گفت و گوی نامه نیوز با اکبر اعلمی نماینده اصلاحطلب مجلس ششم:
اصلاح طلبان باید از اسارت قبیله گرایی خارج شوند/جامعه دیگر فریب سیاست دوگانهسازی «عقرب جراره» مقابل «مار غاشیه» اصلاحطلبان را نمیخورند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
نامه نیوز- گروه سیاست: صحبتهای چندماه اخیر نیروهای اصلاحطلب برای توجیه نقصانهای موجود در قوای مقننه و مجریه، این روزها یکی از مسائلی است که میتواند کانون بررسی تحلیلگران سیاسی باشد. گریز از پاسخ در عرصه سیاست خود نوعی هنر است اما مسئله در رابطه با اصلاحطلبان نه هنر پاسخ که تکراری شدن پاسخها است. این روزها بخشی از اصلاحطلبان در برابر اصلاحطلبان میانهرو از این گلایه میکنند که ردصلاحیت ها باعث کاهش کیفیت عملکرد نیروهای این مجموعه در طی هفت سال گذشته (در مجلس ، شورای شهر و دولت) شده و آنان نتوانستند نیروهای دست اول خود را وارد کنند. برای سنجش این ایده بهسراغ «اکبر اعلمی» تحلیلگر سیاسی و نماینده اصلاح طلب مجلس ششم و هفتم رفتهایم. به ویژه اینکه او خود چند دوره بهعنوان کاندیدای ریاست جمهوری و مجلس رد صلاحیت شده و از درون نیروهای مورد تایید شورای نگهبان سخن نمیگوید. او اخیرا حتی رئیس فراکسیون امید مجلس را در گفتوگو روزنامه «مستقل» خارج از دایره اصلاحطلبی خوانده بود.
اعلمی در پاسخ به این سوال که «نظارت استصوابی چه سهمی میتواند در کیفیت نیروهای سیاسی یک جناح داشته باشد؟» گفت: در این که تحدید (محدودسازی) حق انتخاب و انتخاب شدن توسط مردم و ردصلاحیت چهرههای توانمند تحولخواه، باعث افت کیفیت نیروهای هر جریان سیاسی میشود و کوتاه شدن سقف قدرت (اعم از نهاد دولت و دو مجلس شورا، شوراهای شهر و تضعیف اشخاص حقیقی و حقوقی مولود نهادهای انتخابی) را باعث میشود، در بین علمای دانش سیاسی توافق نظری وجود دارد. حتی گاه میتوان گفت که بخشی از وضعیت نابسامان ما در عرصههای گوناگون به انحای مختلف ناشی از چنین پدیدهای است. اما همه ماجرا این نیست!
وی با اشاره به اینکه رد صلاحیتها تنها بخشی از مشکل نیروهای سیاسی منجمله اصلاحطلبان است، تصریح کرد: اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم و اگر مقصود افراد مورد اشاره، رد صلاحیت گروهی خاص باشد، آنگاه لازم است بگوییم ردصلاحیت افراد یک قبیله و محفل خاص را نمیتوان تسری داد.
این نماینده اسبق مردم تبریز در مجلس در ادامه با اشاره به قبیلهگرایی در میان اصلاحطلبان گفت: شیوه قبیلهگرایانه موجود در بین محافل سیاسی و از جمله جریان اصلاحات، نیروهای رسمی اصلاحطلب را به ۲۰۰-۱۰۰ رفیق عضو قبیله خودی محدود کرده و رفتار آنها را در پیشگاه افکارعمومی معیار اصلاحطلبی معرفی کرده است.
اکبر اعلمی در ادامه با اذعان به این نکته که «این را قبول ندارم که شکست اصلاحطلبان را به نظارت استصوابی تقلیل میدهند»، بیان کرد: در پروسه زمانی بین سالهای ۹۸-۷۶ اصلاحطلبان بهجز نهادهای انتصابی، در سایر ارکان قدرت حضور قوی داشتند و مانند افراد قبیله رقیب، در کلیت کارنامه چندان موفق و درخشانی از خود برجای نگذاشتهاند.
این تحلیلگر سیاسی با اشاره به این نکته که «این ادعا زمانی صحیح و قابل پذیرش است که گفته شود محدود کردن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن مردم با عقاید و سلایق سیاسی مختلف که از دهه انقلاب شروع شده» گفت: در این صورت کل کارگزاران سیاسی و اجرایی جناحهای فعلی -که برخی اکنون شانس تایید صلاحیت نداشته و نیروی دست اول هستند- هم وابسته به همین فیلتر بودند.
او در پاسخ بهسوالی در ارتباط با اینکه «آیا مردم عادی این بهانه (نظارت استصوابی) را برای فرار از پاسخگویی خواهند پذیرفت، به خبرنگار نامه نیوز گفت: خیر، مردم چنین برداشتی را نخواهند کرد و این آنان را توجیه نخواهد کرد. چون وقتی گفته میشود اصلاحطلب و یا اصولگرایان، متاسفانه افکار مردم معطوف به اعضای همین دو قبیلهای می شود که در ۴۰ سال گذشته قدرت را مانند توپ والیبال میان خود پاسکاری کرده و کشور را به مرحلهای رساندهاند که متاسفانه بسیاری سرخورده شدهاند. در شرایط فعلی این چیزها أساسا برای مردم موضوعیت ندارد و ملاک انتخاب ایشان نیست.
اعلمی گفت : جریانات مدعی اصلاحات و اصلاحطلبی باید از اسارت قبیله گرایی خارج شوند و این ذهنیت که خود را صاحب و متولی اصلاحطلبی و یگانه مفسر آن میپندارد رها گشته و امکان بازیگر میدان شدن نیروهای پیشرو و تحولخواه را در میدان رقابتها مهیا کنند. در غیر اینصورت گرچه ممکن است باز بتوانند در شب انتخابات، به روشهای مسبوق به سابقه اصلاحطلبان از جنس پروپاگاندا، دوباره گروهی از مردم را با استفاده از سیاست ضربالمثل «ترساندن از عقربجراره به افتادن در دام مارغاشیه!» ترغیب نمایند اما بخش قابل توجهی از مردم که حکم مار گزیده را پیدا کردهاند، دیگر از این روش وارد زمین بازی آنها نخواهند شد.
دیدگاه تان را بنویسید