رهبر مورد علاقه واشنگتن و کابل برای طالبان کیست؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
به گزارش نامه نیوز، با هدف قرار گرفتن خودروی ملا اختر منصور، رهبر طالبان افغانستان، در جنوب پاکستان، روزنامه وال استریت ژورنال فاش کرد که سرویس اطلاعاتی افغانستان و ایالات متحده با حمایت مالی و نظامی از ملا رسول، یکی از فرماندهان ارشد طالبان در جنوب غرب افغانستان، به دنبال جدا کردن این گروه از بدنه طالبان بوده اند. مقام های آمریکایی و افغانی در این گزارش ادعا کرده اند که احتمال زیادی وجود دارد گروه ملا رسول در مذاکرات صلح افغانستان شرکت کند، احتمالی که ملا رسول خود آن را پوچ و بی اساس خوانده است. ملا رسول فوریه در مصاحبه ای با یک روزنامه نگار افغان خود را به عنوان فردی نشان داد که ملا منصور را در حد جانشینی ملا عمر نمی بیند. او (که همواره داعیه رهبری طالبان را داشته) در این مصاحبه سعی کرده نشان دهد (نسبت به ملا منصور) حرف های بیشتری برای آینده افغانستان دارد. اکنون این پرسش پیش می آید که ملا رسول کیست که سازمان های اطلاعاتی افغانستان و ایالات متحده (به عنوان طالبان خوب) از وی حمایت می کردند؟ چه می خواهد؟ و ایالات متحده خود را وارد چه بازی کرده است؟ بنا بر اعلام شورای امنیت سازمان ملل، که نام ملا رسول در فهرست تحریم های این شورا دیده می شود، ملا رسول در اواسط دهه ۵۰ عمر و متولد سپین بولدک، منطقه مرزی استراتژیکی است که شهر قندهار را به کویته و کراچی در پاکستان متصل می کند. آنچه در فهرست شورای امنیت نیامده، این است که ملا رسول در زمان کودکی به مدرسه ای مذهبی در قندهار رفته که ریاستش را ملا محمد عمر، رهبر پیشین طالبان برعهده داشته است. این ارتباط قدیمی با فردی که بعدها رهبر طالبان شد باعث شد که ملا رسول در دهه ۱۹۹۰ به یکی از رهبران ارشد طالبان تبدیل شود و مقامی هم پایه ملا عمر داشته باشد. فردی که ملا رسول را از نزدیک می شناسد، می گوید: «حتی ملا عمر نیز نمی توانست به ملا رسول فرمان دهد. به همین دلیل داستان جانشینی ملا منصور، مرگ ملا عمر را برای ملا رسول تلخ تر کرد. او این دلخوری را هیچ گاه پنهان نکرد و نوامبر گذشته ملا منصور را قاتل واقعی ملا عمر خواند.» هنگامی که طالبان در اواسط دهه ۱۹۹۰ در جنوب افغانستان قدرت گرفت، ملا رسول به عنوان والی ولایت نیمروز انتصاب شد. مقام های محلی می گویند که رسول در زمان تصدی خود، تفسیر سختگیرانه ای از قانون ـ شریعت را اعمال کرده و مثلا زمانی که باید (حداکثر) به قطع شدن دست یا پای کسی حکم می داد، دستور می داد که سر مجرم را از بدنش جدا کنند. در دهه ۱۹۹۰ هیچ کشوری به اندازه ایران از حضور طالبان در افغانستان نگران نبود. اما ملا رسول تاحدی این نگرانی را برطرف کرده و با جابه جا کردن مرکز نیمروز به ۷۵ کیلومتر دورتر از مرز ایران، حضور طالبان را در نواحی مرزی به شدت محدود کرد. ملا رسول، در سال ۲۰۰۱ هم پس از سقوط رژیم طالبان به ایران فرار کرد. جدول زمانی این دوره مشخص نیست اما گفته می شود که وی به مقام های افغان تحویل داده شده و در کابل زندانی شد. او در سال ۲۰۰۷ یا ۲۰۰۸ به صورت غیر قانونی و با کمک والی نیمروز آزاد شد. ملا رسول فورا به جنوب غرب افغانستان رفت و به شورشیان پیوست. از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ او والی در سایه ولایت فراه بود تا زمانی که ملا منصور او را عزل کرد. محدوده نفوذ رسول در سال ۲۰۱۱ یعنی ولایت های فراه، هرات و نیمروز اما تا به امروز همچنان جزو منطقه نفوذ باقی مانده است. در اسناد سازمان ملل متحد آمده که ملا رسول از قبیله نیمروز است. در حالی که ملا عمر از یک قبیله نسبتا کوچکتر و با قدرت کمتر بوده و به همین دلیل (ملا عمر در زمان حیات خود) تا جایی که امکان داشته به دنبال سیاست قبیله زدایی بوده است. (در این میان) ایالات متحده به طور مداوم بر اهمیت قبایل تاکید کرده و گاه در تفسیر اختلافات میان قبایل نیز به خطا رفته است. به همین دلیل اغلب میانجیگری هایش در این حوزه شکست خورده اند. از این رو ناظران معتقدند این امکان وجود دارد که ایالات متحده (و حتی دولت افغانستان) در ماه ها و سال های آینده با چالش های به مراتب پیچیده تری روبه رو شوند. چرا که با تغییر رهبران و مقام های ارشد طالبان این امکان وجود دارد که گروه هایی که پیشتر (مثلا) از گفت و گوهای صلح حمایت می کردند در زمره مخالفان برآیند و گروه های متخاصم به یک باره به حامیان مذاکرات تبدیل شوند. با وجود اختلافاتی که هم اکنون در میان گروه های مختلف طالبان وجود دارد. نیروهای امنیتی افغانستان نیز با هدف تضعیف بیشتر طالبان به دنبال تشدید این اختلافات هستند. یک مقام امنیتی افغانستانی می گوید: «هر کاری که ما در جنوب افغانستان انجام می دهیم برای اختلاف افکنی میان شورشیان است.» زمانی که نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دهه ۱۹۸۰ از افغانستان خارج شدند، رژیم کمونیست در کابل برای سه سال دیگر در قدرت باقی ماند که دلیل اصلی اش حمایت های گسترده مسکو بود و آنچه باعث سقوط دولت شد بی کفایتی نهادها و سازمان اطلاعاتی افغانستان بود. اکنون (نیز با خروج تدریجی نیروهای ائتلاف از افغانستان) این نشانه مثبتی است که نیروهای اطلاعاتی افغانستان به دنبال به دست گرفتن ابتکار عمل هستند. اما اگر حتی ابتکارعمل جدا کردن طیف ها و گروه های طالبان از یکدیگر، تضعیف طالبان را به دنبال داشته باشد، به سختی بتوان تایید کرد که گام های برداشته شده در مسیر درستی بوده است. نباید فراموش کنیم که در افغانستان ایجاد اختلاف میان گروه های مختلف طالبان، مانند حملات هواپیماهای بدون سرنشین، بخش آسان داستان است، و (بخش دشوار لایه های پیچیده این روابط است که مرتب در حال تغییر است.)
دیدگاه تان را بنویسید