بحران سلامت، میراثی که به رئیسی رسید
چه کسی بر مسند وزارت بهداشت دولت رئیسی خواهد نشست؟
در این گزارش سعی داریم مروری بر تاریخچه، چالش ها و اصلی ترین گزینه های هدایت وزارت بهداشت داشته باشیم.
یکی از چالشی ترین وزارت خانه های فعلی دولت در سال اخیر وزارت بهداشت بوده است. وزارت خانه ای که هر چند بعد از انقلاب با چالش جدی روبرو نبوده است ولی در یک سال و نیم اخبر و با ورود ویروس کرونا به یکی از جنجالی ترین و پر چالش ترین وزارت خانه تبدیل شده است که البته با وجود اتمام دولت فعلی در چند روز آینده، ادامه این مسیر همچنان با وجود اپیدمی و کمبودهای کشور یکی از معضلات دولت جدید رئیسی خواهد بود.
در این گزارش سعی داریم مروری بر تاریخچه، چالش ها و اصلی ترین گزینه های هدایت وزارت بهداشت داشته باشیم.
تاریخچه وزارت بهداشت از زمان پیروزی انقلاب
در سال 1357 که سال پیروزی انقلاب ایران است تولیت امور بهداشت، درمان و تأمین اجتماعی از جمله بیمه خدمات درمانی و مدیریت واحدهای بهداشتی درمانی از جمله بیمارستانها با وزارت بهداری و بهزیستی بود.
پس از پیروزی انقلاب مطابق مصوبات شورای انقلاب، بیمارستانهای وابسته به جمعیت هلال احمر، سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و بیمارستانهای وابسته به بنیادها به وزارت بهداری و بهزیستی منتقل شدند.
در سال 1359 (24/3/1359) با تصویب شورای انقلاب، سازمان بهزیستی به صورت سازمانی مستقل و از ترکیب معاونت بهزیستی وزارت بهداری و بهزیستی، کمیته امداد امام (ره)، بنیاد شهید و سازمان تربیتی شهرداری تهران تشکیل گردید و اداره آن به عهده وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی محول شد.
در سالهای بعد کمیته امداد امام و بنیاد شهید نیز از سازمان بهزیستی منتزع و مؤسسات مستقلی شدند.
در سال 1359 (10/12/1359) با توجه به تشکیل سازمان بهزیستی، نام وزارت بهداری و بهزیستی نیز به وزارت بهداری تغییر یافت البته شرح وظایف وزارت بهداری فراتر از قبل از سال 1352 بود. وزارت بهداری اخیر کلیه وظایف بهداری و بهزیستی را به استثنای وظایف معاونت بهزیستی عهدهدار بود.
در سال 1363 (16/10/1363) مطابق مصوب مجلس شورای اسلامی، سازمان بهزیستی به وزارت بهداری ملحق و نام وزارت بهداری به وزارت بهداری و بهزیستی تبدیل شد.
در سال 1364 به منظور استفاده مطلوب و هماهنگ از امکانات پزشکی کشور در جهت تأمین و تعمیم بهداشت و درمان و بهزیستی و آموزش و پژوهش، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد و به موجب این قانون کلیه اختیارات وزیر بهداری و بهزیستی و آن قسمت از وظایف و اختیارات وزیر فرهنگ و آموزش عالی که در ارتباط با آموزش پزشکی بود با انضمام امور بهداشت، درمان و پژوهش پزشکی بود به وزیر این وزارتخانه محول شد.
تشکیلات و وظایف این وزارتخانه در سال 1367 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
در سال 1373 (4/8/1373) با تصویب قانون بیمه همگانی سازمان بیمه خدمات درمانی وابسته به وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی تشکیل شد.
در سال 1383 (21/3/1383) با تصویب قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی کلیه وظایف تأمین اجتماعی (بیمهای و حمایتی) از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منفک و به وزارت اخیر داده شد. وابستگی سازمانهای بهزیستی، خدمات درمانی و تأمین اجتماعی نیز از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به وزارت جدیدالتأسیس، وزارت رفاه و تامین اجتماعی منتقل شد.
اسامی وزرای بهداشت پس از انقلاب تا امروز با ذکر نام وزیر بهداری و تاریخ وزارت و نام رئیس دولت
دکتر کاظم سامی از 1357/11/28تا 1358/8/15 ، دکتر موسی زرگر از 1358/8/28تا 1359/4/31، دکتر هادی منافی از 1359/6/21 تا 1363/5/24، دکتر سیدعلیرضا مرندی از 1363/5/25 تا 1368/6/7 ، دکتر ایرج فاضل از 1368/6/8 تا 1369/10/22، دکتر رضا ملکزاده از 1369/10/22 تا 1372/5/26، دکتر سیدعلیرضا مرندی از1372/5/27 تا 1376/6/1 ، دکتر محمد فرهادی از 1376/6/1 تا 1380/6/1، دکتر مسعود پزشکیان از1380/6/1 تا 1384/6/2 ، دکتر کامران باقری لنکرانی از 1384/6/3 تا 1388/6/14، دکتر مرضیه وحید دستجردی 1388/6/14 تا 1391/10/7، دکتر حسن طریقت منفرد 1391/107تا 1392/05/24 ، دکتر سیدحسن هاشمی از1392/05/24 تا 1397/10/13 ،دکتر سعید نمکی از 1397/10/13 تاکنون
حالا به سراغ مهم ترین حواشی و چالش های وزارت بهداشت در طول این 41 سال بعد از انقلاب می رویم.
طرح تحول سلامت
طرح تحول سلامت در دولت یازدهم با رویکردهای اصلاحی در نظام سلامت آغاز شد و توانست برخی چالشها در حوزه بهداشت و درمان را که سالها مداوا نشده بود، تا حد زیادی درمان کند. این طرح که در پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۳ آغاز به کار کرد، رویکردهایی مانند حفاظت مالی از مردم، ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات سلامت و ارتقای کیفیت خدمات درمانی را دنبال میکرد.
ارتقای زیرساختهای بهداشت و درمان، بیمه درمانی رایگان، کاهش پرداختی از جیب بیماران نیز از جمله اهداف این طرح اجتماعی محسوب میشود.
اجرای طرح تحول سلامت در دوره وزارت سید حسن هاشمی آغاز شد. طرحی که پس از گذشت یک سال با مشکلاتی مانند تامین منابع مالی مواجه شد، اما همچنان مسیر خود را ادامه داد و پس از استعفای هاشمی، در دوره وزارت سعید نمکی وارد فاز جدیدی شد.
از جمله اهداف طرح تحول سلامت می شود به موارد زیر به طور اجمال اشاره کرد:
دسترسی عادلانه به خدمات سلامت
افزایش دسترسی به دارو و تجهیزات در بیمارستانها
ارائه خدمات تخصصی در کلینیکهای ویژه
ماندگاری پزشکان در مناطق محروم
توسعه زیرساختها در طرح تحول سلامت
حمایت از سیاستهای جمعیتی و زایمان طبیعی
اجرای پرونده الکترونیک سلامت و پزشکی خانواده
کاهش پرداختی از جیب بیماران
توجه ویژه دولت به حوزه سلامت
اجرای طرح تحول سلامت توانست در ۶سال توجه ویژه دولت را به حوزه بهداشت و درمان معطوف کند. توجهی که در دولتهای گذشته به این درجه نرسیده بود.
هرچند بزرگترین طرح اجتماعی دولت توانست بخش مهمی از کمبودها در زمینه زیرساختها را جبران کند، اما به نظر میرسد غفلتهایی که از گذشته در زمینه اجرای مواردی مانند پرونده الکترونیک سلامت، پزشکی خانواده، نظام ارجاع و راهنماهای بالینی اتفاق افتاده بود، تا حد زیادی باعث بروز مشکلاتی در اجرای طرح تحول سلامت شد. مشکلاتی که نتیجه عینی آن در تامین منابع مالی سلامت بروز پیدا کرد.
از ابتدای آغاز به کار سعید نمکی در وزارت بهداشت، تمرکز او بر اجرای این چهار اصل بوده و تاکنون بخشی از این موارد پیشرفت نسبی داشته، اما بروز اتفاقاتی مانند همه گیری ویروس کرونا باعث شد که اهمیت این چهار اصل بر زمین مانده بیشتر از قبل مشخص شود.
به هر حال اجرای طرح تحول سلامت توانست بخش عمدهای از عقب ماندگی در حوزه سلامت را جبران کند و باید این مسیر در سالهای آینده هم با همین شتاب و البته با دقت کافی نسبت به اجرای اصول قانونی طی شود تا بیماران دردی به جز درد بیماری نداشته باشند.
چرا در طرح تحول سلامت دچار شکست شد؟
تمرکز بر "خدمات بستریِ بخش دولتی" صورت گرفته موجب آن شد ۱۰هزار میلیارد تومان از منابع عمومی نظام سلامت کشور به این بخش تزریق گردید. بعد از اجرای گام سوم و "افزایش ۲.۵ برابری تعرفههای پزشکی" موجبات کسری منابع شدید نظام سلامت را نیز فراهم آورد از طرفی در طرح تحول نظام سلامت منابع به سمت عرضه و عرضهکنندگان خدمات سوق یافت، بدون اینکه برای مدیریت و ساماندهی سمت عرضه یعنی راهنماهای بالینی اقدامات کافی صورت پذیرد و طرح بیمه همگانی نیز بدون مدیریت و ساماندهی سمت تقاضا یعنی نظام ارجاع و پزشک خانواده اجرا شد.
در نتیجه حتی اگر تأمین مالی این طرح به هر طریقی صورت گیرد، طرح از چند آسیب جدی همچون بیتوجهی به قانون بالادستی و سیاستهای کلی سلامت، درمانمحوری به جای توجه به پیشگیری، پزشکمحوری به جای خدماتمحوری، بیمارمحوری به جای سلامتمحوری، فقدان پایداری بر اثر ناکارآمدی سازوکارهای کنترل هزینه، تعمیق شکاف درآمدی در کادر درمانی، ایجاد نارضایتی و اثر منفی روی کیفیت کار کادر درمان و متخصصگرایی رنج می برد.
طرح اولیه اگرچه شکست خورده به نظر میرسد اما این نباید به معنای توقف بهبود نظام سلامت تلقی شود بلکه این مهم نیاز به بازنگری اساسی با حضور منتقدان جدی طرح است.
اعلام تلویحی شکست طرح تحول سلامت
بعد از پیروزی روحانی در انتخابات دوازدهم، دایره پذیرش دفاتر بیمه سلامت رسماً به بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی محدود گردید و این موضوع نیز رسماً از سوی دولت اعلام شد. این سرعت عمل دولت در تغییر درجه شمول بیمه سلامت به فاصله کمی بعد از انتخابات و به همراه چندین سیاست جدید دیگر انجام گردید، گویی دولت روحانی از مدتها پیش تصمیم به حذف این طرح داشت اما با علم به اینکه این موضوع میتواند در انتخاب مجدد روحانی تأثیر منفی بگذارد آن را تا پایان انتخابات به تعویق انداخت. اگرچه تاکنون رسماً به شکست طرح تحول سلامت از سوی دولت اذعان نشده اما بارها دولتمردان به صورت تلویحی به این موضوع اشاره کردهاند تا جایی که حتی خود وزیر بهداشت نیز تلویحاً به شکست طرح تحول سلامت اقرار نمود. با این وجود هنوز به صورت رسمی شکست طرح اعلام نشده که این عدم پذیرش بیش از آن که مطابق با واقع باشد در واقع انکار حقیقتی است که خود نیز تلویحاً آن را یک واقعیت علنی میدانند.
طرح جوانی جمعیت و خانواده
این طرح که در سال اخیر و بعد از روی کار آمدن مجلس دواردهم دوباره مطرح شد دارای جوانب متفاوتی است که با بعضی از اهداف وزارت بهداشت در تامین سلامت عمومی مغایر است و باعث اعتراض وزیر بهداشت به شورای نگهبان در نامه ای شد.
همچنین بحث در مورد این طرح تا جایی بالا گرفت که سعید نمکی یکی از مشاوران عالی وزارت خانه را بر کنار کرد.
مشاور عالی سابق وزیر بهداشت که از سوی وزیر بهداشت برکنار شد، در گفتگویی اظهار کرده بود: ادعای مخالفان با ماجرای حذف غربالگری، حرفهای بیهوده است و آنها ناآگاهانی هستند که چنین صحبتهایی را مطرح میکنند. چون طبق قانون، این موضوع اصلا حل شده است. او این را هم گفت که جلوگیری از سقط جنین کاملا دروغ است.
اما آیا این اظهارنظرها موجب برکناری اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزارت بهداشت شد؟ آن هم کمتر از 2 ماه مانده به پایان عمر دولت دوازدهم!
وزیر بهداشت در نامهای بلند بالا به محمداسماعیل اکبری، او را از سمت مشاور عالی وزیر برکنار کرد.
و اما کرونا...
ویروس کرونا موجب بیماری عفونی «کووید۱۹» میشود و این ویروس ۲۴ آذر ۱۳۹۸ در شهر «ووهان» واقع در مرکز کشور چین گزارش شد، ابتدا از این بیماری بهعنوان ذاتالریه نام برده میشد، اما کمیسیون ملی بهداشت چین در ۹ دی ۱۳۹۸ بهصورت رسمی شیوع این ویروس را در چین اعلام کرد.
در پی بحران بیماری کروناویروس در نقاط مختلف جهان، کروناویروس در ایران بهصورت رسمی در ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ تأیید شد. هرچند به گفته برخی متخصصان از دی ماه بیمارانی با علائم کروناویروس به مراکز درمانی مراجعه کردهاند که به علت نو پدید بودن بیماری مورد شناسایی قرار نگرفتهاند و به گفته معاون وزیر، چون در مقطع اوج همهگیری بیماری آنفلوانزای H1N1 بود، نظام سلامت به اشتباه آن را آنفلوانزا تشخیص داده و دیر متوجه ورود بیماری میشود.
از ۳ اسفند ۱۳۹۸ وضعیت در ایران از سفید خارج و وارد وضعیت زرد شد.
نخستین پیک بیماری از اسفند ۱۳۹۸ تا فرودین ۱۳۹۹ رخ داد که در نتیجه اجرای قرنطینه از شدت ابتلا کاسته شد. با رفع محدودیتها بیماری مجدداً اوج گرفت و پیک دوم آن از اواخر خرداد ۱۳۹۹ به وقوع پیوست.
موج دوم در تابستان ۱۳۹۹، موج سوم در پاییز ۱۳۹۹، موج چهارم در بهار ۱۴۰۰ و اینک نیز در موج پنجم بیماری به سر می بریم.
همزمانی گسترش ویروس کرونا در ایران با افزایش تحریمهای آمریکا علیه این کشور تأثیرات زیادی بر اقتصاد ایران داشته و چالشهایی در زمینهٔ اقتصاد و بهداشت و درمان برای دولت به دنبال داشتهاست. وزارت بهداشت تحریمها بر بخش بانکداری را عامل کمبود تجهیزات تشخیص ویروس کرونا دانستهاست. هراس بسیاری از بانکهای جهانی از تحریمهای ایالات متحده از دیگر موانعی است که مشکلاتی را برای تأمین داروهای مورد نیاز ایران به وجود آوردهاست.
به هر حال کرونا علاوه بر پیامدهای اجتماعی و اقتصادی بسیار، فضای سیاسی ایران را نیز دستخوش تغییرات زیادی کرده است و حال باید دید گزینه های وزارت بهداشت رئیسی چه برنامه ها و سیاست هایی برای خروج از این بحران ارائه خواهند داد.
گزینه های احتمالی وزارت بهداشت دولت سیزدهم
کامران باقری لنکرانی، پزشک و سیاستمدار اصولگرا، متولد سال ۱۳۴۴ در تهران وزیر بهداشت کابینه اول محمود احمدینژاد بود.
او مدرک دکترای حرفهای پزشکی خود را در سال ۱۳۶۸ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز دریافت کرد. سپس مدرک تخصص بیماریهای داخلی را در سال ۱۳۷۱ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز و مدرک فوق تخصص بیماریهای گوارش و کبد را در سال ۱۳۷۵ از دانشگاه علوم پزشکی شیراز دریافت کرد. وی در حال حاضر رئیس مرکز تحقیقات سلامت در دانشگاه علوم پزشکی شیراز است.
مرضیه وحید دستجردی پزشک و سیاستمدار است که پیش از این وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران، نمایندهٔ دورههای ۴ و ۵ مجلس شورای اسلامی و مدیر روابط دانشگاهی و امور بینالملل دانشگاه علوم پزشکی تهران بودهاست. وی تنها وزیر بهداشت زن در تاریخ ایران بوده و تا کنون تنها زنی است که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به مقام وزارت رسیدهاست.
او در سال ۱۳۸۸، در پی اعتراض عدهای از پزشکان شرکتکننده در آزمون دستیاری و جنجالها دربارهٔ فروش سؤالات آزمون دستیاری پزشکی، سی و هفتمین دورهٔ این آزمون را که در ۲۹ بهمن ۱۳۸۸ برگزار شدهبود باطل کرد. همچنین همهٔ مقامات مرکز سنجش پزشکی، از سمت خود برکنار شدند و وعده شد به این موضوع رسیدگی شده و مسببان افشای سؤالات، دادگاهی شوند. و در نهایت در هفت دیماه مرضیه وحید دستجردی، تنها وزیر زن در تاریخ جمهوری اسلامی، به دستور محمود احمدینژاد عزل شد.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی پزشک، سیاستمدار اصولگرا و نماینده مشهد در دورهٔ هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی است که در دورههای نهم و دهم به عنوان دبیر، عضو هیئت رئیسه مجلس بود و در دورهٔ یازدهم، تا خرداد ۱۴۰۰، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی بود و هماکنون نیز نمایندهٔ مجلس است. وی متخصص گوش و حلق و بینی است و پیش از نمایندگی مجلس، ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان را برعهده داشت.
او پسرعموی سید حسن قاضیزاده هاشمی (وزیر سابق بهداشت) و برادر احسان قاضیزاده هاشمی (نماینده کنونی مجلس) است.
عباس زارع نژاد، مشاور وزیر و رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت در زمان وزارت قاضی زاده هاشمی بوده است.
البته سعید نمکی وزیر بهداشت کنونی نیز از گزینه های احتمالی وزارت بهداشت کابینه سیزدهم است.
منبع: خبرفوری
دیدگاه تان را بنویسید