نگاه روزنامهنگار/ یادداشتی از سردبیر اعتمادآنلاین:
شبیه سال 84 شده است
یادداشت شفاهی سیدمجتبی حسینی سردبیر اعتمادآنلاین را در ادامه بخوانید:
سه جریان اصلی در انتخابات ریاست جمهوری بازیگر اصلی خواهد بود. اصلیترین جریان، متشکل از همه نیروها و جریانهای سیاسی اصولگرا اعم از انقلابی، مقاومتی، سنتی و تکنوکرات با نماد آقای رئیسی وارد انتخابات شده است. جریان اصلاحات دو طیف دارد؛ اصلاح طلبان رسمی با آقایان پزشکیان، جهانگیری و محمد شریعتمداری وارد شده اند که از این سه نفر یک نفر در عرصه انتخابات باقی می ماند. اصلاح طلبان غیررسمی هرچند با آقای تاجزاده به میدان آمده اند اما در نهایت نماینده ای در صحنه رقابت نخواهند داشت. از جریان اعتدالگرا نیز آقای علی لاریجانی و تعدادی از اعضای دولت فعلی کاندیدا هستند که در نهایت نماد این جریان هم آقای لاریجانی می شود.
گرچه انتخابات در ظاهر سه قطبی است اما عملا تبدیل به یک انتخابات دوقطبی بین اصولگرایان انقلابی و اصولگرایان اعتدالی می شود. در این میان جریان اصلاحات نقش ویژه ای را مثل انتخابات سال 84 خواهد داشت. گفتمان آقای لاریجانی حکومتی است، شبکه های رأی ایدئولوژیک هم او را حمایت نمی کنند بنابراین او بدنه اجتماعی ندارد. تنها موقعیت و شانس او در بازی انتخابات، مناظرات انتخاباتی است.
علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما، 12 سال رئیس مجلس، دبیر شورای عالی ملی، نماینده رهبری در برخی مذاکرات بین المللی بود، فلسفه خوانده و به لحاظ شخصی هوشمندی و فن بیان خوبی دارد، شاید او با استفاده از این تجارب و ویژگی ها بتواند آن هیجاناتی آنی که بر اثر مناظرات انتخاباتی به وجود می آید یک شبکه رأی خفته ای را بیدار و برای خودش بسازد. بخشی از سبد رأی آقای لاریجانی می تواند از جریان اصولگرا باشد چون بخشی از نیروهای این جریان حامی او هستند و گفتمانش می خواهد عقلانی و عقلانیت گرایی باشد. همچنین بخشی از بدنه اجتماعی جریان اصلاحات نیز که واقعیت وضع موجود را پذیرفته اند و برخلاف این دیدگاه که جریان اصلاحات باید با یک نامزد تمام عیار اصلاح طلب ورود کند، واقعگرایانه به سمت آقای لاریجانی می روند اما این شبکه رأی عده و عُده زیادی برای آقای لاریجانی ندارد.
شبکه رأی اصولگرایان هم مشخص است. پایگاه رأی اصلی اصولگرایان همیشه به لحاظ سازمانی و عقیدتی در مساجد و نیروهای بسیج بوده است. البته این به معنایی نیست که آقای رئیسی کار ساده ای دارد. با وجودی که در انتخابات سال 96 یک فضای دوقطبی شدید بین آقای روحانی و آقای رئیسی به وجود آمد، آقای رئیسی توانست 15.5 میلیون رأی بیاورد. نکته دیگر آنکه در این دوره براساس نظرسنجی ها انتخابات خیلی برای مردم آن جذابیت سال های 92 و 96 را ندارد و باید میزان مشارکت را 40 درصدی فرض کنیم یعنی از 60 میلیون نفر حائز شرایط رأی دهی، حدود 25 میلیون نفر پای صندوق های رأی می آیند. تا به حال نتیجه نظرسنجی ها این بوده که آقای رئیسی قریب به 27 تا 30 درصد آرا را خواهد داشت که حدود 7 تا 9 میلیون رأی می شود.
با این اوصاف خیلی ها پیش بینی می کنند انتخابات 1400 شبیه انتخابات 1384 است یعنی اصلاح طلبان باید مشخص کنند از میان دو جریان اصولگرای انقلابی و اصولگرای اعتدالی حضورشان به نفع کدام جریان تمام می شود. آنچه مشخص است بدنه رأی جریان اصلاحات هنوز علاقه ای به حضور در پای صندوق های رأی ندارد، با وجودی که آقای تاجزاده یک موج نیم بندی در دل اصلاح طلبان ایجاد کرد واقعیت این است که فقط یک معجزه می تواند موجب تأییدصلاحیت آقای تاجزاده شود. یعنی آن امید نیم بند هم دوباره تبدیل به یک سرخوردگی اجتماعی برای اصلاحات خواهد شد. جریان اصلاحات رسمی با آقای جهانگیری، پزشکیان و شریعتمداری نیز بعید است بتوانند آن امید را در بدنه اجتماعی این جریان ایجاد و آنها را برای رأی دهی اقناع کنند. در نتیجه حضور در انتخابات 1400 را برای اصلاح طلبان، بازی بردن نمی دانم اما آنها نقش اصلی را می توانند در دوقطبی بین آقای لاریجانی و آقای رئیسی بازی کنند و باید دید حضورشان در نهایت سبد کدام کاندیدا را تقویت خواهد کرد. از آنجا که سبد رأی آقای جهانگیری و لاریجانی مشترک است، ماندن نامزد جریان اصلاحات در صحنه انتخابات به ضرر لاریجانی تمام میشود.
دیدگاه تان را بنویسید