استعداد یاب آرسنال و رازهای بازگشت آرات از انگلیس!
ماجرای آرات حسینی و حواشی پیرامون این کودک سبب شد، تا با یک مربی متخصص ایرانی به گفتگویی مفصل بنشینیم.
به گزارش "ورزشسه"، چند روز پیش بود که پدر آرات حسینی یکبار دیگر با انتشار خبری درباره فرزند خود خبرساز شد و در صفحه اینستاگرام آرات با ادبیات تندی نسبت به باشگاه سپاهان و اینکه نتوانستهاند خواستههای آنها را برآورده کنند، اعلام کرد، که رابطه آنها با این باشگاه اصفهانی به جدایی کشیده است. در امتداد همین خبر شاهد موضعگیری باشگاه سپاهان هم بودیم و بصیریان مدیر آکادمی آنها در مصاحبهای با زیر سوال بردن ادعای پدر آرات حسینی، پای خود را فراتر گذاشت و عنوان کرد که جان این کودک در خطر است و باید به او کمک شود.
در همین راستا با شایگان بنیسعید مربی ایرانی این روزهای آکادمی آرسنال، که سابقه کار در دو باشگاه میدلزبورو و فولام را هم دارد و در این سه باشگاه به طور خاص کار "آنالیز عملکرد ورزشی و استعدادیابی" انجام میدهد، هم صحبت شدیم.
البته این گفتگو اگرچه به بهانه اتفاقات روزهای اخیر پیرامون زندگی آرات حسینی تهیه شده، اما در طول مصاحبه سعی برآن است تا با نگاهی حرفهای به سوالات و ابهاماتی که وجود دارد، پاسخ داده شود و تاکید داشت که این جملات از سوی او پیش از آغاز مصاحبه مطرح شود:« پیش از هرچیز جا دارد به این موضوع بپردازم که بنده در این گفتگو صرفا خودم را نمایندگی میکنم و تمامیصحبت ها نظرات شخصی بنده است و نه هیچ باشگاه یا سازمان خاصی.»
ذکر این نکته هم ضروری به نظر میرسد که شایگان بنیسعید در دوران کرونا و طی دو جلسه کوتاه مدت شرایط تمرینی آرات حسینی را زیر نظر گرفته و با پدر او هم آشنایی دارد.
*به عنوان سوال اول وارد شدن به آکادمی باشگاههای مطرحی مثل لیورپول چه معیارهایی دارد و یک کودک پس از ورود با احراز چه فاکتورهایی میتواند به مسیر خود ادامه بدهد؟
باید به این موضوع توجه داشته باشیم که هر باشگاه فلسفه و سیستم خاص خودش در شناسایی، تعلیم و پرورش استعداد دارد. البته که در اصول پایه و مباحث مربوط به شرایط سلامت، ایمنی، رفاهی و فشار تمرینات همه آکادمیها از یک دستورالعمل واحد و مشترک پیروی میکنند. اما در زمینه معیارها به طور عمومی آکادمیها توجه زیادی به توانایی های بالقوه کودکان دارند. به این معنا که من بعنوان یک استعداد یاب و مربی لزوما عمکرد یک بازیکن در بازی یا تمرین را معیار انتخاب قرار نمیدهم، بلکه به پتانسیل بازیکن نگاه میکنم، خصوصیت های که خودش هم از آن آگاهی ندارد، اما من فضای رشد و پرورش آن را پیشبینی میکنم. بازیکن باید دارای استعداد ذاتی برای فوتبال باشد. مانند سرعت، چابکی، هماهنگی، آگاهی محیطی، بازیخوانی، توانایی تصمیمگیری و مهارت های فنی. بطور کلی در چهار شاخص تکنیک، تاکتیک، فیزیک و روانشناختی از عملکرد یا توانایی بالقوه برخوردار باشد، مهارت های یادگیری، تعلیم پذیری و مهارت های اجتماعی هم دارای اهمیت بالایی هستند. به این علت است که باید توجه داشته باشیم صرف انجام حرکات تکنیک حتی به بهترین شکل، کمکی به انتخاب او نمیکند.
* برای یک خانواده که قصد دارند فرزندشان را به مسیر فوتبال وارد کنند، بهترین راهکار چیست و چطور باید برای آن اقدام کنند؟
مهمترین مساله این است که کودکان در یک محیط مفرح، حمایتی، ایمن و یک فضای سالم و همراه با آرامش روانی قرار بگیرند. نباید به کودکان رویا بفروشیم، رویای این که آنها قطعا روزی بهترین فوتبالیست میشوند و یا اکنون بهترین استعداد فوتبال هستند، زیرا در صورت عدم تحقق این موضوع فرد در معرض آسیبهای بسیار جدی و جبران ناپذیر قرار خواهد گرفت. طبیعی است که والدین بخواهند فرزند خود را تشویق و حمایت کنند تا رویاهایش را دنبال کند، اما باید محتاط باشند که رویا و انتظارت غیر واقعی به فرزند خود نفروشند. این موضوع نه تنها موجب نامیدی، سرخوردگی و فرسودگی روانی و از بین رفتن عزت نفس میشود، بلکه فشار غیر ضروری روی کودک میگذارد که باعث افت عملکرد هم میشود و میتواند موجب استرس، اضطراب درازمدت و عدم لذت از ورزش شود.
*کودکان باید تشویق بشوند به دنبال علایق خود بروند
بنیسعید ادامه میدهد:« همچمین توجه بیش ازحد به یک جنبه میتواند موجب غفلت از دیگر جنبه های زندگیشود و به رشد شخصیتی، روابط اجتماعی و تحصیلات کودک لطمه بزند؛ وقتی والدین صرفاً بر توانایی های ورزشی و پتانسیل موفقیت فرزندشان در ورزش تمرکز می کنند، می تواند مانع رشد و تکامل شخصی او شود. کودکان باید تشویق شوند تا به دنبال علایق و فعالیت های گوناگونی بروند تا مهارت ها و توانایی های خود را در زمینه های مختلف پرورش دهند.
*بگذارید تواناییهای کودک با کشف و شهود رشد کنند
مربی ایرانی آکادمی آرسنال بخش پایانی صحبتهای خود در پاسخ به این سوال اینطور جمع بندی میکند:« به طور خلاصه، در صورت علاقه و خواست فرزندتان او را به یک مدرسه فوتبال معتبر و با محیطی سالم ومربیان متخصص و تایید شده ببرید، و این فرصت را برای او فراهم کنید که به طور منظم در یک فضای مفرح و بدون فشار به بازی و تمرین بپردازد، توانایی هایش را به کشف و شهود بگذارد و در عین لذت بردن از بازی کردن تواناییهایش را پرورش دهد. تمرکز این تمرینات باید سرگرمی باشد و یادگیری هم باید در قالب سرگرمی و بازی های مفرح اتفاق بیفتد. تمرین منظم و مداوم (البته نه افراطی و بیش از حد) برای توسعه مهارت های بازیکن، آمادگی بدنی و ایجاد اعتماد بنفس لازم است، اما تاکید میکنم نباید زیاده روی کرد و تمرکز باید روی سرگمی باقی بماند.
* تعلیم و ترتیب یک فوتبالیست در سنین کم چقدر در ایران و اروپا و به ویژه انگلیس که شما در آن فعالیت دارید، متفاوت است و چقدر این ساختار متفاوت میتواند در رقم خوردن آینده متفاوت نسلهای آتی فوتبال اثرگذار باشد؟
سیستم فوتبال پایه در انگلستان ساختار بسیار پیشرفته و سازمان یافته ای دارد. در سال ۲۰۱۲ طرحی توسط اتحادیه فوتبال انگلیس و سازمان لیگ انگیس برای باشگاهها ارائه شد، که طی آن باشگاه ها ملزوم شدند از یک سیستم مشترک و مدون برای آکادمیهای خود استفاده کنند، این طرح که "Elite players performance plan" نام دارد، بطور ویژه مشخص میکنند بازیکنان در شرایط سنی مختلف به چه صورت و چند ساعت در هفته باید تمرین یا بازی کنند، تمامی موارد رفاهی، سلامت جسمی و روانی و ایمنی به دقت مد نظر قرار گرفته شده و سلامت بازیکنان در اولویت اول توجه قرار دارد. همچنین تمهیدات بازدارندهای اندیشیده شده تا بازیکنان مورد تمرینات افراطی که موجب فرسودگی فیزیکی و روانی آنها میشود قرار نگیرند، به این ترتیب بازیکنان در یک فضای سالم مورد آموزش قرار میگیرند که در عین سرگرمی و لذت بردن فرصت رشد و ارتقای مهارت های خود را پیدا میکنند و بدون فشار اضافه انگیزه خود برای پیشرفت را پیدا و حفظ میکنند. هری کین، رشفورد، ساکا، فیل فودن و بسیاری دیگر از بازیکنان مطرح انگلیسی محصول این آکادمی ها و این طرح هستند. این که در ایران چقدر فضا به این شکل است را اطلاعی ندارم.
* چرا آرات حسینی به عنوان نمونه یک کودک ایرانی نتوانست وارد آکادمی لیورپول یا باشگاه دیگری در اروپا بشود و مراحل رشد را در آنجا طی کند؟
فیفا قوانین بازدارنده و بسیار حساسی برای جلوگیری از استثمار کودکان در فوتبال دارد. چندسالی میشود که فیفا اینکه باشگاهها کودکان را از کشور های دیگر به آکادمی خود وارد کنند را ممنوع کرده است، تا از استثمار کودکان، جدایی آنها از خانواده هایشان و فروختن رویا به آنها جلوگیری کند و به این طریق از کودکان محافظت و صیانت کند. همچین این که والدین به دلیل فوتبال فرزندشان به کشوری مهاجرت کنند توسط فیفا ممنوع شده است و باشگاه ها این اجازه را ندارند ک با چنین بازیکنانی قرارداد ببندند. طرح EPPP که به آن اشاره کردیم هم سیاستها و قوانین مشابهی دارد. بازیکنان تا سن قبل از ۹ سال که رده Pre- Academy نام دارد اجازه دارند بدون نیاز به طی کردن مراحل قانونی و عقد قرارداد رسمی با هر باشگاهی تمرین کنند، میتوانند حتی در طول هفته با چند باشگاه مختلف تمرین کنند، اما به محض این که به ۹ سالگی برسند باشگاه ها موظف هستند که بازیکنان را ثبت رسمی کنند و این زمانی است که مشکلات برای بازیکنانی با شرایط مشابه آرات شروع میشود. چرا که باشگاه ها اجازه ثبت چنین بازیکنی را ندارند، البته باید اشاره کنم که از نظر کیفیتی هم صرف حضور در Pre-academy ضامن اینکه بازیکن برای ثبت قرارداد با آکادمی انتخاب شود نیست و از حدود ۱۰۰ بازیکنی که در رده زیر ۷ و زیر ۸ برای با pre academy تمرین می کنند فقط به ۲۰ نفر در ۹ سالگی قرارداد پیشنهاد میشود و محل زندگی این بازیکنان هم نباید بیش از ۶۰ دقیقه تا محل تمرین آکادمی باشد.
*آیا آرات حسینی از نظر فوتبالی از دیدگاه شما که در حوزه تخصصی استعدادیابی فعال هستید، کیفیت لازم را برای حضور در باشگاههای معتبر اروپایی دارد یا خیر؟
اینکه یک بازیکن بتواند توجه یک آکادمی را جلب کند بسیار بستگی به فلسفه آن باشگاه دارد، اما سوال شما را ابتدا با یک سوال پاسخ می دهم، یک شعبده باز و تردست را در نظر بگیرید که حرکات حیرت انگیزی با کارت انجام میهد، آیا این فرد میتواند به صرف این توانایی هایش برود و سر میز پوکر بشیند؟ قطعا خیر و باید در اصول اصلی بازی هم تبحر خاصی داشته داشته باشد.
