دعوا با حامدی فر: عذرخواهی کرد و تمام شد!
مهرداد رضایی هم از آن دسته بازیکنهای عجیب فوتبال ایران است.
به گزارش "ورزش سه"، در فوتبال ایران چهرههایی وجود دارند که ناگهان در سن بالا چهره میشوند؛ فوتبالیستهایی که فکر میکنی اگر چند سال زودتر در یک سطح بالاتر بازی میکردند، امروز حتی میتوانستند از چهرههای تاثیرگذار فوتبال ایران در عرصههای بینالمللی باشند. این رازی است مخصوص فوتبال ایران که خیلی وقتها اتفاق میفتد؛ بازیکنانی که پتانسیلشان را خیلی دیر آزاد میکنند و تازه این مختص خوششانسهایی است که به هر حال راه خود را پیدا میکنند و الان بسیاری هستند که هرگز به این مرحله هم نمیرسند.
مهرداد رضایی طرف صحبت امروز ماست:
* مهرداد فصل گذشته چطور به پایان رسید؟
البته من دوست داشتم بیشتر به تیمم کمک کنم اما به هر صورت مدتی مصدوم بودم اما به هر شکل خوشحالم که در مجموعه ذوبآهن حضور داشتم. این برای من یک تجربه جدید بود و به نظر خودم فصل را کاملا با موفقیت به پایان بردیم. رتبه پنجم برای ذوبآهن با تمام بدشانسیها و مشکلاتی که در طول فصل داشتیم، به نظر من بسیار قابل قبول و قابل دفاع است و برای همه ما در این باشگاه یک پیشرفت به حساب میآید.
* تو خودت فصل جالبی داشتی و کنار بازیکنهای اسم و رسمداری هم بازی کردی.
بله، همتیمیهای خیلی خوبی داشتم. در راس همه آنها، آقای کامیابینیا که یکی از رکوردداران قهرمانی در فوتبال ایران است و تجربه خیلی خوبی از حضور کنار یک فوتبالیست بزرگ پیدا کردم. البته ما هم سن و سال هستیم، ولی آقا کمال تجربه بزرگی با خود دارد و صحبتهایش در جمع ما همیشه راهگشا است.
* تو قبلا در مس رفسنجان بودی و از آنجا به فوتبال ایران معرفی شدی. چرا انقدر دیر در سطح بالای فوتبال ایران بازی کردی؟
ولله همه این را از من و محسن آذرباد سوال میکنند. علت اینکه ما دیر به فوتبال ایران معرفی شدیم این است که ما دیر به محمد ربیعی خوردیم. در واقع آقای ربیعی به ما اعتماد کرد و ما را در سطح لیگ برتر فوتبال ایران مطرح کرد و ما هم نشان دادیم بازیکنهای بدی نیستیم. البته نمیخواهم از خودمان تعریف کنم، اما به هر صورت چه در مس رفسنجان و چه در ذوبآهن موفقیت تیم نشان میدهد چیزی که در نظر یک مربی فنی مثل آقای ربیعی جلوه میکند، لابد علتی دارد. محمد آقا دید خیلی خوبی نسبت به فوتبال دارد و خیلی از بازیکنها در دوره فوتبالشان به او مدیون هستند. اگر بخواهم اسم بیاورم، این نفرات خیلی زیاد میشوند و من هم خوشحالم که از همین طریق در فوتبال ایران معرفی شدم، اگرچه به قول شما دیر!
* تو فوتبالت را از کجا شروع کردی؟
من با پاس همدان وارد سطح حرفهای شدم و بعد برای سربازی به فجرسپاسی رفتم و بعد هم در لیگ یک چرخ میزدم که در نهایت با مس رفسنجان به لیگ برتر صعود کردیم و بقیهاش را هم خودتان میدانید.
* صحبت درباره مس رفسنجان خیلی زیاد است. نظر تو درباره اتفاقات رخداده و حریف و حدیثها چیست؟
من نمیدانم در باشگاه چه اتفاقی افتاده اما آن چیزی که به خود ما برمیگردد، یک مجموعه باشرف و پرتلاش بودیم. ما چه برای صعود و چه برای درخشش در لیگ برتر زحمت خیلی زیادی کشیدیم و اتفاقا همیشه شرایط علیه ما بود، بهخصوص در بحث داوری. در تماسی که با بچههای مس رفسنجان دارم، همیشه بابت این مسئله تعجب میکنیم که چرا اسم این تیم با مسئله داوری گره خورده، در حالی که اگر مصاحبهها و ویدئوهای آن دورهها را بررسی کنید، میبینید که همیشه ما در داوری ضرر میکردیم و اتفاقا خاطرات خیلی عجیب و غریبی از این موضوع در ذهن همه ما هست.
