پرونده نگاه به شرق| موانع داخلی، سد توسعه روابط ایران-چین/۱
رئیس سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران میگوید اصلی تر ین سد ورود سرمایه به کشور موانع داخلی از جمله نحوهی قیمت گذاری ارز و مسائل به خروج سود سرمایه گذاری است که بسیاری از این مشکلات در قانون تامین مالی جهش تولید مرتفع شده است
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مطالب این پرونده که شامل گفت وگوهای تفصیلی و یادداشتهای مرتبط با این راهبرد است از این هفته در خروجی خبرگزاری قرار خواهند گرفت. در قسمت اول آن به ابعاد اقتصادی و همکاری های مشترک در حوزه سرمایه گذاری روابط میان این دو کشور توجه کرده است.
در این قسمت بردیا عطاران، پژوهشگر سیاست خارجی به چشم انداز کلان اقتصادی چین جدید، مسائل منطقهای و دوجانبهی فی ما بین و ابعاد همکاری های آیندهی تهران- پکن در گفت و گو با علی فکری رئیس سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی و فنی ایران پرداخته است.
مشروح این گفت و گو به شرح زیر است.
تسنیم: قبل از اینکه ما وارد بحثهای مشخصاً ایران و چین شویم می خواستم در خصوص سازمان بدانم خود سازمان سرمایه گذاری خارجی در دوران تصدی سه ساله شما در این سازمان چه اقداماتی را در راستای جذب سرمایه خارجی انجام داده است؟
**سازمان سرمایه گذاری و کمک های اقتصادی فنی ایران سازمانیست مسئول اجرای قانون جذب و حمایت از سرمایه گذاری خارجی و در واقع دبیرخانه هیئت سرمایه گذاری خارجی جمهوری اسلامی ایران این سازمان محسوب می شود و مسئولیت جذب سرمایه خارجی و البته مسئولیت جذب تامین مالی خارجی در وزارت اقتصاد به این سازمان سپرده شد. در حوزه سرمایه گذاری اتفاقاتی که افتاد، اول از همه که ما تصمیم گرفتیم از ابتدای دولت که آمارهایی که داده می شود و تصویری که از وضعیت سرمایه گذاری خارجی ارائه می شود یک تصویر واقعی باشد. تصویری که اگر فعالان اقتصادی به آمارهای سازمان مراجعه کردند و خواستند ببینند که وضعیت واقعی ما در جذب و جلب سرمایه خارجی چیست بتوانند به این آمارها اتکا کنند. این شاید در نگاه اول برای خود ما یک چالش محسوب میشد چون میدانید در راند جلب سرمایه خارجی ما یک معرفی فرصتهای سرمایه گذاری را داریم و بعد از آن به نقطهای می رسیم که ما آمادگی دستگاههای مختلف موثر در آن طرح سرمایه گذاری را مشورتها را با آنها انجام می دهیم مدارک مورد نیاز را می گیریم و نهایتاً سرمایه گذار را به سرمایه پذیر متصل میکنیم.
تسنیم: الان چین در میان سرمایهگذاران در کدام نقطه ایستاده است.
** اگر بخواهیم کل دولت سیزدهم را بگوییم جایگاه دوم اما اگر بخواهیم سال 1402 را بگوییم جایگاه اول؛ البته این باز هم می گویم آن بخشی از سرمایهها که در سازمان سرمایه گذاری وارد می شوند و درخواست مجوز سرمایه گذاری میکنند ممکن است ما چند ماه دیگر که مصاحبهای داشته باشیم چون ما آمار مربوط به سرمایه گذاری هایی که مجوز ما را دریافت نکردند از سازمان های دیگر مثلا از شرکت ملی نفت ایران که دریافت بکنیم و با معیارهایی که داخل سازمان داریم تطبیق بدهیم ممکن است دوباره این جایگاه تغییر کند اما آن چیزی که من امروز خدمت شما می گویم مربوط می شود به آمارهای مجوزهای سرمایه گذاری یا در واقع طرحهای سرمایه گذاری که مجوز سرمایه گذاری خارجی را دریافت کردند از این بُعد چین در سال 1402 جایگاه اول بوده و ولی در کل دوره دولت سیزدهم جایگاه دوم و جایگاه اول که در کل دولت سیزدهم روسیه بوده است.
تسنیم: یک چالشی در حوزه سرمایه گذاری خارجی وجود دارد و آن این است که برخی معتقدند که ما به عنوان یک کشوری که فروشنده نفت و انرژی هستیم عموماً باید تراز تجاریمان مثبت باشد و ما نیاز به سرمایه گذاری به یک معنا نداریم و باید در ازای فروش نفت و گاز و انرژی که داریم فناوری وارد کنیم. به جز این نگاه، عده دیگری معتقدند که ما نمی توانیم سرمایه گذاری خارجی به دست بیاوریم و این دلیلش عمدتاً تحریمها یا برخی چالشهای بیرونی است برخی هم معتقدند علت عدم ورود سرمایه خارجی موانع داخلی است. با توجه به صحبتها و مصاحبهها و یادداشتهایی گذشته شما که اعتقاد داشتید برخی موانع قانونی و مواردی از این قبیل وجود دارد که اجازه نمی دهد سرمایه خارجی وارد شود، امکان دارد این موانع که اجازه نمی دهد سرمایه خارجی وارد کشور شود را برایمان توضیح دهید؟
** در بین این سه دسته که شما اشاره داشتید الان دیگر فکر نمی کنم دسته اول به آن صورت طرفداری داشته باشد چون اساساً هیچ کشوری و هیچ سرمایه داری یا سرمایه گذاری نمی آید صرفاً فناوری را بدهد، فناوری را در اختیار شما قرار بدهد بدون اینکه بخواهد در منافع آن شریک شود پس اینکه ما بگوییم ما صرفاً میخواهیم فناوری بیاوریم و وارد کنیم فناوری را -حالا مستقل از اینکه اصلا آیا چنین منابعی را ما داریم یعنی آیا همچنان منابع نفتی ما اجازه یک چنین حرکتی را می دهد یا خیر- این خودش یک بحث دارد که من معتقدم منابع نفتی داریم و همچنان یک کشور تولید کننده منابع انرژی هستیم اما در عین حال یکی از مصرف کنندگان بزرگ هم هستیم حالا چه در مصرف روزانه و خانوار و چه در مصارف صنعتی و زنجیره های تولیدی.
ما باید منفعت مشترک با کشورهایی که حالا ما در دولت سیزدهم اسمشان گذاشتیم کشورهای همسایه و همسو همسایگان منافع مشترک جامعه ای دارند یعنی فقط حوزه اقتصادی نیست در حوزه های مختلف با همدیگر منفعت مشترک داریم و سرنوشت مشترک. بنابراین این منافع قابل تعریف هست با کشورهای همسو هم کشورهایی هستند که توسعه ما پیشرفت ما یا اجرای طرحهای اقتصادی در ایران به نوعی نفع آنها را هم تامین می کند اینها منابع اصلی تامین سرمایه خارجی در ایران هستند و امروز ما از ابتدای دولت سیزدهم بر این بخش از منابع تمرکز کردیم.
