کد خبر: 693408
تاریخ انتشار :

یادداشت: من از این پرسپولیس ناامید نیستم!

پرسپولیس تابستان را باخت و عوض خرید مهره‌های جدید، سقف خواسته‌هایش را به حفظ بازیکنان قبلی تقلیل داد.

یادداشت: من از این پرسپولیس ناامید نیستم!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش "ورزش سه"، این روزها برای هواداران عمدتا دهه هشتادی پرسپولیس شاید کمی عجیب باشد اما قدیمی‌ترها روزهای به مراتب ناامیدکننده‌تری را پشت سرگذاشته‌اند، از این رو با آن "پیشینه گران‌قدر" می‌دانند تغییرات میان فصلی چه بلای خانمان‌سوزی است. در اینکه تصمیمات فنی وغیرفنی "یحیی گل‌محمدی" همانند دیگر مسائل فوتبالی و غیرفوتبالی، در خلق این روزهای تلخ، بسیار موثر بوده، هیچ حرفی نیست. آنچه امروز هوادار پرسپولیس بر زبان می‌آورد حتی اگر از روی کینه و بغض نسبت به کادرفنی باشد، باز هم بخش اعظمش صحیح است.

تصمیم قهر و فسخ قرارداد به زعم یحیی رفتاری فداکارانه بود برای وصول مطالبات. اما یحیی می‌داند که اگر نیمکت پرسپولیس را از دست بدهد، بزرگترین ثروت ممکن را از کف داده. شاید بهتر باشد دفعه بعد محاسبه کند چه کارتی را برای چه کاری قمار می‌کند.

این 4 نفر را از یاد نبرید

واقع‌بین باشیم. چهار مصدومیت، نقش انکار نشدنی در سقوط موقت قرمزها داشت؛ از دست دادن مطمئن‌ترین و بهترین مدافع یک دهه اخیرفوتبال ایران یعنی مرتضی پورعلی گنجی به علت مصدومیت رباط صلیبی.

تکرار همین اتفاق نادر برای بهترین خرید فصل. بدون شک اگر یاسین سلمانی امروز سالم بود، یحیی مواجه بهتری با افت عجیب سعید صادقی داشت. اما حالا اوست و نیمکت خالی از جانشین خوب. مهدی ترابی و وحید امیری هر دو قربانی بازی با النصر شدند. ترابی اگرچه خودش را رسانده اما طبیعتا با ستاره ابتدای سال 1402، چند سال نوری فاصله دارد. سپس برسیم به مهم‌ترین مهره پرسپولیس در حرکات هجومی. وحید امیری همان تک مهره‌ای است که همه تفاوت‌ها را یک تنه رقم می‌زند. پارسال چنین روزهایی بود که با کارگردانی امیری، پرسپولیس درهمین ورزشگاه با نتیجه پرگل از سد سپاهان در جام حذفی گذشت.

مگر چند بازیکن بزرگ و هم‌اندازه وحید امیری جذب شدند که به راحتی با مصدومیت و نبودنش بشود کنار آمد و گفت بالاخره تقدیر است. نه وقتی شما نتوانی بازیکنی در حد و اندازه‌های وحید برای روزهای این‌چنینی پیدا کنی، آن‌گاه مصدومیت او دیگر تقدیر نیست، عذابی است که تنها زمانش دست شما نیست و حالا این بلا تمام قد نازل شده است. 

یحیی به اندازه خودش مقصر است اما باور کنید از دست دادن این مهره‌ها، تاثیر فراوانی در افت پرسپولیس دارد. بازی با فولاد در همین لیگ را در اهواز به یاد بیاورید. از معدود روزهایی بود که پرسپولیس ترکیب کاملش را در دست داشت. ببینید چطور در گرمای اهواز 90 دقیقه تیم برتر از همه لحاظ بود و دو بر صفر حریف را شکست داد. اگر آن مصدومیت‌ها و بدبیاری‌ها نبود مسلما این نتایج را امروز شاهد نبودیم.