* اما به هر حال در چند وقت گذشته بحث اصلی فوتبال ایران درباره اتفاقات رخداده در باشگاه مس بوده است.
همانطور که گفتم چیزی که به ما به عنوان بازیکن برمیگردد و ما از آن مطلع هستیم، همان سعی و تلاشی است که در تمرینها داشتیم و همان خون و دلی است که برای موفقیت تیم میخوردیم و دیدیم که بعدا هم در جاهای دیگر تکرار شد و موفقیت امسال ذوبآهن هم موید همین مسئله است. به نظر من دستگاه قضا در نهایت با بررسی، مسئله را مشخص خواهد کرد و به نظر من بهتر است صبر کنیم تا زوایای مختلف این ماجرا روشن بشود.
* میخواستم سوال دیگری از تو بپرسم که درباره داستان برخوردت با امید حامدیفر در بازی رفت و برگشت بود.
لطفا این سوال را نپرسید. من واقعا تمایلی ندارم دربارهاش حرف بزنم.
* ولی بالاخره برای طرفداران فوتبال مهم است که بدانند چه اتفاقی بین شما افتاد؟ تو در بازی رفت حرفی زدی یا کاری کردی؟
در بازی رفت هر چه که اتفاق افتاد ورزشی بود اما اتفاقی که بعد از آن و در ورزشگاه آزادی افتاد، چون من در زمین نبودم و مشخص بود که در لیست ذوبآهن نیستم و گرمکن هم تنم بود، غیرورزشی بود. به هر حال حامدیفر چیزهایی در ذهنش بود و نمیدانم در آن لحظه به چه فکر کرد که آنطور به من ضربه زد و من را نقش بر زمین کرد. البته ما واقعا دنبال دعوا کردن و حاشیه ایجاد کردن نبودیم، اما این اتفاق رخ داد و کاریاش هم نمیشود کرد، ولی حقیقت ماجرا این است که من دوست ندارم درباره این چیزها حرف بزنم و گلهگذاری کنم یا بد کسی را بگویم، چون مسئله تمام شد.
* شما به کمیته انضباطی هم رفتید؟
بله، اتفاقا آنجا حامدیفر آمد و عذرخواهی کرد و من هم پرونده ماجرا را بستم. مشکل خاصی هم نیست. بالاخره در فوتبال وقتی شما جوان هستید، یک چیزهایی پیش میآید و به نظر من نباید زیاد این مسائل را بزرگ کرد، چون شما میبینید در بالاترین سطح و مثلا در یورو هم از این چیزها در زمین رخ میدهد و به هر حال در بخشی از ذات فوتبال، خشونت و چالش و مسائل این مدلی وجود دارد.
* وقتی این اتفاق افتاد، خیلی از هواداران استقلال درباره اینکه تو قبلا در تونل قهرمانی استقلال از احترام به این تیم خودداری کردی، صحبت کردند.
این مسئله دلیل شخصی داشت و ترجیح میدهم دربارهاش حرف نزنم.
* آیا پرسپولیسی هستی؟
به این سوالتان هم جواب نمیدهم. بالاخره هر فوتبالیستی با توجه به علاقهاش به این رشته ورزشی، یا طرفدار استقلال است و یا طرفدار پرسپولیس یا طرفدار سپاهان یا تراکتور یا هر تیم پرهوادار دیگری. بنابراین به خودی خود این مسئله ملاک نیست، چون ما به مرور یاد میگیریم تمام وجودمان را برای تیمی که از آن پول میگیریم بگذاریم و بحث هواداری و این مسائل در فوتبال حرفهای خیلی محلی از اعراب ندارد. اگرچه به هر حال ممکن است بعضیها هم باشند که ته دلشان دوست داشته باشند تیم موردعلاقه بچگیشان موفق باشد، اما وقتی در زمین با پیراهن باشگاهت هستی، اصلا به این چیزها فکر نمیکنی و پیش کشیدن این بحثها بچگانه است.
دیدگاه تان را بنویسید