آزادارمکی: در ایران بیش از خود عزاداری، مراسم آن اهمیت دارد
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
در سده اخیر بسیاری با گفتارها و نوشتارهای گوناگون تلاش کردند تا جریان آئین های مذهبی در ایام محرم را به گونه های غیر ارزشی تفسیر و تلقی کنند.
در حالی که این پدیده در جان و روح مردم رسوخ کرده و همچون آئین عید نوروز برای مردم ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. در گفت وگوی خبرآنلاین، محرم و آئین عزاداری آن به عنوان یک پدیده اجتماعی در ایران از نگاه دکتر تقی آزاد ارمکی مورد بررسی قرارگرفته است که می خوانید: اساسا مساله سوگواری در بین مردم یک پدیده جامعه شناختی است. شما این پدیده را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
بشر همچنان که اهل شادی و طرب است نمی تواند اهل غم و غصه نباشد. انسان فرهنگی اهل غم و غصه هم است، اگر غم و غصه در انسان نباشد همان تعبیر نژادگرایان در مورد سیاهان که سبک سر هستند و عقل ندارند پس باید کار کنند و بهره ده دنیا باشند تا اینکه نیروی خلاق باشند، به وجود می آید ولی من غم را همراه با تأمل می دانم جامعه ای که در کنار شادی غم هم دارد آن جامعه تأمل بیشتری دارد بنابراین جامعه ایران بسیار اهل تأمل است. جامعه ما اهل شعر و آداب است، ملاحظات فرهنگی و اخلاقیات برایش مهم است، در شادی اش غم وجود دارد و در غمش هم شادی وجود دارد.
سوگواری متعلق به جامعه ایرانی نیست و همه جای دنیا سوگواری انجام می شود. سوگواری در جوامع ایران با جوامع دیگر فرق می کند چون پشتوانه های فرهنگی و تاریخی جوامع با یکدیگر متفاوت است.
آئین سوگواری و مراسم عزاداری در ایران را باید یک ظرفیت و فرصت اجتماعی دانست. در این ظرفیت چه خلاء هایی می تواند دید که اگر این خلاء ها برطرف شود این آئین و مراسم می تواند در مسیر حرکت های اجتماعی موثری جهت دهی شود؟
نکته ای که معمولا از نظرها دور داشته می شود و به رسمیت شناخته نمی شود، «ظرفیت فرهنگی» نهفته در جامعه است. مردم و آئین مردمی محرم یک ظرفیت فرهنگی است. ظرفیتی که در ایجاد آن حوزه مدیریت و سیاست نقش چندانی ندارد. شاهدیم در مراسم روز عاشورا، «پلیس» حضور پررنگی ندارد و خود مردم در تعامل با یکدیگر، به درستی عمل می کنند. هر چه امور به مردم واگذار شود، نتایج اجتماعی بهتری خواهیم گرفت.
آنچه در این ظرفیت می تواند احیاء شود، کمک به دیگری است. این ارزش اجتماعی در محرم خیلی آسان تر آزاد می شود. باید از این ظرفیت برای کارهای بزرگ اجتماعی بهره گیری شود. حلقه مفقوده جامعه ما، خدمت است؛ کمک به دیگری آن هم بدون درنظرداشتن نفع و ارزش مادی و بدون داوری کردن پیرامون آدم ها، طرفداران زیادی دارد. اتفاقا افراد جامعه متعهد به ایفای نقش در این عرصه هستند و این گونه امور را امر اخلاقی می دانند.
متاسفانه این ظرفیت دیده نمی شود وگرنه از جمعیت چند ده میلیونی ایام محرم یا سایر مشارکت های مذهبی، اجتماعی، فرهنگی به شکل بهتری استفاده می شد؛ اینها ارزش هایی است که می توان در رفتار و سیره امام حسین(ع) هم مشاهده کرد. قضاوت نادرستی درباره رفتارها و خصلت های جامعه ایران وجود دارد که مردم را فرصت طلب، راحت طلب، بدخواه دیگران و... نشان می دهد؛ در حالی که ایرانیان در زندگی به دنبال فعالیت هایی هستند که زندگی را آرام کرده و در مناسبات اجتماعی، به سروسامان دادن زندگی همنوعان خود کمک کنند.
آئین ها و مناسک عزاداری در ایران به اشکال مختلفی ادامه داشته است. به نظر شما استمرار این آیین و مراسم اجتماعی در بین مردم، بیشتر دلائل مذهبی دارد یا باید آن را نتیجه رفتار اجتماعی ایرانی ها دانست؟
در ایران بیش از اینکه خود عزاداری مهم باشد، مراسم آن اهمیت دارد؛ به عبارتی وجه آداب و آیین آن اهمیت دارد. جامعه ای که اهل آداب نیست، جامعه نیست. جامعه ای که در آن مراسم و سنن جاری نیست، بی محتوا، سخت و شکننده است. به همین دلیل شما نمی توانید جامعه ای را پیدا کنید که در آن آداب نباشد و مراسم وجود نداشته باشد. وقتی آدم ها با هم جمع می شوند؛ زمان غذا خوردن، ازدواج کردن، دعوا کردن، مرگ، شهادت و مراسم دینی که متاسفانه جامعه ایرانی آرام آرام دارد می آموزد که غذا را بی آداب و بدون رسم و رسوم مصرف کند، همچنین ازدواج بی رسم و رسوم یا بد رسم ولی آن چیزی که جامعه ایران نمی تواند از آن گذر کند، مرگ و میر است چون به طور واقعی یک انسان از دست می رود، حتی اگر یک انسان معمولی هم باشد، باز برای عده ای عزیز است.
هیچ جامعه ای را نمی توانید تصور کنید که بدون آداب و رسم و رسوم و سوگواری در از دست دادن عزیزی زیست کند. در مراسم عزاداری بیشتر دوستی ها ظهور می کند تا دشمنی ها اما در عروسی ها دشمنی ها ظهور می کند. اگر با این منطق به ماجرای عاشورا که یک ساحت دینی و اندیشه ای و آمال و آرزوی جامعه ایرانی است، نگاه کنیم یک عزیزی به نام امام حسین (ع) و مجموعه ای از آدم های دیگری که از یاران ایشان هستند، شهید می شوند. امام حسین (ع) و شهادت ایشان در آموزه های دینی به دلایل متعددی نسبت به ائمه دیگر مرکزیت بیشتری دارند؛ لذا آیین حداقل در ایران، بر اساس منطق اول و دومی که گفته شد، می تواند بسیار فراگیر، مهم و اساسی و تاریخی باشد.
به همین دلیل آنچه که برای جامعه ایرانی از بدو شیعه شدن تا به امروز ماندگار بوده، مراسم عاشوراست. یکی از نشانه های آن مداخله کم و زیاد دولت ها در طول تاریخ است که با واکنش های مختلف از سوی مردم روبه رو می شدند. اگر امروز هم بخواهیم با نحوه عزاداری مردم در ایام محرم مقابله کنیم مسلما مقاومت هایی شکل می گیرد چرا که بستر، زمینه و شرایط این مراسم به عوامل اجتماعی، فرهنگی، دینی و تاریخی بازمی گردد و اجتناب پذیر نیست. مطلب مهم تر اینکه مراسم محرم و عاشورا یکی از عوامل پیوند زننده بین آدم ها و گروه های اجتماعی بوده و هست، ما از این طریق با یکدیگر هم زیست، هم نوا و هم روز شدیم.
عظمتی که عزاداری ها در روز عاشورا پیدا می کنند، مبتنی بر یک وفاق اجتماعی و دینی است، مراسم عاشورا می توانست برای یک گروه خیلی دیندار باشد، ولی اینطور نیست و برای همگان است. همه آدم ها به یک شکلی درگیر می شوند و فرهنگی که پشت آن است حضور همه را ترویج می دهد و تنها دینداران را دعوت نمی کند.
به نظر می رسد ساختار رفتارهای نسل جدید ایرانی در برگزاری مراسم محرم تغییر کرده است. این چه دلائلی می تواند داشته باشد؟
محرم و عاشورا برای مردم ما مانند نوروز با دو جهت متفاوت و یک منطق مشترک است. در نوروز همه گروه ها و قشرهای اجتماعی، دیندار و کم دین، طبقه بالا و پایین حضور دارند. در مراسم عاشورا هم همین اتفاق افتاده و یک پدیده ملی برای ایرانی هاست.
خود پدیده، دینی است ولی برای مردم صرفا دینی به این معنا که بعضی گروه ها از آن استنباط می کنند، نیست بلکه یک پدیده ملی، اجتماعی، فرهنگی و دینی است. در این ایام هر کسی با هر شکل و طریقی در مراسم های عزاداری شرکت می کند، آن زمان است که شما با تنوع عزاداری و نذورات به وسیله ابزار و آلات متفاوت روبه رو هستید. نسل جدید بیشتر نمایشی بودن، شاد بودن و بیرونی بودن را دنبال می کند و نسل قدیم درون گرا و بیشتر جنبه مناسباتی، اجتماعی و خلوت را می طلبد.
این دو گانگی در عزاداری ها هم نشان داده می شود، اما این مستمر نمی ماند چون این نسل دوباره پیر می شود و به دلیل اقتضائات سنی، اجتماعی، اقتصادی و امثال اینها دوباره به سنت برمی گردد و درون گرا می شود. نسل بیشتر به عنوان یک نیروست که شوک وارد کرده و انتظارات را افزون می کند، اما به دلیل نظرات برخی مخل و اختلال آفرین نیست بلکه عاملی برای تغییرات جدید است.
دیدگاه تان را بنویسید