مغزتان را به چای دورهمی عادت دهید!
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :
سینی چایی برای من نماد «گرما» و «آرامش» است. یادم هست زمانی که در خوابگاه دانشجویی بودم در یک روز زمستانی در تلویزیون صحنهای زیبا دیدم. یک خانواده که دور هم نشسته بودند کنار بخاری و با هم حرف میزدند و میخندیدند و چای مینوشیدند، شاید هم قهوه، خلاصه یک چیزی که گرم بود و بخار از آن بلند می شد. این صحنه حس عجیبی در من ایجاد کرد، انگار ناگهان تمام مفاهیم زیبای دنیا در ذهنم تداعی شد: آرامش، گرما، صفا، صمیمیت، زندگی و ... . همان لحظه به بقیه هم اتاقیهایم نگاه کردم تا تاثیر این صحنه را بر آنها هم ببینم ولی جز نگاههای سرد و بیتفاوتی که به صفحه تلویزیون خیره شدهاند، چیز دیگری ندیدم! من اما آن لحظه خیلی چیزها را فهمیدم، زندگی و تمام زیباییهایش برای من خلاصه شد در همان صحنه پیش پا افتاده و معمولی و با خودم عهد کردم که اگر در آینده خانوادهای تشکیل دادم، بعضی روزها جمع شویم دور هم و چای بنوشیم یا قهوه(یا هر چیز دیگری که گرم باشد و از آن بخار بلند شود!) و با هم حرف بزنیم و بخندیم و از زندگی لذت ببریم. شما هم اگر خانه دارید، خانواده دارید و نوشیدنی گرمی که بخار از آن بلند شود، در این روزها وشب ها حتما این کار را بکنید و شک نکنید که زندگی یعنی همین! اما چرا این کار و تصمیم ساده، مهم و تاثیرگذار است؟ اشتباهی که هم استرسزاست و هم افسردگیآور وقتی به عنوان روان شناس، با مراجعانی سر و کار داشته باشید که از اختلالات و دردهای روحی و روانی متفاوتی رنج میبرند، خیلی زود متوجه یک نکته اساسی می شوید؛ اینکه بیشتر مبتلایان به مشکلات روحی و روانی یک ویژگی مشترک دارند و آن چیزی نیست جز اینکه «ذهن شان درگیر گذشته یا آینده است». فردی را تصور کنید که در باغی زیبا و با صفا نشسته است اما به جای لذت بردن از همنشینی با دیگران و زیباییهای رنگارنگ و متنوع باغ، به گوشهای رفته و غرق در مرور خاطره خود از رویدادی غمانگیز است. حالا فرد دیگری را تصور کنید که کنار گلدان کوچکش در خانه نشسته است و با تمام وجود زیبایی تک شاخه گل خود را نظاره، بویش را استشمام و لطافتش را لمس میکند یا در کنار بقیه اعضای خانواده و در کنار سینی چای گرمابخش، مشغول گپ زدن است. حدس میزنید حال کدام یک بهتر باشد؟! معمولا افراد اگر بیش از حد به گذشته فکر و مدام خاطرات خود را مرور کنند، به سمت افسردگی و اختلالات این چنینی میروند و در سوی دیگر، اگر زیاد به آینده فکر کنند و در اندیشه این باشند که چه اتفاقاتی ممکن است برایشان پیش آید یا اینکه به چه سرنوشتی دچار خواهند شد، به اضطراب ،استرس و اختلالاتی از این دست دچار میشوند. در واقع کلید طلایی رسیدن به سلامت روان و لذت بردن از زندگی، «زندگی در زمان حال» است، برای کبوتر ذهنتان دانه بپاشید زندگی در لحظه یا «دم را غنیمت شمردن» مفهومی است که بسیار به آن پرداخته شده و همه ما میدانیم که باید قدر زمان حال را بدانیم، اما مشکل اینجاست که وقتی مغز ما عادت کرده باشد که مدام درگیر فکر کردن به گذشته و آینده باشد، دیگر به این راحتی نمیتواند به زمان حال توجه کند. روان شناسان این گونه مثال می زنند که «توجه»، همانند کبوتر فراری است که مدام پر میزند و به این طرف و آن طرف یا به گذشته و آینده پر میکشد. برای نگه داشتن این کبوتر در زمان حال، به اصطلاح روان شناسان، باید برای او دانه بپاشیم یعنی با استفاده از یک سری تکنیکها به مرور زمان مغزمان را عادت دهیم که در زمان حال بماند. یکی از این تکنیکها یا دانهها، استفاده از حواس پنج گانه است. به بوی غذا توجه کنید و صدای قدمهایتان! به عنوان مثال وقتی که غذا میخورید به جای این که در حین غذا خوردن مدام خاطرات تلخ گذشتهتان را مرور کنید، از تمام حواس پنج گانهتان استفاده کنید که به غذا توجه کنید و از آن لذت ببرید. به طعم غذا، بوی غذا، گرمای مطبوع آن، شکل و ظاهر غذا و ... توجه کنید. یا مثلا وقتی که در خیابان قدم میزنید، به جای فکر کردن به آینده و پیشآیندهای نامعلوم آن، حواستان به صدای قدمهایتان باشد، به خنکای هوایی که روی پوستتان حس میکنید، به مناظری که تماشا میکنید و ... . ممکن است بعد از مدتی متوجه شوید زندگی و اطراف شما پر است از نعمتهای ریز و درشتی که پیش از این بیتفاوت از کنار آنها میگذشتهاید. چه لحظاتی که میتوانستید از داشتههایتان در زمان حال لذت ببرید اما با فکر و خیالهای بیهوده راجع به گذشته یا آینده از دست دادهاید. شاید در ابتدا کمی سخت باشد، اما با تمرین و به مرور زمان، مغز ما عادت خواهد کرد که با به کارگیری بیشتر حواس پنج گانه، در زمان حال بماند، تمایل بیشتری برای نشستن کنار دیگر اعضایخانواده به بهانه نوشیدن چای داشته باشد و از زندگی لذت بیشتری ببرد. نویسنده : زهرا وافر| کارشناس ارشد روان شناسیبالینی
دیدگاه تان را بنویسید