آیت الله جوادی آملی: علی(ع) دین آزادی داشت و سعی می کرد دین جامعه را نیز آزاد کند
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
«آنچه مورد عنايت ذات اقدس الهي در صحنه غدير بود آن است كه خليفه خود را به وسيله رسول خود مشخص كند و اين سمت غديري وجود مبارك اميرمؤمنان سمت مُلكي آن حضرت است نه سمت ملكوتي و چيزي كه صبغه مُلكي داشته باشد قابل نصب و غصب است و امامت وجود مبارك اميرالمومنين (ع) از نظر ملكي رسماً در غدير اعلام و حضرت نصب شد و در سقيفه هم غصب شد ولي امامت ملكوتي آن حضرت كه خلافت واقعي او و علم غيب اوست اينها سر جايش محفوظ بوده و اینها قابل نصب اعتباری یا غصب سقفی نیست.
خداي سبحان انسان را به كرامت ستود و فرمود: ﴿لَقَدْ كَرمْنا بَني آدَمَ﴾ و كرامت انسان هم ذاتي نيست چون انسان خليفه خداي كريم و از كرامت برخوردار است؛ لذا فرمود: ﴿إِني جاعِلٌ فِي اْلأَرْضِ خَليفَةً﴾.خلیفه های راستین همان انسان های کامل معصوم هستند که در قلمرو خلافت آنها مردان با ایمان سهمی از خلافت خواهند داشت و وجود مبارك امير(ع) هم سعي ميكرد امت اسلامي را به كرامت برساند و کرامت آنها را در سایۀ خلافت آنها تأمین کند و خلافت آنها را در سايه آزاد بودن دين تثبيت كند.
خود علي بن ابيطالب(ع) دین آزادی داشت و سعی می کرد دین جامعه را نیز آزاد کند. آزاد بودن دین علوی در بخش اندیشه از گزند وهم و خیال بود و در بخش انگیزه از آسیب شهوت و غضب. آن حضرت سعی می کرد این دین آزاد را با همین وضع به جامعه معرفی کند لذا در عهدنامهاي كه براي مالك هنگام اعزام به مصر مرقوم فرمود چنين نوشتند كه: «فَإِن هذا الديْنَ قَدْ كَانَ أَسِيْراً فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ يُعْمَلُ فِيْهِ بِالْهَوي وَ تُطْلَبُ بِهِ الدنْيَا» انسان در سايه دين كريم ميشود، در سايه دين خليفه خدا ميشود و در سايه دين از عزت بهره دارد و مانند آن.
اين دين پيش از تصدي خلافت توسط وجود مبارك اميرالمؤمنين(ع) به اسارت رفته بود و برخيها نگذاشتند دين در جامعه گسترش پيدا كند؛ برخيها دين را تحريف كرده و در جامعه منتشر كردند درست مثل همین وضعي كه خاورميانه كنوني مبتلاست و برخيها دين را مصادره كردند، يعني با اینکه مسلمان اند اهل نماز و روزهاند ولي قرآن و سنت معصومين(ع) را آن طوري كه مايل اند تفسير ميكنند و آن طوري كه حق است تفسير نميكنند.
گروه ديگری هم اصلا نميگذارند دين در جامعه رواج پيدا كند و دين را فسون و فسانه ميدانند لذا از دين به عنوان افيون ياد ميكنند و مانند آن که اين دو خطر هر كدام به نوبه خود دين را به اسارت گرفته است لذا استكبار و صهيونيسم مانع ظهور دين هستند و شيوخ منطقه و مانند آن مانع برداشت صحيح از دين تفسير صحيح دين و عمل صحيح به دين هستند.»
دیدگاه تان را بنویسید