به همین دلیل شما می بینید جایگاه کشورهایی که الان به مهمترین سرمایه گذاران در ایران تبدیل شدند نسبت به گذشته هم تغییر کرده و هم مقدارش یعنی هم از نظر کیفی تغییرات را مشاهده میکنیم و هم از نظر کمی. این ناشی از همین نوع نگاه بود اما موضوعی که ما داریم اینکه بگوییم تحریم من حالا در یک مصاحبه قبلی گفتم تحریم بالاخره برای آن کشورهایی که پیشرفت ما در راستای منافعشان نیست، اثر می گذارد جاهایی هم هزینه های ما را افزایش می دهد کسی منکر این موضوع نیست که ما بگوییم تحریم هیچ اثری ندارد نه هزینه هایمان را افزایش می دهد ما هم به صورت متقابل می توانیم اقداماتی انجام بدهیم که هزینههای تحریم کننده را افزایش بدهیم اینکه حالا چه کارهایی انجام می دهیم در موردش صحبت کرد.
اما موضوع موانع داخلی هست الحمدلله چند روز پیش با اینکه به ماههای پایانی این دوره از مجلس شورای اسلامی رسیدیم با همتی که نمایندگان محترم مجلس داشتند این طرح تامین مالی جهش تولید به نتیجه رسید و من خاطرم هست دو سه ماه پیش وقتی که شورای نگهبان ایرادات قانونی را روی طرح داشتند به مجلس برگرداندند من به چندی از دوستان در کمیسیون اقتصادی مجلس عرض کردم که به این دوره می رسد که این اتفاق بیفتد و امروز خیلی خوشحالم که بگویم که این اتفاق افتاد و شورای نگهبان اعلام کردند که این طرح تایید شد و به دولت ابلاغ می شود. آنجا خیلی از موانع در واقع دیده شده که چطور باید رفع شود چطور ما باید بخش خصوصی و مشارکت مردم را در جذب سرمایه خارجی داشته باشیم اینجا در آن طرح آمده البته می گویم الان چون هنوز قانون به ما ابلاغ نشده من نمی توانم دقیق بگویم کدام ماده قانون هست آن لایحهای که بود ماده 30 بود. الان ما در این قانون بحث نرخ ارز، ارزی که سرمایه گذار خارجی مثل بقیه فعالان اقتصادی یا گردشگر خارجی که وارد ایران می شوند با چه نرخی ارزشان را ما می خریم چه مشوقی در این رابطه داریم.
اقدامات زیادی انجام شد. ما و بانک مرکزی خیلی هماهنگ بودیم اما هر دو ما نیاز به یک بستر قانونی داشتیم که این را الحمدالله نمایندگان مجلس وشورای نگهبان انجام دادند و امروز ما دیگر آن قانون را داریم که حالا تو هم یکی دو راز ابلاغ خواهد شد پس این موانعی که داریم صحبت از این دست موانع است.
تسنیم: همینجا از صحبتتان وام بگیرم. ما در خصوص رابطه دو جانبه میان ایران و چین هم شاهد همین مسئله هستیم که یکی از دلایلی که مطرح می شود برای اینکه سرمایه گذار چینی به صورت کامل ورود نمیکند یا طرحهایی که پیشنهاد می شود در اخبار می آید و رفت و آمد می شود. ما به صورت ملموس نمیبینیم قراردادهایش را نمی شنویم این است که همین دوگانه وجود دارد می گویند چینیها به خاطر دلایل خارجی مثل تحریم ریسکهای سیاسی که وجود دارد ورود نمیکنند. برخی هم معتقدند موانع داخلی برای این زمینه وجود دارد شما در خصوص رابطه مشخص ما و چین دقیقا این موانع را کجا ارزیابی می کنید؟
**من کاملا به آن قسمت دوم معتقد هستم. یعنی باز هم این را تاکید می کنم نمی گویم تحریم اثر ندارد اما وقتی منفعت مشترک تعریف کنیم که میتوانیم این کار را انجام بدهیم ما و چین خیلی جاها می توانیم منافع مشترکی را تعریف کنیم. جمهوری اسلامی یک قدرت جدی و مهم منطقهای در منطقه غرب آسیا هست و چین هر برنامهای بخواهد در منطقه ما داشته باشد نمی تواند یک چنین قدرتی را نادیده بگیرد. ضمن اینکه طرحهای مختلفی که در حوزه کمربند را تحت عنوان کمربند راه که شاید خیلی ها فکر کنند منظور از کمربند را تعدادی از راهها یا جادههای ترانزیتی است در صورتی که این یک بخشی از این است در واقع یک برنامه توسعه ایست که در چین اجرا می شود سالهاست اجرا می شود از سال 2013 دیگر عملاً اعلام عمومی شد.
ایران یکی از اصلی ترین بازیگران در همین مسیر است مسیری که می تواند زنجیره های ارزش مشترک را بین چین و همسایگان ما و همسایگان آنها تعریف کند. این منافع مشترک را اگر درست نجام بدهیم و بعد این موانع داخلی که صحبت را کردیم حل کنیم بسیاری از مسائل حل خواهد شد.من با چندی از فعالان مهم اقتصادی چین که صحبت میکردم آنها در کنار موضوع نرخ ارز که واقعا یک دغدغه آنها هست که بالاخره وقتی سرمایه گذار می آید می خواهد بداند که چه سودی ببرد یعنی بتواند حداقل محاسبه کند که پایان مسیر کجاست چه مسیری را باید طی کند. مسئله دیگر آنها این قانون های متغیر یا در واقع آیین نامهها و دستورالعملهای متغیری هست که امکان پیش بینی آینده را برای یک فعال اقتصادی خیلی ضعیف می کند این هیچ ربطی به تحریم ندارد این کاری است که در داخل اتفاق می افتد اتفاقا ما دیروز در یک نشستی بودیم با فعالان اقتصادی بخش خصوصی ایران آنها هم همین را مطرح میکردند از دولت میخواستند که اگر میخواهیم مشارکت مردم با توجه به شعار سال که مقام معظم رهبری اعلام کردند میخواهیم مشارکت مردم به صورت واقعی افزایش پیدا کند یکی از مسیرهایش ثبات است.
در دولت در این دولت سعی کردیم که تعداد بخشنامههای نامههای جدیدی که هر روزه میخواهد بیاد را کاهش بدهیم و این اتفاق افتاده حالا این را همکاران من در حوزههای دیگر میتوانند خدمت شما بگویند، هنوز تعداد زیاد است ولی هنوز ابتدای مسیرهستیم. ما این متغیر بودن و بی ثباتی مقررات آیین نامهها قوانین واقعاً سرمایهگذار را اذیت میکند.
تسنیم: شما به صراحت اشاره کردید که مشکل اصلی در رابطه ما و چین و حتی رابطه با سایر کشورها از طرف ماست. یعنی ما اگر بتوانیم بر مشکلات داخلی فائق بیاییم حالا با طرق مختلفی که تقنینی و نظارتی و موارد مختلف می شود راه ورود سرمایه را تسهیل کرد. اما برخی معتقدند که چینی ها اگر یک ایران که تحریم شده است و ضعیف باقی مانده، منافع چینیها را بیشتر تامین میکند یعنی میتوانند نفت را با قیمت ارزانتر بگیرند و میتوانند با قیمت کمتری سرمایه گذاری خودشان را انجام بدهند شما به این نگاه چگونه پاسخ می دهید.
** اولاً در مورد اندازههای اقتصادها را باید یک مقداری بیشتر فکر کرد وقتی که در مورد یک اقتصاد با حجم اقتصاد چین صحبت می کنیم. اگر فرض را بر این بگیریم این نیست که من دارم می گویم ولی اگر فرض را بر این بگیریم که کل نفت ایران به چین صادر می شود چنین چیزی نیست ولی فرض بگیریم کل صادرات نفت ما به چین صادر می شود شما باید یک نسبتی بین آن میزان تخفیف و آن حجم اقتصاد بگیرید بعد آن وقت ببینیم که آیا واقعاً این منطقی است این صحبت را مطرح کردند و می خواهد ما ضعیف بمانیم یا تحت تحریم باقی بمانیم تا اینکه آن بتواند آن چهار، پنج و یک دلار و 30 سنت و 5 دلار هر چقدر که آن تخفیف که اتفاق می افتد آن تخفیف را بهره مند شود.
نه چنین چیزی نیست یعنی این که چون بالاخره ما اقتصادی الان صحبت میکنیم باید یک معیاری بگیریم که آن اقتصاد الان چه حجمی دارد و این مقدار تخفیفها یا این مقدار در واقع دریافتی ها از این حوزه چه جایی را در آن اقتصاد نیست. ضمن اینکه ما تنها صادر کننده نفت هم نیستیم یعنی حالا شما میزان واردات نفت چین روشن است. البته چین فقط یک کشور وارد کننده نیست. حدود تا حالا در این سالهای اخیر نزدیک به کمتر از 40 درصد نفتش را خودش تولید می کند و بقیه اش را از بیرون وارد می کند و ما هم تنها صادر کننده نفت نیستیم نه این چنین چیزی نیست برای کشوری که زنجیره های ارزش را تعریف می کند برای کشوری که اقتصاد در حال ظهور یا کشور در حال ظهور است و هنوز به یک نقطه قدرت مسلم اقتصادی نرسیده برای چنین اقتصادی شریک پیدا کردن خیلی مهمتر است تا اینکه بخواهد در این شراکت تخفیف بگیرد.
تسنیم: چینیها پس از ما چه انتظاری دارند؟ در همین چهارچوبی که می گویید نگاه کنید مثلاً یکی از اولویتهای سرمایه گذاری خارجی ایران این است که در بالا دست و پایین دست صنایع نفت چه گاز سرمایه گذاری شود و مثلا اعدادی مثل 100 میلیارد دلار برای آن گمانه زنی می شود. به نظرم اگر چینیها همچنین پیشنهادی بدهند ما نباید تعلل کنیم به نظرتان چرا این اتفاق نمیافتد چینیها از ما چه انتظاری دارند و ما از چین چه انتظاری داریم؟
عرض کردم اولاً باید فضای سرمایه گذاری را آماده کنیم اینکه حالا قبل از این صحبتش را کردیم که در چه حوزههایی باید داریم تلاشمان را میکنیم ولی خیلی کار برای انجام دادن داریم.
تسنیم: یعنی شما می گویید چینی ها چنین رویکردی را دارند؟
** داشتند ولی باید حالا ببینیم که چه شد که اتفاق. نیفتاد یعنی شما بالاخره همه میدانیم که چینیها در حوزههای نفتی ایران شما یک ذره به عقب برگردیم در همان زمانی که تحریم ها هم اوج گرفته بود شما می دیدید که چین در آزادگان جنوبی بود درست است که حالا سال 92 از آن پروژه خلع ید شدند و کنار گذاشته شدند ولی بودند. بنابراین ممکن است بگویید که آن موقع تحریم با الان فرق می کرد بله تحریم ها مدل های مختلف دارد ولی اینکه ما چطور چه واکنشی نسبت به تحریم نشان می دهیم. خیلی مهم است که تصمیم گیری طرف مقابل بر اساس این واکنشها اتفاق می افتد.
بنابراین من فکر میکنم در درجه اول محیط سرمایه گذاری داخلی باید فراهم شود دوم باید ملاحظاتشان در نظر گرفته شود، بسیاری در این مدت به من می گویند بالاخره چینی ها در کدام طرح ها هستند؟ این یکی از ملاحظاتشان است که ما چرا باید هزینه های روابط را افزایش بدهیم چرا وقتی می توانیم با هزینه کمتر یک مسیر پیشرفت برای دو طرف را طراحی کنیم چرا این هزینه را برای دو طرف افزایش بدهیم.
سوم اینکه باید تصمیم گیری های به موقع انجام شود .تصمیم گیری به این معنا که ما بالاخره اینجا هم شرکای مختلفی می توانیم داشته باشیم و هم پروژههای مختلفی را می توانیم به طرف خارجی ارائه بدهیم. تصمیم گیری به موقع در مورد این اقدامات و تصمیم گیری که تغییر هم در آن اتفاق نیفتد خوب خیلی موثر است. یعنی یا حداقل تغییرات در آن باشد خیلی موثر هست در آینده در نحوه عمل طرف مقابل، تحریم نمیخواهم بگویم هیچ تاثیری ندارد باز هم این را برای بار سوم تکرار میکنم اما عامل اصلی نیست.
تسنیم: ما چه از نظر اسناد بالادستی و به عنوان مثال تفاهمنامه 25 ساله چه از نظر کار کارشناسی که در سازمان انجام می شود و چه ازنظر سازمانی چشم اندازی برای سرمایه گذاری و سرمایه چینی در نظر گرفتیم؟ آیا در یک نقشه چشم اندازی مشخص برای سایرین داریم؟
** این به نفع ما نیست که ما بیاییم یک مجموعههایی را برای یک کشور خاص اختصاصی کنیم. ما فرصتهای سرمایه گذاری مان را در درجه اول باید احصا کنیم علاقهمندی کشورها را نسبت به این فرصتها بسنجیم و بعد آن به بهترین خریدار واگذار کنیم این مسیری است که نه فقط ما خیلی از کشورهای دنیا همین مسیر را طی می کنند. این مراحل خوب نواقصی وجود دارد ما که داریم الان رفع می کنیم. یک به یک این نواقص را رفع می کنیم. اما اینکه ما بخواهیم اختصاص بدهیم یک به اصطلاح پروژهها یا یک مدلهای همکاری را صرفاً به یک کشور نه چنین چیزی را نه آنها انتظاری دارند که این اتفاق بیفتد و نه ما.
آنها هم ما را یک بازیگر اقتصادی در حوزه اقتصادی میبینند که این بازیگر اقتصادی همانطوری که آن می خواهد منافع حداکثر کند ما هم می خواهیم منافعمان حداکثر کنیم پس ما هم آنچه که به عنوان فرصت تعریف میکنیم به بهترین خریدار واگذار می شود. من فکر می کنم مانع اینجا نیست. یعنی اینکه ما بگوییم ما فرصت را نتوانستیم در اختیار یک کشور قرار بدهیم که آن بتواند با یک چشم انداز بلند مدت وارد شود موضوع اینجا نیست.
ما در یک لحظه نمی توانیم برای یک پروژه چند نامزد را تعریف بکنیم. شما برای یک پروژه نمی توانید چند پیمانکار و همزمان با همه مذاکره کنیم چون همه اینها به این نتیجه میرسند که پس شما جدی نیستید چرا چون آنها از همدیگر خبر دارند. آنها می دانند الان رقبا کجا چه کاری را انجام می دهند. شما به پروژه های کریدوری اشاره کردید اگر قرار باشد ما بحث پروژههای کریدوری را بخواهیم مطرح کنیم این دست پروژهها مشخص است که چه کشورهایی ذی نفع هستند حالا اگر شما بعضی دیگر از کشورها آمدند وارد این دسته از پروژه ها شدند. ولی اقدامی انجام ندادند در واقع شما باید اینجا بدانید که حداقل انتخابتان اشتباه بوده است. شما باید این فرصت را در اختیار کشوری قرار بدهید یا با کشوری وارد مذاکره شوید که منفعت آن هم در گرو این باشد که از این فرصت استفاده کند.
تسنیم: وارد تفاهمنامه 25 ساله بشویم این تفاهمنامه فکر کنم چهار پنج سالی است که از امضا شدنش می گذرد. به نظرتان چرا این تفاهمنامه به قرارداد یا قراردادهایی منجر نشد و سرنوشتش تا به امروز به کجا رسید؟
**البته اسم تفاهمنامه را نباید برای این گذاشت در واقع یک چشم انداز همکاری است اگر بخواهم یک مثال بزنم که در داخل که برای بینندگان شما خیلی مشهود باشد مانند آن چیزی که ما اعلام می کنیم به عنوان سیاست های کلی که بعد آن سیاستهای کلی مبنایی می شود برای اینکه مثلاً بودجه سالانه را ببندیم برای اینکه برنامه توسعه را ببندیم یا مثلاً برنامه اقتصاد دریا محور ببندیم ولی یک سیاستهای کلی هست و بعد بر اساس آن سیاستهای کلی ما بر اساس آن خطی که برای ما روشن کرده هر دستگاهی بر اساس آن سیاست های کلی برنامه های خودش را طراحی می کند پس آن چیزی که تحت عنوان سند 25 ساله بین ایران و چین امضا شده این سند در واقع همین مدل سیاست های کلی است. پس سیاست کلی نمی تواند به قرارداد تبدیل شود یعنی ماهیتش چنین ماهیتی نیست آن جهت گیری را نشان می دهد مثلاً حالا من یه مثال از درون سند بزنم.
یکی از محورهای همین تفاهمنامه 25 ساله سرمایه گذاری است. می خواهیم ببینیم که چقدر اجرایی شده مثلاً طرفین تفاهم کردن که در ایران به عنوان یکی از کشورهای حوزه کمربند را مورد شناسایی قرار بگیرد و طرفین پروژه های مشترک بین ایران چین و طرف های ثالث را بتواند به اجرا دربیاورند یا کشورهای ثالث که در این مسیر قرار میگیرند ببینید این یک سیاست کلی چشمانداز است. پس میتوانیم ما یک مدلی از همکاری بین چین، ایران مثلاً با پاکستان، ترکیه، عراق تعریف کنیم یعنی هم دولت چین علاقهمند است به یک چنین کاری است چون این سیاست های کلی بین طرفین نهایی شده است و هم ما علاقه مند هستیم و این را نمی توانیم بگوییم که قرارداد این کجاست که ما بیاییم واقعاً برسیم. حالا به پروژه یعنی از یک سیاست کلی برسیم به یک سری پروژههای مشخص که می خواهد در همین چارچوب بین طرفین تعریف شود.
تسنیم: این کار در این مسیر جلو رفته است؟
** من فکر میکنم بله خیلی ما خیلی پیشرفت داشتیم در این پروژه همین که الان گفتم که چین به اول سرمایه گذار درسال 1402 و در کل دوره دولت سیزدهم به دومین سرمایه گذار بزرگ خارجی در ایران تبدیل شده است بخشی در همین پیگیری همین سندی بود که یعنی به پروژه تبدیل شدن همین سندی بوده که ما الان صحبت می کنیم یعنی این دو میلیارد دلار سرمایه گذاری در همین چارچوب است حجمش از ابتدای دولت سیزدهم دو میلیارد دلار است که در همین چارچوب در داخل کشور نشسته است هم در کریدورها سرمایه گذاری اتفاق افتاده است هم در بنادر ما در حال وقوع است و هم در پروژه های صنعتی، معدنی، کشاورزی برچه اساسی این اتفاق افتاده است؟ طرفین وقتی مذاکره می کردند به یکی از همین سیاستهای کلی اشاره کردند هم مصوبه گرفتن آنها از دولت خودشان و هم مصوبه گرفتن ما از مجموعههای خودمان راحتتر بودهاست.
تسنیم: در آخرین سوال روابط دوجانبه هم خواستم به این مسئله اشاره کنم آیا میزان وابستگی حوزه های اقتصادی ما به صورت مجموع نسبت به چین یک حالت ناترازی را به کشور نداده و این نیازمند ایجاد یک رابطهای با طرفهای دیگر به جز چین و روسیه نیست؟ یعنی این رابطه نباید یک جوری بالانس شود با سرمایههای غیر چینی و روسی؟
** طبیعتاً همین کار باید اتفاق بیفتد. الان هم دارد اتفاق می افتد. یعنی حالا اول روسیه بوده دوم چین بوده حالا کشورهای دیگر هستند ترکیه، امارات، هند جزو سرمایهگذاران بزرگترین ایران قرار گرفتند و اینها کشورهای ردیفهای بعدی هستند که در این مجموعه قرار دارند ولی اینکه ما بگوییم ناترازی، نه من ناترازی در رابطه دوجانبه نمی بینم و تقریبا رابطه ما متعادل هست. یعنی به همان میزان که ما به چین وابسته هستیم به همان میزان هم شرکتهای چینی علاقهمند به حضور در ایران هستند یا منافعشان در گرو حضور در ایران است. همین باعث شده که ما همسو می گوییم یعنی این مفهوم همسو درحوزه اقتصادی یک معنا دارد در حوزه سیاسی یک معنا دارد ولی نهایتاً یک مفهوم میرساند یعنی منفعت مشترک بین ما قابل تعریف است و نه این الان به نظر من یک توازن خوبی الان بین ما و آنها وجود دارد. نوع رابطه جنس رابطه یک طرفه نیست چین یک اقتصاد همچنان یک اقتصاد در حال ظهور است. بنابراین به شرکایی مثل ایران نیاز دارد می دانید ما مهمترین ویژگی مان استقلال هست و اینکه تصمیمات در تهران نه در جاهای دیگر گرفته می شود برای توسعه روابط اقتصادی.
تسنیم: شما آن مدلی که در کشور یک نفر مسئول روابط ایران و چین بود را یک مدل مطلوب میدانید؟
** برای هماهنگی طبیعتا خوب است. برای هماهنگی بین دستگاهها یا بین بخشهای مختلف و چینیها هم این اقبال را نشان دادند و آنها هم یکی از مسئولین خودشان را به عنوان فرد مسئول رابطه با ایران مشخص کردند.
تسنیم: در رفع موانع داخلی نمی تواند کمک کند؟
**خیر خود رابطه را مدیریت می کند موانع داخلی ما خیلی ساختاری است و به این قانون خیلی امیدوارم و اگر اجرا شود که انشالله حتما می شود چون ما مجری قانون هستیم مجموعههای مختلف دولت و سیستم های وابسته به دولت مجری قانون هستند بنابراین من فکر می کنم قانون حتما اجرا خواهد شد و این خیلی کمک می کند به این موضوعاتی که ما داریم الان صحبت می کنیم.
