواهد اشتباهات گذشته خود را با تکیه بیش از حد به یک متحد استراتژیک تکرار کند در نتیجه، بعید است که روابط خود با مسکو را قطع و خود را برای یافتن شرکای جدید تنها به غرب محدود کند.
بدیهیترین گزینه برای ارمنستان در مورد یک متحد غیر غربی، ایران است که علیرغم نگرش متفاوت و همراهی با باکو نسبت به حوادث قرهباغ کوهستانی بارها گفته است که از تمامیت ارضی ارمنستان و آذربایجان حمایت میکند. ایران همچنین مخالفت خود را با ایجاد کریدور فراسرزمینی از طریق جنوب ارمنستان که آذربایجان را به منطقه نخجوان مرتبط میکند، ابراز کرده و در همین راستا از پروژه راهگذر ارس رونمایی کرده است.
جمهوری آذربایجان و ایران بارها بر سر این موضوع با هم درگیر شدهاند و تنشها تنها پس از آن کاهش یافت که مقامات ترکیه و آذربایجان در ماه اکتبر اعلام کردند که ارتباطات بین دو کشور از طریق مسیر ایران ادامه پیدا خواهد کرد. به هر صورت ایران، بهعنوان شریکی حیاتی برای ارمنستان باقی مانده است. و بنابراین، ایروان در چرخش به سمت غرب سیاست خارجی خود، قطعا باید به تهران نگاه کند و منافع تهران را مدنظر قرار دهد تا باعث تحریک ایران در منطقه نشود.
شریک دیگر از جنوب جهانی که ایروان به آن امید بسته هند است. دهلینو پس از جنگ 2020 مورد توجه ارمنستان قرار گرفت. زمانی که آذربایجان در این جنگ نه تنها توسط ترکیه و اسرائیل بلکه از جانب پاکستان نیز به طور فعالانهای مورد حمایت تسلیحاتی قرار گرفت. از آن زمان، ارتباطات بین هند و ارمنستان از جمله در زمینه تامین تسلیحات آغاز شده و هر روز شاهد پیشرفتهای چشمگیری است.
جدای از ملاحظات ایدئولوژیک، مهمترین دلیل علاقه هند به ارمنستان را میتوان در استفاده از کریدور تجاری دانست که این کشور را از طریق ایران و منطقه ارمنستان جنوبی یا همان استان سیونیک به دریای سیاه و تجارت با اروپا متصل میکند. نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که نباید میزان دخالت بالقوه هند در امور قفقاز را دست بالا گرفت. تصور حضور هند در منطقه و در مرز ارمنستان و آذربایجان در صورت تشدید تنش و درگیریها دشوار و تقریبا محال است.
با این حال، هیچ یک از شرکای جدید ارمنستان نمیتواند یا آمادگی جایگزین روسیه را بهعنوان یک ضامن امنیتی برای ایروان ندارند. ارمنستان همچنین در مورد مسائل دیگری مانند انرژی و حملونقل به روسیه وابسته است. بی میلی ایروان برای قطع کامل روابط با مسکو قابل درک است. همانطور که بسیاری از مردم ایروان امروز تکرار میکنند؛ اگر در روسیه متحدی را از دست میدهیم، حداقل نباید دشمنی در آنجا پیدا کنیم. ساده لوحانه است اگر فکر کنیم که غرب به سادگی میتواند جایگزینی برای روسیه در همه این زمینهها باشد.
در مسکو هر گامی از سوی ارمنستان به سمت غرب به عنوان یک اقدام خصمانه برعلیه روسیه تلقی میشود و کرملین هنوز اهرمهای زیادی برای اعمال فشار و یا تنبیه ایروان دارد. کرملین میتواند به باکو چراغ سبز نشان دهد تا عملیات نظامی دیگری را برعلیه ارمنستان آغاز کند، صادرات گاز طبیعی را متوقف کند و یا برای مثال ارمنیهای روسیه اخراج کند.
استفاده از اقدامات رادیکال، اگرچه آسیب زیادی به ارمنستان وارد میکند، اما به بازگشت آن به مدار نفوذ روسیه کمکی نخواهد کرد و تنها منجر به افزایش احساسات ضد روسی و جستجوی فعالتر برای شرکای جدید غربی خواهد شد. علاوه بر این، ایروان خواهان درگیری آشکار با روسیه نیست و تلاش میکند تا حداقل روابط اقتصادی را که علی رغم مشکلات سیاسی در حال رشد است، حفظ کند.
بنابراین، زمینه های قابل توجه زیادی برای امیدواری وجود دارد که مسکو و ایروان بتوانند بر مشکلات کنونی خود غلبه کنند و رابطه جدیدی ایجاد کنند و یا حداقل طلاق متمدنانهای داشته باشند. اما تاریخ روابط روسیه با دیگر کشورهای پس از فروپاشی شوروی نشان می دهد که مسکو همیشه در چنین مسائلی منطقی رفتار نمیکند.
دیدگاه تان را بنویسید