*اما آرات در ویدیو های خود در سالهای گذشته توجه زیادی را به خود جلب میکرد، و خیلی ها او را یک استعداد فوق العاده میدیدند. نظر شما در این باره چیست؟
اینکه آیا آرات از این کیفت لازم برای حضور در این آکادمی برخوردار بوده است یا خیر را نمیتوان از کلیپ های اینستاگرامی که با وسواس خاصی تهیه شده اند فهمید، این را میدانم که رقابت و کیفیت در این سطح و آکادمیها بسیار بالا است و بازیکنان زیادی را در این سن میشناسم که کار هایی که آرات در کلیپ های چند ثانیه اینستاگرامش انجام میدهد را هر روز در بازی و تمرینات انجام میدهند و کیفیت و عمکرد آنها به چند حرکت نمایشی هم مختص نمیشود. در همین زمینه تصاویری از فیلفودن و و ریس جیمز موجود است، که در سنین پایه در یک فینال روبروی هم قرار دارند و حالا هم هر دو در پست خود در دنیا بهترین هستند. آکادمیها دنبال چنین استعدادهایی میروند، نه بازیکنی که بهترین حرکات نمایشی را ارائه میدهد.
*گاهی اختلاف سطح ناشی از تمرین زودتر و بیشتر است
بنی سعید در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به سوال مطرح شده به نکته مهمی اشاره کرد و توضیح داد:« این را هم در نظر داشته باشید که وقتی یک بازیکن از سن دو سالگی با توپ تمرین می کند، زمانی که در پنج سالگی کنار بازیکنانی که برای اولین بار با په توپ میشوند، قرار میگیرد تفاوت چشمگیری با همسالان خود نشان میدهد و اینطور جلوه می کند که او یک استعداد تکرار نشدنی است، اما به مرور که بازیکنان دیگر هم مورد آموزش و تمرین قرار میگیرند فاصله کم و کمتر می شود و ثابت میشود که این اختلاف سطح ناشی از تمرین بیشتر و زودتر بوده است و نه لزوما یک استعداد خاص. در استعدادیابی ورزشی مبحثی داریم به نام Unicorn Effect یا همان تاثیر اسب تک شاخ، به این منظور که شاید یک بازیکن با توجه به پیشینه اش و نوع فیزیک و تمریناتی که داشته است در مقایسه با دیگران به مانند یک اسب تک شاخ کم نظیر و نایاب به نظر برسد، اما اگر مربیان توجه خود را صرفا معطوف این مورد خاص بکنند، بازیکنان زیادی که ممکن است دیر تر شروع به رشد کرده باشند را غافل شوند. چه بسا که آنها در دراز مدت بازیکنان بهتری باشند.»
*آرات حتی اگر منع قانونی نداشت، کار سختی پیش رویش بود
استعدایاب باشگاه آرسنال ادامه میدهد:« با توجه به سطحی که من سراغ دارم آرات حتی اگر منع قانونی نداشت کار راحتی برای حضور در این آکادمی ها نداشت، ضمن اینکه حتی ورورد به چنین آکادمی های ضامن موفقیت و فوتبالیست حرفه ای شدن نیست. سازمان لیگ انگلیس و اتحادیه فوتبال آماری دارد که نشان میدهد از تمام بازیکنانی که از ۹ تا ۱۸ سالگی در آکادمیهای حرفه ای تیمهای لیگ برتری انگلیس آموزش میبینند، تمرین میکنند فقط ۵.۵٪ آنها موفق به عقد قرارداد حرفهای با یکی از تیم های چهار لیگ برتر انگلیس میشوند، از این آمار میتوان متوجه شد سطح رقابت بسیار بالاست.»
*موضوع بعدی ادعای مدیران باشگاه آکادمی سپاهان درباره بسته شدن صفحات رشد در آرات است. سوال من به طور خاص از شما این است که آیا چنین موضوعی جای نگرانی دارد یا خیر؟
در این مورد نیاز به انجام آزمایشات دقیق و نظر پزشک متخصص است و نمیتوان بدون انجام آزمایشات نظر قاطع داد، اما به طور کلی شواهد علمی مبنی بر اینکه که تمرین زیاد و سخت بتواند موجب توقف رشد فیزیکی یک کودک شود تا حدودی تایید شده است، اما محدود به موارد خیلی خاصی میشود و تاثیر بسیار کمی هم ثابت شده است. یکی از راههایی که فعالیت های ورزشی بیش از حد می تواند به طور بالقوه بر رشد فیزیکی تأثیر بگذارد، افزایش سطح استرس و فشار بر بدن است. زمانی که بدن تحت استرس قابل توجهی قرار بگیرد، می تواند کورتیزول تولید کند، هورمونی که می تواند تولید هورمون های رشد را متوقف کند. علاوه بر این، اگر بچه ها به درستی تغذیه نشوند یا زمان استراحت و ریکاوری کافی نداشته باشند، این می تواند بر رشد فیزیکی آنها نیز تأثیر منفی بگذارد، اما باز هم میگویم اینکه این لزوما این مورد پیش آمده باشد بسیار کم احتمال هست و نیازمند انجام آزمایشات دقیق است و آرات ممکن است صرفا یک late developer باشد به این معنی که در سنین کم رشد کمی نشان میدهد اما در آینده یک رشد جهشی خواهد داشت.
*تمرین سخت در سن کم آسیبهای جدی به همراه دارد
بنیسعید در ادامه به اثرات آسیب رسان تمرینات پرفشار اشاره میکند:«البته که تمرین بیش از حد و سخت و در سنین کم میتواند آسیبهای جدی دیگر داشته باشد که دست کمی از بسته شدن صفحات رشد ندارد. یکی از خطرات صدمات ناشی از استفاده از یک بخش خاص از بدن است و زمانی رخ میدهد که کودک در معرض تمرین شدید، بیش از حد یا زودتر از موعد قرار بگیرد که می توان موجب بیماریی هایی نظیر ترک های ریز در استخوان ها (stress fractures), التهاب تاندون ها (Tendonitis) و کشیدگی شدید عضلات شود.
*آیا در انگلستان با مورد مشابهی نظیر آرات برخورد داشتهاید و اگر در انگلیس تشخیص داده شود که یک کودک برای تبدیل شدن به یک فوتبالیست یا ورزشگار حرفهای تحت فشار قرار دارد، چه نهادهایی میتوانند به این موضوع و کمک به کودک وارد عمل شوند؟
موردی که دقیقا مشابه باشد به خاطرم نمیآید اما به طور کلی مساله سلامت جسمی، روانی و امنیت کودکان مورد توجه ویژه ای است، هر مدرسه، باشگاه فوتبال و آکادمی یک Safeguarding officer دارد که وظیفه بررسی چنین مسائلی را دارد و تمامی موارد را مورد بررسی قرار میدهند، تا هیچ خطر احتمالی از جمله غفلت والدین یا فشار زیاد بر بروی کودکان آنها را تهدید نکند و همچنین مامور هستند تا نسبت به علایمی که نشاندهنده در خطر بودن سلامت روان بازیکنان هستند هوشیار باشند و اگر از این موضوع اطمینان حاصل نکنند، این موضوع بلافاصله برای رفع این مساله دست به اقدام میزند، اگر خطر هنوز حاد نباشد با جلسات مشاوره و آموزشی برای والدین تلاش میکنند این خطر را رفع کنند اما اگر کودک در معرض آسیب جدی باشد بدون تعلل با مراجع مربوط به سرپرستی کودکان ارتباط برقرار میکنند و حتی این امکان بطور کاملا جدی وجود دارد که سرپرستی و حضانت کودک از والدینش سلب شود.