تسنیم: می خواهم وارد مسائل منطقهای شویم. در حوزه منطقه ما شاهد یک تغییراتی در حوزه ورود کشورهای مختلف به منطقه خصوصاً چینیها هستیم و نگاهشان به یک معنا بعد از 7 اکتبر یک تفاوتی در نحوه سرمایهگذاری در کشورهایی مثل ایران، محور مقاومت حتی سرمایه گذاری آنها در سرزمینهای اشغالی و در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس داشته است. شما این زیست بوم سرمایه گذاری در خاورمیانه را بعد از هفتم اکتبر و مشخصاً این واکنش کشورمان در قبال حمله به سفارتخانه در دمشق را در این بازه حدوداً 200 روزه چه جوری تحلیل میکنید؟
**یک چیزی که با شما ابتدای این بحث با هم جلو آمدیم که من با زبانهای مختلف بیان میکنم یکی از مسائل مهم سرمایه گذار خارجی که می خواهد به کشور بیاید چه سرمایه گذار چه فعال اقتصادی خارجی که می خواهد بیاید این است که مسئله اول این که بتواند با شما منافع مشترک تعریف کند. نکته دو این که بتواند به ثبات و به یک چشم انداز بلند مدت در واقع ثبات از نظر نوع مدل تصمیم گیری آن نگاه کند. چیزی که در این دوره اتفاق افتاده خطها را مشخص کرده یعنی الان دیگر یک سرمایه گذار با علم و آگاهی می تواند ببیند که دیگر جمهوری اسلامی ایران و کلاً محور مقاومت مدل جدیدی از بازی را شروع کردند و همینطور که آقا فرمودند که از این به بعد معادلات تغییر می کند این را می بینم که این معادلات تغییر کرده است.
پس آن طرف خارجی میتوانند این امید را داشته باشند که دیگر این طیفهای مختلف در منطقه اولاً این منطقه که قابل حذف کردن نیست. یعنی هیچ اقتصاد حتی متوسطی نمی تواند بگوید که الان اینجا یک گروههایی الان با هم درگیرند یا یک به اصطلاح تنش های بینشان وجود دارد. پس ما اصلا ترک کنیم این منطقه را رها کنیم و برویم این اصلا قابل تصور نیست که چنین اتفاقی بخواهد بیفتد انقدر اینجا عوامل قدرت وجود دارد که هیچ کشور حتی یک قدرت متوسط نمی تواند اینجا را کلاً از برنامههای خودش خارج کند.پس حالا که می خواهد اینجا باشد برایش خیلی مهم است که ما الان در چه مسیری قرار داریم و این مسیر چشم انداز آیندهاش چطور است.
بعد از این اتفاقاتی که افتاده مخصوصاً به ویژه بعد از واکنش ما نسبت به عملیات وعده صادق، این اتفاقی که افتاده یک پیام خیلی روشن دارد. که دیگر به این راحتی آن موضوعاتی نظیر اصطلاحاتی عنوان میشد شاید خیلی ها در ایران هم به آن باور نداشتند ولی بالاخره یک نوع در واقع پیام متفاوت را از داخل یک کشور به بیرون منتقل میکرد که مثلاً برجام منطقهای اینجور موضوعاتی که از طرف بعضی ها داخل ایران مطرح می شد و پیام های متفاوتی را می داد که سرمایهگذار بیرونی و فعال اقتصاد بیرونی به این نتیجه میرسید که ممکن است امروز که با این فرمان این کشور جلو می رود ممکن است فردا یک دفعه با یک انتخاب با یک تغییر و تغییر دولت یا یک سیاستمدار همه چیز تغییر کند. یک دفعه به این نتیجه برسند که مسیر را می خواهند از مسیر شماره یک به مسیر دو تغییر بدهند. این الان دیگر تقریبا برای همه روشن شده که چنین اتفاقی نمی افتد.
این یعنی همان بخشی از ثباتی که درباره آن صحبت می کنیم. ثبات به معنی این نیست که هیچ اتفاق تنشی اتفاق نمیافتد خیلی جاها هست خیلی تنشها هست خیلی سرمایه گذاری ها هم وجود دارد ثبات به این معناست که آنها مطمئن باشند که اگر امروز آمدند با ما وارد یک همکاری شدند به خاطر یک تغییر سیاست یک دفعه ما عقب نمینشینیم و مسیر جدیدی را بخواهیم شروع کنیم.
تسنیم: من اینجوری از فرمایشات متوجه شدم که اتفاقی که در عملیات طوفان الاقصی افتاد نه تنها در حوزه امنیتی نظامی معادلات منطقه و بازدارندگی ما را متفاوت کرد در حوزه اقتصادی هم محور و منطقه غرب آسیا را شفافتر کرد و برای ما آورده اقتصادی هم در آینده خواهد داشت.
** بله حتماً همینطور است چون می گویم الان دیگر مشخص است یعنی یک سرمایه گذار کاملا می داند با چه مشخصات و مختصاتی باید کار خودش در ایران در محور مقاومت در جنوب خلیج فارس را تعریف کند آن روزی که قبل از اینکه این اتفاقات بیفتد من مصاحبهای داشتم آنجا گفتم یکی از عوامل قدرت ایران این هست که بخشی از جهان اسلام ایران را به عنوان به اصطلاح رهبری خودشان می شناسند و این برای یک تولید کننده ویک فعال اقتصادی خارجی خیلی عامل مهم قدرت محسوب می شود که ایران به عنوان یک الگو یا به عنوان یک به راهبر بخشی از جهان اسلام عمل می کند. بعد از این اتفاق وعده صادق اتفاقی که افتاد آن بخش گستردهتر شده این را همه فعالان اقتصادی همین را در دنیا میبینند یعنی اگر حوزه نفوذ ایران یا آن چیزی که حالا ما از آن به محور مقاومت تعبیر میکنیم قبلا یک محدوده خاص یا کوچکتری را در بر میگرفت آن محدوده الان بزرگتر می شود الان دیگر شما در خیلی از کشورهای اسلامی می بینید که حالا جایگاه ایران کاملاً متفاوت شده است. این شاید در قبل از آن فقط شاید می شود بگوییم کشورهایی که محور مقاومت هستند در این حوزه بودن الان این فضا گستردهتر شده اینها عوامل قدرتی است که برای ما برای بیرونی این از بیرون این خیلی نمود دارد آن کاملاً این را میبیند ضمن اینکه می گویم دیگر آن تغییرات ناگهانی تغییرات ناگهانی در جهتگیریها با این اتفاقات خیلی سختتر شد.
تسنیم: شما فکر میکنید که اگر یه سرمایهگذار بخواهد در بعد از طوفان الاقصی و اتفاقاتی که در منطقه افتاده بخواهد در حوزه جنوبی حاشیه خلیج فارس سرمایهگذاری کند با قبل از این اتفاقها تفاوتی دارد یا نه؟
**طبیعی است محیط سرمایه گذاری همه در این منطقه الان با این شرایط کنونی تغییر کرده یک مقداری آن پرده از روی اسب بازنده هم برداشته شده و طبیعتاً کشورها یا بازیگران و فعالان اقتصادی روی اسب بازنده منطقه ما شرط بندی کرده بودند آنها موقعیتشان تضعیف می شود این از بیرون هم کاملاً قابل مشاهده است و آثارش هم کاملاً قابل رویت است. من فکر میکنم نسبتی که کشورها تعریف میکنند در گذشته تعریف کردن و یا از این به بعد بخواهند با رژیم صهیونیستی ادامه بدهند این کاملاً برای فعالان اقتصادی بیرونی هم قابل مشاهده است.
تسنیم: به چین در منطقه خودمان برگردیم چینی ها بین یک نگاه سنتی وجود داشته که چین سعی می کند یک توازنی را میان کشورهای شمالی و جنوبی خلیج فارس حفظ کند تا این رقابت منجر به تنش نشود و حتی برخی میانجگریشان میانجیگری چین را در اسفند 1401 را هم در همین قالب تحلیل میکنند به نظرتان چینیها بعد از توافق آیا این رویکرد را ادامه دادند یا نه سمت و سویشان را تغییر دادند؟
اینکه خوب انها سعی بکنند در این منطقه به عنوان یک بازیگر جدید که در حال ورود هستند این ورودشان را ورود اقتصادی بیشتر تعریف کنند و بعد از اقتصاد به حوزه سیاست برسند این چیزی است که تقریبا ثابت است یعنی من فکر میکنم در گذشته بوده الان هم همچنان ادامه دارد و ایجاد چنین توازنی با همان تعبیری که شما به کار بردید به عنوان یکی از راهبردهای طرف چینی هنوز هم ما داریم این را می بینیم که انها یک چنین راهبردی را دنبال میکنند اما اینکه حالا این آیا چه مقدار خود این بازیگرانی که اینجا در این منطقه هستند نسبتهایشان با همدیگر تغییر کرده این برمی گردد به آن چیزی که الان در منطقه اتفاق می افتد.
تسنیم: ما اگر بخواهیم یک مقایسه ای بین صندوق های ملی کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس و کشور خودمان کنیم مثل مثلا صندوق سرمایه گذاری عربستان امارات قطر و خودمان، رابطه چینیها با این صندوقها و کشور ما چگونه است؟
من البته این سوال بعد از صندوق توسعه ملی بپرسید که انها الان چه ارتباطی با طرفهای چینی دارند ولی من بخواهم به صورت کلی بگویم طرف های چینی می دانند که صندوق توسعه ملی ایران یک صندوق مستقلی است که هر آنچه که منابعی دارد در داخل ایران در موردش تصمیم گیری می شود که چطور این منابع مصرف شود اما من مطمئن نیستم در همین نگاه را هم نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری بقیه کشورها داشته باشد چون آنجا بازیگران مختلفی هستند و چین یکی از آن بازیگران هست که می خواهد وارد شد و طبیعتاً آن بازیگرانی که از ابتدا بودند و در آن صندوق ها خیلی موثر هستند انها تاثیرگذاریشان خیلی بیشتر نسبت به یک صندوق مستقلی که اینجا هست اما اینکه چه مدل همکاری هایی را الان تعریف می کنند خود دوستان صندوق باید توضیح بدهند.
تسنیم: در نهایت چشم اندازی که چینیها در منطقه برای خودشان دیدند چطوری است چون سناریوهای مختلفی مطرح است که چینیها تا به امروز به دنبال ثبات بودند تا بتوانند همین روند امنیت بر حوزه انرژی که از خلیج فارس به سمت چین حرکت می کند را ثابت نگه دارند اما برخی هم معتقدند تغییراتی که در منطقه به وجود می آید مثلا ضد کریدورهای آمریکایی یا محوری که مثلا کشورهای جنوب حاشیه خلیج فارس تا خلیج عقبه آنجا کشیده شده طبعا تنشهایی که در این منطقه به وجود می اید این مطلوب چین است و چین از این استقبال می کند شما فکر می کنید چشم انداز مطلوب چینی ها در منطقه ما چیست؟
**چشم اندازی که انها تا الان چشم انداز مطلوبشان محسوب می شود همین است که همه جا با ثبات باشد و این ثبات به نوعی در واقع تنش ها به حداقل برسد تا اینکه بازیگران اقتصادی بتوانند. بازی خودشان انجام بدهند اما واقعیت این است که آنها هم می دانند که الان منبع تنش در جهان و به ویژه در منطقه ما دولتی است که مهمترین رقیب چین محسوب می شود همین تنش آفرین منطقه ما، که خیلی از آن چیزی که امروز ما از رژیم صهیونیستی میبینیم در منطقه باز به همان قدرت و امریکایی ها برمی گردد. امریکایی ها فقط در منطقه ما این بی ثباتی ها را ایجاد نمیکنند در حوزه پیرامونی چین هم همین بی ثباتی ها را. دنبال میکنند در حوزه پیرامونی روسیه هم همین بی ثباتیها را دنبال میکنند در مورد هند هم همین اتفاق می افتد، بنابراین آنها بخاطر منافعشان، در ایجاد بی ثباتی در مناطق مختلف جهان تا اینکه بتوانند موقعیت خودشان را همچنان حفظ کنند.
اینجا طبیعی است که طرف چینی تمایل دارد که کلاً تنش نباشد بی ثباتی نباشد همه چیز خیلی در آرامش جلو برود این اگر چه مطلوب است اگرچه خیلی برای ما مطلوب است ما هم می خواهیم رژیم صهیونیستی از این شرارتهایش دست بردارد ما هم میخواهیم که آمریکاییها از این بیثبات سازیهایی که در منطقه انجام می دهد دست بردارند و بروند و ما بتوانیم با استفاده از ظرفیت هایمان همه این منطقه توسعه پیدا کند، چشم انداز عمومی همه ما یکی است فرقی نمی کند؛ به همین دلیل هم هست که همسو محسوب می شویم اما اینکه چقدر این موضوع واقعی است یعنی ما چقدر می توانیم واقعاً مدلی عمل کنیم که آمریکا واقعاً به این نتیجه برسد که دیگر هیچ بی ثباتی را ایجاد نکند یک بحث دیگر است.
ما یک به اصطلاح چشم انداز داریم که چه چیزی مطلوب حداکثری ماست هم ما هم چینیها هم بسیاری از کشورهای منطقه شاید غالبشان همه هدفشان این هست که ثبات و آرامش در منطقه حاکم باشد و اشغالگری به پایان برسد این نحوه عملیاتی که دارند در منطقه انجام می دهند این نوع کارها شرارت هایی که انجام می دهند کنار گذاشته شود طبیعتاً برای هر کسی که در حوزه اقتصاد این وضع مطلوب محسوب می شود اما اینکه حالا آیا این واقعی است یعنی نه بالاخره شما نمیتوانید با خوش خیالی در واقع استراتژیها و راهبردهای آینده خودتان را طراحی بکنید باید با توجه به واقعیتهایی که وجود دارد ببینیم بهترین اقدام و یا بهترین راهبرد چه راهبردی هست چه مسیری را باید برویم چه برنامهای را باید اجرا کنید در چنین زیست بومی که در این منطقه وجود دارد طبیعتاً چینی ها دنبال این هستند که بتوانند جایگاه خودشان را تثبیت کنند که این تثبیت جایگاه مدلی از وابستگی متقابل ایجاد می کند چون آنها توان و قدرتشان در حوزه اقتصادی است برای اینکه بتوانند جایگاه خودشان را تثبیت بکنند باید مدلی از همکاری ها یا همپوشانیهای اقتصادی با کشورهای منطقه تعریف کنند که این کار را انجام می دهند.
تسنیم: به نظرتان آمریکاییها می گذارند با مثلاً چینیهای وابستگی متقابل مثلا از جنس راهبردی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس ایجاد شود؟
قطعا نه فقط با آنها نمی گذارند بلکه با ما هم نمی گذارند تا انجایی که دستشان برسد مشکلشان با ما این است که همه تصمیمات خودمان را داخل کشور خودمان می گیریم و انطرف شاید کمتر باشد بنابراین امریکایی ها دستشان برسند یک همکاری اقتصادی بین ما و چین شکل بگیرد تاجایی که بتوانند اجازه نمی دهند این مدل همکاری که ما با چین و روسیه و هند و کلا کشورهای پیرامونی تعریف می کنیم هرچقدر این مدل همکاری ها توسعه پیدا کند در واقع قدرت رقابتی این اقتصادهای نوظهور در برابر امریکایی ها افزایش پیدا می کند اینها بهتر می توانند با امریکا در یک چنین محیطی رقابت کنند طبیعی است که امریکایی ها تاجایی که بتوانند مانع ایجاد می کنند هم در مسیر همکاری ما با چین و طبیعتا همکاری کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس و تاجایی که بتوانند مانع ایجاد می کنند.
ممکن است مدلها متفاوت باشد و با ما ازمسیر تحریم وارد شوند و از مسیرهای ایجاد بی ثباتی های مختلف وارد شوند و با انها از مسیرهای دیگری وارد می شوند، یعنی در حاشیه خلیج فارس مسیرهای خودشان را طی می کنند بنابراین نه چینی ها این را می دانند که چنین واقعیتی وجود دارد و نه فقط در این منطقه بلکه در کل دنیا با یک رقیب سرسختی به نام امریکا مواجهند و هم از سمت چینی ها به دست می اید و شناخته شده و هم از طرف امریکایی ها و انها هم می دانند مهمترین رقیب درسطح اقتصادی جهانی چینی ها هستند بنابراین این رقابت که الان کم کم شکل خصومت به خودش می گیرد این وجود دارد و این غیرقابل انکار است و طرفین هم برنامه هایشان را برهمین اساس اتفاقا طراحی می کنند.
تسنیم: این رقابت که فرمودید تبدیل به خصومت می شود یعنی بین چین و ایالات متحده می تواند آوردههایی هم برای ما داشته باشد؟ ما می توانیم از این تنش از این رقابت که بین آنها هست ما یک جای گیری مناسب داشته باشیم؟
** قطعا می توانیم. قطعا ما می توانیم این کار را انجام بدهیم هم میتوانستیم و هم می توانیم و هم خواهیم توانست یعنی وقتی که شما دوتا قدرت رقیب وجود دارند که یکی از این قدرتهای رقیب اگر شما توسعه و پیشرفت پیدا کنیم او هم توسعه و پیشرفت پیدا می کند و قدرت دوم اگر شما توسعه و پیشرفت پیدا کنید او تضعیف می شود خیلی جاها این گفتم که همیشه نباید دلیل تحریم ها و شرارت های آمریکا را فقط در موضوعات مربوط به مسائل هویتی که ما و جمهوری اسلامی با آمریکاییها دارد فقط در این حوزهها دید آن واقعاً الان شما یک خط آهن که اینجا کشیده شود یک کریدور ترانزیتی که متصل شود یک شبکه زنجیره ارزش که اینجا بین ما با قدرتهای رقیب آمریکا شکل بگیرد همه اینها به معنی تضعیف آمریکاییها تضعیف قدرت رقابتی شان در برابر قدرت های رقیب است، مثل چین مثل روسیه مثل هند شاید در آینده خوب آمریکایی است. چنین مدل مطلوبش نیست، چین چنین مدلی مطلوبش هست یعنی به همان اندازه که آمریکا ما را تحریم می کند تا در ایران پیشرفت ایجاد نشود به همان اندازه ایرانی پیشرفته که بتواند بخشی از یک زنجیره ارزش قرار بگیرد با توجه به ویژگیهایی که ایران دارد ویژگی های قدرت یعنی عوامل قدرتی که در ایران نهفته است اگر ایران بتواند در یک چنین حلقه قرار بگیرد طبیعتاً به نفع چینی هاست پس آن طرف چینی دنبال این هست که این دست همکاریها را با ایران توسعه بدهد و طرف آمریکایی هم تا بتواند می خواهد مانع بگذارد که این اتفاق نیفتد.
تسنیم: به عنوان سوال آخر میخواهم همین نکتهای که شما در پایان گفتید را به یک شکل دیگری بیان کنم نگاه کنید اگر چینیها قصد و تمایل داشته باشند که جمهوری اسلامی ایران پیشرفت کند. به نظرتان چرا چینیها چنین پایی را پیش نمی گذارند من از آن طرف اگر شما به من بگویید که برخی از موانع داخلی هست. من میخواهم بگویم این پیشنهاد پیشنهادی نیست که کسی بخواهد ردش کند یعنی موانع داخلی را به نظرم راحت رد می کند.
ببینید گفتن این موضوع ساده است که ما بگوییم 10 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند یک مثالی برای شما بزنم که ما یک طرحی هم از سمت یکی از کشورها همین الان ما صحبتش را کردیم که می خواهند یک سرمایه گذاری در ایران انجام بدهند به همین سازمانی که الان من هستم این پیشنهاد آمد. ما در داخل گفتیم کسانی را پیدا کنیم که بتوانند این به اصطلاح منابع مالی را با این مشخصاتی که گفته جذب کنند، نتوانستند.
اینها واقعیت هایی است که ما کسری داریم، بحث این است که شما یک پروژه را به نوعی تعریف کنید فرض کنید صد میلیون دلار با شما کار بکنم. اول یک زمان طولانی که حالا چه کسی بیاید این 100 میلیون دلار را در واقع کدام پروژه بخواهد وارد شود فرض کنیم طرف مقابل البته معمولا طرف مقابل هم علاقهمندیهایش اعلام می کند یعنی کسی نمی آید این بخشش انجام بدهد هر چقدر هم ثروتمند باشند کشور چین باشد دیگری باشد آنها نمی آیند حالت بخششی انجام بدهند آنها می گویند ما در یک حوزه ای آماده همکاری هستیم در این حوزه ها می خواهیم کار کنیم اول که ما یک مسئله داریم که این پروژه را تعریف کنیم بعد از اینکه تعریف کردیم بر فرض ما می رویم یک پروژه 100 میلیون دلاری اینها موضوعات واقعی است که دارد اتفاق می افتد یک پروژه 100 میلیون دلاری باید ارائه بدهیم پروژه ما که 100 میلیون دلار نیست یک به اصطلاح دنبالهای دارد یعنی ادامه دارد و یک عقبهای دارد یعنی شما یک پروژه فرضا صنعتی را اجرا بکنید باید ببینید شاخه های قبلی یا زنجیره های قبلی آن صنعت الان در چه وضعیتی هست چون نمیتوانید شما مثلا وسط فرض بگیریم میخواهیم یک پلی را بسازیم. نمی شود هنوز جاده این طرف و آن طرف ساخته نشده شما فقط این وسط پل را بسازید چنین چیزی امکان پذیر نیست شما باید این زنجیره به اصطلاح راهبرد صنعتی می گویند این زنجیره باید دیده شود وقتی طرف خارجی می گوید در این حوزه علاقه مندم قبل و بعد از این حوزه این خانه ها باید پر شود اگر شما نتوانید این کار را بکنید عملا نمی توانید آن سرمایه را جذب کنید
تسنیم: من اینجوری فهمیدم که ما آماده توسعه نیستیم تا اینکه چه کشوری با چه میزانی سرمایه وارد کند.
بله یعنی شما الان بیایید یک زمانی صدا و سیما یعنی سیما در واقع برنامه طنزی را میگذاشت که یه دفعه میگفت امروز می خواهم به شما ده میلیارد تومان بدهند شما الان برو تا فردا خرجش بکنید طرف نمی دانست باید چکارش بکند ببینید بنابراین پس شما باید راهبردهای توسعه تان مشخص باشد و بعدم این راهبردهای توسعه واقعی باشد یعنی صرف اینکه ما بگوییم ما این مقدار پول اگر بیاید خیلی خوب است. مثلاً شما الان حالا رقم 10 میلیارد را گفتید من فکر کنم بیشتر از این باید بیاید، 10 میلیارد ابتدای کار هست ولی این 10 میلیارد باید بیاید جایی بنشیند چون ببینید این 10 میلیارد تشکیل شده از مثلاً ممکن است یک میلیون یک میلیون تا شده یک ده میلیارد این باید بیاید در جایی بنشیند که آن بازیگر خوردی هم که وارد می شود آن به این نتیجه برسد که این یک میلیونش الان سودآور است هیچ کدام یک میلیون ها این خونه ها شکل نمی گیرد تا اینکه بتواند آن مجموعه 10 میلیاردی را داشته باشیم. من که اینجا در این سازمان دارم کار میکنم این را دارم لمس می کنم من دارم با این زندگی می کنم.
یکی از همین چینیها آمد چون نیامده دیگر می شود گفت، می خواست تو یکی از زنجیره های ارزش سرمایه گذاری کند ولی دید خوب نه این سمتش چون آن طرح ناموفق شد رفت و ما هم در آمارهایمان نیامده و آن طرح وارد آمارهایمان نشده است. کاری که ما کردیم این است که آمارها فقط آن آمارهایی است که ورود سرمایه گذار در آن اتفاق افتاده است. این دید نه آن سمتش را ما دیدیم. یعنی در واقع ابتدای زنجیره تا قبل از اینکه برسیم به این طرحی که برای آنها اهمیت داشت و نه انتهای زنجیره که این میخواست بخشی از این محصول را ببرد در کشور دیگری بر اساس همان سند 25 سالهای که صحبتش را کردیم برود در کشور ثالثی محصول این را آنجا در تولیدات خودش استفاده کند و معتقد هم بودند آنها تقریبا سه هفته ایران بودند معتقد بودند که اگر چنین کاری را بکنند هزینه تولیدشان به شدت کاهش پیدا می کند شما وقتی که نتوانید این زنجیره را تکمیل کنید. عملاً فقط این نیست که این مقدار سرمایه مثلاً این 5 میلیون دلار سرمایه را از دست دادیم در واقع زنجیره را از دست دادیم این هست که شما می گویم ما یکی بحث راهبرد توسعه است که ما صرفاً نمی توانیم بگوییم پول نیاز داریم هیچکس اینجوری به هیچ جایی پول نمی دهد آن کشورهایی که میبینیم وام های کلانی به آنها داده می شود آنها میان آن کشور در اختیار میگیرند ما چنین مدلی در کشور ما اصلا وجود ندارد.
انقلاب اسلامی این چیزی که به ما اعطا کرده این است که ما کشورمان راواگذار نمیکنیم به کسی که بیاید اینجا نه مدلی که هست این است که باید منفعت مشترک تعریف کنیم در منفعت مشترکی که با یک شریک خارجی تعریف میکنیم باید این خانهها را بتوانیم با همدیگر پر کنیم وقتی که این اتفاق نیفتد عملاً سرمایه هم وارد نمی شود کاری که ما الان در این دو سال و نیمه سعی کردیم انجام بدهیم این است که بتوانیم زنجیره هایی را تعریف کنیم که هم منفعت آنها به اصطلاح دخیل باشد و آنها منفعت ببرند هم خود ما منفعت ببریم نتیجه اش شده این است که خوب چین شده است. حدود 2 میلیارد دلار وارد ایران کرده برای اینکه بتوانیم این رقم را افزایش بدهیم طبیعتاً باید این زنجیرهها را بتوانیم افزایش بدهیم
تسنیم: در انتها اگر فکر میکنید در خصوص ارتقاء روابط دوجانبه میان ایران و چین یا به صورت کلی روابط اقتصادی ایران و کشورهای دیگر ملاحظه ای دارید و نکتهای هست که باید بیان بفرمایید در خدمتتان هستیم.
**ما بیش از هر چیز باید محیط سرمایه گذاری در ایران را آماده کنیم یک اصل را بپذیریم که سرمایه گذاری خارجی یک امر دو طرفه است. فقط ما نمیتوانیم بگوییم که بیا در این نقطه سرمایه گذاری کند باید بریم منافع طرف مقابل را هم ببینیم و بعد بهترین گزینهها را انتخاب کنیم برای طرحهای سرمایهگذاری که داریم و منفعت طرف مقابل را هم به رسمیت بشناسیم در کنار این که داریم منافع خودمان را هم به حداکثر می رسانیم فکر کنم اگر این دو سه کار را انجام بدهیم بعد یک مقدار ثبات تصمیم گیری داشته باشیم. محیط سرمایه گذاری حالا عوامل مختلفی درش دخیل هستند این محیط سرمایهگذاری را بهبود بدهیم به راحتی از این مبالغی که الان داریم صحبت میکنیم با توجه به ظرفیتهایی که در ایران هست چه جوانانی که داریم در حوزههایی که میتوانند پیشرو باشند برای تبدیل فناوریها به فناوریهای تجاری و اقتصادی چه زنجیره های ارزشی که می توانیم با توجه به موقعیت جغرافیایی مون تو این منطقه تعریف کنیم و همینطور موقعیت راهبردی مان که عرض کردم بعد از این است.
بیشتر بخوانید
جزائر الیاسات؛ چالش مرزی عربستان سعودی با امارات
چین:گشایش کریدور «واخان» با افغانستان را بررسی میکنیم
اتفاقات اخیر این موقعیت تقویت به شدت خیلی بیشتر از آن چیزی که در گذشته بود تقویت شده و چه عوامل مثل عوامل قدیمی که داشتیم یعنی مواد منابع انرژی و مواد معدنی و اینهایی که خوب در این کشور به وفور یافت می شود این حالا از قدیم بوده یعنی حالا چیز جدیدی نیست. همه اینها می تواند به خدمت در بیاید و انقدر ظرفیتی را ایجاد می کند که این رقم های سرمایه گذاری جذب سرمایه و جذب تامین مالی که الان ما داریم. واقعا رقم های برای خود ما راضی کننده نیست. اینکه ما در مصاحبه هایمان می گوییم که رکوردها جابجا شده در واقعیت این اتفاق افتاده یعنی دوستانی هم که حالا منتقد بودند وقتی که واقعاً اسناد و مدارک را میبینند به این نتیجه میرسند واقعاً تغییر اتفاق افتاده است. واقعاً جابجایی رکوردها اتفاق افتاده است ولی این آخر ظرفیت ما نیست ما تازه ابتدای راه هستیم. اگر همین موضوعات که حالا با هم دیگر صحبت کردیم و بتوانیم یک مقدار شرایطمان را همین به صورت جزئی جزئی بتوانیم این شرایط که این کارها را میکنیم. بهبود بدهیم ما به رقمهای خیلی بالاتر می رسیم.
دیدگاه تان را بنویسید