نامه نیوز گزارش می دهد؛
همه وزرای خارجه بعد از انقلاب/ از تسخیر سفارت و پذیرش قطعنامه تا همنشینی با وزیرخارجه آمریکا
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
گروه سیاست نامهنیوز: پس از نقض برجام توسط آمريكا تصور آن بود كه ايران دوباره به دوران پيش از برجام بازگردد و دوباره تحريمهاي بينالمللي باعث انزواي ايران شود اما نهتنها اين اتفاق رخ نداد كه با نوع رويكرد وزارت امور خارجه آمريكا به انزواي سياسي رفت. گرچه نقض برجام توسط آمريكا پيامدهاي منفي اقتصادی بسياری برای ايران داشت اما سياستورزی محمدجواد ظريف و تيم ديپلماسیاش اندك مشروعيت باقیمانده دولت آمريكا از بين برد. به اين بهانه بد نيست ببينيم كه وزرای امور خارجه از ابتدای انقلاب تا كنون چه كسانی بودهاند و چه اقداماتی انجام دادهاند.
سنجابی و استعفای ناگهانی
سنجابی پس از انقلاب به مدت ۵۵روز وزیر امور خارجه مهندس مهدی بازرگان در دولت موقت بود اما به دلیل مشکلات فراوان استعفا داد. روز ۲۶فروردین۱۳۵۸ دکتر کریم سنجابی، رهبر جبهه ملی ایران بعد از ۵۵ روز از سمت وزارت امور خارجه دولت موقت استعفا داد. متن کوتاه استعفای دکتر سنجابی که تسلیم مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر وقت شده بود، بدین شرح است: «جناب آقای مهندس بازرگان، نخستوزیر، نظر به اینکه در اوضاع و احوال کنونی پیشرفت امور میسر نیست و باتوجه به مسئولیت مشترک وزیران در کلیه امور کشور ادامه خدمت برای اینجانب غیرمقدور است، لذا بدین وسیله استعفای خود را اعلام میدارم».
روزنامه کیهان فردای آن روز با انتشار خبر استعفای دکتر سنجابی نوشت: «کریم سنجابی ۷۴ سال دارد و سال گذشته به رهبری جبهه ملی ایران انتخاب شد و فعالیت گستردهای را در مبارزه با رژیم شاه پیش گرفت. شاه سابق قبل از خروج از ایران و انتصاب شاپور بختیار به عنوان نخستوزیر به وی پیشنهاد نخستوزیری را کرده بود که نپذیرفت و این امتناع با استقبال مردم روبهرو شد». یک روز پس از استعفای دکتر سنجابی، داریوش فروهر وزیر کار و امور اجتماعی و سخنگوی جبهه ملی استعفای دکتر کریم سنجابی را «تعجبانگیز» خواند. فروهر گفت: «من از خبر استعفای دکتر سنجابی بیاندازه تعجب کردم به خصوص که هیچگونه رایزنی با همراهان سیاسی خود از جمله شورای مرکزی جبهه ملی ایران نکرده بودند. به نظر من با پیروزی انقلاب ملت ایران و تصمیم قاطع مردم به استقرار جمهوری اسلامی اکنون زمان آن رسیده که هر ایرانی با همه نیرو در دوران سازندگی انقلاب شرکت کند». فروهر همچنین درباره شایعه استعفای خود گفت: «این شایعه درست نیست. من در کنار مهندس بازرگان که از نزدیک میبینم شبانهروز برای رفع دشواریهایی که آینده ایران را تهدید میکند در تلاش است، خواهم ایستاد».
در همین حال، سنجابی پس از انتشار خبر استعفایش در تشریح دلایل این اقدام به کیهان گفت: «استعفای من به هیچوجه متوجه آقای بازرگان نیست، بلکه ناشی از بینظمیها و بیتربیتیهایی است که در مملکت مشاهده میشود، ناشی از حکومتهایی است که در حکومت به وجود آمده و نگرانی ایجاد کرده است. مسائلی که پیشرفت کارها را غیرممکن کرده و از جریان طبیعی خارج ساخته است».
یزدی و حاشیههای جشن استقلال الجزایر
بعد از دوره کوتاه سرپرستی وزارت امور خارجه توسط مهندس بازرگان که با حفظ سمت نخستوزیری این عنوان را بر عهده گرفت، ابراهیم یزدی به عنوان دومین وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایفای نقش کرد. مهمترین و بحثانگیزترین اتفاق دوران وزارت دکتر یزدی مذاکره با زیبگنیو برژیسنکی مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر و در حاشیه جشنهای سالگرد استقلال الجزایر بود. اعضای هیات اعزامی از ایران به سرپرستی مهدی بازرگان و با عضویت مصطفی چمران، معاون نخستوزیر و ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه با مقام آمریکایی دیدار کردند. این ملاقات درحالی صورت پذیرفت که زمزمه سفر شاه از مکزیک به آمریکا درگرفته بود و نیروهای سیاسی مختلف در ایران به شدت علیه امریکا موضع می گرفتند. این ملاقات یکی از مهمترین انگیزههای دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برای تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود. با واقعه 13آبان1358 دولت بازرگان استعفا کرد و وزارت دکتر یزدی نیز طبعا خاتمه یافته تلقی شد.
بنیصدر و انگیزه حل موضوع تسخیر سفارت
با استعفای دولت موقت، امام شورای انقلاب را مامور اداره دولت کرد و ابوالحسن بنیصدر که برای ریاستجمهوری آماده میشد، وزارت خارجه را پذیرفت. احتمالا با این انگیزه که بحران تسخیر سفارت را حل کند و برای ریاستجمهوری به کارش بیاید اما کاری نتوانست انجام دهد و به همان یکماه بسنده کرد و ترجیح داد پروژه انتخاباتی خود را با وزارت اقتصاد و حذف بهرههای بانکی دنبال کند.
قطبزاده و سردی رابطه با شوروی
دومین وزیر خارجه دولت شورای انقلاب، صادق قطب زاده بود. در کتاب خاطرات یک افسر «کا.گ.ب» در ایران آمده که شوروی از انتصاب او استقبال نکرد زیرا به مواضع ضد روسی شهرت داشت. در دوران مسوولیت او روابط ایران و شوروی قدری به سردی گرایید خصوصا این که در اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی در اسلام آباد به تندی به مسکو تاخته بود. هرچند ایران، اشغال افغانستان توسط شوروی را محکوم کرده بود اما قطبزاده بیش از برآیند سیاستهای رسمی از مسکو انتقاد میکرد. مهمترین اقدام دوران وزارت او شایعه باز پس گرفتن شاه از پاناما برای پایان ماجرای گروگانها بود. اصل قضیه و نگاه داشتن هواپیمای حامل شاه برای چندساعت درست بود اما قطبزاده قصد استفاده تبلیغاتی داشت تا در کارزار انتخابات به کار او بیاید. البته نتیجه نداد و در انتخابات ریاست جمهوری در قعر جدول قرار گرفت. با این حال وزیر خارجه باقی ماند و در دولت شهید رجایی مأموریت او پایان یافت. سرنوشت این عضو شورای انقلاب، اولین رییس رادیو و تلویزیون بعد از انقلاب و وزیر خارجه دولت شورای انقلاب تراژیک بود زیرا دو سال بعد به جرم طراحی کودتا با حکم حجتالاسلام محمدی ریشهری، رئیس دادگاه انقلاب ارتش در 24شهریور1361 اعدام شد.
رجایی، نبوی و پیمان الجزایر
محمدعلی رجایی در دولت خود قصد داشت میرحسین موسوی را بهعنوان وزیر خارجه به مجلس معرفی کند که بنیصدر، رئیسجمهور وقت زیربار نرفت. شهید رجایی نیز گزینه دیگری پیشنهاد نکرد و تا روز آخر ریاست جمهوری بنی صدر و در گرماگرم جنگ ایران و عراق کرسی وزیر خارجه در دولت خالی بود و رجایی خود سرپرستی وزارت خارجه را بر عهده گرفت و به نیابت از خود بهزاد نبوی را گماشت. در مهر ماه 59 نیز به همین خاطر همراه بهزاد نبوی به سازمان ملل رفت. مهمترین اتفاق این دوران غیر از در جریان بودن جنگ، توافقنامه الجزایر برای آزادی گروگانها بود. اینبار به جای بازرگان و چمران و یزدی، بهزاد نبوی و احمد عزیزی رهسپار الجزایر شدند و اصل موضوع استخلاص از دردسر گروگانها آن قدر اهمیت داشت که بحث بر سر مفاد بیانیه در مرتبه بعد قرار گرفت.
موسوی و اختلاف با حسن آیت
بلافاصله پس از برکناری بنیصدر، شورای موقت ریاست جمهوری، مرکب از رؤسای دو قوه و نخستوزیر میرحسین موسوی را بهعنوان وزیر خارجه به مجلس معرفی کرد تا کشور بیش از آن از نبود رئیس دستگاه دیپلماسی آسیب نبیند. هرچند این معرفی بهانهای برای تازهشدن اختلافات کهنه حسن آیت با موسوی از بدو تأسیس حزب جمهوری اسلامی شد اما استناد به تاییدات و حمایت های آیتالله شهید بهشتی و دیگر رهبران حزب، موسوی را سرانجام به باغ ملی رساند. اگر نخستوزیر بعدی یعنی دکتر باهنر به شهادت نمیرسید چهبسا دوران طولانی وزارت خارجه به نام او ثبت میشد اما اقامت او در باغ ملی 4ماهه بود چون باید روانه پاستور و نخستوزیری میشد. مهمترین رخداد دوران کوتاه وزارت او را میتوان تشکیل جبهه مشترک میان ایران و سه کشور عربی سوریه، لیبی و الجزایر دانست که مانع از آن شد که صدام حسین مدعی شود در جنگ با ایران از حمایت تمامی اعراب برخوردار است.
ولایتی؛ از سفر مکفارلین تا قبول قطعنامه 598
با ریاست جمهوری آیتالله خامنهای در مهر ماه سال60 ودر پی آن نخستوزیری موسوی، دکتر علی اکبر ولایتی که پیش از آن موفق به جلب رأی اعتماد نمایندگان برای تشکیل دولت نشده بود به عنوان وزیر خارجه معرفی شد و به عضویت دولت درآمد. او 16سال در این مسند باقی ماند و عضویت در چهار دولت و همکاری با دو رئیس دولت و دو رییسجمهور را تجربه کرد. طبعا در این 16سال اتفاقات مهم و متنوعی رخ داد. اشاره به همه آنها گفتار مستقلی میطلبد اما میتوان سه مورد را مهمتر دانست؛ یکی سفر روبرت مکفارلین از طرف کاخ سفید به تهران در سال1365 که واکنشهای بسیار در پی داشت و امام قول دولت و وزارت خارجه را پذیرفتند و 8نماینده مجلس را به خاطر طرح سوال از وزیر شماتت کردند. دیگری قبول قطعنامه 598شورای امنیت سازمان ملل و پایان جنگ ایران وعراق و سومی ماجرای رستوران میکونوس که روابط ایران و اروپا را دستخوش بحران بی سابقهای کرد به گونهای که روزی که ولایتی وزارت خارجه را ترک میکرد سفیران 15کشور اروپایی در تهران نبودند.
خرازی و تنشزدایی از سیاست خارجی
سید محمد خاتمی برای وزارت خارجه، کمال خرازی را در نظر گرفت و تمام هشتسال دولت اصلاحات در این مقام باقی بود. سیاست خارجی در این دوران با تنشزدایی، گسترش ارتباط با اروپا خصوصا دو کشور فرانسه و ایتالیا و در مرتبه بعد آلمان و مذاکرات فشرده مربو ط به پرونده هسته ای در دو سال آخر شناخته میشود. مهمترین دستاورد این دوره شاید ابراز تأسف مادلین آلبرایت، وزیر خارجه وقت آمریکا به خاطر دخالت در کودتای 28مرداد باشد یا سیاستهایی که ایران را از آتش جنگهای منطقهای یعنی دو حمله آمریکا به عراق و افغانستان دور نگاه داشت. خرازی پس از دولت اصلاحات و طی حکمی از جانب مقام معظم رهبری به ریاست شورای راهبردی روابط خارجی منصوب شد. رئیس و اعضای این شورا اما اطلاعاتی درباره فعالیتهای آن و تمیماتی که اتخاذ کرده منتشر نکردهاند.
متکی و عزل روی آسمان
در دولت نهم و دهم منوچهر متکی وزیر خارجه شد. تمام 6سال وزارت او یک طرف و نحوه برکناری در سنگال و در یک جریان سفر رسمی به این کشور آفریقایی یک طرف. این عزل چنان ناشایست و تعجبآور بود که در ایام انتخابات که متکی کاندیدا شده بود هرجا که پا میگذاشت در اینباره مورد سوال قرار میگرفت. احمدینژاد وقتی برای برکناری او مصممتر شد که متکی در برابر موازیکاریهایی که او و مشایی میخواستند بر وزارت خارجه تحمیل کنند، موضع گرفت و مقابل ایشان ایستاد.
صالحی و انفعال دیپلماسی در تحولات آفریقا و خاورمیانه
در پی عزل منوچهر متکی، احمدینژاد، رئیس سازمان انرژی اتمی را برای وزارت خارجه در نظر گرفت. علیاکبر صالحی دانشآموخته دانشگاه بیروت بود و از حیث تبار خانوادگی و شخصیت علمی از دیگر وزیران دولتاحمدی نژاد قابل تمایز بود. با این حال شماری از کارشناسان سیاست خارجی بر این باورند که دوران او دستگاه دیپلماسی در قبال تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه منفعلانه عمل کرد.
ظریف و امضای توافقنامه برجام
حسن روحانی پس از آنکه به توانست در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود، محمدجواد ظریف را به عنوان وزیر امور خارجه به مجلس پیشنهاد داد که نمایندگان مجلس نیز به او رأی اعتماد دادند. ظریف در شرایطی سکان این وزارتخانه را تحویل گرفت که ایران با انواع قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل روبهرو بود؛ از اینرو او تمام تلاشش را بر مذاکرات هستهای معطوف کرد تا بتواند تنشهای بینالمللی را کاهش دهد که نتیجه این تلاشها امضای توافقنامهای موسوم به برجام میان کشورهای ایران با چند کشور مهم غربی بود. شاید در نگاه نخست برجام و لغو تحریمهای شورای امنیت برای ظریف یک توفیق بزرگ محسوب میشد اما وقتي دولت آمريكا عوض شد و دونالد ترامپ جانشين باراك اوباما شد و آمريكا در جهت نقض برجام حركت كرد، ظريف و تيم ديپلماسي ايران با چالشي بزرگ روبهرو شدند. البته تنها مشكل ظريف ترامپ و سياستهاي افراطياش نبود بلكه تندروهاي داخلي نيز بر او كم نتاختند و هر عملي كه از سوي وزارت امور خارجه دولت روحاني سر ميزد را مصداق سياستهاي ضدملي در نظر ميگرفتند. به هر روي ظريف با چنين مصائبي تا به اينجاي كار وزير امور خارجه كشور جمهوري اسلامي ايران است.
دیدگاه تان را بنویسید