بزرگترین اشتباهم رفتن به شالروآ بود
دلفی یکی از جوانان مستعد فوتبال ایران به شمار می رود، که در چند سال اخیر به هر دلیل نتوانسته پتانسیل واقعیاش را نشان بدهد.
به گزارش "ورزشسه"، یونس دلفی متولد شهر شوش در استان خوزستان 6 سال پیش و در 16 سالگی یکی از پدیدههای فوتبال ایران بود، که پس از درخشش در جام جهانی جوانان همراه با تیم فوتبال نوجوانان ایران به سرمربیگری عباس چمنیان، موفق شد در لیگ برتر هم با استقلال خوزستان نمایشهای بسیار خوبی را از خود نشان دهد و به واسطه همین عملکرد هم در سن بسیار خوبی با وجود پیشنهادات زیادی که داشت، در نهایت به فوتبال بلژیک و شالروآ منتقل شد.
دوران چند ساله حضور در فوتبال بلژیک اما نتوانست به دلفی کمک کند و او در ادامه به فوتبال کرواسی انتقال پیدا کرد. دوران یک ساله حضور در فوتبال کرواسی برای دلفی امیدوار کننده بود، اما او به واسطه انتقال قرضی از شالروآ مجبور شد بار دیگر به بلژیک بازگردد.
در هفتههای ابتدایی لیگ بیست و دوم بود که دلفی با وجود پیشنهادی که از استقلال داشت، پس از صحبت با جواد نکونام به فولاد خوزستان ملحق شد و در شرایطی که امیدوار بود، اتفاقات سالهای گذشته را با درخشش در استان محل تولدش به فراموشی بسپارد، اما در ابتدا مصدومیت و سپس مشکل سربازی سبب شد، تا این بازیکن در ترکیب فولاد خوزستان هم فقط 3 مرتبه در طول فصل و آن هم در هفتههای انتهایی به میدان برود.
این بازیکن 22 ساله که قراردادش در پایان فصل با فولاد خوزستان به اتمام رسیده، امیدوار است با پشت سر گذاشتن این مشکلات، بتواند با یک انتخاب درست، در فصل بیست و سوم لیگ برتر به فرم ایدهآل خود برگردد. به هر حال او بازیکنی است که در جام جهانی جوانان در مصاف با آلمان زننده دو گل ایران در پیروزی پر گل برابر ژرمنها بود و شاید اگر برابر اسپانیا محروم نبود، نتیجهای متفاوت در آن مسابقه رقم میخورد.
با یونس دلفی درباره روزهایی که طی سالیان اخیر از سر گذارنده، گفتوگویی داشتهایم، که در ادامه میخوانید.
*از بازگشت به ایران پس از چند سال شروع کنیم. چه شد که به ایران برگشتی و فولاد خوزستان را برای ادامه مسیر حرفهای انتخاب کردی؟
یونس دلفی- قرار نبود به ایران برگردم. اما صحبتها و پیشنهاداتی مطرح شد و قرار بود به یک تیم بزرگ پایتخت بروم. حالا متاسفانه اتفاقاتی افتاد و کسانی وارد ماجرا شدند، که این انتقال انجام نشد. بعد هم تنها تصمیمم این بود که به فولاد خوزستان بروم. مردم خوزستان همشهریهای خودم هستند و هواداران فوتبال خوزستان همیشه به من لطف داشتهاند. دوست داشتم به این تیم بروم. آقای نکونام هم با من صحبت کردند و برای انتقال به فولاد دلگرم شدم و پس از هفته پنجم (بعد از بازی با پرسپولیس) به صورت رسمی این اتفاق رخ داد.
*در فولاد فقط سه بازی در طول فصل بازی کردی. مشکل چه بود؟
یونس دلفی- خب متاسفانه در فولاد از ناحیه مچ آسیب دیدم و دو سه ماه بیرون ماندم. بعد هم مشکل خدمت سربازی پیدا کردم و 4 ماه درگیر این موضوع شدم. داشتم فصل را از دست میدادم، با این حال با کمک آقای منصوریان و پیگیریهای باشگاه مشکلم حل شد و در سه بازی انتهایی فصل توانستم بازی کنم. البته در همین مدت شانس حضور در آسیا را هم از دست دادم، که خیلی برایم ناراحت کننده بود.
*سال سختی را پشت سر گذاشتم
ستاره مستعد فوتبال ایران سپس حرفهایش را با امیدواری نسبت به فصل پیش رو از سر گرفت و گفت: «امیدوارم بتوانم فصل بعد تمام وجودم را وسط بگذارم و پتانسیلم را نشان بدهم و به اوج برگردم. فصلی که گذشت هم از لحاظ روحی و هم بدنی افت داشتم، چون واقعا سال سختی را تجربه کردم و مشکلات زیادی را از سر گذراندم. امیدوارم در فصل جدید حالا چه در فولاد باشم و چه در باشگاهی دیگر بتوانم شرایط خوبی را تجربه کنم. البته میدانید که ما خوزستانیها تعصب خاصی به پیراهن فولاد خوزستان داریم.»
*برگردیم به قبل. چه اتفاقاتی رخ داد که در روزهای اوج مسیر حرفهای و در شرایطی که صحبت از پیشنهاد پیاسوی آیندهوون هلند و برخی پیشنهادات دیگر هم در میان بود، از فوتبال بلژیک سر درآوردی؟
یونس دلفی- شاید اینطور بتوانم بگویم که بزرگترین اشتباهم رفتن به فوتبال بلژیک بود. یک سری اتفاقات بد برایم رخ داد. رفتن به شالروآ فکر میکنم اشتباه بود. باید مشورتهای بیشتری میگرفتم. مشکلاتی برایم پیش آمد، که مجبور شدم به شالروآ منتقل شوم.
*مجبور شدم انتقال به شالروآ را بپذیرم
بازیکن فصل گذشته فولاد خوزستان سپس درباره این انتخاب میگوید: «باشگاه به مشکل مالی خورده بود. اوایل فصل قرار بود به پی اس وی آیندهوون بروم، اما مسائلی پیش آمد که این انتقال مهیا نشد. یک سری مشکلات میان سرمربی و مدیرعامل باشگاه وجود داشت. از طرفی دوست داشتم به باشگاه استقلال خوزستان هم کمک بکنم، چون به یک بازیکن خارجی بدهی داشت و ممکن بود به دسته پایینتر هم سقوط بکند. تنها کاری که میتوانستم برای کمک به باشگاهی بکنم که چند سال به من کمک کردند و باعث پیشرفتم شدند، این بود که انتقال به شالروآ را بپذیرم، تا بدهی بازیکن خارجی را بدهند و به لیگ یک سقوط نکنند.»
*از دوران حضور در استقلال خوزستان بگو که روزهای خوبی را با این تیم در لیگ برتر تجربه کردی و به عنوان یکی از پدیدههای مسابقات شناخته میشدی.
یونس دلفی- جا دارد از آقای عبدالله ویسی تشکر کنم، که یکی از مربیان بزرگ خورستان و ایران است. دیدید در چند هفته آخر سرمربی صنعت نفت آبادان شدند و چطور تیم را در لیگ برتر حفظ کردند. اوایل فصل که با استقلال خوزستان قرارداد بسته بودم، آقای ویسی سرمربی تیم بود و شاید به جرات بتوانم بگویم که 50 درصد موفقیتم را مدیون عبدالله ویسی هستم. انگار پسرش بودم و هر کاری از دستش برمیآمد، برایم انجام داد. ایشان به من اعتماد کرد و خدا را شکر که توانستم پاسخ اعتمادشان را بدهم.
*مردم و اهالی فوتبال خاطره خوشی از شما و همینطور نسلی دارند که زیر نظر عباس چمنیان موفق شد عملکرد بسیار خوبی را در جام جهانی به نمایش بگذارد. راز موفقیت آن تیم که همین حالا برخی ستارههایش در سطح بالا بازی میکنند، چه بود؟
یونس دلفی- واقعا آن تیم نوجوانان تیم فوقالعادهای بود. فکر نمیکنم حتی در چند سال آینده هم تیمی مانند دوره آقای چمنیان شکل بگیرد و آن نتایج را بگیرد. دوره بسیار خوبی را در کنار بازیکنانی نظیر محمد شریفی، طاها شریعتی، اللهیار و .. داشتیم. فکر میکنم تیمی همدل بودیم و در بازی به هم کمک میکردیم. واقعا حقمان نبود که به اسپانیا ببازیم. من خودم در آن بازی نبودم. دو کارته و محروم شدم. به هر حال اما خدا را شکر که سربلند از آن مسابقات بیرون آمدیم.
*فصل بیست و سوم برایت آنطور که میخواستی پیش نرفت. برنامهات برای فصل آینده و اینکه بتوانی دوباره به اوج برگردی چیست؟
یونس دلفی- برخی بازیکنان تیم مثل خود من قراردادشان به پایان رسیده است. قرارداد من یک ساله بود و تمام شده است. من نه تنها برای فولاد خوزستان که برای هر تیم خوزستانی از جمله استقلال خوزستان هر کاری از دستم برآید، کوتاهی نخواهم کرد، تا حداقل بتوانم دین خودم را به استان محل تولدم ادا کرده باشم. حالا امسال که گذشت و متاسفانه به دلیل شرایط بدی که داشتم، نتوانستم به فولاد خیلی کمک کنم و انتظارات هواداران را برآورده کنم. امیدوارم اما سال بعد اگر در فولاد ماندنی شدم، بتوانم عملکرد خوبی داشته باشم و انتظارات هواداران را برآورده کنم. منتظرم ببینم چه اتفاقی میافتد، تا در چند روز آینده مقصد بعدیام هم مشخص شود.
دیدگاه تان را بنویسید