کد خبر: 648185
تاریخ انتشار :

دل نوشته ترانه علیدوستی برای مرگ برادرش در چهارشنبه سوری

اگر روزی تصمیم بگیرم تنها پیام اخلاقی زندگی ام را به جوان‌ها بدهم می گویم تا جایی که می توانید خوش بگذرانید شلوغ کنید. الان وقتش است... اما با آتش بازی نکنید.

دل نوشته ترانه علیدوستی برای مرگ برادرش در چهارشنبه سوری
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

ترانه علیدوستی متولد بیست و دوم دی ماه ۱۳۶۲ در شهر تهران است. ترانه علیدوستی در نوجوانی دو سال در هنرستان موسیقی تحصیل کرده است. ترانه علیدوستی در دوره دبیرستان در رشته علوم تجربی مشغول تحصیل بوده است که بخاطر علاقه به بازیگری در کلاس های بازیگری امین تارخ ثبت نام می کند. ترانه علیدوستی در فیلم های فیلم سازان برجسته ای چون رسول صدرعاملی و واروژ کریم مسیحی و اصغر فرهادی بازی کرده؛ و عناوین فراوان سینمایی از جمله جایزه بهترین بازیگر زن، پنجاه وپنجمین جشنواره فیلم لوکارنو سوئیس، جایزه بهترین بازیگر زن، جشنواره فیلم آسیایی و عربی اوسیان سینه فن و سیمرغ بهترین بازیگر زن در جشنواره فیلم فجر را گرفته است. در جشنواره های فیلم وزول فرانسه ۲۰۱۴ و فیلم هانوی ویتنام ۲۰۱۲، یکی از اعضای هیئت داوران بود. ترانه علیدوستی تصویری که در ساعدنیوز میبینید را در اینستاگرام خود منتشر کرده است.

این مطلب را در سال 1396 هم منتشر کرده ایم و باز هم برای چهارشنبه سوری آنرا بازنشر می کنیم امید که تلنگری باشد برای خانواده ها و جوانان تا خدای ناکرده این روز شادشان به عزا تبدیل نشود.

ترانه علیدوستی بازیگر مطرح سینمای ایران که چند سال پیش (1383) و همزمان با بازی در فیلم "چهارشنبه سوری" اصغرفرهادی برادر خود را به خاطر منفجر شدن مواد محترقه در "روز چهارشنبه سوری" از دست داد با انتشار یادداشتی، به تشریح این اتفاق پرداخت. ترانه علیدوستی نوشت:

خیلی سخت بود که در فیلم« چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی مشغول بازی بودم، کل ماجراهای فیلم در این روز می‌گذشت،‌ آن وقت خبر دادند که در دل چهارشنبه سوری واقعی برادرم به خاطر حادثه ناگواری که همان منفجر شدن مواد محترقه است،‌ درگذشته است. هر وقت این خاطره تلخ را مرور می‌کنم، یاد آن لحظه‌ای می‌افتم که خبر فوت برادرم را سر صحنه فیلمبرداری دادند. همه شوکه شده‌ بودیم.

بابا و مامان همیشه نگران برادرم بودند و در آخر هم زورشان به او نرسید. پویان پسر سر سخت و شیطانی بود، مثل خیلی از پسرهای نوجوان. اصلا پسر ساده‌ای نبود؛ کنترلی که من نمی‌شدم او می‌شد، اما جوابی که از او نمی‌گرفتند را از من می‌گرفتند. همین کارهای او هم در آخر به این‌جا ختم شد که این بلا را سر ما و خودش بیاورد.

هنوز باورم نمی‌شود.ماجرای آن روز چهارشنبه سوری هنوز کابوس من و خانواده‌ام است. آخر سال 83 و عید 84 روزهای بد و سنگینی را من و خانواده‌ام پشت سر گذاشتیم. هر روز برای ما نبودن پویان سخت بود و همچنان هم سخت است.

زمان مرگ پویان من سر فیلمبرداری چهارشنبه‌سوری بودم و دقیقا در همان روز چهارشنبه‌سوری، یعنی 25 اسفند سال 83 فوت کرد. وقتی خبر را دادند نمی‌دانم چطور تا خانه رفتم. اما بعد از آن و وقتی مراسم تمام شد، دوست داشتم که خیلی سریع و به طورخود خواسته سر خودم را با بازی در فیلم گرم کنم و دوباره به گروه پیوستم.

در حقیقت یک هفته سر کار نرفتم که سه روز آن، سه روز اول عید بود که در هر صورت و بدون هیچ اتفاقی هم آن سه روز تعطیل بود. در واقع من به خاطر این حادثه فقط 4 روز کار را متوقف کردم. بعد از اینکه به کار بازگشتم حس کردم این یک هفته برای من حکم چهل روز را داشته و خیلی دیر گذشته.

خوشبختانه هیچ‌کس با من مثل عزادارها صحبت نمی‌کرد و فضا هم سنگین نبود، مثل قبل دوستانه بود، شاید چون بچه‌ها هم در این یک هفته مدام با من همراه بودند و در تمام مراسم حضور داشتند. امیدوارم برای هیچ خانواده‌ای این اتفاق نیفتد. چون اینگونه اتفاقات واقعا وحشتناک است و هیچ وقت هم هضم نمی‌شود.

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندی ها

پیشنهاد ما

دیگر رسانه ها