کد خبر: 636604
تاریخ انتشار :

دفترچه خاطرات یک پزشک را ورق بزنید!

کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار نوشته‌ی کمدی‌نویس بریتانیایی، آدام کی، مجموعه‌ای‌ست از یادداشت‌های روزانه که او در طی دوره‌ی آموزشی پزشکی خود به نگارش درآورده است.

دفترچه خاطرات یک پزشک را ورق بزنید!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

 

این اثر بیش از یک سال پرفروش‌ترین کتاب ساندی‌تایمز بود و بیش از 2.5 میلیون نسخه فروخت. این شما و این هم خاطراتی از دوران فعالیت‌ در سرویس سلامت ملی بریتانیا، سر و کله زدن با‌ میخچه‌های پا و خیلی چیزهای دیگر!

درباره کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار:

در سال 2010 بود که پس از شش سال تحصیل در مقطع پزشکی و شش سال فعالیت در بخش‌های مختلف بیمارستان، آدام کی (Adam Kay) به عنوان یک پزشک جوان از شغلش استعفا داد! حذف شدن نامش از فهرست ثبت پزشکی، برای هیچکس هم خبر خوبی نبود، دست کم برای اتاقش فضای خالی ایجاد کرد. یک روز، در حالی که آدام در اتاقش نشسته بود و پرونده‌های پزشکی را سریع‌تر از محاسبات حسابداران ثروتمندترین شرکت‌های دنیا پاره می‌کرد، دفتر خاطرات دوران آموزشش را یافت...

در واقع باید از خداوند سپاسگزار باشیم که آن روز این دفترچه از نابودی نجات پیدا کرد. زیرا در غیر این صورت احتمالاً از کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار (Secret Diaries of a Junior Doctor) محروم می‌ماندیم. دفتری که او در آن، از سال‌های 2004 تا 2010، به ثبت خاطرات شخصی و حرفه‌ای‌اش پرداخته بود. لحن بامزه، طنز و گاهی ترسناک نویسنده از جمله ویژگی‌هایی‌ست که بر جذابیت این اثر دو چندان افزوده است.

آدام کی در کتاب به شما نشان می‌دهد که چه ضایعه‌ی وحشتناکی برای دنیای پزشکی است. اما دقیقا با مطالعه‌ی همین اثر است که متوجه می‌شوید او چه ارزش فراوانی برای کتابخانه‌ی شما دارد! هنگام مطالعه‌ی خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار، گاهی از فرط خنده نفس کم می‌آورید، گاهی نیز این کتاب برایتان دردناک می‌شود، اما ارزش آن را دارد.

نویسنده با روایت خاطراتش به شما نشان می‌دهد کار کردن در خط مقدم جبهه‎‌ی سلامتی چه شکل و شمایلی دارد و در نهایت چه عواقبی در زندگی‌اش به بار آورد. کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار اولین بار در سال 2017 منتشر شد و تاکنون به بیش از 37 زبان ترجمه شده است. اگر به خواندن اتوبیوگرافی علاقمندید و از مطالعه کتاب‌های زندگی‌نامه‌ای لذت می‌برید، می‌توانید برای دانلود کتاب خاطرات به سایت و یا اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنید.

جوایز و افتخارات کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار:

-  برنده جایزه پرفروش‌ترین کتاب ساندی‌تایمز در سال 2017

-  برنده جایزه بهترین کتاب سال به انتخاب کمپین کتاب‌فروشی‌های انگلیس و ایرلند.

-  برنده کتاب سال iBooks

-  برنده کتاب سال Books Are My Bag

1383

نکوداشت‌های کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار:

-  اگر قرار باشد امسال فقط یک کتاب مطالعه کنید، این همان کتاب است! (دیلی اکسپرس)

-  این کتاب به قدری مهم و خنده‌دار است که باید بدون نسخه پزشک برای همه تجویز شود. (گاردین)

-  با خواندن این کتاب قلبتان می‌شکند. (جاناتان راس، بازیگر و کمدین انگلیسی)

- این کتاب به طرز دردناکی بامزه است. (استفان فرای، نویسنده و کمدین انگلیسی)

کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار مناسب چه کسانی است؟

تمامی دوستداران خاطرات و کتاب‌‌های زندگی‌نامه را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم. همچنین اگر به خواندن داستان و رمان‌های خارجی علاقه دارید، می‌توانید برای دانلود کتاب‌های صوتی و الکترونیک داستانی از طریق سایت و یا اپلیکیشن کتابراه اقدام نمایید. اساسا خواندن کتاب زندگی‌نامه یکی از بهترین گزینه‌های موجود برای گذران اوقات فراغت است و شما می‌توانید در سایت کتابراه به طیف گسترده‌ای از این آثار دسترسی داشته باشید.

با آدام کی بیشتر آشنا شویم:

این پزشک سابق را می‌توان یکی از موفق‌‌ترین نویسندگان به شمار آورد. آدام کی تاکنون بیش از چهار بار موفق به دریافت جایزه‌ی کتاب ملی شده و آثارش اغلب جزو پرفروش‌ترین‌ها قرار می‌گیرند. از جمله دومین اثر او با عنوان «Twas the Nightshift Before Christmas» یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های ساندی‌تایمز بود که در چند هفته‌ی اول بیش از 500000 نسخه فروش کرد. او در اکتبر سال 2020 اولین کتاب کودک خود را به چاپ رساند.

در بخشی از کتاب خاطرات محرمانه یک پزشک تازه کار می‌خوانیم:

امشب زندگی یک نفر رو نجات دادم. پیجرم بوق زد تا برم مریض 68 ساله‌ای رو ویزیت کنم که به اندازه‌ی کافی پاش لب گور بود -زنگ بالای تخت رو فشار داده بود و از پشت پنجره‌های یخ زده ورود فرشته‌ی مرگ رو به دقت نگاه‌ می‌کرد. عدد اشباع اکسیژنش 23 روی 73 درصد بود- شک دارم اگر دستگاه فروش خوراکی خراب نبود و شکلاتم رو‌ می‌خریدم، مریض نگون بخت زنده‌ می‌موند.

حتی یک ثانیه هم وقت نداشتم که برم سراغ نقشه‌ی مدیریت بحرانی که تو ذهنم داشتم، پشت سرهم به صورت خودکار کارها رو انجام‌ می‌دادم. نمی‌دونستم چنین قابلیتی دارم. براش اکسیژن گذاشتم. تزریق درون وریدی کردم. تست خون ازش گرفتم. تست گاز خون، تزریق داروی مُدر، نصب کاتِتِر. بلافاصله شروع به نفس کشیدن کرد، انگار طناب بلندی درست قبل از اینکه به لبه‌ی سیمانی برخورد کنه اونو بالا کشیده بود. شرمنده، جناب مرگ! اونی که امشب مهمونی شام دعوت نمیشه تویی. همون موقع هوگو رسید و من احساس‌ می‌کردم قهرمانم.

به طرز غریبی متوجه شدم این اولین دفعه‌ست که تو این پنج ماه به عنوان یه پزشک جوون یه مریض رو نجات دادم. آدم‌های اون بیرون فکر‌ می‌کنن ما تو بخش پرسه‌ می‌زنیم و مثل سوپرمن کارهای قهرمانانه انجام‌ می‌دیم. حتی منم وقتی کارمو شروع کردم چنین تصوری داشتم. واقعیت اینه که تو بخش‌های یک بیمارستان روزانه جون ده‌ها یا صدتا بیمار نجات داده‌ می‌شه، اما این اتفاق هربار بر اساس تلاش گروه درمان رخ‌ می‌ده، نه تلاش یک شخصیت کلیدی. نه توسط دکتری که فقط یک کار انجام‌ می‌ده، بلکه بر اساس نقشه‌ی حساسی که توسط کادر درمان جلو‌ می‌ره و تو هر قسمتش وظیفه‌ی دکتر اینه که حال بیمار رو بررسی کنه. اگر بیمار رو به بهبود باشه که چه بهتر، وگرنه نقشه تغییر‌ می‌کنه.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها