کد خبر: 412567
تاریخ انتشار :

سلیمی‌نمین: در هر ستاد روحانی دو تتلو بود/ چرا قالیباف را لجن مال می‌کنید

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

به گزارش نامه نیوز، سلیمی‌نمین شاید برای نخستین بار از انتقادات جریان اصولگرا نسبت به تفکرات جبهه پایداری و رهبر معنوی آن پرده‌برداری می‌کند؛ همان‌ها که نقش ویژه‌ای در عدم کناره‌گیری رئیسی از انتخابات داشتند و به قول سلیمی‌نمین در گوش او خوانده بودند، پیروز میدان است. او در این باره می‌گوید: «من معتقد بودم اگر کناره‌گیری توسط آقای رئیسی صورت می‌گرفت،‌ جریان جبهه پایداری در انزوا قرار می‌گرفت. یعنی نمی‌توانست نظر خودش را بر همه جریان اصولگرایی تحمیل کند و خودش منزوی می‌شد.» در ادامه گزیده گفت‌وگو با سلیمی‌نمین را با هم می‌خوانیم: - در ارتباط با جریان اصولگرایی یکی از ضعف‌های جدی، عدم وجود یک مرکزیتی است که بتواند این پایگاه اجتماعی قدرتمند را سامان و جهت دهد و از چندپارچگی و سرگردانی آن جلوگیری کند. - از عوامل بسیار تاثیرگذار در این دوره انتخابات بحث تلاش دولت مستقر برای سوق دادن انتخابات به سمت دوقطبی شدن بود. هر چند در این بازی، اصولگرایان قرار نگرفتند ولی تا حدی توانست وحشتی را ایجاد کند. هر چند اصولگرایان در این مسیر ایجاد وحشت قرار نگرفتند. البته نمی‌خواهم بگویم که برخی برخوردهای غیر اخلاقی نداشتند بلکه در مسیر ایجاد وحشت نسبت به طرف مقابل قرار نگرفتند. در حالی که دولت مستقر با تمام توان در مسیر ایجاد وحشت نسبت به طرف مقابل قرار گرفت. - وقتی عناصری که شایسته سازماندهی هستند نقش‌شان کمرنگ شود، طبیعتا آدم‌های کم دانش سیاسی جای آنها را می‌گیرند و این یکی از ضعف‌های اصولگرایان است. - رئیس‌جمهور مستقر وزارتخانه را به خط کرده و روز جمعه‌ای که وزارتخانه‌ها تعطیل هستند،‌ ستاد تبلیغاتی در وزارتخانه‌ها درست کردند! این با دستور چه کسی بوده که آقایان احساس مسئولیت کرده و وارد میدان شده‌اند، برای این که از حق دفاع کنند؟ - واقعا چه آدم‌های خوبی هستند! روز جمعه وزیر و مسئول روابط عمومی آمده و در وزارتخانه مستقر شده و نویسندگان و همه آمده‌اند و ستاد درست کرده‌اند و مرتبا رصد کرده و مرتبا هم بیانیه صادر می‌کنند. این یک تخلف بزرگ از طرف دولت آقای روحانی است. - آیا اگر امام جمعه‌ای کسی را تائید کند، خلاف قانون انجام داده است؟ - در قانون نیامده که امام جمعه نمی‌تواند. البته اگر یادتان باشد امام فرمودند که جامعه مدرسین فقط برای قم کاندیدا تعیین کنند و برای سراسر کشور این کار را نکنند. دلیلش هم این بود که امام نمی‌خواست حوزه فکری کشور را به یک کانون محدود کنند. - من این که کیهان سعه صدر نداشته باشد و در مسائل وارد شود را خطا می‌دانم اما فاجعه نمی‌دانم اما ورود دولت به مسائل را فاجعه می‌دانم. - من معتقد بودم که آقای رئیسی باید به نفع ایشان (قالیباف) کنار می‌رفت. - پایداری‌ها عمدتا در شکل گرفتن ذهنیتشان نسبت به آقای قالیباف متاثر از آقای احمدی‌نژاد هستند. آقای احمدی‌نژاد سیاستی داشت که در دولت دوم خودش که همه شخصیت‌های اصولگرا را کاملا منکوب کرده و از صحنه خارج کند. این شامل حال لاریجانی، حداد عادل و قالیباف هم می‌شد و برخوردهای مشابه با این افراد داشت. متاسفانه ذهن بچه‌های پایداری کاملا متاثر از جهت‌گیری‌های آقای احمدی‌نژاد علیه آقای قالیباف است. - در حالی که آقای قالیباف بیشترین هزینه را در مواجهه با آقای احمدی‌نژاد داده بود اما آقای روحانی مرتبا می‌گفت که شما همان احمدی‌نژاد هستید؛ در حالی که این عادلانه و منصفانه نبود و می‌دانست که آقای قالیباف چقدر با آقای احمدی‌نژاد اصطکاک داشتند. - من معتقد بودم اگر این کار (کناره‌گیری) توسط آقای رئیسی صورت می‌گرفت،‌ جریان جبهه پایداری در انزوا قرار می‌گرفت. یعنی نمی‌توانست نظر خودش را بر همه جریان اصولگرایی تحمیل کند و خودش منزوی می‌شد. - بحث این که آقای رئیسی کناره‌گیری کند هم شده بود، منتها اطرافیان می‌گفتند که این اصلا جزو محالات است. آن چه می‌توانم بگویم این که اطرافیانش با این قضیه مقابله جدی داشتند. - اگر آقای قالیباف با آقای روحانی به دور دوم می‌رفت، آقای روحانی ‌آن حجم سیاه‌نمایی و وحشت را نمی‌توانست در مورد آقای قالیباف جا بیندازد. چون آقای قالیباف در تهران فرهنگسرا ساخته و کارهای فرهنگی متعددی داشته. مثلا ارتباطش با سینماگران و هنر روابط خوبی بوده و آقای روحانی نمی‌توانست این تهمت‌هایی را که به اصولگرایان زد، به آقای قالیباف بزند، چون جامعه یک ذهنیتی از عملکرد آقای قالیباف داشت؛ مثلا در فرهنگسراها تفکیک جنسیتی وجود ندارد. - با آمدن آقای رئیسی در چند روز آخر آقای روحانی توانست فضا را از عرصه مسائل اقتصادی جدا کرده و در فضای سیاسی بیندازد. این با آقای رئیسی برایش ممکن بود و این کار صورت گرفت. - شما قالیباف را لجن‌مال کردید. واقعا جالب است. قالیباف را به عنوان نادر قوی‌ترین مدیران کشور لجن‌مال کردید. همان جریانی که سنگ آن را به سینه می‌زنید. همین جریان اصلاح‌طلب. واقعا نسبت به قالیباف ظلم فاحش کردند. - جریان اصلاح‌طلب کاری کرد که کسی اصلا جرات نکند، پشت آقای قالیباف قرار بگیرد. - یادتان هست که چند جوابیه به آقای کرباسچی نوشتم. آنجا بحثم این بود که شما دارید به صورت حساب شده آقای قالیباف را لجن‌مال می‌کنید و من نه به خاطر دفاع فردی یا جناحی اما به عنوان این که یک مدیر که نسبت به شما اصلا قابل مقایسه نیست را لجن‌مال می‌کنید. یکی از اقلامی که آقای کرباسچی از آقای بشارتی امضاء گرفته و در اختیار گرفته بود، نیم در هزار درآمدهای شهرداری است که به نام خودش می‌شد. در دوران آقای کرباسچی این امضا را از آقای بشارتی که وزیر کشور بود، گرفته بود. آن موقع شورای شهر نداشتیم و می‌توانست اختیارات ویژه‌ای بگیرد. نیم در هزار درآمدهای شهرداری را کرباسچی در اختیار گرفته بود. - تلقی اصلاح‌طلبان به درستی این بود که اگر قالیباف این دوره بیاید، به دلیل این که کارنامه بسیار قوی شهری دارد، یعنی مدیریتی دارد که نه می‌توانند روی او جوسازی و سیاه‌نمایی کنند که به لحاظ تخصصی‌، کار تخصصی کرده و به لحاظ شرایط سخت توانسته کارنامه‌ای از خودش ارائه دهد که کارهای فنی بسیار پیچیده‌ای انجام دهد، لذا جریان اصلاح‌طلب او را به عنوان رقیب اصلی خودش می‌دانست و به همین دلیل طبعا روی تخریب آقای قالیباف متمرکز شد. آیا این هم روی اصولگرایان تاثیر گذاشت؟ بله،‌ چون همان تولیدی که اصلاح‌طلبان می‌کردند،‌ رجانیوز هم همان را بازنشر می‌داد. - مقصر شکست جریان اصولگرا را جریان پایداری می‌دانم. - ببینید! جریان اصولگرا مدتی است که انتقادات جدی نسبت به تفکر آقای مصباح دارد. - در نامه‌ای که علیه آقای محمد خامنه‌ای نوشتم، گفتم که همین اشتباهی که در مورد شما صورت گرفته در مورد آقای مصباح هم صورت گرفته است. ایشان یک شخصیت علمی است و شما هم یک شخصیت علمی هستید. این تفکری که من دارم را خیلی از اصولگرایان هم دارند. آقای مصباح را یک شخصیت علمی می‌دانند که پایداری‌ها واقعا ایشان را به مسائل سیاسی کشاندند و توانمندی ایشان در حوزه مسائل فلسفی و نظری را هم مخدوش کردند. - ببینید! ‌یک ایرادی که ما در جبهه اصولگرایی داریم این است که نیروهای جوان خودمان را در اختیار آدم‌هایی که شعارهای خیلی جوان‌پسندانه می‌دهند، ‌قرار داده‌ایم. جوان امروز دوست دارد که کسی بیاید و شعارهای هیجانی بدهد. ما به نظرم در اصولگرایی اشتباه و غفلت کردیم و با سپردن جوان‌ها در اختیار آدم‌هایی گذاشتیم که هیجانات را بیشتر تحریک می‌کند تا تعمل و تامل را و این اشتباه را من قبول دارم. طبیعتا وقتی چنین کاری کردیم، پایداری‌ها راحت‌تر می‌توانند با قشر جوان اصولگرا رابطه برقرار کنند. - آقای لاریجانی از صحنه اصولگرایی خارج نشده است. - بگذارید ما یک بحث مستقلی راجع به آقای ناطق داشته باشیم. آن چه را که یک زمان جریان اصلاح‌طلبی در مورد آقای ناطق می‌گفت، درست بود یا نبود؟ آقای ناطق واقعا تغییر کرده؟ من خودم به عنوان کسی که در سال ۷۶ با نامزدی آقای ناطق به شدت مخالف بودم که دلایل هم داشتم، بر خلاف آن چه می‌گویند، کیهان دستور داده بود که از آقای ناطق حمایت کنند اما من در کیهان هوایی به شدت مرتب علیه آقای ناطق مطلب و طنز می‌نوشتم. طنزی نوشتیم به عنوان ناطق نوری. گفتیم این که آقای ناطق نوری زیاد در صداوسیما ظاهر می‌شود را به یاد دارید؟ - من برخوردها با آقای لاریجانی را اصلا درست نمی‌دانستم و الان هم درست نمی‌دانم. آقای لاریجانی درست است که سیاست‌پیشه است و کسی است که سیاست‌ورزی در او قوی‌تر از وجوه دیگرش است اما به نظرم یک شخصیت توانمند است و هرگز نباید او را از اردوگاه اصولگرایی راند. منتها آقای ناطق را امروز هم اصلاح‌طلبان بازی نمی‌دهند. فقط از اسمش استفاده می‌کنند ولی واقعا به او جایگاهی می‌دهند؟ - این که آقای ناطق اصولگرای واقعی بوده باشد، به تشخیص خودش است و هر کسی امکان دارد در مورد خودش تصوراتی داشته باشد که با واقعیت فاصله زیادی داشته باشد. - اصولگرایان قطعا جمنا را تقویت می‌کنند. قطعا حرکتی را که در قالب جمنا آغاز کرده، ادامه خواهند داد و تقویت خواهند کرد. باید هم ادامه دهند چون این یک کار تشکیلاتی است. - آقای رئیسی می‌تواند نامزد باشد اما قطعا نمی‌تواند لیدر باشد. - اگر قرار است که او لیدر باشد، قطعا آقای موحدی کرمانی ریش سفیدتر است و شیخوخیت بیشتری دارد. - فردمحوری اطرافیان آقای رئیسی لطمه زد. این کاملا برای اصولگرایان روشن شد. در انتخابات ۹۲ هم این قضیه بود. - مدل اصلاح‌طلبان را هم اصلا نمی‌پسندم. ما تکرار می‌کنیم، شما هم تکرار کنید، خیلی برای اصلاح‌طلبان قوت نیست که شما باید حتما آن چه ما می‌گوییم را تکرار کنید،‌ پسندیده نیست. - یکی از ایرادات جدی (به اصولگرایان) این است که مثلا فرض کنید کسی که در جلسات آقای رائفی‌پور یا حسن عباسی رشد می‌کند،‌ معلوم است که چه عمقی دارد و این آدم عمیقی پیدا نمی‌کند. - به نظرم قطعا باید تدبیری اندیشه شود که بستر رشد نیروهای جوانمان این بستر نباشد. این بستر یعنی این که اگر این بار پای سخنرانی نشستید و گفتند که آقای روحانی با انگلیسی‌ها ارتباط دارد، حتما در جلسه دیگر می‌گویند که با اسرائیلی‌ها ارتباط دارد. برای این که تحریک کنند باید حتما یک حرف‌های قلمبه‌تر بزنند. این را خیلی نمی‌پسندم و اگر قرار است نقدی به آقای روحانی بکنیم حتما باید نقد اصولی باشد. نقدی که به نیروی جوان ما رشد دهد و بتواند به او شناخت دقیق‌تری بدهد. به نظرم این که در اختیار یک سری آدم‌هایی قرار بگیرند که اینها با رویه‌های شعاری بخواهند فقط احساسات را به جوشش درآورند،‌ یکی از خطاهای اصولگرایی بوده که اگر این کار صورت بگیرد هم به نظرم تولید اندیشه در نیروهای اصولگرا رشد خواهد کرد و هم تربیت نیروهای مستعد متفاوت خواهد شد. - در هر ستاد آقای روحانی دو تا تتلو بود. شب چهارشنبه از سخنرانی کرج در حال بازگشت بودیم که خیابان را بسته بودند. ماشین را پارک کردم و دیدم که تتلو فراوان است. همین‌ها که دم از اخلاق می‌زدند... - آقای رئیسی قبلا نسبت به بحث کنسرت موضع نگرفته بود. قطعا نظرش با آقای علم‌الهدی متفاوت بود اما موضع نگرفته بود. - می‌خواستند بگویند که خیلی هم آن چنان که فضا ساختند که اصلا با این مقولات بیگانه هستیم، نیست. به نظرم یک کار بسیار نپخته‌ای بود که صورت گرفت.»
منبع: انتخاب

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما