طنز/ سالاری بودم برای خودم
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : مهرداد نعیمی - نامه نیوز:
چند وقت پیش داشتم از کوچه رد میشدم که یک جوان غریبه گفت: «آقا سلام» من هم بر حسب وظیفه گفتم: «سلام علیکم!» جوان با تعجب پرسید: «ئه مگه شمام اسمتون سالاره؟» تازه فهمیدم نگفته «آقا سلام» و گفته «آقا سالار!» و تازه به من هم نگفته بود، به جوان دیگری گفته بود که اسمش سالار بود. خودم را نباختم و برای اینکه بیشتر ضایع نشوم گفتم: «آره من هم اسمم سالاره…» کمی خندیدیم و دستی دادیم و همه چی تمام شد! یعنی تمام که نشد، از فردایش هر وقت این آقا من را میدید، از آنور پیادهرو داد میزد که: «سلام آقا سالار… خیلی مخلصیم» و من هم سلامی عرض میکردم و ملت هم به ما زُل میزدند و لبخند میزدند! اوضاع خوبی برقرار بود و صمیمیت محله هم افزایش پیدا کرده بود، تا اینکه امروز به محض ورود به کوچه، دو ماشینِ پلیس از دو سوی کوچه من را محاصره کردند و بعد همین آقا همراه مامورین از ماشین پلیس پیاده شد و گفت: «بله بله خودشه، ایشون آقا سالاره». مامورین مرا با اسلحه تهدید کردند و بعد از تنگ کردن حلقهی محاصره بهم دستبند زدند. فقط تصور کنید چه قیافهای داشتم آن لحظه… بعد از دقایق طولانی پلیس به کارت ملیام اعتماد کرد و رهایم کرد و همهچی اوکی شد ولی آن آقا هنوز هم دارد با مامورین پلیس درباره من صحبت میکند، شنیدم که بهشان میگفت: «این بابا (یعنی من) حتما یه ریگی به کفششه وگرنه چرا ماههای متمادی با اسم مبدل در کوچه تردد میکرد؟ الان دستگیرش نکنید چند وقت بعد با پشیمونی باید دنبالش بگردیداااا… از ما گفتن بود!» یعنی میخوام بگم در این حد مردمِ ما با نیروی پلیس همکاری میکنند! این وقتهاست که آدم به ایرانی بودن خودش افتخار میکند!
دیدگاه تان را بنویسید