تابستانی که سوخت

بیست اسفند 1401 پرسپولیس به سپاهان در آزادی باخت و بعد از آن کمتر کسی امید به قهرمانی سرخ‌ها داشت. بله آن‌ها یک بار پیش‌تر در وضعیتی به مراتب بدتر سقوط را در آغوش کشیدند اما ناباورانه با آغاز سال 1402 آنقدر سریالی بردند و بردند که عوض یک جام سه کاپ را صید کردند. شاید یکی از مهم‌ترین تغییراتی که یحیی در تیمش به وجود آورد، اعتماد به سروش رفیعی به عنوان یکی از دو هافبک دفاعی بود و همچنین بازی دادن به عیسی آل‌کثیر که کلا نوع حملات پرسپولیس را تغییر داد. اما قرمزها در تابستان 1402 که مغرور از کسب همه جام‌های ممکن بودند، نه تنها خط حمله خود را تقویت نکردند که صرفا به‌خاطر مسائل مالی، عیسی را هم به نیمکت سپاهان باختند. تنها شهاب زاهدی جذب شد و خبری از تمام کننده تمام عیار خارجی نبود.

یحیی انتظار خرید چند میلیون یورویی داشت

او سراغ گزینه‌های دست کم، هم قیمت بلانکو نرفت تا عاقبت با سوختن زمان، مدیریت در آخرین ساعات نقل و انتقالات، نبیل باهویی را برای توجیه عدم انفعالش، جذب کرد. تیم مدعی بدون خرید بزرگ در خط حمله بدون شک به مشکل می‌خورد. درست کمی آن‌سوتر در اصفهان، مدیریت سپاهان آنقدر مهاجم برای مورایس خرید که حتی امروز آن‌ها نیازی به عیسی و کاوه رضایی پیدا نکردند.

اینکه سپاهان دقیقا چه مقدار برای اسدی هزینه کرد اهمیتی ندارد، مهم این است که این بازیکن یک فصل بازیکن پرسپولیس بود و کادرفنی هرگز تلاش نکرد از قابلیت‌های او در خط حمله بهره ببرد. یحیی این روزها به وقت نیاز گولسیانی را در اواخر بازی‌ها به خط حمله می‌برد اما در مورد اسدی چنین ریسکی انجام نشد. شاید هم اگر خمس در تراکتور پی به این قابلیت نمی‌برد اسدی کماکان یک هافبک دفاعی بود که بعضا گل هم می‌زد. اما خمس این قابلیت را کشف کرد و مورایس او را در بهترین زمان ممکن گرفت.

مگر فرق پرسپولیس و سپاهان چند گل است؟ 

سپاهان شانس‌های گلزنی‌اش را به مهارت بیرو باخت اما رضا اسدی کار را با یک شوت برای آن‌ها درآورد. جستجو کنید و ببینید بیرو در این چند ساله چند گل از راه دور از سپاهان خورده است. این نه اولی‌اش بود و نه حتی دومی و سومی. با یک جستجو خواهید دید که خوردن گل از راه دور آن هم از سپاهان به هیچ عنوان برای بیرانوند تازگی ندارد. البته او در صحنه‌های دیگر ستاره تیمش بود و طبیعتا نمی‌شود فقط منتظر درخشش گلر باقی ماند. پرسپولیس تابستان را باخت وعوض خرید مهره‌های جدید، سقف خواسته‌هایش را به حفظ بازیکنان قبلی تقلیل داد.

اگر عوض شهاب زاهدی یک گلزن تمام عیار در اختیار پرسپولیس بود شاید عوض آن شوت عجیب، قرمزها به گل می رسیدند و پس از آن گل همه روند بازی تغییر می‌کرد. اما نداشتن مهاجم قاتل به بدترین شکل ممکن خودش را به یحیی و هواداران نشان داد.

آن بازی جای از دست دادن آن تک موقعیت‌های عالی نبود. یا اواخر بازی، محمد عمری عوض یک پاس ساده زمینی برای بازیکنان پر تعداد درون 18 قدم حریف، ناباورانه توپ را بلند و رد دست نیازمند سانتر کرد. همین جزئیات کوچک، تفاوت‌های بزرگ را رقم می‌زند. وقتی تیمت را تدافعی به میدان می‌فرستی باید مهاجی داشته باشی که موقعیت 30 درصدی را برایت گل کند نه افرادی که موقعیت‌های بالای گلزنی را با بی‌تجربگی هرچه تمام‌تر هدر دهند. می‌دانیم که یحیی این را بهتر از همه ما می‌داند اما خب کار با انفعال در تابستان به اینجا کشید.

21 بازی باقی مانده و وقت ناامیدی نیست

این نهمین بازی سرخ‌ها در لیگ جاری بود. یعنی هنوز بیش از نیمی از راه باقی مانده به عبارتی شش هفته به پایان نیم‌فصل. فاصله با صدر هم آنچنان نیست که عنوان شود همه چیز تمام شده است. بدون شک مسیر بسیار طولانی و روزهای غیرقابل پیش‌بینی متعددی باقی مانده و بدترین اتفاق ممکن برای هواداران پرسپولیس، رسیدن به ناامیدی است. یا خواسته بی‌منطق و عجیب تغییر کادرفنی. 

در چهار فصل سپری شده، یحیی و کادرش بارها ثابت کردند، هنر بازگشت را بهتر از هر تیم دیگری می‌دانند. هنوز پنجره زمستانی باقی مانده و برخلاف تابستان که کادرمدیریتی هیچ فشاری را روی دوشش برای تقویت تیم قهرمان احساس نمی‌کرد حالا وضعیت کاملا متفاوت است. شاید در بهترین حالت یاسین سلمانی و پورعلی‌گنجی به انتهای لیگ جاری برسند، اما این دوای درد قرمزها نیست. آن‌ها باید درهمین زمستان دست کم دو مهره خوب هجومی جذب کنند. البته موضوعاتی مثل سقف قراراداد و پر بودن لیست وجود دارد اما مشکلی نیست که قابل حل نباشد.

بدون تردید با برگشت وحید امیری و روی ریل آمدن مهدی ترابی و سعید صادقی، وضعیت قرمزها متفاوت خواهد شد. اما این نباید سقف خواسته هواداران باشد. آن‌ها حق دارند از کادر مدیریتی انتظار تحول داشته باشند اگر هم حقیقتا آن‌ها چنین توانی ندارند، می‌بایست با یک استعفا راه را برای گروه تازه نفس‌تر باز کنند. خاصیت سر کنندگی آن دو جام که بهار 1402 کسب شد مسلما امروز از بین رفته است. 

قرار نیست هوادار پرسپولیس به‌خاطر اینکه تیمش فصل قبل قهرمان شده، خواسته‌هایش را به کف برساند و بگوید همین است که است. بیش از شصت و پنج درصد بازی‌های لیگ باقی مانده. زمان ناامیدی نیست. از کادر فنی تا مدیریت و حتی هواداران فرصت جبران دارند. کادر فنی با آزمودن روش‌های دیگر در هنگام بن بست. تیم مدیریتی با تزریق بودجه یا نهایت یک استعفای دسته جمعی و مهم‌تر ازهمه، جبهه هواداران با دورکردن نا امیدی و اعتماد مجدد به مجموعه‌ای که به اندازه کافی برای آن‌ها جام و برد آورده است.

هواداران حق ناراحتی دارند. حق انتقاد از رضا درویش و یحیی گل‌محمدی را دارند حتی حق دارند از رسانه‌های نزدیک به باشگاه گله کنند که چرا به اندازه کافی در روزهای مورد نیاز، به این تیم برای تقویت، فشار نیاوردید، اما آنچه دست آخر به عنوان بهترین راهکار باقی می‌ماند، حمایت تمام قد از این کادرفنی و بازیکنان است.

شالوده تیم قهرمان در چنین روزهایی نباید بلرزد، به وقت برد و پیروزی حمایت کردن هنر نیست. حالا که اوضاع بر وقف مراد نیست باید محکم از سرمربی و ایده‌هایش دفاع کرد. 3 جام لیگ برتر در 4 فصل گذشته مبنای علمی این ادعاست پس اعتماد کنید. این تیم بهتر از هر مجموعه‌ای در ایران، راه بازگشت به صدر و جام را بلد است. انتقاد حق همه شماست اما ناامیدی آخرین انتخابتان.

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها