تایمز: ترامپ مقابل ایران آچمز شده است/ دولت آمریکا فلج شده است

پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

نامه نیوز: پایگاه خبری «تایمز اسرائیل» چاپ سرزمین‌های اشغالی در تحلیلی به قلم «آوی ایساکاروف» محقق صهیونیست راست‌گرا در مقاله‌ای تحت عنوان «سیاست‌های ترامپ منفعلانه اشتهای تهاجمی ایران را فعال کرد» به انتقاد از سیاست‌های آمریکا در عین فشار به ظاهر خردکننده آن در قبال ایران پرداخته و مدعی شد که این سیاست‌های موسوم به فشار حداکثری در عین انفعال و آچمز شدن ترامپ در برابر واکنش‌های ایران، باعث شده که اتفاقا غول ایران بیشتر از پیش در منطقه بیدار شود. متنی که در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از این یادداشت تحلیلی است:

سیاست‌های ترامپ منفعلانه اشتهای تهاجمی ایران را فعال کرد

علیرغم سمبه پر زور ترامپ، دولت فعلی آمریکا همان سیاست پیشینیان خود در خلیج فارس دنبال می‌کند، ولی با این حال تهران باز هم توانسته احساس ضعف را از خود دور کند.

همانطور که اوباما با وجود طرح ادعای حمله شیمیایی دولت سوریه به غوطه شرقی (در سال 1392) در برابر بشار اسد منفعل ماند، ترامپ نیز با وجود ادعای حمله بی سابقه ایران به پالایشگاه اصلی عربستان در نیمه سپتامبر، نسبت به نتایج این اقدام تهران موضع بی اعتنایی را (در عمل) اتخاذ کرد!

در زمان اوباما، برای بسیاری واضح بود كه پاسخ آمریكا به اقدام ادعایی دولت سوریه، سخت و قریب الوقوع است، زیرا خود اوباما هشدار داده بود كه حمله با استفاده از سلاح‌های غیرمتعارف آنهم به غیرنظامیان، عبور از "خط قرمز" محسوب می‌شود؛ ولی کمتر کسی باورش می‌شد که آمریکا از پاسخ دادن خودداری کرده و تنها با توافقی بر سر ذخایر شیمیایی دولت بشار اسد، از روی دوش خود رفع تکلیف کنند.

شاید نقد سیاست‌های دولت آمریکا باتوجه به شرایط حساس منطقه چندان ساده نباشد، اما واقعیت این است که مثلا بعد از انفعال آمریکا در ماجرای بحث سلاح‌های شیمیایی سوریه، دولت بشار اسد در برابر دولت ایالات متحده تمکین نکرده و فهمید که می‌تواند مسیر خود را ادامه دهد.

پس از شش سال، ماجرای متهم شدن ایران به حمله پهپادی به صنعت نفت عربستان رخ داد و ترکیبی از موشک‌های کروز و پهپاد پالایشگاه‌های این کشور را در البُقیق و الخُرَیس در نزدیکی پایتخت سعودی‌ها را تا مرز نابودی زیر آتش گرفتند. هرچند آمریکا و ترامپ به همراه سایر نمایندگان وزارت خارجه آمریکا و سعودی گفتند که مسئول این حمله را ایران می‌دانند، ولی واکنش ترامپ به این اقدام نیز مانند پرونده ساقط کردن پهپاد آمریکایی چیزی جز چند موضع نمایشی کاری نکرد.

این اولین باری نیست که ایالات متحده از پاسخ به متحدین ایران علیه متحدین خود در خاورمیانه خودداری کرده است، بلکه حتی اگر چنین حملاتی شهروندان و سربازان آمریکایی را درگیر کند، سابقه نشان داده است که آمریکا واکنش خاصی را به‌طور مستقیم نمی‌دهد. دهه 1980 نمونه‌های زیادی برای این سیاست دیده می‌شود: هنگامی که اولین بمب‌گذاری در لبنان منجر به انهدام نیروها و اهداف آمریکایی‌ منجر شد، کمتر کسی فکر می‌کرد این اقدامات پاسخ نگیرد.

لازم به یادآوری است که حمله آوریل 1983 به سفارت آمریکا در بیروت و سپس در اکتبر همان سال حمله به یک پایگاه دریایی در لبنان پیش آمده و بیش از 300 کشته برجای گذاشت و پس از آن، سازمان سیا و دستگاه‌های امنیتی آمریکا به راحتی ایران را به‌عنوان نیروی تحریک‌کننده این اقدام در پشت پرده معرفی کرده و تهران را متهم کردند. ولی در عین حال، دولت آمریکا مجبور بود با بی اعتنایی به نتایج اقدام ایران، از کنار این پرونده عبور کرده و تنها اقدامات اقتصادی و دیپلماتیک را در دستور کار قرار دهد.

انفعال و بی اعتنایی آمریکا باعث شده تا ایران قدم به قدم قدرت خود را در میان همسایگانش افزایش دهد، اما حتی اکنون نیز به نظر می رسد که دولت به رهبری ترامپ -که تنها تهدید به عمل علیه ایران می‌کند- در برابر این کشور فلج باشد.

البته ملاحظات و ترس موجود درباره واکنش نظامی آمریکا علیه ایران و فعالیت‌های منطقه‌ای و اتمی آن -یعنی ترس از تلافی ایرانیان- کاملا قابل درک است. با این حال، دقیقاً مانند پرونده لبنان در دهه 1980 و پرونده سوریه، تصمیم به انجام هیچ کاری بدون هزینه ممکن نیست، بخصوص که ممکن است پیامدهای هر اقدام عملی علیه ایران در مرحله نخست گریبان اسرائیل را می‌گیرد. این پیامدها ریشه نگرانی اسرائیل از تشدید تحولات نظامی در منطقه است.

عده‌ای در اسرائیل وجود دارند که معتقدند که عدم تحرک آمریکایی‌ها و دولت ترامپ باعث می‌شود تا تهران اشتهای بیشتری برای پیشروی در منطقه پیدا کند و با تحریکات اندک آمریکا، اتفاقا بیشتر خیز بردارد. این خیز ممکن است تا آنجا برود که از این پس ایران بتواند پاسخ حملات اسرائیل به سوریه و عراق را هم بدهد و این برای اسرائیل ناگوار خواهد بود.

اما یک ارزیابی نیز باید در میان ما درباره مسئله ایران حتما مورد توجه قرار گیرد. این ارزیابی چنین است: ایرانیان ممکن است در چنین موقعیتی قرار نگیرند تا وارد جنگی بسیار پیچیده با اسرائیل شوند. ایران می‌فهمد که عربستان سعودی با اسرائیل تفاوت‌های اساسی دارد و توانایی‌های نظامی ارتش اسرائیل از ارتش عربستان به‌طور قابل توجهی بیشتر است. حتی اگر زرادخانه موشکی قابل توجه حزب الله در لبنان را در نظر بگیرید، جای تردید است که در موقعیت فعلی ایرانیان جنگ طلب بوده و دنبال بهانه باشند.

دولت ترامپ ممکن است بدون هواداران اسرائیلی خود وخصوصا نیروهای راست طرفدار حزب لیکود حرکت کند و از حمایت آن‌ها هم محروم شود، ولی با این وجود همان سیاست خویشتن‌داری اجباری پیشینیان خود را دنبال کند. مشکل این است که ایران، دیگر احساس ضعف نمی‌کند و وجود احساس ضعف را از خود کاملا دور کرده است.

مترجم: رضا اسدآبادی