*شما در قسمتهای بالاتر این مصاحبه درباره تاثیر فشار تمرین بالا صحبت کردهاید، اما آیا به طور عینی مثالی هم در این زمینه در انگلیس به خاطر دارید؟
آسیب های حاصل از چنین فشار هایی میتواند بسیار خطرناک و جبران ناپذیر باشد، همانطور که گفتم نباید به کودکان رویا های خود را بفروشیم و قالب کنیم از آنها انتظارات غیر واقعی و پر فشار داشته باشیم، ای کاش بجای اینکه خانواده ها فرزندشان را یک کودک فوتبالیستخطاب کنند، صرفا آنها رو کودک خطاب کنند، یک کودک، که فوتبال هم بازی میکند که این دو خیلی تفاوت دارند. احتمال بسیار زیادی وجود دارد که چنین کودکی هیچوقت فوتبالیست نشود، پس از آن چه؟ آیا چیزی به جز این را برای آینده خود متصور شده است؟ آیا خودش را در عنوانی به جز این میپذیرد؟ با همه انتظارات براورده نشده و سرزنش های احتمالی چگونه روبرو خواهد شد؟ آیا ماهیت وجودی خود را به جز فوتبالیست شدن میداند؟ یا همه محبوبیت و مقبولیتش منوت به رسیدن یه این هدف است؟
*سال 2019 یک نوجوان دست به خودکشی زد
مربی آکادمی باشگاه آرسنال سپس با ارائه یک مثال حرفهایش را از سر گرفت:«بگذارید یک مثال برای شما بزنم تا عمق خطر را آنطور که لازم است احساس کنید. در سال ۲۰۱۹ یک نوجوان پس از اینکه چند سال در آکادمی منچسترسیتیحضور داشت، اما در پایان به علت مصدومیت زانو به او قراردادی پیشنهاد نشد، دست به خودکشی زد و جانش را ازدست داد. خودکشی که دلایلش نا امیدی از نرسیدن به هدفش و برآورده نکردن انتظارت بود؛ انتظارات و فشار هایی که طی سالیان سلامت روان او را به خطر انداخته بودند و موجب شدند این نوجوان هیچگاه نتواند با نامیدی حاصل از فوتبالیست نشدن کنار بیاید و متاسفانه چنین سرنوشت تلخی برای او رقم خورد.»
*به عنوان سوال پایانی آیا به نظر شما اوضاع فوتبال پایه در ایران با توجه به اخبار هشدار دهندهای که گاهی مخابره میشود، بحرانی هست یا خیر؟
زیرساخت های فوتبال ایران بسیار ضعیف است، با وجود اینکه ایران از لحاظ وجود استعداد ها بسیار غنی است و علاقه به فوتبال بسیار فراگیر و گسترده است عدم وجود زیرساخت های مناسب باعث هدر رفتن استعداد های بسیار زیادی میشود. به مسایل مربوط به سلامت جسمی و روانی بازیکنان اعتنای کمی میشود و علم روز دنیا وارد ایران نمیشود. فدراسیونهای تحت پوشش یوفا هر سال کارگاههای دانشافزایی بسیار پربار و مفیدی را با تدریس مدرسین یوفا برگزار میکنند که بسیار حائز اهمیت است و مربیان این دست از کشورها بسیار به سطح اول فوتبال نزدیکتر هستند، زیرا فدراسیونهایشان همواره با فدراسیونهای کشورهای دیگر در تعامل است و علم روز بین آنها منتقل میشود. در این زمینه نمیتوان فقط به مربیان داخلی ایراد گرفت، بلکه این فدراسیون است که باید بستر مناسبتری را برای رشد و ارتقای سطح مربیان فراهم کند.
دیدگاه تان را بنویسید