کو آرات سخل یا در ایران یک برادر دوقلو دارد!
هیچکس به اندازه یحیی بابت داشتن چنین بازیکنی و همچنین سایر ستارههای تاثیرگذار مثل بی رو، گول سیانی، پور علی گنجی، وحید و عیسی در لیگ بیست و دوم خوشبخت نیست.
به گزارش ورزش سه، در آخرین بازی سال 1401، روزی که سپاهان در تهران موفق شد با گل دقایق پایانی یک بر صفر پرسپولیس را شکست دهد، خوشبینترین هوادار این تیم هم دیگر امید چندانی به کسب عنوان قهرمانی نداشت، اما چه باور کنید چه نه، بعد از آن شکست خانگی، یعنی در تمامی رقابتهای فوتبالی در سال 1402 این پرسپولیس بود که برنده شد و از 14 گلی که به ثمر رساند، در 9تای آن پای یک نفر در میان بود؛ ترابی.
اگرچه مهدی درهفتههایی افت کرد اما حالا اوست که دست یحیی گلمحمدی را گرفته و با چنگ و دندان دارد سرمربی و تیمش را به سوی جام میکشد. این مهدی ترابی است، پسر همیشه پرسپولیسی حاشیه تهران که ترجیح داد به مرکز توجهات هجرت کند. پسری با موهای فر و وز که در 18 سالگی نظر مرد سختگیری مثل کیروش را به خودش جلب کرد. او همینی است که میبینید بی ذرهای ریا.
او کسی است که نمیتوانید بیتفاوت از ارزشمندیهای این ستاره بگذرید و نقشش در احیای تیم محبوبتان را نادیده بگیرید. آنچه مهدی به عنوان شماره 9 در دو ماه اخیر به نمایش گذاشته فراتر از یک تاثیرگذاری است. بیشتر از یک نمایش عالی. شاید تنها با گرفتن جام بشود معادل کاری را که کرده ترجمه کرد؛ او یک تنه به اندازه یک تیم اثر گذاشت و امتیاز جمع کرد.
نمیدانم در هفته آخر، پرسپولیس مقابل نساجی چه میکند اما تردید نکنید اگر قرار به فتح جام باشد، یحیی گلمحمدی روی هیچکس به اندازه ترابی حساب باز نمیکند. زدن 3 گل به گلگهر سیرجان کار کمتر فوتبالیستی در لیگ برتر است. یادتان باشد او وینگر است نه مهاجم، اما به گلهایش در همین بازی خاص توجه کنید.
*در اولی همانند مهاجمان تیزچنگ، همچو شیری که در کمین شکار است، منتظر ریباند توپ بود و تیزچنگانه بعد از مهار دو ضرب آن، به سمت فروزان گام برداشت و گل را زد.
*در صحنه گل دوم، همه منتظر یک ارسال روی دروازه بودند اما او آرام در گوش باقی بازیکنانی که کنارش ایستاده بودند گفت؛ سانتر نه! میخواهم یک ضرب بزنم. چه کسی باور داشت محسن فروزان از آن فاصله گل بخورد؟ اما او طوری ضربه زد که درست در دو قدمی گلر، توپ به زمین خورد سپس چند درجه تغییر زاویه داد و با برخاستن از روی زمین، محاسبات اولیه دروازهبان را برهم زد تا به گوشه دروازه بخزد، یک غافلگیری محض برای همه. شوتی مستقیم برای فتح دل سرخدلان سکونشین.
*اما شاهکار اصلی شعبدهباز هنوز در کلاهش بود. نمیدانم آیا میشود گل چهارم پرسپولیس را یکی از بهترین گلهای لیگ جاری از حیث تاکتیکی و تکنیکی دانست یا نه. چند پاسکاری زیبا از میانه میدان و رساندن توپ در کمترین وقت ممکن به یک سوم تدافعی حریف. توپ در 18 قدم به ترابی رسید و شاید هرکسی بود محکم شانسش را با شوت آزمایش میکرد، اما وقتی گلر را بیرون از دروازه دید، گفت حالا وقت چیپ است و با ضربهای که تنه به تنه مینیاتوریهای اصیل ایرانی میزد، یک تابلوی نقاشی را رسم کرد. علم فیزیک را بیآنکه جزئیاتش را بداند با مغز و عضله به کار گرفت. با چه سرعتی به کجای توپ ضربه بزنم که شتاب اولیهاش موجب صعود آن شود و در کجای آسمان به نقطه عطف برسد و سپس سقوط را آغاز و درست در منطقه محاسبه شده، فرود آید. شاید غیر از مهدی ترابی تنها این مهدی طارمی بود که توانایی خلق چنین اثری را داشت. خوش به حال قلعهنویی که چنین جواهراتی را در پر شالش دارد.
مرد اول میدان حالا اوست، چوب شعبدهبازی را در دست گرفته، با پیراهن شماره 9 به همه جا سرک میکشد و میداند چگونه با گلزنی و پاس گل، یک تنه تیمش را قهرمان کند. اگر پرسپولیس گام نهایی را هم به سلامت در قائمشهر بردارد آن وقت آنها هشتمین قهرمانی خود در تاریخ لیگ برتر را مدیون پسری هستند که هیچگاه تکروی نکرد، هرگز خودخواه نبود.
او کسی نبود جز مهدی ترابی احیا کننده تیم یحیی برای قهرمانی در لیگ بیست و دوم. خوشبختی یعنی داشتن چنین شاگردی. سعادت یعنی سپردن کار به مهندس واقعی آن. او حالا موثرترین بازیکن قرمزهاست و مسلما میلیونها پرسپولیسی منتظر آخرین نمایشش در آخرین بزنگاه هستند؛ روزی که باید قدم نهایی را برای تمام کردن کار برداشت. بازیکنی که کم شباهت به وینگر درخشان ناپولی کواراتسخلیا نیست که در ناپولی او را کوارادونا میخوانند و شاید ما مهدی را ترابیستخلیا نام بگذاریم!
چه کسی عاقبت کار را میداند اما هیچکس به اندازه یحیی بابت داشتن چنین بازیکنی و همچنین سایر ستارههای تاثیرگذار مثل بیرو، گولسیانی، پورعلی گنجی، وحید و عیسی در لیگ بیست و دوم خوشبخت نیست.
اگرچه استقلال هم یک مهدی قائدی را دارد اما خبر بد برای آبیها اینکه الاهلی بعید است بعد از این نمایشهای اعجابآور یک نفره این بازیکن، مرخصی یک ساله او را تمدید کند. مخصوصا اینکه آبیها در پرداخت پول بدقولی هم کردند. تصور پرسپولیس بدون ترابی و استقلال بی قائدی عذابآور است و شاید آبیها این عذاب را زودتر نسبت به حریف تجربه کنند همانطور که قرمزها پیشتر با رفتن احمد نورالهی دیگر ستاره بزرگ تیمشان کنار آمدند.
دیدگاه تان را بنویسید